eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
سی سال پیـش و ها و ها با نوای "ای مھدی صاحب زمان آماده ایم" پر کشیدند و امروز و ها و ها با نوای "منم باید برم ؛ آره برم سرم بره" آسمانی شدند🕊 دیروز جاویدالاثر شد و امروز برخی از مفقودالاثـر نام آنها شد •🕊• ونام اینها شد •🌹• آنها با نوای جان میگرفتند و اینها با نوای و آن روز درِ باغ شھادت را بستند و اینها ناله‌کنان التماس کردند : ! +و امروز نوای : گواهی بر ایـن مدعاست که دعایشان بھ اجابت رسیده اسـت:)💔🕊 و اما ما... گویی ما سھمی جـز آنها و اینها نداریم... فرمونـد : دیــروز بـراۍ دروازه‌ای بھ آسمـان باز بود و امــروز معبری تنـگ... گویا این معبر بازهـم درحال دروازه شدن اسـت! پ.ن : هنوز هم برای شھـید شدن فرصت هست را باید صاف کرد... :)
🚩امام خمینی (ره): رهبر ما آن طفل دوازده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها‏‎ ‎‏زبان و قلم ما بزرگتر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و ... و خود نیز شربت شهادت نوشید.‏ 🚩رهبرانقلاب: جوانان و نوجوانان عزیز من! همه شما میتوانید در کشورتان پیدا کنید 👈 یک روز نقش، نقش بود؛ یک روز نقش های دیگر است. 🔹در زمینه مسائل دینی، مسائل فرهنگی، مسائل سیاسی، مسائل اخلاقی، آینده‌نگری، امیدبخشی، نشاط دادن به محیط پیرامون خود و تعبّد و تقیّد و پایبندی به شریعت اسلامی -که سرمایه سربلندی فرد و جامعه است- میتوان مجاهدت کرد.البته در آنها، دادنِ جان مطرح نیست؛ اما و و لازم دارد. 🔹همه می توانید در مدارس، در دانشگاهها، در محیط های کار و غیره، نقش ایفا کنید. 🔺 و بانشاط و پُرامید و پاکدامن، میتواند یک تاریخ را بیمه کند. ۷۷/۸/۸ 🌹يادم هست کلاس چهارم، توی کتاب فارسیمون یک پسر هلندی بود که انگشتش رو گذاشته بود توی سوراخ سد تا سد خراب نشه!! قهرمانی که با اسم و خاطره ش بزرگ شدیم!! "پطروس" توی کتاب، عکسی از پطروس نبود و هیچ وقت تصویرش را ندیدیم...!! همین باعث شد که هر کدام از ما یک جوری تصورش کنیم و برای سالها توی ذهنمون ماندگار بشه!! پطرس ذهنِ ما خسته بود، تشنه و رنگ پریده، انگشتش کرخت شده بود و...!! سالها بعد فهمیدیم که اسم واقعی پطروس، هانس بوده! تازه هانس هم یک شخصیت تخیلی بوده که یک نویسنده آمریکایی به نام "مری میپ داچ" اون رو نوشته. بعدها، هلندیها از این قهرمان خیالی که خودشون هم نمیشناختنش، یک مجسمه ساختند!... خود هلندیها خبر نداشتند که ما نسل در نسل با خاطره پطروس بزرگ شدیم!! شاید اون وقتها اگر مى فهميديم که پطروسی در کار نبوده، ناراحت مى شديم!! 🔰 اما توی همون روزها، سرزمین من پر از بود!! قهرمانهایی که هم اسمهاشون واقعی بود و هم داستانهاشون!!👈 شهید : نوجوان سیزده ساله ای که با نارنجک، زیر تانک رفت و تکه تکه شد! 🌹داشتم خونه رو مرتب می کردم... حسین گوشه ی آشپزخونه نشسته و به نقطه ای خیره شده بود.اونقدر غرق افکار خودش بود که هر چه صداش کردم جواب نداد... رفتم جلوش و گفتم: حسین؟! ... حسین؟! ... کجایی مادر؟!... یهو برگشت و بهم نگاه کرد. گفتم: حسین جان! کجایی مادر؟!... خندید و گفت: سر قبرم بودم مامان... از تعجب خنده ام گرفت... بهش گفتم: قبرت؟! ... قبرت کجاست مادر جون؟!...