eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
807 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
564 ویدیو
59 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
جانباز تخریبچی مرحوم دکتر حمید رضا لطیفی در جمع رزمندگان تخریب لشگر10 سیدالشهداء(ع) @alvaresinchannel
🌹🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌹🌷 غریبانه رفتند چه عاشقانه رفتند : 🌹سيد مرتضي مساوات- شهادت: 7/9/61 🌹محسن رضایی پور-شهادت:20/9/61 🌹محمدرضا دقوز- شهادت: 27/9/61 🌹محمدرضا بسطام خاني-شهادت:28/9/61 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10) 🔸 مکان : 🔶زمان : جمعه25آذرماه1401 ساعت 19 بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) 🌟🌷 @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅ 🔴 ✍️✍️✍️ راوی: ماموریت مین گذاری و اطراف عراق به گردان ما واگذار شده بود و بچه ها در منطقه علیه السلام در مشغول مین گذاری و پاکسازی بودند. گردان تخریب اولین شهیدش رو داده بود... سیدالشهداء علیه السلام داغدار شهید محمدرضا دوقوز بودند. مثل اینکه در حین پاکسازی مین کوشکوبی زده بود وایشان در دم به شهادت رسیده بود. چند روز که گذشت دسته ما رو هم برای پاکسازی بردند.. مسوول دسته ما بود... منطقه ای که قرار بود ما کارکنیم تپه های مشرف به شهرمندلی عراق بود. هرکدام مشغول شدیم و نواری از رو خنثی سازی میکردیم. بود و اکثرا هم حساس شده بود. من یک دوربین 110 کتابی داشتم و با خودم برده بودم که از منطقه و بچه ها عکس بگیرم. دوسه تا عکس که گرفتم برادر بسطام خانی دروربین را ازمن گرفت و توی جیب شلوارش گذاشت و گفت برادر : حواست پرت میشه و خدای نکرده اتفاقی میفته بسطام خانی رفت و ما هم مشغول پاکسازی مینها شدیم هنوز چند تا مین خنثی نکرده بودیم که صدای انفجار مهیبی از وسط میدون مین اومد. سریع از میدون خارج شدم و به سمت محل انفجار دویدم. وقتی رسیدم هم اونجا بود . دیدم از وسط دو تیکه شده و پایین تنه اش به کناری افتاده و خون از جسمش فوران میکنه. چند تا بودیم که با احتیاط وارد میدون مین شدیم و به بالای سرش رسیدیم. بسطام خانی با اینکه توی خون دست و پا میزد به ما روحیه میداد و با خنده میگفت برادرها...چیزی نشده!!!!!!....هوا خیلی سرد بود به طوری که وقتی با ما صحبت میکرد بخار از دهانش خارج میشد.تمام امعاء و احشاء بدنش بیرون ریخته بود ..بچه ها کمک کردند تا از میدون مین بیرونش بیاریم که. بسطام خانی با حالت التماس فریاد زد . برادرها من رو رها کنید. تو رو خدا کمک کنید من رو و برگردونید تا به آقام سلام بدهم. ما هم اونچه که او خواسته بود انجام دادیم. نیم تنه جدا شده را با زحمت بالا نگه داشت و درحالیکه صدایش به لرزه افتاده بود گفت: السلام علیک یا ابا عبدالله. سلام به امام حسین علیه السلام رو داد و از حال رفت و به حالت سجده با صورت به خاک افتاد غوغایی به پا شده بود. از یک طرف گریه امان ما رو گرفته بود و از طرف دیگر نگران بودیم که پامون به سیم تله ای بخوره و انفجار دیگه ای رخ بده. با هدایت شهید سید محمد زینال حسینی رو توی پتو گذاشتیم و از میدان مین خارج شدیم.... ❇️ بدن مطهر شهید محمدرضا بسطام خانی در