فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔵 رهبر انقلاب: در دنیا با حاج قاسم خیلی رفیق بودیم
🔹انشاءالله خدا کاری کند که در قیامت هم خیلی رفیق باشیم...
@alvaresinchannel
#انالله_واناالیه_راجعون
☑️ حاج موسی سرپاس
پدر بزرگوار #شهید_مهدی_سرپاس
وابوالزوجه #سردار_شهید_حاج_غلامرضا_کیانپور آسمانی شد
🔶مراسم تشییع روز سه شنبه 13 دیماه ساعت 13.30 از کرج- بلوار امام زاده حسن-جنب مصلی- کوچه مروارید-کوچه شهید تهرانی به سمت خانه ابدی
مراسم سوم و هفتم. روز پنجشنبه 15 دیماه از ساعت 14.30 الی 16 مسجد اعظم - بلوار امام زاده حسن- خیابان شهید کیانپور
✅ #تسلیت_از_طرف_رزمندگان
لشگر 10 سیدالشهداء علیه السلام
@alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تخریبچی_حاج_قاسم
خاطرات سردار جانباز آزاده
حاج مرتضی حاج باقری فرمانده تخریب لشگر41 ثارالله
@alvaresincnnel
🌷
#شب_های_جمعه
#قرار_ما_با_شهدا
گلزار شهدای بهشت زهراء سلام الله علیها
#ایستگاه_صلواتی_مقابل_قطعه_29
🔸🌷 اوج لذت شبهای جمعه گلزار شهدای تهران موقع نماز مغرب و عشاست.چون همه از گوشه و کنار جمع میشوند و در یک صف به نماز می ایستند.
و بعد از نماز و تا پاسی از شب ، شب های دوکوهه قابل تکرار است.
هر #شب_جمعه قطعه ی شهدا
جای #جامانده_های جنگ شده
دل دنیاگرفته ی ماهم
بهردیدار یار تنگ شده
@alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#هیات_الوارثین (رزمندگان تخریب لشگر10)
#ایام_وفات_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#یادبود_شهدای_تخریبچی
#شهدای_عملیات_کربلای5
🔸 مکان : #بیت_الزهرا_سلام_الله_علیها
🔶زمان : جمعه 16 دیماه 1401 ساعت 19
بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش)
🌟🌷 @alvaresinchannel
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
▪️▪️
▪️
من که از نسل دلیر عربم
امّ العبّاسم و امّ الادبم
مادر چهار یل رعنایم
من کنیز حرم زهرایم
#روز_تکریم_مادران_شهدا
⚫️ سالروز وفات مادر ادب و وفاداری
بی بی ام البنین سلام الله علیها
تسلیت باد.
@alvaresinchannel
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
🌹☘️
#آخرین_صبحگاه_قبل_از_عملیات
✅ 16 دیماه 65
#مصادف_با_روز_ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#کربلای_5
✍️✍️✍️✍️ #به_روایت_فرمانده_لشگر_10
#سردار_فضلی
مه غلیظی در اردوگاه حاکم بود که فاصلهی چند متری آنطرفتر خود را بیشتر نمیتوانستیم ببینیم. هر چهقدر هوا روشنتر میشد، از حجم مه هم کم میشد و دید بهتر میگشت. به محوطهصبحگاه اومدیم. دقایقی بعد صدای شعار رزمندگان بهگوش میرسید ولی هیچکس را نمیدیدیم. هر گردانی صداش از یک گوشهی اردوگاه میآمد. ولی معلوم نبود که کدوم گردان است. این روز با مابقی روزها فرق میکرد. حال و شعار نیروهای رزمنده با همهی روزها فرق میکرد. کمکم دیدیم که عزیزان رزمنده به میدان صبحگاه وارد میشوند.
اولین گردان، #گردان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها بود .
سرو وضع نیروهای گردان یه جور خاصی بود وبا همهی روزهای تاریخ جنگ فرق میکرد.
