eitaa logo
این عماریون
336 دنبال‌کننده
219هزار عکس
58.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
قبل از رفتن به به من گفت: "مادر در اهواز ۳۴۰# نفر از ما و ما را به ا گرفتند، من باید به بروم". وقتی این حرفها را شنیدم ، چون پدرش برای انجام کاری در شهر دیگری بود ، رضایتنامه اش را امضاء کردم. 🍃🌷🍃 وقتی می‎خواست قبل از رفتن به از پدرش خداحافظی کند، پدرش به او گفت: پسرم تو نرو، من یک بار رفتم ، باز هم می‎روم و جای تو هم ادای دین می‎کنم. 🍃🌷🍃 ولی پسرم در جوابش گفت: پدر جان نمی‎خواهد. مگر می‎شود در یک قبر همزمان دو نفر را گذاشت؟ من می‎خواهم بجای بروم. 🍃🌷🍃 زمانی که می‎خواست به اعزام شود به من گفت: "مادر من دارم میرم و میدانم که بر نمی‎گردم، اگر برنگشت کوچه به کوچه دنبالم ".😭😭 🍃🌷🍃
قبل از رفتن به به من گفت: "مادر در اهواز ۳۴۰# نفر از ما و ما را به ا گرفتند، من باید به بروم". وقتی این حرفها را شنیدم ، چون پدرش برای انجام کاری در شهر دیگری بود ، رضایتنامه اش را امضاء کردم. 🍃🌷🍃 وقتی می‎خواست قبل از رفتن به از پدرش خداحافظی کند، پدرش به او گفت: پسرم تو نرو، من یک بار رفتم ، باز هم می‎روم و جای تو هم ادای دین می‎کنم. 🍃🌷🍃 ولی پسرم در جوابش گفت: پدر جان نمی‎خواهد. مگر می‎شود در یک قبر همزمان دو نفر را گذاشت؟ من می‎خواهم بجای بروم. 🍃🌷🍃 زمانی که می‎خواست به اعزام شود به من گفت: "مادر من دارم میرم و میدانم که بر نمی‎گردم، اگر برنگشت کوچه به کوچه دنبالم ".😭😭 🍃🌷🍃