آخرین روزهای پائیز سال 61 درگلزار شهدای بهشت زهراءسلام الله علیها در قطعه28 ردیف37 شماره 15 درخاک آرمید 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 27 آذرماه 1361 گیلانغرب این تصویر جزء اولین تصاویر رزمندگان لشگر10 سیدالشهداء(ع) است البته اون روز که این تصویر گرفته شد تیپ بود و تازه تاسیس شده بود این تصویر در تاریخ 27 آذرماه سال 61 در جبهه ی گیلانغرب به ثبت رسیده و بچه های تخریب لشگر10 مشغول پاکسازی میادین مین در جبهه ی گیلانغرب بودند. این عکس از آلبوم تخریبچی است که اولین نفر در سمت راست چفیه به گردن نشسته است. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 فرمانده ی جبهه آقا سید ابوالفضل کاظمی به یاران شهیدش پیوست 🔶 آقا سید به خاطر صدمات ناشی از مجروحیت در سال های دفاع مقدس چند روزی در بیمارستان بانک ملی در کما بود که ظهر امروز و در ایام شهادت الله_علیها به آسمان ها پرکشید. یادش گرامی و همنشینی با شهدا گوارایش باد @alvaresinchannel
جانباز به عرش سفر کرده 🔶 حاج سید ابو الفضل کاظمی از فرماندهان گردان میثم 🔶 برادر جانباز دکتر علیرضا زاکانی @alvaresinchannel
✅ تشییع فرمانده جبهه جانباز عزیز آقاسید ابوالفضل کاظمی 🔶 چهارشنبه 30 آذرماه ساعت 9.30 از مقابل آدرس: میدان شوش- خیابان امام موسی صدر به سمت گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها 🔶 ساعت 11 در قطعه 20 به خاک سپرده خواهد شد. به روح پاکش صلوات. @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10) 🔸 مکان : 🔶زمان : جمعه2 دیماه 1401 ساعت 19 بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) 🌟🌷 @alvaresinchannel
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پیامی درگذشت مرد ایمان و عمل مرحوم دکتر عباس شیبانی رحمةالله علیه را تسلیت گفتند. متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است: بسم الله الرّحمن الرّحیم درگذشت مرد ایمان و عمل مرحوم دکتر عباس شیبانی رحمةالله علیه را به بازماندگان و دوستان و همکارانش تسلیت عرض میکنم. وی مؤمنی صادق و مجاهدی خستگی‌ناپذیر بود و در همه‌ی دورانها، چه دوران مبارزه با طاغوت و چه دوران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در صراط مستقیم، ثبات قدم نشان داد. رحمت و مغفرت الهی شامل حال او باد. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۱/۱۰/۲ @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 4 دیماه 1365 ✍🏿✍🏿✍🏿 راوی : ماموریت که به گردان ها مامور میشدندعلاوه بر .ماموریت انفجار در طول مسیر عبور گردان ها رو هم داشتند. به جهت اینکه ماموریت (ع) عبور از حد ثارالله و حمله به بود باید از منطقه ای رد میشدند که نخلستان های پر حجم وآبراه های عریض و طویل وجود داشت و تدبیرشده بود که برای سریع رد شدن نیروها ، با انفجار نخل ها پلی رو آبراه ها قرار بگیرد و قبل از اینکه دشمن خودش رو پیدا کند به او حمله کنیم. تیم های مامور شده به گردانها انفجاری رو حمل میکردند که داخل آن با پودر آذر پر شده بود و در موقع نیاز باید مواد رو دور نخل محکم و انفجار میشد. برای عملیات کربلای 4 آمادکی خوبی کسب کرده بودند و از همه جهت توجیه شده بودند. قبل از مامور شدن تیم های تخریب به گردان ها فرمانده تخریب لشگر1همه مسوول تیم ها رو در زیر پل "هفتی هشتی" جمع کرد و آخرین مطالب رو یادآوری نمود وروی که روی زمین پهن بود نقطه ای رو توی عراق نشون داد.