eitaa logo
الوارثین(تخریب لشگر۱۰)
1.1هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
802 ویدیو
70 فایل
❤رزمندگان تخریب لشگر ۱۰ سید الشهداء (ع)❤ منتظر نظرات شما هستیم👈👈 @Alvaresin1394
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🌹 یقین دارم خیلی از و این عکس ها رو ندیدند و نمیدونن این که نشسته اینقدر با اخلاص داره زیر نور فانوس دوده گرفته همه رو به عرش میبره چه کسی هست. این تصاویر مربوط به احیای شب های قدر رزمندگان (ع) است روزهایی که رزمندگان آماده برای عملیات در میشدند. مداح مقابل نور فانوس نشسته و داره برای همسنگرانش میخونه. محمد جواد مداح تیپ سیدالشهداء(ع) بود و خیلی با اخلاص میخوند عجیب این بود که شهید اسلامی فر موقع صحبت کردن زبونش میگرفت ولکنت داشت اما موقع مداحی کردن اثری از این مشکل نبود . مداح شهید جواد اسلامی فر در تاریخ 8 اسفند 62 در و از پرکشید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای علیها آرام گرفت. 🌿🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 #یادت_بخیر اولین شب قدر است که روی زمین نیستی انشاءالله پیش مولایت علی(ع) جات خوب باشه برای ما هم دعا کن #فرمانده_تخریبچی یاد و خاطره مداح اهل بیت(ع) مرحوم حاج محمد حاج ابوالقاسمی گرامیباد @alvaresinchannel
🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌿🌹 ✍✍✍ :راوی قرار شد برای احیاء بریم دزفول . علاقه خاصی به مردم دزفول داشت واین تیکه کلامش بود که .. اون شب بعد از نماز مغرب و عشا زود شام خوردیم و با چند تا وانتی که داشتیم همه رفتیم دزفول… رفتیم یکی از مسجد های قدیمی که چند تا پله هم میخورد و شبستان مسجد توی گودی قرار داشت اونجا مراسم احیا و به سر گرفتن قران با حال خوبی برگزار شد.. ساعت 12 شب بود که مراسم تموم شد و ما به مقر" "کنار کرخه برگشتیم . به مقر که اومدیم ساعت 1 نیمه شب بود و تا اذان صبح 3 ساعتی وقت بود..شهید نوریان اصرار داشت بچه ها تاسحر بیدار باشند تا رو درک کنند. پشنهاد داد که بخونیم به من نگاه کرد و گفت: مرشد حالش رو داری و من هم قدری مکث کردم و گفتم برادر عبدالله یه کاریش میکنیم با بلندگوی تبلیغات اعلام شد که برادرها برای مراسم به حسینیه بیایید. اون مقطع لشگرسیدالشهداءعلیه السلام حدود صد تا نیرو بیشتر نداشت..عمده بچه ها اومدند و برادر عبدالله خودش رحل و مفاتیح رو جلوی من گذاشت و گفت بسم الله و خودش هم پشت سر من نشست من هم شروع کردم ..سبحانک یا لا اله الا انت الغوث الغوث خلصنا من النار یارب….اللهم انی اسئلک بسمک یا الله یا رحمان و یا رحیم….بچه ها با گریه و اشک ؛ فقرات دعا رو با من همراهی میکردند..و شهید نوریان هم با گویش مخصوص خودش ذکر سبحانک یا لا اله الا انت رو میگفت… هرچی در دعا جلو تر میرفتیم احساس میکردم تعداد همراهان دعا داره کمتر میشه ازسی امین فراز دعا که گذشتیم کمتر از ده نفر با من سبحانک یا لا اله الا انت میگفتند…اما برادر عبدااله هنوزسفت وسخت جواب میداد..دعای جوشن کبیر رو ادامه دادم.