eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
940 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
744 ویدیو
67 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
با خبر شدیم همسنگر عزیز مان برادر جانباز حاج مجید اسماعیلی به یاران شهیدش پیوست. برادر حاج مجید اسماعیلی قبل از عملیات عاشورای 3 وارد گردان تخریب لشگر10 شد و تا اردیبهشت ماه 1365 به گردان رزمی رفت. این برادر عزیز در عملیات والفجر 8 به عنوان تخریبچی وارد عملیات شد. روحش شاد و با یاران شهیدش محشور باد 🔸 مراسم تشییع فردا چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت 9 از مسجد علی اکبر علیه السلام در خیابان هاشمی به سوی قطعه 51 گلزار شهدای بهشت زهراء(س) انجام خواهد شد. @alvaresinchannel
به مناسبت عروج ملکوتی جانباز عزیز حاج مجید اسماعیلی از سمت راست حاج مجید اسماعیلی سردار شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر10 برادر فریدون ملایی @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 تصاویر از مرحوم جانباز حاج مجید اسماعیلی در گردان تخریب لشگر10 🔸 لازم به ذکر است که این تصاویر چند ماه قبل توسط جانباز عزیز مرحوم اسماعیلی جهت تجدید خاطرات برای خادمان کانال الوارثین ارسال شد. شهدای زیادی در تصاویر هستند شهید حاج عبدالله نوریان شهید حاج داوود حیدری شهید حاج ناصر اربابیان شهید عباس بیات و....... و همچنین سردار فضلی فرمانده لشگر10 روحش شاد @alvaresinchannel
رهبر انقلاب خطاب به دشمنان: اگر ادعا دارید جمهوری اسلامی به بن‌بست رسیده، پس چرا میلیاردها دلار خرج براندازی‌‌اش می‌کنید؟ 🔹بعضی گفتند که جمهوری اسلامی به بن‌بست رسیده، خب اگر به بن‌بست رسیدیم، دشمن چرا این‌قدر خرج می‌کند که ما را به زمین بزند؟ خب حکومتی که به بن‌بست رسیده دیگر زمین زدنش خرج نمی‌خواهد که، خودش زمین می‌خورد! 🔹کشورهایی که پولی دارند، ثروتی دارند و برخلاف جهت ملت ایران حرکت می‌کنند دارند خرج می‌کنند جمهوری اسلامی را منحرف کنند. خب اگر ما به بن‌بست رسیده بودیم و داشتیم از پا می‌افتادیم ــ همانطور که بعضی‌ها می‌خواهند وانمود کنند ــ احتیاج نبود این همه پول خرج کنند. @alvaresinchannel
یاد روزهای جبهه بخیر یاد توسل های به موسی ابن جعفر علیه السلام 🔸 شب های چهارشنبه توی حسینه ها و سنگرهای جبهه دعای توسل میخوندیم و یادش بخیر این فراز از دعای توسل : یا اباالحسن یا موسی ابن جعفر..... این فراز از دعای رو با تضرع میخوندیم و با التماس و گریه از خدا میخواستیم که به آبروی موسی ابن جعفر علیه السلام همسنگرامون که به دست دشمن اسیر شدند از زندان های بعثی نجات بده. و بعد هم با گریه این ذکر رو میگفتیم یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر در 🔸 یاد همه اون آزاده هایی بخیر که در اسارت غریبانه شهید شدند به روح موسی ابن جعفر علیه السلام ، هدیه به شهدا صلوات @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 به یاد امام شهید موسی ابن جعفرعلیه السلام که در اسارت حکومت بنی عباس مظلومانه با سم به شهادت رسید.... و با یاد سرهنگ تکاور حسن هداوند میرزایی 🔴 خردادماه سال 61 در منطقه و یک روز قبل از فتح خرمشهر به اسارت درآمد. ۲۵ تیر ماه ۱۳۶۹ هنگامی که اسرای ایرانی به میهن باز میگشتند توسط دشمن بعثی به مکان دیگری انتقال داده شد و به شهادت رسید و در قبرستانی در نزدیک اردوگاه مدفون شد. تیر ماه سال 81 با اجازه مقام معظم رهبری قبر ایشان و تعداد دیگری از آزادگان مدفون نبش شد و به اعجاز الهی پیکر مطهر مداح اهل بیت (ع) شهید حسن هداوند میرزایی پس از 12 سال از دفن سالم مانده بود . 🔸 پیکر مطهر این شهید پس از انتقال به گشور در یکی از روستاهای شهرستان پاکدشت دفن شد . @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 (رزمندگان تخریب لشگر10) ✅ در شب مبعث پیامبر ختمی مرتبت(ص) 🔸 مکان : 🔶زمان : جمعه28 بهمن 1401 ساعت 19 بلوارابوذربین پل 5و6خیابان وحدت بوستان ۱۲(شهید تابش) 🌟🌷 @alvaresinchannel