ظاهر منبع آب بود و فرمود فردا صبح اونهایی که زنده وسالم موندن در این نقطه همدیگه رو میبینیم و تعهد شرعی از بچه ها گرفت که بعد از انجام ماموریت واگذار شده دنبال درگیری با دشمن نرند ودر محل مورد نظر حضور پیدا کنند. 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨ قرارگاه قدس : در محور اصلی عملیات به عهده قرارگاه قدس بود ونیروهای تحت امر این قرارگاه میبایست با عبور از تنگه ام‌الرصاص – بوارین و پیشروی در محور پتروشیمی و ابوالخصیب به سمت بصره عملیات کنند. ⬛️⬛️نیروهای تحت امر قرارگاه قدس در عملیات کربلای4 1️⃣لشکر ‌٢٥ کربلا 2️⃣لشکر ‌٤١ ثارالله (ع) 3️⃣(ع) 4️⃣چهار گردان توپخانه قرارگاه کربلا. ⬛️⬛️قرارگاه کربلا نیروهای تحت امر قرارگاه کربلادر عملیات کربلای4 1️⃣لشکر ‌٢٧ محمد رسول‌الله(ص) 2️⃣ لشکر ‌١٤ امام حسین)ع) 3️⃣لشکر8 نجف اشرف 4️⃣لشکر ‌٣١ عاشورا 5️⃣تیپ ‌٤٤ قمربنی‌هاشم (ع) 6️⃣لشکر ‌٣٢ انصار الحسین(ع) 7️⃣چهار گردان توپخانه 🍀 قرارگاه کربلا:مقابله با پاتک دشمن از مقابل جزیره‌ام الرصاص، تامین کل منطقه و پیشروی تا جاده دوم و سوم. 🌷✨🌷✨🌷✨🌷✨@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 🔴 ❇️ توی عملیات ها ما سه راهی شهادت داشتیم اما توی عملیات کربلا 4 به یا تنگه مرگ بر میخوریم تنگه شهادت بین جزیره ام الرصاص، جزیره بوارین و جزیره ماهی بود جایی که باید همه ی نیروها اعم از غواص ها و قایق هایی که نیرو می آوردند باید از بین آن عبور میکرد و دشمن با تسلط تیر از داخل این جزایر بچه ها رو زیر آتش میگرفت. بچه ها عاشورایی از این کردند. یاد همه شون بخیر @alvaresinchannel
🍃 روایت از زبان (ع) ✍️✍️✍️ راوی : عملیات کربلای4 در آغازین ساعات روز 4 دیماه 65 در منطقه عمومی خرمشهر انجام شد حوالی ساعت 12 شب بود که عملیات آغاز شد. لشگر ما تحت امر سپاه بود. با بی‌سیمی که ازقرارگاه قدس دراختیار داشتیم در جریان روند عملیات بودیم . حوالی ساعت 1 نیمه ‌شب بود که مطلع شدیم مشکلاتی در روند عملیات پیدا شده . نگرانی ما از این بود که تمام نیروهای خودی، موفق به پیش‌روی نشده باشند. خبر می آمد که دشمن شدیدا مقاومت میکند و آتش پر حجمی را هم به روی نیروهای ما می‌ریزد. قرار بود که نیروهای ساعت 3 نیمه شب حرکت کنند. بنابراین از ساعت 3 نیمه شب به بعد برای ما می‌بایست آمادگی ایجاد می‌شد. و ما از قبل این‌کار را انجام داده بودیم. لذا نزدیک ساعت 1 نیمه شب بود که این نگرانی حاصل شد که احتمالاً پیش‌روی با مشکلاتی مواجه شده و رزمندگان اسلام قادر به تصرف همه‌ی اهداف‌شان نشدند. بعضی‌ از یگانها پیش‌روی کرده بودند وبه اهداف رسیده بودند، و بعضی هم هیچ‌گونه پیش‌روی نداشتند. دشمن سخت در حال مقاومت بود. از زمین و هوا منور بود که در آسمان روشن میشد هواپیماهای دشمن هم با منورهای خوشه ای آسمان منطقه درگیری را مثل روز روشن کرده بودند. ما تصور نمیکردیم که در شب هم دشمن با هواپیما ساحل وعقبه ما را بمباران کند . ساعات سختی بود و علی الظاهر کارها خوب پیش نمی‌رفت به نظرم رسید که بهتر است یکی از ما دوتا یعنی بنده یا به برویم و آخرین وضعیت را جویا شویم. طبق برنامه‌ی قبلی، می‌بایست بچه‌ها را زودتر حرکت میدادیم تا ساعت 3 نیمه شب می‌شدند و تا مسیری که پیش‌بینی کرده بودیم می‌رفتند و از خط به فرماندهی عبور می‌کردند و در ادامه‌ی کار آن‌ها، ما تک‌مان را شروع می‌کردیم. طبق طرح مانور بایستی لشگرده سیدالشهداءعلیه السلام ساعت 5 صبح با دشمن درگیر می‌شد. شهید یدالله کلهر (ره) قرار شد به قرارگاه قدس برود. بود . من دوازده روز بود که به حمام دسترسی نداشتم. سرم به‌ خاطر گرد و خاک خط و رفت و آمد، فوق‌العاده کثیف شده بود. دوستان کتری آب جوش پیدا کردند و همان جا جلوی در سر وصورتم را شستم و با این کار، کمی آرامش گرفتم. ساعت 3 نیمه شب بود که اطلاع دادند که عملیات به مشکل خورده و بعضی از یگان‌ها به اهداف‌شان نرسیده‌اند. و تدبیر فرماندهی بر است. 🌿 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 چند بیتی تقدیم به شهدای مظلوم نهرِ خیّن ؛سکوتِ نیمهٔ شب لشگری صف کشیده از قوّاص پشتِ بیسیم؛ پیام فرمانده همگی روبه سویِ اُمِّ رصاص ماه ِ دی با وجودِ سرمایش گرم شب‌های فاطمیه بود چشمِ سربندهای یازهرا در تماشای فاطمیه بود در مسیر ِ عبورِ غواصان عطرِ وصلِ حبیب می آمد همچنان کوچهٔ بنی هاشم هرنفس بوی سیب می آمد گوئیا دست های نامردی نقشهٔ جنگ را فروخته بود بر عزالان فاطمی آن شب چشم یک گله گرگ، دوخته بود پشت بیسیم صدای فرمانده گفت آهسته :«یارسول الله» عملیات گفته شد رمزش راه افتاد قافله ،آنگاه رفته رفته در آن شبِ تاریک راه، باریک و تنگ تر می شد دلِ در اضطرابِ خیّن هم مثل ِ کوچه چه پُر خطر می شد لحظاتی گذشت و‌هر تصویر در دل ِ نهر ،مثلِ خاطره شد لحظهٔ تابشِ منوّرها خبر آمد... حرم محاصره شد مثل ِ کفتار، لشگرِ بعثی جمع را تار و مار می کردند مثلِ ماهی میان ِ تُنگِ آب بچه ها را شکار می کردند بخدا یادمان نخواهد رفت کربلای چهار و امّا رصاص آن بدنهای سوخته برخاک خنده ها وقت تیرهای ِ خلاص لشگری رفت و دسته ای برگشت دفن شد زیر خاک آیهٔ نور چه جوانها که بی نشان رفتند چه جوانها شدند زنده به گور بار ِ مسئولیت به شانهٔ ما تا زمان ظهور سنگین است اوجب واجبات ای مردم چون شهیدان صیانت از دین است ✍️ 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔹 در هفته گذشته اون هم آخر هفته دو تا تشییع خاص در بهشت زهرا سلام الله علیها انجام شد یکی تشییع جانباز عزیز فرمانده جبهه آسید ابوالفضل کاظمی راوی کتاب بود و یکی هم روز جمعه گذشته تشییع غریبانه مرد ایمان و عمل دکتر عباس شیبانی... برای هر دو تشییع رفتم به یکی رسیدم و یکی هم از دستم رفت. اعلام شده بود مرحوم شیبانی ساعت 2 بعد از ظهر در قطعه 70 تشییع و دفن میشه اما زودتر دفن شد و خیلی ها مثل من جاموندن... 🔹 مرحوم شیبانی رو بارها شب های جمعه یا روزهای جمعه مقابل گلزار شهدا دیده بودم با همون پیکان سفید رنگ و بدون خدم و حشم.... یک ظرف آب دستش بود و داشت زیر شیر که آب به سختی ازش آب میومد پر میکرد مزار یار و همراه زندگی اش در قطعه 70 و روبری شهدا بود و این مرد با وفا به رسم فاداری زائر مزار همسرش سیده نفیسه مفیدی بود.. روز جمعه ساعتی رو کنار مزارش بودم و به این فکر میکردم که شیبانی حتی برای سفر آخرت هم کسی رو به زحمت نیانداخت.... از بنرها و تاج گلهای آنچنانی خبری نبود...