فکر مبکنم دعا هنوز به نیمه نرسیده بود که دیدم در جواب دادن ذکر دعا انگار صدای شهید نوریان هم نمیاد،آب دهنم رو قورت دام تا یک لحظه استراحتی به حنجره خسته داده باشم که شنیدم صدای خور خور میاد اما روم نمیشد برگردم و پشت سرم رو نگاه کنم بازم دعا رو ادامه دادم و در موقع جواب دادن ذکر دعای جوشن برایم یقین شد که هیچکس غیر خودم بیدار نیست و همه خوابند …برگشتم پشت سرم رو نگاه کردم و دیدم اکثر بچه ها دراز به دراز توی حسینیه خوابیده اند و بعضی ها هم توی سجده صدای خورخورشون میاد…شهید نوریان هم توی سجده بود… با خودم گفتم حتما برادر عبدالله توی حال رفته و داره در سجده با خدا مناجات میکنه…اما صورتم رو که نزدیکش بردم دیدم نه ایشون اصلا مثل اینکه توی این دنیا نیست…من هم مفاتیح رو بستم و کنار بچه ها خوابیدم…اون شب یکی از شبهایی بود که خواب به من خیلی مزه کرد....وقتی از خواب بیدارشدم که شهید نوریان داشت در گوشم میگفت برادر…الصلاه..الصلاه…چشمام رو که باز کردم.. شهید نوریان گفت:مرشد دعا رو تا کجاش خوندی من وسطش خوابم برد … من هم به خنده گفتم برادر عبدالله خواب بودیم و مقدراتمون رو نوشتند خدا بدادمون برسه… 🌿🌹🌹 🌿🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 @alvaresinchannel
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 🍃 #برای_فرمانده_دعا_کنید #سردار_جانباز #حاج_اسماعیل_معروفی حال خوبی نداره نگرانش هستیم دعا کنید برکت روی زمین باشه و شهدا صداش نکنند دم افطار براش دعا کنید خدا رو به مولاش علی(ع) قسم بدهید #حاج_اسماعیل پیش ما بمان... @alvaresinchannel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷 🌷 #احیای_شب_قدر شب بیست و یکم ماه رمضان در جوار شهدای تهران #گلزار_شهدای_بهشت_زهراء_سلام_الله_علیها #قطعه_29_سرداران 🌷شروع برنامه ی احیاء ساعت 24 به اطلاع میرساند که درب های گلزار از ساعت 23 تا 1 بامداد باز است برای تردد زائران شهدا و بعد و قبل از این ساعات از ورود شما جلوگیری خواهد شد. حتما با خود کتاب دعا و قرآن و مهر و تسبیح بیاورید @alvaresinchannel
🌹🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷🌹🌷 🌹 ♦️♦️♦️♦️🔸🔸🔸🔸🔸🔸♦️♦️♦️♦️ روز 26 اردیبهشت ماه سال 1367 اعلام شد که امشب باید به دشمن حمله کنید و گردان هایی که برای عملیات ماموریت داشتند به جنب و جوش افتادند و نیروهاشون رو پای کار آوردند. در آخرین روز سال 67 رزمندگان به دشمن بعثی در یورش بردند. رمز عملیات نام مبارک (ع) بود و رزمنده ها تا به نقطه درگیری بر فراز قله ها رسیدند زمان زیادی رو پیاده طی کردند و ساعت از 2 نیمه شب روز 27 اردیبهشت سال 67 گذشته بود که با حمله رعد آسا دشمن رو غافل گیر کردند. لشکر10 سیدالشهدا ء (ع)با 4 گردان هم‌زمان از 6 محور به مواضع تیپ76 از لشکر4 پیاده‌ی کوهستانی ارتش عراق مستقر بر ارتفاعات شیخ محمد حمله‌ور شدند. علی رغم ماموریت های فراوانی که به واگذار شده بود در این عملیات توفیق شهادت نصیب بچه های تخریب نشد. اما همسنگران ما در اطلاعات عملیات چند تا شهید دادند. 🌷 🌷🌷🌷🌷🌷 @alvaresinchannel
