eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
ایشان خاصی به# امام حسین(ع)🌷 داشت، سال میداد و به ازاین که روزی شود توسل و عاشورا میخواند. 🍃🌷🍃 می گفت از هرچی ام داده فقط هست و دارم این را داشته باشم که همانند حسین(ع)🌷 به برسم. 🍃🌷🍃
مدافع حرم علی اصحابی 🍃🌷🍃 در تاریخ    ۱۳۵۵/۹/۳۰# در مجن، شهر شاهرود  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان  تحمیلی بودند که مدت زیادی در حضور داشتند و ایشان هم خیلی داشت  را ادامه بدهد‌‌. 🍃🌷🍃 ایشان آذر سال 1374#، در سن سالگی وارد هوایی شد و پس از سال در وارد زمینی شاهرود شد. 🍃🌷🍃 بود، در سال 1378# ازدواج کرد و ۳  فرزند به یادگاردارد ۱ دختر و  ۲  پسر طاها ،طاهر و فاطمه خانم. 🍃🌷🍃 ایشان داماد هم دارد، دخترشان ازدواج کردند و و بود و را به آنها می گذاشت. 🍃🌷🍃 ایشان بعد از سال در راه آذر ماه 1394 مستشاری به دست تکفیری ها به رسید. 🍃🌷🍃
فرازی از نامه علی اصحابی : که پیش آمد که بتوانم من هم به نوعی در این سهیم باشم. 🍃🌷🍃 به شما این است که ، و ، خامنه ای باشد. نه تر و نه کنید. 🍃🌷🍃 از تمام کسانی که از اینجانب به نوعی و می طلبم و امیدوارم که مرا کنید و اگر کسی الناسی بر گردن اینجانب دارد به خودش . 🍃🌷🍃 ، از اینکه در چنین شما را می گذارم می خواهم. اگر در طول زندگی را کردم، به خودتان .در نبود من دار تمام مسائل زندگی هستید. 🍃🌷🍃 طاها و طاهر عزیز! هنگامی که به کفار می رود شما در کوچکی هستید و مسائل را به کنید، وقتی بزرگ شدید را داشت و را بدون دیدن توانست و شما باید را دهید و باشید. 🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان : داری ۳ هستند ،درست یک مانده به ، مادر خانم ایشان فوت میکنند و ایشان اطرافیان را مجاب میکنند که به هیچ وجه حرفی به نزنند. 🍃🌷🍃 به اتفاق و خود، محسن بعنوان هوایی شده بودند. روز و داشت. های کندی صورت میگرفت درست سه ماه قبل از محرم برنامه قرار شد با 23 جلوی های متخاصم شود. نشست قبضه و و روحی کنارش بودند. 🍃🌷🍃 بطور یکنواخت 23 انجام میشد تا اینکه طی اعلان سیم مبنی بر رخنه گروهی از و رفتند. 🍃🌷🍃 کار به جایی رسید که نیروی مقابل به حدی شدکه کار به نشینی کشید  در این اوضاع قبضه نشست و گفت که باکمک حبیب ماشین رو حرکت بدهد. 🍃🌷🍃
💠 🔸 امام علی علیه السلام: همنشین و دوست مانند وصله در لباس است، پس وصله ای هم شکل با لباست انتخاب کن. ✨ أَلصّاحِبُ كَالرُّقْعَةِ فِى الثَّوبِ فَاتَّخِذْهُ مُشاكِلاً 📚 غرر الحکم/ج1/ص379 ✍🏼 همانطور که هر یک از زن و شوهر، لباس یکدیگر شمرده می شود، دوست نیز به منزله وصله لباس دانسته شده است. مناسب نبودن وصله نیز در لباس باعث انگشت نما شدن در بین مردم می شود.
