کتاب سیگاریا رو سوریه نمی برن
🍃🌷🍃
روایتی زیبا از زندگی نامه
#شهید مدافع حرم علی اکبر شیر علی است.
🍃🌷🍃
این کتاب شامل خاطرات ، وصیت نامه، و عکس ها و اسناد مربوط به #شهید عزیز است
که خواندن آن خالی از لطف نیست.
🍃🌷🍃
خانه ای را پاکسازی می کنند و یکی از بچها با شیشه عسل پیش بقیه می آید.
_بچها بیاین عسل بخوریم .
#علی اکبر می پرسد : از کجا آوردی؟
_از توی خونه دیگه!
+ما نیومدیم که غارت کنیم !زنِ ئی خونه، به #امیدی زندگیش رو گذاشته و رفته که دوباره برگرده!
🍃🌷🍃
#علی اکبر دست به عسل نمی زند و به بچها هم می گوید که نخورند.
🍃🌷🍃
اما وقتی مرغ و خروسی را می بیند که احتمال کشته شدنش به دست #سگ ها و #حیوانات وحشی آن اطراف وجود دارد، خودش سر می بُرد ، می پزد و با بچها می خورند.
🍃🌷🍃
توی بعضی از خانه ها ، #مرغ و #خروس ها #رها شده اند. #علی اکبر به آن ها #رسیدگی می کند و برایشان #دانه می ریزد.
🍃🌷🍃
توی #سوریه هم #حواسش به #حیوانات است . هرجا سگی را می بیند ،بهش #غذا می دهد.
🍃🌷🍃
#قسمتی از #کتاب سیگاریا رو سوریه نمی برند.
🍃🌷🍃
که خودش را تنها منحصر به کار #تفحص نمیکرد و به مردم آن #مناطق هم #رسیدگی میکرد. #حواسش به آنها بود. #مردم و #عشایری که در #شلمچه و #مهران و آن #مناطق #زندگی میکردند #عجیب #حاج محمود را #دوست داشتند.😭😭
🍃🌷🍃
بهترین اوقاتی که من با #شهید توکلی داشتم، لحظاتی بود که ما در #شرهانی پشت سر ایشان #نماز میخواندیم.#حاجمحمود، هم #امام جماعت بود و هم #فرمانده و #قشنگترین #جلوههایی که من از ایشان به یاد دارم، همین #نمازهاست.😭
🍃🌷🍃
سرانجام#سردارشهید حاج محمود توکلی هم درتاریخ ۱۳۹۸/۷/۱۰# هنگام #تفحص #پیکر #شهدای #عملیات #والفجر4 در #منطقه #عملیاتی #پنجوین ، با برخورد #بیل مکانیکی به یکی از #مینهای به#جامانده از #جنگ تحمیلی و #اصابت ترکش به #سینه ایشان به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
روستای #امام زاده قاسم(ع)🌷روستای خیرآباد شهرستان فلاورجان.
🍃🌷🍃