♦️♦️♦️🔸🔸🔸 🔸🔸🔸♦️♦️ _اشرف سپاه می‌بایست با به‌کارگیری (ع9 و و تیپ‌های (ع) و (ع) ارتفاعات شیخ‌ محمد، گمادول، کُرکُر و استروگ را تصرف می‌کرد و خط پدافندی را در منطقه‌ی مشرف به منطقه‌ی عمومی قلعه دیزه و دوکان، تشکیل می‌داد. لشکر6 ویژه با به‌کارگیری 2 گردان و حرکت از 4 معبر، دشمن را روی ارتفاع پیکانی و یال انتهایی شیخ ‌محمد منهدم سازد. (ع) با به‌کارگیری 4 گردان و حرکت از 6 معبر، دشمن را روی منهدم کند. تیپ12قائم(عج) با به‌کارگیری 2 گردان و حرکت از 2 معبر، دشمن را روی ارتفاع استروگ و یال ارتباطی آسوس به شیخ‌ محمد منهدم سازد. تیپ35 امام حسن(ع) با به‌کارگیری 2 گردان و حرکت از 2 معبر، دشمن را روی قله‌ی آسوس و یال‌های ارتباطی آن به شیخ ‌محمد منهدم سازد 🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌷🍃🌹🌷🍃🌹🌷🍃🌹🌷🍃 🍃 🔸🌱 خا طره اردیبهشت سال 67 ✍✍✍راوی: عملیات شروع شده بود علاوه بر ماموریت باز کردن برای حمله به دشمن ماموریت برای مقابله با پاتک دشمن رو هم به داده بودند. با وانت رو پر از مین کردیم و حرکت کردیم به سمت ارتفاع محمد. بار ماشین سنگین بود و جاده هم تو ی دید تیر دشمن قرار داشت. گلوله های دشمن در اطراف جاده زمین میخورد. هر چی به خط اول نزدیک تر میشدیم آتیش سنگین تر و دقیق تر و دلهره و اضطراب ما زیادتر میشد. فکرش رو بکنید که اگر گلوله ای به وانت پر از مین اصابت میکرد چه اتفاقی میفتاد. توی همین گیر دار ماشین پنچر شد. به شهید بیات گفتم : حاج عباس !!! لاستیک زاپاس داری لاستیک رو عوض کنیم جواب داد برو یه لاستیک زاپاس پیدا کن گفت برو تا من جک میگذارم زیر ماشین زود اومدی. وقتی میرفتم صدام کرد.. گفت اگر برگشتی من شهید شده بودم منو حلال کن. من هم به دنبال لاستیک زاپاس رفتم دور و اطراف رو یه گشتی بزنم. از دور یه سنگر دیدم پشت تپه و رفتم سراغش. یه وانت تویوتا مقابل سنگر پارک بود. نزدیک شدم و هرچی صدا زدم کسی جواب نداد . من هم چاره ای نداشتم ... چشمم به لاستیک زاپاس پشت بار وانت افتاد ..لاستیک رو برداشتم .. اومدم برم وجدان درد گرفتم. گفتم لا اقل یه یاداشتی بگذارم که حلال باشه. یه یاداشت نوشتم جلوی در سنگر گذاشتم. نوشتم برادر مواظب باش ماشینت لاستیک زاپاس نداره. ما نیاز داشتیم و بردیم در ضمن هم خوب نیست آدم اینقدر خوابش سنگین باشه. لاستیک رو غلطوندم تا رسیدم به ماشین خودمون. دیدم شهید بیات توی شیب جاده جک رو زده زیر ماشین و از بخت بد ما ، ماشین از روی جک افتاده. دیگه بد بیاری از این بدتر نمیشد. تا منو دید خوشحال شد گفت لاستیک از کجا آوردی.. گفتم شرحش مفصله بگذار از این جهنم بیرون بریم برات تعریف میکنم. با هر زحمتی بود ماشین رو بلند کردیم و لاستیک رو عوض کردیم و از مهلکه فرار کردیم... جلو که میرفتیم گفت حالا بگو لاستیک رو از کجا آوردی. گفتم حاج عباس لاستیک سرقتی است. از جلوی تپه که رد شدیم با دست به سنگر و اون ماشین که جلوش بود اشاره کردم و گفتم اگه زنده موندی برو پسش بده . 🍃🍃 @alvaresinchannel
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹 🌹 #یاد_باد_آن_روزگاران_یاد_باد #عملیات_بیت_المقدس_6 #ارتفاعات_شیخ_محمد اردیبهشت سال1367 #رزمندگان_تخریب_لشگر_10 🌷🍂 #شهید_سید_مهدی_تقوی @alvaresinchannel