ماشین های پلاک دولتی و شیشه دودی به چشم نمیومد... حتی نشانی هم بر مزارش نبود... واقعا کلام نائب امام زمان(ع) برازنده این یار وفادار انقلاب است که فرمود " وی مؤمنی صادق و مجاهدی خستگی‌ناپذیر بود و در همه‌ی دورانها، چه دوران مبارزه با طاغوت و چه دوران انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، در صراط مستقیم، ثبات قدم نشان داد. " روحش شاد و با امام و شهیدان محشور باد. (جعفرطهماسبی) @alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ 🌹☘️ 1️⃣✍️✍️✍️✍️ راوی: به جهت ، حرف نداشت. آنچه باید فرماندهان و به آن توجه میکردند انجام شد. و اینطرف جبهه هم توسل های و ناله ها و عبادت ها شبانه و و.... همه مقدمات فراهم بود تا کمر دشمن شکسته شود. اما مقابل ما هم دشمن با همه توان خودش و اربابانش آماده بود. که با مواجه شد همه را دمق کرد .واقعا حق ما بود که خدا توی کاسه ما بگذاره.چون توکل فرمانده ها کم شده بود. فرمانده ها وقت توجیه عملیات برای نیروهاشون میگفتند.میریم...میزنیم...میگیریم...وتهش اگرفرصتی بود یک انشاءالله میگفتند.شاید جالبه بدونید.ما که خداییش هم سرشار از معنویت بودیم.برای اینکه بعد از عملیات بیرون همدیگر رو پیدا کنیم آنقدر با تکبر روی محل قرار رو به هم نشون میدادیم که در عملیات های قبل سابقه نداشت.حتی گردانهایی که قرار بود در مناطقی عملیات کنند که مردم هم زندگی میکردند به شوخی از گرفتن و حرف میزدند. من در عملیات کربلای 4 از مامور شدم به قاسم(ع) لشگر10 که قرار بود در به سمت عملیات کنه. کار ما در عملیات خیلی زیاد بود قرار بود جلوی گروهانها ، نخل ها رو با انفجار کمربندهایی که بدورش میبستند قطع کنند به نحوی که به صورت پل روی آبراهها سقوط کند و تردد نیروها به تندی صورت بگیرد و ما هم برای دقت در این ماموریت خیلی در آموزشها تلاش کرده بودیم.شب عملیات هم در مستقر بودیم که صدای تیر اندازی های پی در پی و آتش توپحانه و پدافندها نوید شروع عملیات رو میداد.من داخل خوابیده بودم و از ترس اینکه موش داخل کیسه خوابم نشه زیپ کیسه خواب رو تا زیر حلقم کشیده بودم وتازه چشمم گرم شده بود که با صدای انفجار مهیبی از خواب پریدم وبا کیسه خواب از جا بلند شدم.سرو صدای شیرجه هواپیما میومد و علی الظاهر بمب هواپیما مقابل داروخانه خیابونی که از به سمت لب شط میرفت وسط بلوار به زمین خورده بود و به اندازه یک ماشین وانت گود کرده بود. من از داخل هلال احمر بیرون اومدم و دیدم بچه هایی هم که تو مشغول استراحت بودند هم مقابل مسجد جمع شده بودند.هرچی فرمانده ها فریاد میزدند داخل ساختمونها برید کسی گوشش بدهکار نبود. دیگه از نگرانی کسی خوابش نمیبرد همه تجهیزات و حمایل ها رو بسته بودند و آماده دستور بودند که حرکت کنند.از بیرون خبر میومد که داخل آب توسط تیربارهای سنگین دشمن قلع و قم شده اند.من چون سابقه گذشتن از رو در سال گذشته و در داشتم و مجسم میکردم که غواص هنوز از بیرون نرفته زیر آتیش قرار بگیره چه اتفاقی میفته.!!!! @alvaresinchannel