یک پلاکارد بزرگ جلویشان گرفته بودند که معلوم و قابل رؤیت بود که بهغیر از نیروهای گردان، دیگر رزمندگان حاضر در محل اردوگاه آن را امضاء کرده بودند. تعدادی از این نیروها #کفن_به_تن کرده بودند و تمامی نیروها #پوتین_هاشون را درآورده، بند آنرا به هم گره زده بودند و به دور گردن آویزان کرده بودند.جلوتر که اومدند متن پلاکارد وضوحش بیشتر شد.
بعدا این متن را به حضرت امام تقدیم کردند.
نوشته شده بود
#اماما_ما_اهل_کوفه_نیستیم_که_شما_را_تنها_گذاریم و جملات و کلمات زیبایی تا آخر این نوشته بود. این متن رو در حدود 10 هزار نفر امضاء کرده بودند.
این نوشته و امضاءها نشانگر بیعت مجدد با امامشان بود .
گردانهای دیگر هم مثل این گردان کاملاً سر حال و آماده وارد صبحگاه شدند و این قوت قلبی بود برای فرماندهان که نشان میداد نیروها آماده نبرد با دشمن هستند .
قرار شد من چند دقیقه ای برای رزمندگان لشگر صحبت کنم
اینجوری سخن آغاز کردم
برادرهای رزمنده : شما چند ماهی است در حال آمادهباش، آموزش، تمرین، مانور، میدان تیر، راهپیمایی و خشمشب هستید و مفصل و مرتب مشغول آمادهسازی خودتان بودید. از نزدیک به 20 روز به #عملیات_کربلای_4 برای بالا بردن ضریب حفاظتی ما شما را قرنطینه کرده و ارتباط با خانوادهها از طریق تلفن و نامه را قطع نموده ایم و مدت زیادی است که هیچکدام از شما به مرخصی نرفتهاید.
حالا که از #عدم_فتح_عملیات_کربلای_4 برگشتیم، امام عزیزاز ما خواستهاند که بمانیم و عملیات دیگری را انجام دهیم. #رزمندگان_اسلام این روزها، #روزهای_کربلایی_و_عاشورایی است.
من دقایقی صورتم را برمیگردانم...
هر کس مشکلاتی دارد و میخواهد برود، هیچ مانعی ندارد و خودش را از صف رزمندگان جدا کند.
این را گفتم و...... دقایقی بعد که برگشتم به سمت رزمندگان..،
میتوانم قسم بهخدا یاد کنم که حتی یکنفر هم از صف این میدان صبحگاه جدا نشد.
و همه یکصدا فریاد میزدند.
#ما_اهل_کوفه_نیستیم_علی_تنها_بماند
☘️🌹
🌹☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
@alvaresinchannel
🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻🔹🔻
🔹🔻
نقل قولی از #امام_عزیز قبل از #کربلای_5 به ما رسیده
ایشون فرمودند:
به #بچه_های_رزمنده بگویید که...
#رزمنده_ها_شما_به_کربلا_میروید
من هم می آیم
و آنجا با هم نماز میخوانیم
این پیام روی پارچه مقابل صبحگاه #اردگاه_کوثر لشگر10 نصب شده بود.
@alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🍃🌹
#یاد_امام_عزیز_بخیر
اونی که از هزاران کیلومتر فاصله با جبهه ، قلبهای رزمندگان رو تسخیر کرده بود.
یادش بخیر
#شب_قبل_از_کربلای_5 برای #تیم_های_غواصی و بچه هایی که قرار بود به گردان ها مامور شوند فرمانده ما شهید زینال حسینی(فرمانده گردان تخریب لشگر10) سخنرانی کرد.