به روایت از پدر : و آموزان بود و با به خود می داد، حتی برای رفتن به هم می گفت: من می روم تا باشد برای تا نگویند ما نشست و به خود . 🍃🌷🍃 برای چیز بود و هر وقت صدای را می شنید، خود را به تن می كرد و به می ایستاد، همچنین به در جمعه بسیار می داد و خود را با ، خود به مصلا می برد. 🍃🌷🍃 بسیاری برای به آموزان و همچنین در مناطق شهر قم انجام داد كه هیچ وقت راجع به آن باما گفت.😭😭 🍃🌷🍃
مجید بودند. قرار بود هفت سال دیگر  از و پرورش بازنشسته بشوند همسرم کلاً به دینی و خاصی داشتند.😭 🍃🌷🍃 جمکران و معصومه(س)🌷 بود، در هم می‌کرد. همچنین بود و حوزوی را دنبال می‌کرد، صالحین شده بود و را می‌داد. 🍃🌷🍃 شون باعث شده بود که با ایشان خیلی باشند. بیشتر بودند تا و . بود و زیادی برایشان می‌گذاشت. بچه‌ها هم بودند.😭😭 🍃🌷🍃 را که بود دیگری داشت. به خاطر و خاصش، زیادی به نشان می‌داد. اما از نظر سعی می‌کرد به هر تایشان . 🍃🌷🍃 همیشه به من می‌گفت دعا کن به مرگ طبیعی از دنیا نروی. برای من هم طلب کن تا در آن دنیا کنار هم باشیم. به جرئت می‌توانم بگویم که لحظه از سرش نیفتاد.😭 🍃🌷🍃
 امنیت آرمان علی وردی 🍃🌷🍃 داشت و متولد دهه ۸۰# تحصیلاتش و در حال تحصیل در مدرسه آیت الله مجتهدی (ره) و کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو رضا (ع)🌷 محمد رسول الله (ص)🌷 تهران بزرگ بود. 🍃🌷🍃 از همان سنین کم در ۱۷ های جهادی مشارکت می‌کرد،شرکت در جهادی و به در حوادث مختلف مانند ، و غیره از کارهای ایشان  بود. 🍃🌷🍃 به روایت از پدر : واقعا بودو ، واقعا را داشت و به نوعش می‌کرد. همیشه می گفت: من شرمنده شما هستم پدر جان وافتخار میکنم که مرا درراه (ع)🌷 کردید. 🍃🌷🍃 از سالگی، عجیبی به مجالس و مذهبی داشت، هفته ای چند مرتبه به زیارت در الشهدا و ... می رفت، حرم 🌷ترک نمی شد، مقید به شب و در حال به بود و پای های بود. 🍃🌷🍃
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی  حاج محمد اسماعیل رضایی 🍃🌷🍃 درسال   ۱۳۰۴# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولد شد. ، و حاج طیب رضایی بود۲۰ سابقه داشتند هر دوی آنها ۱۱ سال ۱۳۴۲#  به رسیدند. 🍃🌷🍃 از دوران به در میدان میوه و تره بار تهران بود،  خمینی بود و در به بی سرپرست رو می داد. 🍃🌷🍃 در در محله نجف آباد تهران کرد، و از بر اثر ایشان  شدند. یکی از اصلی امام(ره) در سطح هم بود. 🍃🌷🍃 ایشان در دادن در و ۱۳۴۲# نقش داشت. در سال ۱۳۳۹# به مشرف شد. 🍃🌷🍃 به هنگام خرید و فروش و مصرف پپسی کولا توسط تقلید،به علت وابستگی مالک آن به فرقه بهائیت، و صرف بخشی از درآمد آن در راه با مذهبی شیعیان ،یک با مذهبی بر ضد بهائیها داد. 🍃🌷🍃
ایشان برای تحصیل در در امام حسین🌷 ساری پذیرفته شد و گرفت و در حین برای بار در مشغول به شد، پس از آن به منتقل و بعد در خود و بعد هم در قدس کرد. 🍃🌷🍃 خیلی سعی کرد ایشان را در به کند و سامکانات زیادی هم به ایشان کردند ولی نپذیرفت،چندین بار هم به ایشان شد ولی . 🍃🌷🍃 اصلا کسی   و به رفتن برای و ­‌داد. 🍃🌷🍃
✅ 1. همیشه شما زودتر کنین ✅ 2. همیشه و مخصوصا صبح ها کنین ✅ 3. به مردا بگین ؛ ولی بعد بکنین ✅ 4. هیچ وقت جلوشون از ✅ 5. گاهی بگیرین ، مردا رو باید داشته باشین؛ اما بهتره بیشتر اوقات بشین؛ ازشون دور بشین؛ بزارین اینو داشته باشن که بیارن ؛ این همون چیزیه که عوام میگن نباید زیاد به مردا داد. ‌‌‌ ‌ ‌‌‌ ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 قبل از جامعه ، 💥 قبل از محله ، 💥 قبل از دوست ، 💥 قبل از مدرسه ، 🌹 🌹 اثرگذارترین رکن الگوپذیری بر کودک والدین هستند... اُنس کودک با نماز ، مسجد و والدین سبب تقویتِ اراده و اعتمادپذیری کودک به والدین می‌شود. چراکه کودک در چنین فضایی از خردسالی به ستون تکیه می‌زند... ❌👆 .