سردار شهید حاج جعفر جنگروی جانشین لشگر10 سیدالشهداء(ع) یاد و خاطره عارف و عاشق حضرت زهراء(س) شهید حاج جعفر جنگروی را گرامی میداریم شهادت 27 بهمن ماه 1364 محل شهادت شهر فاو @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 ✅سردار شهید، اولین فرمانده سپاه خرمشهر، از همرزمان حاج احمد متوسلیان در سوریه و لبنان، قائم مقام لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) .... و اخوی شهید علی جنگروی 🔸شهادت: ۲۷ بهمن ۱۳۶۴ 🔸عملیات والفجر ۸ ✍️ دستنوشته شهید: ❇️ خدایا! خود آگاهی که در شب‌هایی که خواب دوستانت، یعنی شهدا را می‌بینم چقدر افسوس می‌خورم که نمی‌توانم خود را به قافله آن بزرگواران برسانم و در اوقاتی فکر می‌کنم آیا این نعمت بزرگ نصیب من درمانده هم خواهد شد یا نه، در این مطلب می‌مانم و فقط مجدداً از آن شهدا می‌خواهم که به خوابم بیایند…" @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 ✍️✍️✍️ راوی: از برای ماموریت به سمت حرکت کردیم نردیکی های غروب آفتاب بود که به رسیدیم هنوز مقر ثابتی در شهر فاو نداشتیم اون شب رفتیم و مهمان اون ها شدیم بود و قرار بود در مقر اطلاعات مراسمی برگزار شود از اونجائیکه بچه های اطلاعات عملیات ارادت خاصی به داشتند از ما خواستند که اگر در بین بچه های تخریب کسی مداحی میکنه شب مبعث در خدمت باشند برادر کسبی رو نشون داد و گفت که ایشون میخونند. و مجید هم به روی خودش نیاورد که اینکاره نیست و گفت چشم ما در خدمتیم. همه متعجب بودن از این کار مجید. ولی چیزی نگفتند.. شب شد و همه ی بچه ها جمع شدند برای مراسم مبعث پیامبر و منتظر مجید شدند تا براشون مدح پیامبر بخونه. مجید با گفتن بسم الله شروع کرد... اول در حدود ده دقیقه ای توضیح می داد که چطور باید دو انگشتی دست بزنند بعد هم گفت انچه که من میگویم شما بادقت گوش بدید وبعد جواب بدید. با این جمله شروع کرد.. امشب گوش کن برادر بعد جواب بده همین جمله را پنج شش دقیقه ادامه داد چون اورا میشناختند همه شروع کردند به خندیدن ولی ناراحت بودند و با تعجب نگاه میکردند یکی از بچه های اطلاعات یک پوز خندی زد و گفت برادر اگه نمی تونی بخونی مگه مجبوری بگی من مداحم .. مجید برگشت گفت برادر بشین و ساکت باش و گوش بده ودو باره شروع کرد. امشب کمپوت میخوایم دربست گوش کن برادر درست جواب بده و خلاصه نیم ساعت مجلس را به همین طریق ادامه داد و شور گرفت تدارکات یالا تدارکات یالا بعد از نیم ساعت فهمیدند که رو دست خوردند و اصلا مجید مداح نبوده و این کار رو برای شاد شدن بچه ها در شب مبعث انجام داده. و خلاصه شب مبعث سال 65 در فاو با شیرین کاری های پایان یافت . 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌿🍃🌷 یاد روزهای خوب جبهه بخیر ✍🏿✍🏿 راوی : فروردین سال 65 از نیمه گذشته بود اعیاد آخر و در پیش بود رنگ و بوی بهارگرفته بود. تقریبا دشت های اطراف مقر الوارثین پر بود از لاله های وحشی و سبزی زمین هم مناظر زیبایی خلق کرده بود. بود. به مسوول گردان حاج آقا عباسی گفتیم به خاطر مبعث پیغمبر درب گونی های آجیل رو بازکن وبچه ها رو شاد و خوشحال کن. ایشون با خنده گفت:آجیل برای عید نوروزه نه برای عید مبعث. معمولا مسوولین تدارکات یک مقدار خسیس بودن و برای همین هم بچه ها بجای بهشون میگفتند. با قاسم غلامرضایی مشورت کردیم و قرار شد بچه های گردان روکه 150 نفری میشدند جمع کنیم و به سمت سنگر تدارکات که پشت دستشویی های مقر بود راهپیمایی کنیم. یکی دوساعت به غروب