#قسمتی از #وصیت نامه#شهید نجیب پیران ویسه :
زندگی من نشان داده که #خدا🤍 می ماند و غیر #خدا کسی نمی ماند.
🍃🌷🍃
زندگی به من آموخته که دنیا میراث پاکان است و #عزت نصیب کسانی است که #حق را به #ناحق نمی دهند.
🍃🌷🍃
فرزندانم! یادتان نرود که #زرق و #برق دنیا چیزی نیست جز خوابی کوتاه که زود تمام می شود.
🍃🌷🍃
فرزندانم! همیشه به یاد #خدا🤍 باشید و همیشه در #راه #خدا قدم بردارید؛ زیرا فقط #خدا برای انسان می ماند.
🍃🌷🍃
ملت عزیز و هموطنانم! همیشه پشتیبان این #نظام بمانید و از مکر مکاران بر حذر باشید. همیشه #پیرو انقلاب و #آرمان های #انقلاب اسلامی باشید.
🍃🌷🍃
اینجانب به عنوان فرزند کوچکی از #نظام پاک #جمهوری اسلامی، #هدفم از رفتن به #جبهه این بوده است که اولا" #خدمتی به اسلام کرده باشم و بعد به #فرموده #امام #لبیک گفته باشم که می فرماید: " مسئله اصلی #جنگ است نه چیز دیگری" من هم تمام مسائل و مشکلات را زیر پا نهادم و با وجود تمام گرفتاری ها، #جهت #رضای #خداوند بزرگ به میدان #جهاد آمده ام.
🍃🌷🍃
در روزگاری که هر انسان آزاده ای می داند که دست آلوده دشمن غاصب به #خاک ما وارد شده و با تمام توان خود بر مردم ما ظلم می کند،
#حضور در عرصه ی #جهاد را فریضه ای واجب بر دوش خود می بینم و از #خدای بزرگ می خواهم مرا جزو #شهدا قرار دهد و جان مرا #قربانی #دین و #ملت و #سرزمینم کند.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید نجیب پیران ویسه : شهر پاوه
🍃🌷🍃
کاش این جوون #غیرمسلمان #الگوی بعضی #جوونان_مسلمون میشد
🌷
#قسمتی از #وصیتنامه #شهید تازه #شناسایی شده
#شهید_جانی_بت_اوشانا
🌷
این سطور را در #لحظههای قبل از #حرکت برای #بازپسگیری #حق_و_خاک_کشورمان به سوی #دشمن_متجاوز مینویسم ...
#روحش_شاد
#راهش_پر_رهرو
#قسمتی از خاطرات #سردارشهید
محمد ناصر ناصری
🍃🌷🍃
+خاطره ؛
یکی از سامیه دارهای بیرجند دست گذاشته بود روی او دائم سفارش می کرد دیپلمت رو گرفتی یک راست بیا پیش خودم سرمایه از من کار از تو هر طور هم که خواستی سود بردار
حتا یک مغازه هم برای طلافروشی داده بود دستش
دیپلمش را که گرفت یک راست رفت #سپاه که آن اوایل حقوقی هم کار نبود
🍃🌷🍃
+خاطره ؛
توی جنگ وقت سرخاراندن نداشت بعد از جنگ هم همین بود ولی می گفت باید درس رو ادامه داد
از وقت خواب و خورد و خوراکش می زد و می گذاشت برای درس خواندن
اول #کارشناسی مدیریت را گرفت چند روز قبل از این هم که #شهید شود #کارشناسی ارشدش را.
🍃🌷🍃
+خاطره ؛
افغانستان که بودیم همه را می شناخت گاهی کسی دعوتش میکرد نمی رفت میگفت این سفره چربی میاندازه چند جور غذا رنگ و وارنگ من اگر سر همچی سفره ای بشینم دیگه روم نمیشه تو روی این مردم فقیر و بیچاره نگاه کنم
گاهی که جلسه هم بود نماینده می فرستاد خودش کم می شد برود.
🍃🌷🍃
#قسمتی از وصیت نامه ی شهید سید مصطفی صدر زاده🥀 خطاب به همرزمانش
دوستان با معرفت، هم رزمای بسیجیم!
میدونم وقتی این نامه رو براتون میخونن از بنده دلخور میشید و به بنده تک خور و یا ... میگید
چون می دونم شماها همتون عاشق جنگ با دشمنان خدا هستید،می دونم عاشق شهادتید...
داداشای عزیزم ببخشید که فرمانده خوبی براتون نبودم اونجوری که لیاقت داشتید نوکری نکردم...به شما قول میدم اگر دستم به دامان حسین بن علی (علیه السلام)🥀 برسد نام شما را پیش او ببرم...
چند نکته را به حسب وظیفه به شما سفارش می کنم:
1- وقتی کار فرهنگی را شروع می کنید با اولین چیزی که باید بجنگیم #خودمان هستیم ...
2- وقتی که کارتان می گیرد و دورتان شلوغ می شود تازه اول مبارزه است زیرا شیطان به سراغتان می آید اگر فکر کرده اید که شیطان می گذارد شما به راحتی برای حزب الله نیرو جذب کنید ، هرگز...
3- اگر می خواهید کارتان برکت پیدا کند به #خانواده شهدا🥀 سر بزنید ، زندگی نامه شهدا را بخوانید سعی کنید در روحیه خود شهادت طلبی را پرورش دهید ...
4- سخنان #مقام معظم رهبری♡ را حتما گوش کنید، قلب شما را بیدار می کند و راه درست را نشانتان می دهد.
5- دعای ندبه و هیئت چهارشنبه را محکم بچسبید.
6- #خود سازی دغدغه اصلی شما باشد.
#سید ابراهیم صدرزاده🥀
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای هسته ای🥀
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مصطفی صدرزاده💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
کتاب سیگاریا رو سوریه نمی برن
🍃🌷🍃
روایتی زیبا از زندگی نامه
#شهید مدافع حرم علی اکبر شیر علی است.
🍃🌷🍃
این کتاب شامل خاطرات ، وصیت نامه، و عکس ها و اسناد مربوط به #شهید عزیز است
که خواندن آن خالی از لطف نیست.
🍃🌷🍃
خانه ای را پاکسازی می کنند و یکی از بچها با شیشه عسل پیش بقیه می آید.
_بچها بیاین عسل بخوریم .
#علی اکبر می پرسد : از کجا آوردی؟
_از توی خونه دیگه!
+ما نیومدیم که غارت کنیم !زنِ ئی خونه، به #امیدی زندگیش رو گذاشته و رفته که دوباره برگرده!
🍃🌷🍃
#علی اکبر دست به عسل نمی زند و به بچها هم می گوید که نخورند.
🍃🌷🍃
اما وقتی مرغ و خروسی را می بیند که احتمال کشته شدنش به دست #سگ ها و #حیوانات وحشی آن اطراف وجود دارد، خودش سر می بُرد ، می پزد و با بچها می خورند.
🍃🌷🍃
توی بعضی از خانه ها ، #مرغ و #خروس ها #رها شده اند. #علی اکبر به آن ها #رسیدگی می کند و برایشان #دانه می ریزد.
🍃🌷🍃
توی #سوریه هم #حواسش به #حیوانات است . هرجا سگی را می بیند ،بهش #غذا می دهد.
🍃🌷🍃
#قسمتی از #کتاب سیگاریا رو سوریه نمی برند.
🍃🌷🍃