ابتدا کلیتی از عملیات و سختی هاش گفت
گفت : با توجه به عملیات قبل( #کربلای_4) که با مشکل مواجه شد احتمال زیاد داره که دشمن هوشیار باشه و مجبور باشیم زیر نور منورها و آتیش های سنگین با دشمن روبرو شویم
سید حسابی دل ها رو خالی کرد و این هم به این خاطر بود که اگر کسی آمادگی رزم نداشته باشه از جمع خط شکنان بیرون بیاد.
اون شب آخرین جمله ای که امیدها رو به جمع برگرداند این بود.
گفت برادرها!!!
نقل قولی از #امام_عزیز به ما رسیده
ایشون فرمودند
به #بچه_های_رزمنده بگویید که...
#رزمنده_ها_شما_به_کربلا_میروید
من هم می آیم
و آنجا با هم نماز میخوانیم
این جمله ای که سید فرمود همه رو به وجد آورد و اونجا با همه وجود شعار دادند
خدایا خدایا تا انقلاب #مهدی حتی کنار #مهدی #خمینی رو نگهدار.
✍️✍️راوی : #جعفر_طهماسبی
✔️🔻🔹 نکته: خاطره بالا رو جایی نقل کردم و سردار جعفر اسدی فرمانده لشگر33 المهدی (ع)هم بودند.
ایشون فرمودند نقل قول از امام تا مستند نشده جایی نقل نکنید.
بنده گفتم این رو از قول فرمانده مون نقل کردم و اون هم در جلسه فرمانده هان لشگر شنیده بود.
دیدم ایشون قانع نشد عرض کردم ما در سلسله مراتب فرماندهی در جبهه امر فرمانده را امر امام و امام عصر(ع) و در نهایت دستور خدا میدانستیم و اطاعت از امر فرمانده رو واجب میدونستیم و این نقل و قول رو هم از فرمانده به این دلیل بدون سند قبول کردیم.
خیلی گشتم یک تصویر از این جمله امام که در اردوگاه کوثر چند روز قبل از #عملیات_کربلای_5 بر روی پارچه ای نوشته و مقابل میدان صبحگاه نصب شده بود پیدا کنم که میسر نشد تا اینکه در بازبینی فیلمی از فضای اردوگاه کوثر قبل از کربلای 5 این جمله را دیدم و از روی فیلم تصویر گرفتم.
🍃🌹
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel
🌹🌷🌹🌹🌷🌹🌷🌹
🌹 شبهای قدر#کربلای_5
یاد شب ها و روزهایی که شهدا اینجا زندگی کردند
یاد نمازجماعتها توی این #هشتی_ها بخیر. غیر از چند نفری که وسط بودند بقیه مجبور بودند سرهاشون رو دولا کنند.
یاد نماز شب ها که به جماعت خونده میشد. برای اینکه همه بلا استثنا نیم ساعت به اذون رو به قبله داشتند نماز میخوندند.
یاد شهیدصبرعلی کلانتر بخیر. روزهای آخر نماز شب میخوند. اونقدر لطیف شده بود که میشد فهمید داره میره روی سکوی پرواز.
یاد اذان های شهید مهدی اسماعیلی پور بخیر.
با اذونهایی که میگفت اشک همه رو در میاورد.
و...
یاد همه نوجوون های آماده رفتن...
یاد معرکه هایی که شهیدحاج رسول توی این هفتی هشتی ها میگرفت.
داد میزد...#شفاعت..#شفاعت...هرکی میخواد بیاد جلو..
یاد لباس غواصی پوشیدن شب آخر توی این هشتی ها.
لباس غواصی رو خشک خشک پوشیدن چقدر زحمت داشت و وقت لباس پوشیدن چه ولوله ای به پا شده بود...
✅ یاد همه ی شهدای تخریبچی لشگر10 بخیر
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃
🌷🍃🍃 @alvaresinchannel
🍃🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌷
#تخریبچی_شهید_علیرضا_پیکاری
حرکت خط شکنان تخریبچی برای فتح دژ شلمچه🌴🌴
به روایت:✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿✍🏿
#جعفر_طهماسبی🍃🌷
ساعت حدود 8 شب بود که شهید سیدمحمد فرمانده تخریب ل10 گفت: بچه ها بیرون سنگر برای رفتن به خط شوند.