مانده بود که همه بچه ها رو جمع کردیم و قضیه رو بهشون گفتیم و همه راغب شدند برای اعتراض مقابل سنگر تدارکات. البته قبلا گفته باشم که که چند روزی بود فرمانده شده بود برای سرکشی بچه ها به رفته بود. بچه ها مقابل حسینیه جمع شدند و قاسم غلامرضایی هم یه کاغذ از جیبش درآورد که چند خطی روش نوشته بود و روی بلندی مقابل ایستاد و گفت:برادرها این چند خط رو حفظ کنید و با هم میخونیم و به سمت تدارکات میریم. اون سروده قاسم این بود. .. این چند بیت رو سریع بچه ها حفظ کردند و راه افتادیم سمت تدارکات. صدای قهقهه بچه ها وقتی سمت تدارکات میرفتیم مقر رو برداشته بود. مثل اینکه به حاج عباسی مسوول تدارکات خبر داده بودند که بچه ها دارن میان. وقتی مقابل سنگر تدارکات رسیدیم دیدیم گونی ها آجیل و کمپوت آماده بودند برای پذیرایی ازبچه ها. اون شب ترفند ما جواب داد و بچه ها به سور و ساتی رسیدند یادش بخیر البته فرمانده ما در یک فرصت مقتضی به خاطر این کاری که کردیم ما رو سینه خیز برد. 🌿🍃🌷 🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 به یاد یک همسنگر آسمانی جانباز تخریبچی مرحوم حاج مجید اسماعیلی ✍️✍️ راوی : برادر جانباز حاج علی روح افزاء 🔸 بود، حدودا یک ساعتی از شکسته شدن خط گذشته بود، چند تا قایق نیرو آورده بودند،نیروهاشون را با عجله پیاده کردن که برگردند، یکی از کنار کانال صدا زد، یک قایق بمونه چند تا مجروح داریم حالشون خوب نیست،قایق آخری موند،۳یا۴ تا مجروح از کانال آوردند، یک نفر را هم با برانکارد آوردند. از مچ پا تا فرق سرش باند سفید بسته شده بود،فقط چشم بینی و دهانش باز بود . خیلی تعجب کردم تا اون موقع مجروح این شکلی ندیده بودم بحالش حسرت خوردم ،احتمال میدادم تا رسیدن به بهداری شهید بشه ، چراغ قوه را تو صورتش انداختم . دیدم مجید اسماعیلیه از . غم سنگینی نشست تو قلبم،کمی گریه کردم تا آروم شدم اسماعیلی یک جوان بااخلاق فوق العاده با ادب مهربون،چهره اش همیشه متبسم بود، همیشه ساکت بود،(نه به معنای گوشه گیر بودن) واقعا میشه گفت تمام خصوصیات شهید پور رازقی را داشت. بعد از اون شب دیگه ندیدمش همیشه تو ذهنم بود،یک خبری ازش بگیرم یا توی یک فرصت ، برم بهشت زهرا(س) قطعه شهدا بلکه اونجا قبرشو پیدا کنم. تا اینکه صبح عملیات تپه دوقلو تو ماووت عراق(نصر4) کار تموم شده بود،باید برمی گشتیم عقب ، فرمانده تخریب ل10 گفت برو کمک کن یک شهیدرو ببرید عقب... گفتم من بدون شما نمیرم ،گفت اونا ۳ نفرند ، یه نفر دیگه باید کمک کنه..شما برو منم پشت سر شما میام . من رفتم پیش اون ۳ نفر ، با کمال تعجب دیدم یکیشون مجید اسماعیلیه خلاصه کلی هر دومون ذوق کرد،بعد یک ماچ و بوسه حسابی کردیم و پشت برانکاردو گرفتیم تا برسیم عقبه از هر دری صحبت کردیم.. روحش شاد باشه ✅ مرحوم حاج مجید اسماعیلی هفته پیش به یاران شهیدش پیوست و در قطعه جانبازان و خانواده شهدا در بهشت زهرا(س) میهمان خاک شد. @alvaresinchannel
به مناسبت عروج ملکوتی جانباز عزیز حاج مجید اسماعیلی از سمت راست حاج مجید اسماعیلی سردار شهید حاج سید محمد زینال حسینی فرمانده تخریب لشگر10 برادر فریدون ملایی @alvaresinchannel
رزمندگان (ع) لشگر10 در حال عزیمت به شهر فاو توسط هواپیماهای دشمن بعثی قرار گرفتند ودر آخرین روز بهمن ماه 64 آسمانی شدند. @avaresinchannel
