eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
971 ویدیو
74 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
(ع) ✍️✍️✍️ راوی: 🔸 دستور بود که مرتضی با گردانش به عقب برگرده. من رفتم که به این دستور رو برسونم . وقتی رادیدم داخل یک سنگر حفره روباهی بود و زانویش را باسیم محکم بسته بود. گفتم پاهات برای چی بستی ؟!! گفت یعنی این که نشسته ا م. یعنی این که من اینجاهستم ، تازنده هستم ، اینجا هستم . به مرتضی گفتم : . اون گفت: دستورامام (ره) این است که . پس حکم ولی بالاتر از حکم فرمانده است .می دونم فرمانده درست می گه اما تا این اینجا هستند من هم اینجام و از این جا تکان نمی خورم هروقت نیروهای من عقب آمدند من هم پنجاه متر عقب می آیم. 🍃@alvaresinchannel
✅ برای شناسایی و انجام عملیات خیبر خیلی تلاش کرد و نوریان فرمانده گردان تخریب بود. شهید نوریان اصرار داشت که عباس جلو نرود و کنار دستش باشد. او میدانست او چه گوهری است.حاج عبدالله در وصف این شهید میگفت: "که عباس معاون و کمک کار ما بود. برای پیش من آمد و خیلی اصرار کرد و گفت برادر عبدالله اگر بگویی نرو نمیروم .اما این بار به من اجازه بده و بعد هرکجا گفتی میروم و این گونه من راضی شدم" او با اولین گردانهای تیپ سیدالشهداء علیه السلام وارد جزیره مجنون شد و در نبرد سختی با دشمن در تاریخ 8 اسفند 62 به رسید. 🍃@alvaresinchannel
ایستاده اولین نفر از سمت چپ : ✍️✍️✍️✍️ راوی: شهید ارتکاوران زبده و باوقار بود. یادمه یه جعبه ی مهمات خیلی زیبا غنیمت گرفته بود میگفت: میخوام ببرم برای دخترم. توی که بودیم اگه کسی اسم تهران ویا هرشهر دیگه ای رو می آورد تنبیه اش میکرد . میفرمود باید در عوضش صلوات بفرستی میگفت : اینقدر ما توی میمونیم که میشه والفجر هزاروصدوپنجاه. اون موقع نوه های ما میان جبهه. ریشهای ما آنقدربلند میشه که روی زمین کشیده میشه . خلاصه کسی اجازه نداشت پیش این شهید به غیرازجزیره مجنون بجایی دیگه فکر کنه شهید مصطفی حیاتی در روز 8 اسفند سال 62 در نبرد نزدیک با دشمن در به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از 14 سال هم آغوشی با مجنون در گلزار شهدای تهران قطعه 50 در خاک آرام گرفت 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 اخرین عکس قبل از عروج مداح اهل بیت(ع) 13 اسفند 62 🔴 سرو صورت سیاه شده و گرد و خاک گرفته حکایت روزهای سخت جنگ در است شاید ماها با دیده دنیایی به این سرو وضع آشفته نمره ندهیم اما در پیشگاه خدا و در نظر ملائک شیرین و دلرباترین تصویر است این عکس رو باید قاب کرد و مقابل دیدگان قرار داد تا هر روز بدونیم توی اوج سختی ها تلخی ها میشه لبخند زد @alvaresinchannel
بوسیدن شانه های کاغذی درد دل دخترانه با پدر ✅ سردار شهید حاج گاظم نجفی رستگار فرمانده لشگر10سیدالشهداء(ع) : عملیات بدر شرق دجله 25 اسفند 1363 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 !!! : دربندیخان 11 فروردین 67 شیمیایی ✍️✍️✍️ راوی : حتی روی دمپایی هاش نوشته بود . توی برادر سید میرخانی با نارنجک دشمن مجروح شد من و و یک نفر بالای سرش رسیدیم . سید درب و داغون شده بود. من چفیه ام را باز کردم و روی بدن سید کشیدم . وقتی توی راه می امدیم برانکارد داده بودند بیاریم جلو . اما من توی مسیر خسته شدم و برانکارد را انداختم روی زمین . وضع سید را که دیدم ، معطل نکردم ، دویدم از دور و اطراف یه برانکارد پیدا کردم و خودم را به سید رساندم . با کمک و آن همرزم دیگرمان سید را روی برانکارد گذاشتیم . من یک طرف را گرفتم وآنها هم طرف دیگر را .. سید سنگین بود و آنها غرغر میکردند که سنگینه. مجبور شدیم جاها را عوض کردیم مقداری از مسیر امده بودیم ، دشمن با خمپاره منطقه رو زیر آتیش برد جایی برای استراحت سید را زمین گذاشتیم . تا استراحت کنیم هم مشغول به سید بود. میگفت : سید جان ، اصلا ناراحت نباش ، ببین قدم به قدم جنازه های دشمن افتاده ، !!! که یک دفعه یک خمپاره ۶۰ کنارمان زمین خورد و هر سه خیز رفتیم . بعد از انفجار من بلند شدم دیدم سالم هستم اما و اون همسنگرمون ترکش خوردند به کمرش ترکش خورده بود ... شهید کاظمی همین طوری که روی زمین خوابیده بود پای منو‌گرفت و داد میزد که منو ببر عقب . من هم دیدم تا حالا سه نفر بودیم و یک مجروح و حالا من ماندم سه مجروح . چاره ای نبود . هر سه را رها کردم و رفتم توی خط و کمک گرفتم و بچه ها رو عقب آوردیم. @ALVARESINCHANNEL
سیزده فروردین 🟢 با طعم همه موسم تفرّج، به چمن روند و صحرا تو قدم به چشم من نه، بنشين كنار جويي! نه به باغ ره دهندم، كه گلي به كام بويم نه دماغ اين كه از گل شنوم به كام، بويي یاد اون روزهای خوب بخیر @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 22 فروردین ماه 1362 ✅ در آخرین دیداری که خدمت مرحوم حاج عبدالوهاب شاه حسینی پدر شهیدان شاه حسینی رسیدیم ایشون فرمودند "غصه ام این است که هنوز پیکر حسین من برنگشته" حسین سومین شهید خانواده بود و بعد از او سعید به شهادت رسید. ✅ ، سید جمال شرق آزادی و حسین معمار زاده مامور باز نمودن در منطقه فکه شمالی شدند. و از همان معبر پرکشیدند. و سید جمال شرق آزادی در حین زدن معبر با آتش سنگین دشمن که معبرشان را نشانه رفته بود به سختی شد و بدنش ساعت ها در میدان مین رها شده بود و با سبک شدن آتش دشمن سید را در حالیکه تمان بدنش را ترکش فرا گرفته بود به عقب آوردند. سید جمال تنها تخریبچی بود که از اون معبر زنده ماند. سید جمال هم در به قافله شهدا ملحق شد. @alvaresinchannel
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
🔹️مجموعه پوستر از ویژگی‌های شهید #رئیسی_عزیز در بیانات رهبر انقلاب 💻 Farsi.Khamenei.ir
گوارا باد بر تو و امام جامعه اینگونه در وصفت میگوید از بهترین ها خدمتگزار جامع الاطراف عالم خادم الرضا مردمی فداکار مجاهد پرتلاش کارآمد و سلام بر تو که به عهدت وفا کردی ✅ یاد جمله عاشقانه ای که روز عاشورا بین سید الشهداء علیه السلام و سعید ابن عبدالله حنفی رحمه الله علیه رد و بدل شد... وقتی که سعید در محافظت از امام علیه السلام زخمی شده و بر زمین افتاده و در حال شهادت بود، چشم‌هایش را باز کرد و به صورت امام علیه السلام نگاه کرده و به آن حضرت عرض کرد: «أوَفَیتُ یا ابن رسول الله؟ ای پسر رسول خدا، آیا به عهدم وفا کردم؟». امام علیه السلام فرمود: «نعم، انت أمامی فی الجنة؛ آری وفا کردی و تو پیشاپیش من در بهشت هستی».
وقت دفن این مسافر بهشتی بالای سرش بودم امروز این بنر رو دیدم پام سست شد جوان دهه هشتادی بود به اون لیست شهدا رو نشون داده بودند و گفته بودن اسمت رو پیدا کن.. اون هم اسمش رو دیده بود... و دست ما کوتاه و خرما بر نخیل... @alvaresinchannel