🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#روزی_که_مداح_تخریبچی_شهید_شد
تخریبچی شهید #امیر_مسعود_تابش
شهادت 10 تیرماه 65
محل شهادت عملیات کربلای یک #مهران
✍️✍️✍️✍️ راوی : #حاج_ابراهیم_قاسمی
شب عملیات کربلای ۱ بچه ها به گردان ها تقسیم شدند
بعد ازنمازمغرب وعشا #شهید_تابش شروع کرد خوندن
دم سینه زنی داد و سر پا بچه ها عزاداری کردند.
بعضی ها یه خورده که به سرو سینه زدند خسته شدند و نشستند شهید اما شهید تابش بعد از ساکت شدن بچه ها خودش گریه میکرد و به سینه میزد و این نوحه رو زمزمه میکرد.
جبریل برنعش حسین آه ویلا می کنه
سکینه به دور کشته آه ویلا می کنه
حال خوبی داشت و اون شب بچه ها رفتند برای #معبر زدن در میادین مین.
صبح روز عملیات کربلای یک با حاج مجید مطیعیان معاون گردان تخریب و شهید تابش رفتیم به طرف خط تا دوستانی که سالم مانده بودن به عقب بیاوریم که با پیکرمطهر#بچه_های_تخریب که شب گذشته برای زدن معبر رفته بودند روبرو شدیم.
پیکر #شهید_پیام_پور_رازقی ، #غلامحسین_رضایی و #شهید_برخورداری رو عقب آورده بودند اما با خبر شدیم که #اکبر_عزیز_زاده و #موسی_انصاری هم شهید شدند و پیکرشون در معبر مانده است
به خاکریز خط اول رسیدیم یه تعداد بچه های تخریب اونجا بودند و سوار وانت کردیم وعقب آوردیم وشهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب ، #شهید_تابش و برادر خلیلی را فرستاد تا #پیکر_شهید_اکبر_عزیز_زاده و #موسی_انصاری را عقب بیارند ومعبر را گشاد کنند.
نزدیکی های ظهر بود که اقا سید محمد بنده را صدا زد و گفت مهیا شو که با هم بریم توی خط.
سوار ماشین که شدیم رو به من کرد و گفت: #تابش هم شهید شده
با آقا سید محمد به طرف #معراج_شهدا رفتیم . به معراج رسیدیم
پیکر #شهید_تابش رو عقب آورده بودند
#مین_والمر پیکرش رو متلاشی کرده بود
اقا سید محمد یکی از بچه های تخریب که با شهید تابش هم محل بود فرستاد تهران تا خبر شهادت رو بدهد و حاج رمضان خلیلی را با یه تعداد بچه ها فرستاد تا ادامه کار پاکسازی میدون رو انجام دهند
یاد همشون بخیر
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#روزگار_وصل_یاران_یاد_باد
#آخرین_تصویر
مداح اهل بیت(ع)
تخریبچی شهید
#امیر_مسعود_تابش
شهادت : عملیات کربلای یک شهر مهران
تاریخ شهادت : 10 تیرماه 1365
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#و_اینگونه_مداح_شهید_تخریبچی_پر_کشید
شهید امیر مسعود تابش
شهادت صبح عملیات کربلای یک
هنگام پاکسازی میدان مین
✍️✍️✍️ راوی: روحانی #گردان_تخریب_لشگر_10
حجت الاسلام شیخ مسعود تاج آبادی
مرحله اول #عملیات_کربلای_یک پایان یافته بود.
صبح بعد از#زیارت_عاشورا درچادراستراحت می کردم که تابش گفت: حاجی بیا بریم پاکسازی #میدون_مین گفتم حالشو ندارم. می خوام بخوابم . رفت تعدادی ازبچه هارو صدازد دوباره اومدسراغم ولی بازقبول نکردم رفت برای بارسوم اومد که بیا بریم.
نمی دونم چرااصرارداشت منم باشم گفتم اگه پاکسازی میدون مینه میام اما اگه جمع آوری سیم خادارو...نمیام گفت: نه جون حاجی پاکسازیه. آماده شدم وبا دوتا تویوتا رفتیم. ازماشین که پیاده شدیم دوتا جنازه وسط میدون مین دیدیم اول فکرکردیم جنازه عراقی هاس جلوتررفتیم دیدیم پیکر #حاج_موسی_انصاری و #اکبر_عزیززاده است. یاد #مقر_ام_نوشه افتادم ، حاج موسی موقع سخنرانی یه پتو روسرش می کشید و خیلی آروم گریه می کرد خیلی باصفا مخلص وکم حرف بود .
پیکرحاج موسی سوخته بود. اون ها رو ازمیدون مین خارج کردیم.
حال تابش خیلی منقلب شد چون خیلی با اوس اکبر(شهید اکبر عزیز زاده) رفیق بود ذکرمصیبتی کرد و پیکر شهدا با یه ماشین به عقب منتقل شدند.
کار پاکسازی #میدون_مین رو شروع کردیم .
میدون مین چند ردیف مین والمری داشت.
تابش هرردیف رابه کسی سپرد وسفارشات لازم راتکرارکرد. یه ردیف را هم به من سپرد و رفت به بقیه سربزنه.
دو سه تا مین اول را خنثی کردم .
ظاهرا میدون مین دست خورده بود، یکی دوتا #مین_والمر راخنثی کردم ولی مین بعدی یکی ازچاشنی هاش گیرکرده بود ودرنمی اومد تابش رو صداززدم وپرسیدم چه کنم ؟؟؟؟ رهاش کنم برم سراغ بعدی؟؟؟ یا باهاش وربرم !!! تا چاشنی دومشم دربیاد ؟؟؟
گفت برو سراغ مین بعدی ودو سه تا مین بعدی راهم خنثی کردم که دیدم تابش اومد سراغ همون مینی که چاشنیش گیرکرده بود وروش کارمی کرد.
مشغول مین بعدی شدم که صدای #انفجار_شدیدی ازپشت سرم شنیدم وتکه های ریزی ازگوشت بدن تابش کنارم افتاد.
برگشتم چندبارتابش رو صدازدم اما صدایی نشنیدم.
اومدم نزدیکش ..... دیدم باصورت افتاده زمین.
حدود نیم ساعت پس ازذکرمصیبت وگریه شدید درفراق رفیق بسیارعزیزش اوس اکبر(شهید اکبر عزیز زاده) به او ملحق شد .
فقط خدا می داند لحظه ای که جنازه اوس اکبررا در#میدون_مین دید چه غم واندوه شدیدی قلب نازنینش رافراگرفت وچه با خدا گفت که کمترازیکساعت دعایش مستجاب شد.
🔶 #مداح_اهل_بیت_علیهم_السلام ، تخریبچی شهید #امیر_مسعود_تابش روز دهم تیرماه 1365 در حال پاکسازی #میدان_مین در منطقه عملیات کربلای یک دراطراف #شهر_مهران با انفجار #مین_والمری به شهادت رسید.
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#روزی_که_مداح_تخریبچی_شهید_شد
تخریبچی شهید #امیر_مسعود_تابش
شهادت 10 تیرماه 65
محل شهادت عملیات کربلای یک #مهران
✍️✍️✍️✍️ راوی : #حاج_ابراهیم_قاسمی
شب عملیات کربلای ۱ بچه ها به گردان ها تقسیم شدند
بعد ازنمازمغرب وعشا #شهید_تابش شروع کرد خوندن
دم سینه زنی داد و سر پا بچه ها عزاداری کردند.
بعضی ها یه خورده که به سرو سینه زدند خسته شدند و نشستند شهید اما شهید تابش بعد از ساکت شدن بچه ها خودش گریه میکرد و به سینه میزد و این نوحه رو زمزمه میکرد.
جبریل برنعش حسین آه ویلا می کنه
سکینه به دور کشته آه ویلا می کنه
حال خوبی داشت و اون شب بچه ها رفتند برای #معبر زدن در میادین مین.
صبح روز عملیات کربلای یک با حاج مجید مطیعیان معاون گردان تخریب و شهید تابش رفتیم به طرف خط تا دوستانی که سالم مانده بودن به عقب بیاوریم که با پیکرمطهر #بچه_های_تخریب که شب گذشته برای زدن معبر رفته بودند روبرو شدیم.
پیکر #شهید_پیام_پور_رازقی ، #غلامحسین_رضایی و #شهید_برخورداری رو عقب آورده بودند اما با خبر شدیم که #اکبر_عزیز_زاده و #موسی_انصاری هم شهید شدند و پیکرشون در معبر مانده است
به خاکریز خط اول رسیدیم یه تعداد بچه های تخریب اونجا بودند و سوار وانت کردیم وعقب آوردیم وشهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب ، #شهید_تابش و برادر خلیلی را فرستاد تا #پیکر_شهید_اکبر_عزیز_زاده و #موسی_انصاری را عقب بیارند ومعبر را گشاد کنند.
نزدیکی های ظهر بود که اقا سید محمد بنده را صدا زد و گفت مهیا شو که با هم بریم توی خط.
سوار ماشین که شدیم رو به من کرد و گفت: #تابش هم شهید شده
با آقا سید محمد به طرف #معراج_شهدا رفتیم . به معراج رسیدیم
پیکر #شهید_تابش رو عقب آورده بودند
#مین_والمر پیکرش رو متلاشی کرده بود
اقا سید محمد یکی از بچه های تخریب که با شهید تابش هم محل بود فرستاد تهران تا خبر شهادت رو بدهد و حاج رمضان خلیلی را با یه تعداد بچه ها فرستاد تا ادامه کار پاکسازی میدون رو انجام دهند
یاد همشون بخیر
@alvaresinchannel