دفاع مقدس غلامحسین صابری 🍃🌷🍃 در تاریخ  دهم فروردین ماه 1337 در روستای ناریان درخانواده ای روستایی ومذهبی متولدشد. پدرش مردی زحمتکش و متدین و پاکدل و ارادتمند به بیت عصمت و طهارت🌷 و از نظر اخلاقی مهربان و مؤدب و مادرش بانوئی فداکار، دلسوز ، مهربان. ایشان از کودکی و داشتنی و تلاش و بود و در نوجوانی به تهران عزیمت  و مشغول به  کار شد. 🍃🌷🍃
دفاع مقدس غلامحسین صابری 🍃🌷🍃 در تاریخ  دهم فروردین ماه 1337 در روستای ناریان درخانواده ای روستایی ومذهبی متولدشد. پدرش مردی زحمتکش و متدین و پاکدل و ارادتمند به بیت عصمت و طهارت🌷 و از نظر اخلاقی مهربان و مؤدب و مادرش بانوئی فداکار، دلسوز ، مهربان. ایشان از کودکی و داشتنی و تلاش و بود و در نوجوانی به تهران عزیمت  و مشغول به  کار شد. 🍃🌷🍃
ایشان سال ۶۷# با پایان یافتن تحمیلی، حدود ۲۸ گونه در پاسداران ، رضا (ع)🌷مشهد  و نیشابور ، ، در های  خود از انقلاب  و اسلامی کرد. 🍃🌷🍃 و پس  از ۱۲ بانی و با تکفیری ها  و با  به هلاکت رساندن بیش از ۲۰۰# نفر از تکفیری با دیده بان ایشان به درجه رفیع رسید. 🍃🌷🍃 اسفند سال۹۴ شد، وپس از زیارت خود در زینب(س)🌷 و   رقیه (س)🌷با هواپیما به همراه   دوران دفاع مقدسش حصاری به سوی پرواز کرد. 🍃🌷🍃 به روایت از آقای علی هدایتی از همکاران : شمس آبادی به یکی از دوستان در یپیاده روی اربعین گفته بود: «در این زیارت سشهادت در سسوریه را از سامام حسین(ع)🌷 طلب کرده ام.» 🍃🌷🍃 ، ، اخلاقی، و ریایی از جمله ویژگی هایی بود که شمس آبادی را برازنده کرد. 🍃🌷🍃
به‌معنای کلمه بود و در مقدم مبارزه با ویروس کرونا داشت.😭 🍃🌷🍃 زمانی‌که بیماران کرونایی را به میلاد آورده بودند با و داشتن را کرد و را داد. 🍃🌷🍃 ،یک بود که دست ما بود و به را داشت از طرفی قبلاً در قسمت سرویس بهداشتی بیمارستان لاهیجان افتاده بود که نیاز به داشت و بدون کسی را و او را کرد و را داد. 😭 🍃🌷🍃 در اخیر و زمانی‌که تمام و شده بودند اما همچنان در خود می‌شد. 🍃🌷🍃 در یکی از برفی با کوچک به‌دلیل شدن در کرده بودند و با خودش آن را در ایزوله بیمارستان داد تا از نزنند.😭 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : و آموزان بود و با به خود می داد، حتی برای رفتن به هم می گفت: من می روم تا باشد برای تا نگویند ما نشست و به خود . 🍃🌷🍃 برای چیز بود و هر وقت صدای را می شنید، خود را به تن می كرد و به می ایستاد، همچنین به در جمعه بسیار می داد و خود را با ، خود به مصلا می برد. 🍃🌷🍃 بسیاری برای به آموزان و همچنین در مناطق شهر قم انجام داد كه هیچ وقت راجع به آن باما گفت.😭😭 🍃🌷🍃
مجید بودند. قرار بود هفت سال دیگر  از و پرورش بازنشسته بشوند همسرم کلاً به دینی و خاصی داشتند.😭 🍃🌷🍃 جمکران و معصومه(س)🌷 بود، در هم می‌کرد. همچنین بود و حوزوی را دنبال می‌کرد، صالحین شده بود و را می‌داد. 🍃🌷🍃 شون باعث شده بود که با ایشان خیلی باشند. بیشتر بودند تا و . بود و زیادی برایشان می‌گذاشت. بچه‌ها هم بودند.😭😭 🍃🌷🍃 را که بود دیگری داشت. به خاطر و خاصش، زیادی به نشان می‌داد. اما از نظر سعی می‌کرد به هر تایشان . 🍃🌷🍃 همیشه به من می‌گفت دعا کن به مرگ طبیعی از دنیا نروی. برای من هم طلب کن تا در آن دنیا کنار هم باشیم. به جرئت می‌توانم بگویم که لحظه از سرش نیفتاد.😭 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : آقا پسرعموی بنده بودند که در 29 ماه سال 94# به من پیشنهاد دادند، روز خواستگاری برگه به همراه خود آورده بود که روی آن چیزهایی که در زندگی آینده برایش بود را تیتر وار نوشته بود. 🍃🌷🍃 او به داشتن یک و وسایل زندگی از ایرانی تأکید بسیاری داشت. من خیلی مخالف رفتن به بودم و اجازه نمی‌دادم که برود، ولی او با حرف‌هایش مرا هم راضی کرد.😭😭 🍃🌷🍃 قرار بود به اعزام شوند، ولی به دلایلی اعزامش به تأخیر افتاد به همین خاطر ماه اعزام شدند.😭😭 🍃🌷🍃 آقا بسیار و رو بود. خیلی هم طبع و گو. وقتی در جمعی حضور پیدا می‌کرد با همه رو خنداندند،همه به خاطر این که داشت او را داشتند. 🍃🌷🍃 آقا گاهی از به من زنگ می‌زد و احوال پرسی می‌کرد، درباره اوضاع آنجا حرفی نمی‌زد و بیشتر من درباره اتفاقاتی که افتاده بود با او صحبت می‌کردم. 🍃🌷🍃
اتفاقات شب شنبه سوری سوری، ماه سال ۱۳۹۲# داماد نیروی انتظامی، جوان دلاور 🍃🌷🍃 در تاریخ ۱۳۶۳/۹/۱۱ در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. دوران کودکی روپشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دیپلم، بعد خدمت مقدس سربازی. نامزد داشت. ۲ ماه بود که نامزد کرده بود، ولی هنوز زندگی مشترکس رو شروع نکرده بود. ۱۳۹۲/۹/۲۸ عقد کرده بود. 🍃🌷🍃 بعداز دوره سربازی به استخدام انتظامی درآمد، ادامه تحصیل داد و وارد حقوق قضایی شد، و با درجه فارغ التحصیل شد. 🍃🌷🍃 ۵ فرزند بودند. ۳ برادر و ۲ خواهر ایشان ته تغاری خونواده بود. همه خواهر و برادر هایش و پدرومادرش خیلی دوستش داشتند. 🍃🌷🍃 و و اش بود. اخلاق و بود، نمازش همیشه وقت بود و داشتنی. 🍃🌷🍃
قارلقی سال از بود و سال ۶۷ شد. ما خیلی به می‌رفتیم و اتفاقاً هم در همان جایی که خیلی داشت شدند.😭 🍃🌷🍃 {{یاد با ذکر یک شاخه گل صلوات🌷}} 🍃🌷🍃 یک عمر بود، ماند و همین هم باعث شد تا بخیر شود.😭😭 🍃🌷🍃 به روایت از پسر آقا مجتبی: ما سه فرزند هستیم،  من و دوخواهرم. «روزی که خبر دادند کار جور نشده و نمی‌تواند برود ایشان را آن‌قدر ندیده بودم.😭 🍃🌷🍃 بعد به بالکن خانه رفت و همان‌جا مشغول شد، نمی‌دانم چه به 🤍گفت که روز بعد تماس گرفتند و گفتند برای بلیت گرفته‌ایم و باید رهسپار شود.»😭 🍃🌷🍃 پس از 28# روز در و مستشاری وقتی خبر می‌رسد که داعشی‌ها قصد منفجر کردن سد را دارند 🍃🌷🍃 به همراه فاضل برای به اوضاع رهسپار می‌شود که روی انفجاری دشمن می‌رود و به می‌رسد.😭😭 🍃🌷🍃 بهم  کرده بودند که از ، عاشورا را در شون کنم.😭😭 🍃🌷🍃