بعد از ماموریت موفقیت آمیز السلام در وتوانایی گردانها در ماموریت جدید ضمن بازسازی و تجدید قوا در در نزدیکی مجددا برای ماموریت جدید در از سوی قرارگاه فراخوانده شد. قبل از حضور گردانها در شهر فاو که برای توجیه و احداث در فاو حضور پیدا نموده بودند در اطراف با اصابت موشک هدایت شونده دشمن که از دریا شلیک شده بود شهید ومجروح میگردند. به سختی مجروح گردیده و و به میرسند.برادرشهید حاج یدالله کلهر سرپرستی لشگر را عهده دارشده و سال 64 گردانهای قمر بنی هاشم علیه السلام وعلی اصغر علیه السلام آماده دفع پاتک دشمن در و سه راهی میشوند که در حال عزیمت به مورد بمباران هواپیماهای دشمن قرارگرفته و تعدادی از فرماندهان گردان به شهادت میرسند 🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹 سردار شهید و علمدار لشگر10 شهادت 30 بهمن 1364 معاون گردان قمر بنی هاشم علیه السلام در هنگام عزیمت رزمندگان گردان قمر بنی هاشم (ع) برای ماموریت شهادت توسط بمب رها شده از هواپیمای دشمن @alvaresinchannel
🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁 🍁🌺 🍁🌺 روزی که حمید آسمانی شد. 🌴🌴🌴 ✍🏿✍🏿راوی: وقتی می خواستیم سوارکامیون بشیم من رفتم جلوی کامیون نشستم بغل دست راننده، همین طور که داشتم می رفتم بالا شهید شاه حسینی به من گفت سید بیا پیش ما، بیا عقب. گفتم من حوصله اش را ندارم پشت کامیون بشینم می روم جلو بشینم. گفت بیا اینجا، نیایی ضرر می کنی. گفتم نه ضرر نمی کنم، جام خوبه. رفتیم توی کامیون نشستیم و کامیون حرکت کرد. 13 کامیون نیروها رو سوار کرده بود و به سمت اروند کنار می رفتیم. تو جاده که می رفتیم یک موقع صدای پدافندها درآمد، صدای توپخانه و آتش و همه چیز منطقه شلوغ پلوغ شد. پدافندها شلیک می کردند. بچه ها هم پشت بار کامیون برای خودشون شعر می خوندند و گاهی هم صدای قهقهشون می آمد که یک دفعه صدا زدند هواپیما رو زدند. هواپیما راقشنگ دیدیم. هواپیما آمد چرخید خورد زمین و منهدم شد. صدای الله اکبر بچه ها از توی کامیون ها بلند شد. بچه ها تکبیر گفتند، هنوز تکبیر بچه ها تمام نشده بود که یکی از زد روی جاده و دیدم به سمت ستون کامیونهایی که ما سوار بودیم میاد. همزمان باصدای شیرجه اش صدای انفجار آمد و یکی از راکت هاش به فاصلۀ نزدیکی از جاده سمت چپ ما خورد زمین. طوری که صدای انفجار و آتیش انفجار قشنگ پیچید توی ماشین و در همین حین دیدم راننده یک داد کشید و افتاد روی فرمان. ترکش آمده بود قشنگ ازسمت چپش گرفته بود و به قلبش اصابت کرد و دیدم سرش رو فرمون افتاد و در جا شهید شد. بلافاصله کامیون از جاده منحرف شد و کنار جاده خاکریز بود رفت روی خاکریز به طوری که چرخهاش به سمت بالا قرارگرفت و تهش به سمت پایین بود درست عین وقتی که بار کمپرسی بالا میره . من دیدم سالمم و در جلو را باز کردم و پریدم بیرون و اومدم عقب کامیون رانگاه کردم. دیدم صدای ولوله و آه و ناله داد و بیداد بچه ها بلند بود. کامیون ما عقب بارش چوبی بود. دیدم از زیر در عین یک جوب دارد خون می ریزه. بچه های بقیه کامیون ها هم سریع خودشون رو رسوندند. همه نگران بودند. آخه (ع) داخل بار کامیون بودند. با زحمت در بار کامیون رو باز کردیم. دیدیم بچه ها رو هم ریختند پایین. تمام ترکش بمب وسط بار کامیون رو گرفته بود، همه بچه ها بدنهاشون پرخون بود مجروح ها رو پیاده کردیم اما درکمال ناباوری دیدیم حمید از جا بلند نمیشه. همه به هم نگاه می کردیم. هیچکس نای رفتن سمت حمید رو نداشت. رو پاره کرده بود. حمیدی که تا چند لحظه قبل کمپوت روحیه همه بود بی جون افتاده بود. برادر و اومدن و کمک کردن شهدا رو ازکامیون پایین آوردیم. به خودم اومدم که وقت سوارشدن حمید گفت سید بیا عقب پیش ما اگر نیایی ضرر میکنی و من گوش نکردم که بگم برایتون همان بچه ها که با هم نشسته بودیم به من گفتند تو هم بیا بالا، من نرفتم و شاه حسینی گفت ضررمی کنی و من گوش نکردم. شش تا از رفیقام عقب ماشین شهید شدند. شهید بود، ، ، و درجا شهید شدند و شهید هم سخت مجروح شد و دربیمارستان سینای تهرون شهید شد. 🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁🌺🍁 🍁🌺 @alvaresinchannel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا