🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#دلنوشته_ای_از_روی_دلتنگی
فرمانده ای داشتیم به نام برادر عبدالله
در 21 سالگی فرمانده ای از فرماندهان نبرد بود
فرمانده گردان تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع)
فرمانده بهترین بچه های جبهه از حیث ایثار و شجاعت بود
به نیروهاش هم ایمان داشت
بچه هاش رو حرفش حرف نمیزدند و عاشقانه دوستش داشتند
قلب نیروهای #تخریبچی_اش در تسخیر او بود
او فقط و فقط از خدا میترسید
آرمش او در وقت بحرانی عملیات زبانزد بود.
همیشه این کلام خدا ورد لبانش بود که : الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا
در مدیریت نیروها برای عملیات به تخصص بها میداد اما به اندازه اش....
برای او توکل و توسل تخریبچی میدان دیده اصل بود.
یه روز داشت یه عده رو برای عملیات سختی که در پیش بود جدا میکرد
توی اون جمع بعضی ها بهش ایراد گرفتند که برادر عبدالله فلانی و فلانی که تجربه شون بیشتره بگذا برای فلان کار...بقول امروزی ها این ها رزومه دارن و درصد موفقیتشون در انجام ماموریت بیشتره...اما او با کد آوردن از چند آیه قران جواب همه رو داد.
بله... شب عملیات وسط میدون مین اینقدر که با خدا بودن به کار میاد عقل کل بودن بدرد نمیخوره...
بارها و بارها در دفاع مقدس ما به عینه به این رسیدیم که خدا بود که کمک کرد تا اراده ها به ثمر بنشیند و همان جمله معروف امام عزیز که در دعوای سر اینکه خرمشهر توسط چه کسی آزاد شد .... فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد.
این تجربه دفاع مقدس میتونست بعد از اون در دوران سازندگی هم به کار بیاید و خرمشهرها رو فتح کند اما به جای اعتماد به خدا به بعضی از مخلوقات بیخدا و به ظاهر خداپرست اعتماد شد و شد آنکه شد.
33 سال از دوران دفاع مقدس میگذرد و همچنان این تجربه دست نخورده باقی مانده و این سنت الهی است که فرمود: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا( و هر کس از یاد من روى برتابد، قطعاً زندگى تنگ و دشوارى خواهد داشت)
وقتی انسان یاد خدا نباشه همه ی پلیدی ها رو تجربه میکنه و این روزهای سخت معیشت مردم یاد این جمله امام میفتم که در پیام پذیرش قطعنامه 598 در 29 تیرماه 1367 فرمود :
آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید. که من مجدداً به همه مردم و مسئولین عرض میکنم که حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بیهنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنهها برگردند.
من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.(جامانده از شهدا:جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel
#روزی_که_دیده_بان_شهید_شد
#دیده_بان_لشگر_10
#شهید_مهدی_فلاح
شهادت 10 فروردین 67
#محل_شهادت_شهر_بیاره_عراق
✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی
#شهید_مهدی_فلاح بچه نارمک تهران بود و 15 بهار از عمرش گذشته بود که پا توی جبهه گذاشت و عمده روزهای جبهه را هم در #لشگر_ده_سیدالشهداء(ع) سپری کرد.
مهدی مشامش خیلی تند و تیز بود و بوی عملیات رو زود حس میکرد.
یک مدت رفت #گردان_مخابرات، یک مدت رفت #گردان_حضرت_علی اصغر (ع) و بی سیم چی #شهید_اسکندرلو بود و بعد هم رفت واحد دیده بانی #گردان_ادوادت، چون اون واحد پاتوق #بچههای_مسجد_جامع_نارمک بود.
ماموریت بچه های این واحد این بود که شب عملیات یک بی سیم به کول میگرفتند و چند نارنجک هم به کمر میبستند و با گردانهایی که برای عملیات میرفتند همراه میشدند و در حین عملیات با گرا دادن مواضع دشمن آتش ادوات را روی محل تجمع نفرات و تجهیزات دشمن متمرکز میکردند تا رزمنده ها بتوانند با حداقل تلفات به سنگرهای دشمن برسند.
اولین باری که مهدی رو دیدم بعد از #عملیات_خیبر توی پادگان ابوذر سرپل ذهاب بود که یک کلاه نخی به سر داشت و بی سیم پی آر سی 77 روی دوشش بود. من بیشتر مهدی رو شبهای عملیات میدیدم. شب #عملیات_والفجر_8 در بیمارستان خرمشهر هم دیگه رو دیدیم. مهدی یک لایف ژاکت نارنجی به تن داشت. از من سوال کرد: شما امشب با کدوم گردان جلو میری؟
گفتم: قراره با لباس غواصی از اروند رد بشیم؛ شما امشب کجایی؟
گفت: من هم با گردان حضرت علی اصغر(ع) میایم. قراره با لایف ژاکت سوار قایق بشیم و وارد #جزیره_ام_الرصاص شویم.
اردیبهشت ماه سال 65 و شب #عملیات_سیدالشهداء(ع) باز توی #مقر_الوارثین(مقرگردان تخریب ل10) در منطقه فکه دیدمش. گردان حضرت علی اصغر آمده بود که شب اول به دشمن حمله کنه و مهدی یک بی سیم روی کولش بود و شبهای عملیات دیگه...
آخرین دیدار یک روز قبل از شهادتش بود. تازه #عملیات_بیت_المقدس_4 روی ارتفاعات #شاخ_شمیران انجام شده بود و گردانهای و واحدهای خط شکن برای استراحت و بازسازی عقب اومده و کنار رودخانهای که از داخل #شهر_بیاره رد میشد چادر زده بودند.
مهدی هم با بچه های دیده بانی ادوات لشگر10سیدالشهداء(ع) بعد از چند روز کار سخت و هدایت آتش روی مواضع دشمن بعثی برای استراحت و تجدید قوا عقب اومده بودند. من از آشپزخانه ل10 به سمت #حلبچه میرفتم که کنار رودخانه مهدی رو دیدم. با هم سلام علیک کردیم.
گفت: مقر شما کجاست؟
گفتم: ما هم 500متر جلوتر از شما هستیم.
گفت: کجا میری؟
گفتم: دشمن داره فشار میاره تا شاخ شمیران رو پس بگیره. داریم با #بچه_های_تخریب میریم برای مین گذاری جلوی دشمن. بهش گفتم: ابوطالب مبینی هم توی گردان ماست.
گفت: به ابوطالب سلام برسون و مواظب خودتون باشید و ما رو هم دعا کنید.
و این آخرین دیدار ما با مهدی بود و فردای اونروز، دشمن بعثی که دیگر نا امید از پس گرفتن ارتفاع شاخ شمیران شده بود با هواپیما و با #بمب_های_خوشه ای مقر گردان ها و واحدهای لشگر ده سیدالشهداء(ع) در شهر بیاره را بمباران کرد که مهدی و تعدادی از همرزمانش به شهادت رسیدند.
مهدی وقتی شهید شد چند روز به #ولادت_مهدی (ع) مانده بود و نزدیک بود که بیست و یک سالش تموم بشه. سلام بر 15 فروردین سال 1346که به دنیا آمد و سلام بر 10فروردین سال 67 و یازدهم ماه شعبان که به لقاء پروردگار رسید.
#ابوطالب_مبینی هم سه روز بعد در 12 فروردین که مصادف با شب نیمه شعبان بود در همین منطقه با #راکت_شیمیایی دشمن که از هواپیما شلیک شد به همراه 12 نفر از همرزمان #تخریبچی_اش به شهادت رسید.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🍃@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🌹
🌹
#دلنوشته_ای_از_روی_دلتنگی
فرمانده ای داشتیم به نام برادر عبدالله
در 21 سالگی فرمانده ای از فرماندهان نبرد بود
فرمانده گردان تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع)
فرمانده بهترین بچه های جبهه از حیث ایثار و شجاعت بود
به نیروهاش هم ایمان داشت
بچه هاش رو حرفش حرف نمیزدند و عاشقانه دوستش داشتند
قلب نیروهای #تخریبچی_اش در تسخیر او بود
او فقط و فقط از خدا میترسید
آرمش او در وقت بحرانی عملیات زبانزد بود.
همیشه این کلام خدا ورد لبانش بود که : الذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا
در مدیریت نیروها برای عملیات به تخصص بها میداد اما به اندازه اش....
برای او توکل و توسل تخریبچی میدان دیده اصل بود.
یه روز داشت یه عده رو برای عملیات سختی که در پیش بود جدا میکرد
توی اون جمع بعضی ها بهش ایراد گرفتند که برادر عبدالله فلانی و فلانی که تجربه شون بیشتره بگذار برای فلان کار...بقول امروزی ها این ها رزومه دارن و درصد موفقیتشون در انجام ماموریت بیشتره...اما او با کد آوردن از چند آیه قران جواب همه رو داد.
بله... شب عملیات #وسط_میدون_مین اینقدر که با خدا بودن به کار میاد ، عقل کل بودن بدرد نمیخوره...
بارها و بارها در دفاع مقدس ما به عینه به این رسیدیم که خدا بود که کمک کرد تا اراده ها به ثمر بنشیند و همان جمله معروف امام عزیز که در دعوای سر اینکه خرمشهر توسط چه کسی آزاد شد .... فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد.
این تجربه دفاع مقدس میتونست بعد از اون در دوران سازندگی هم به کار بیاید و خرمشهرها رو فتح کند اما به جای اعتماد به خدا به بعضی از مخلوقات بیخدا و به ظاهر خداپرست اعتماد شد و شد آنکه شد.
36 سال از دوران دفاع مقدس میگذرد و همچنان این تجربه دست نخورده باقی مانده و این سنت الهی است که فرمود: وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا( و هر کس از یاد من روى برتابد، قطعاً زندگى تنگ و دشوارى خواهد داشت)
وقتی انسان یاد خدا نباشه همه ی پلیدی ها رو تجربه میکنه و این روزهای سخت معیشت مردم یاد این جمله امام میفتم که در پیام پذیرش قطعنامه 598 در 29 تیرماه 1367 فرمود :
آری، دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت. و فردا امتحان دیگری است که پیش میآید. و همه ما نیز روز محاسبه بزرگتری را در پیش رو داریم. آنهایی که در این چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دلیلی از ادای این تکلیف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و دیگران را از آتش حادثه دور کردهاند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند، و خسارت و زیان و ضرر بزرگی کردهاند که حسرت آن را در روز واپسین و در محاسبه حق خواهند کشید. که من مجدداً به همه مردم و مسئولین عرض میکنم که حساب اینگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند این مدعیان بیهنر امروز و قاعدین کوته نظر دیروز به صحنهها برگردند.
من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش میکنم که نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگی روزمره خود به فراموشی سپرده شوند.(جامانده از شهدا:جعفرطهماسبی)
@alvaresinchannel