بچه ها از سنگر که بیرون اومدند سربه سر هم می گذاشتن.
شهید سیدمحمد یه داد زد .
برادرها دیرشده .سریع سوار ماشینها بشید.
بعضی بچه ها سردشون شده بود. دنبال اورکت می گشتند.
#شهید_پیکاری رو دیدم یک اورکت زرد رنگ پوشیده و کلاه اورکت را تو صورتش کشیده .رفتم سمتش که بگم علی جون برف که نیومده .
تا نگاهم به صورتش افتاد دیدم پهنه صورتش از اشک خیس خیسه
دیگه بچه هاسوار وانت ها شدند و ماشین درمسیر سربالایی پل هفتی هشتی در حرکت بود.
بچه ها با هم شوخی می کردند ...مخصوصا چند بار شهید مجید عسگری را از داخل ماشین پایین انداختند.
من برای اینکه فضا را عوض کنم و روحیه ای باشه برای بچه ها .شروع کردم بخواندن این زمزمه.
آتیش زدم به خرمنم......آی خرمنم آی خرمنم.....همه می خندیدند و خطاب به من می گفتند.....آی خر تویی...آی خر تویی.....
گفتم شاید حال علی پیکاری عوض شده باشه.
دیدم صداش میاد با بچه ها در جواب دادن سرود همکاری می کنه
اما با گریه.
با ناراحتی گفتم علی؟؟؟!!!!ترسیدی.
اون مثل اینکه اصلا به حرفم توجه نکرده باشد هی می گفت آی خرمنم آی خرمنم و گریه می کرد.
گفتم رفیق ما سال قبل والفجر8 با هم از اروند گذشتیم اما حال امشبت فرق می کنه.
درحالی که اشک هاشو پاک می کرد گفت جعفر دستم خالیه.
.ادامه🌲🌲
👇👇👇👇👇
🍃🍃🌷🌷 @alvaresinchannel
🌲🌲🌲🍃🌷
🌲🌷
🍃🍃🍃🍃🍃🌷🌷 قایقی که شهدا را آورد
نماز صبح را خونده بودیم .اما هوا هنوز روشن نشده بود .
با شهید حاج ناصر اربابیان اومدیم لب اسکله و گفتیم بریم اون طرف ..
چون هم نگران سید بودیم هم غواص ها.
که یک دفعه دیدیم قایقی باسرعت از طرف دشمن به سمت اسکله میاد.
از اون دور سکاندار صدا می زنه .
#بچه_های_تخریب...بچه های تخریب.
بند دلم پاره شد.
گفتم ناصر حتما سیدمحمد یه چیزیش شده.
تا اینکه قایق به اسکله رسید و سکاندار طناب رو انداخت و ما گرفتیم..
گفتم چیه سر و صدا می کنی.
گفت این غواص ها شهدای تخریب هستند که داخل آب بودن.
دیدم تمام سطح قایق را بدن های شهدا گرفته.
لباس های سیاه غواصی به سرخی می زنه.
اصلا حواسم نبود آخه دنبال سید بودم .
اما توی اون نور کم که تازه خورشید داشت می اومد بالا که صبح روز 19 دی ماه 65 خودشو نشون بده ...دیدم چهره آرام شهید علیرضا پیکاری را که پلک هاش رو هم افتاده و به آرامش رسیده بود.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🍃
🌷 @alvaresinchannel
#تخریبچی_شهید_علیرضا_پیکاری
فرمانده غواص های تخریبچی ل10
شهادت:مقابل دژ شلمچه در آبگرفتگی
✅ساعت 1 نیمه شب 19 دیماه 65
@alvaresinchannel