به‌معنای کلمه بود و در مقدم مبارزه با ویروس کرونا داشت.😭 🍃🌷🍃 زمانی‌که بیماران کرونایی را به میلاد آورده بودند با و داشتن را کرد و را داد. 🍃🌷🍃 ،یک بود که دست ما بود و به را داشت از طرفی قبلاً در قسمت سرویس بهداشتی بیمارستان لاهیجان افتاده بود که نیاز به داشت و بدون کسی را و او را کرد و را داد. 😭 🍃🌷🍃 در اخیر و زمانی‌که تمام و شده بودند اما همچنان در خود می‌شد. 🍃🌷🍃 در یکی از برفی با کوچک به‌دلیل شدن در کرده بودند و با خودش آن را در ایزوله بیمارستان داد تا از نزنند.😭 🍃🌷🍃
عصر سه شنبه پدرم مرا به خانه خودشان رسانده و خودشان بیرون رفتند. تازه وارد منزل شده بودم که تلفن زنگ زد. پدرم بودند؛ می‌گفتند از مجتمع قرآنی نور که وحید آن‌جا فعالیت داشتند، تماس گرفته‌اند و می‌خواهند برای مصاحبه بیایند! من که تا آن موقع نگرانی و اضطرابم را به روی خودم نیاورده بودم، پشت تلفن به هق هق گریه افتادم و از پدرم پرسیدم: اتفاقی برای افتاده است؟ پدرم مشغول نماز بود که تلفن زنگ زد و من جواب دادم. آقا وحید از مجتمع قرآنی نور بود که گفت: آمدنمان لغو شد و روزی دیگر خدمت می‌رسیم. ولی کمی بعد دوباره تلفن زنگ خورد و پدرم جواب داد. از لرزش صدای پدرم حس کردم اتفاقی افتاده و خبری شده است. بابا بیرون رفت. نگو دوستانشان خیلی وقت است بیرون خانه منتظرند ولی کسی جرات نداشته خبر را بیاورد. 😭 رفتم سمت در خروجی. وقتی در را باز کردم، همین که دوستان آقا وحید💔 را دیدم و فهمیدم چه خبر شده است😭 و‌فهمیدم که من دیگر رفته است...
که خودش را تنها منحصر به کار نمی‌کرد و به مردم آن هم می‌کرد. به آنها بود. و که در و و آن می‌کردند محمود را داشتند.😭😭 🍃🌷🍃 بهترین  اوقاتی که من با توکلی داشتم، لحظاتی بود که ما  در  پشت سر ایشان می‌خواندیم.،  هم جماعت بود و هم و که من از ایشان به یاد دارم، همین .😭 🍃🌷🍃 سرانجام حاج محمود توکلی  هم درتاریخ ۱۳۹۸/۷/۱۰# هنگام   در ، با برخورد مکانیکی به یکی از به‌ از تحمیلی و ترکش به ایشان به رسید. 🍃🌷🍃 : روستای زاده قاسم(ع)🌷روستای خیرآباد  شهرستان فلاورجان. 🍃🌷🍃
*💂‍♀جوانے سر نماز براے در حضور خدا گریہ می کند.. 👥جوانے بخاطر اینکہ نامحرمش جوابش کرده گریہ مےکند.. 💂‍♀جوانے تا صبح میخواند و بہ تفکر میپردازد.. 👥جوانے نامہ را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند... 👸دخترے را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند.. 🙍دخترے جلوے میرود تا دیگران بہ او بنگرند.. 💂جوانے کسے بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید : من ام.. 👤جوانے را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد.. 💂جوانے خونش در از دین بر زمین خون میریزد.. 👤جوانے سر مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد.. 💂جوانے میگزارد تا سنتے را زنده کند.. 👤جوانے میگیرد تا فتنہ اے را زنده کند.. 💂جوانے دست را میبوسد.. 👤جوانے دست روے بلند میکند.. 💂جوانے پیرش را کول میکند و بہ حج میبرد.. 👤جوانے را کول میکند و به خانه سالمندان میبرد.. 👌و پروردگارمﷻ می فرماید : هرگز اهل جهنم و اهل بهشت یکسان نیستند، اهل بهشت رستگارانند...