گفت: بهشت زهرا( س) ردیف ۱۱ قطعه ۲۴ شماره ۴۴... چیزی نگفتم و گذشت... وقتی شهید شد و دفنش کردیم به حرفش رسیدم. با کمال تعجب دیدم دقیقأ همون جایی دفن شده که اون روز بهم گفته بود. پشتم لرزید ، فهمیدم اون روز واقعا سر قبرش بوده... 🌹روزی بچه ها چشم شان به عراقی کوتاه قدی افتاد که به سمت خاکریز خود می آمد . صبر کردند تا اسیرش نمایند.کمی که جلو تر آمد ، دیدند حسین ریزه است که لباس عراقی ها را به تن کرده و سلاح شان را به دوش گرفته …« همان مو قع نزد فرمانده رفت و در پا سخ نگاههای پرسشگر وتاحدودی عصبانی او گفت: « خودتان گفتید به خط رفتن برای من زود است. من به آنجا رفتم، یک عراقی را دست خالی کشته ، لباس و پو تین وسلاح او را به همراه آوردم تا ثابت کنم اراده و عشقم از جثه ام بزرگتر است.» 🌹 شهید محمد حسین فهمیده:👈 هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیام ها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم... 🌹8 آبانماه؛ سالروز شهادت و روز نوجوان گرامی باد👌 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امپراطوری رسانه‌ای صهیونیستی غربی را می‌توان شکست داد، اگر ما کنیم... ۹۶/۱۰/۲۶ پ.ن: یکی از اهداف مهم امپراطوری خطرناک و سهمگین تبلیغاتی غرب - که عمدتاً دست صهیونیست‌هاست - نادیده گرفتن مسائل مهم دنیای اسلام است. نادیده گرفتن زلزله‌ای است که انقلاب اسلامی در جهان ایجاد کرد. باید همت کنیم و این امپراطوری خطرناک را شکست دهیم. شکست این غولِ رسانه‌ای با بازی کردن در رسانه‌ی او محقق نخواهد شد، بلکه با قوی شدن و استحکام جبهه خودی محقق خواهد شد.
🌹 سردارشهید : برای اینکه خدا لطفش و رحمتش و آمرزشش شامل حال ما بشه باید داشته باشیم.... برمی داریم برای رضاے خدا بر می داریم روے ڪاغذ براے رضاے خدا . . . می زنیم براے رضاے خدا می دیم برای رضای خدا برای رضای خدا خاص خدا باشه، ڪه اگر شد پیروزی نزدیڪ است . . . 👌اینقدر پاک باشیم که خدا کلا از ما راضی باشه شهادت آرزومه💚🌷🖤🕊
شهید دفاع مقدس عبدالمهدی مغفوری 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۳۵/۱۱/۵ کرمان در روستای سرآسیاب فرسنگی در خانواده ای متدین ومذهبی و روستایی متولد شد. پدرس، خوان بودند، برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی خانواده شان را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. 🍃🌷🍃 در سایه چنین خانواده ای رشد کرد، تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان رساند آنچه در این دوران ایشان از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد، اش به بود. 🍃🌷🍃 بعد از دیپلم ریاضی برای ادامه تحصیل در رشته برق وارد انستیتو برق کرمان شد و دیپلم گرفتم. با پایان تحصیل به سربازی رفت که تلخ ترین دوران زندگی اش بود. 🍃🌷🍃 ایشان برحسب وظیفه در سال ۱۳۵۶# به خدمت سربازی رفت و با سپری کردن دوره آموزش در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان دار در در سمت متصدی تلفن شروع به کار کرد. به دلیل رفتار و روحیه که ایشان داشت دوستان زیادی اعم از و دار به خود جلب کرد وجزو کسانی بود که به تر#ک خدمت و فرار از پادگان و به خود گفت. 🍃🌷🍃
بعد از اتمام دبیرستان، در سراسری شرکت کرد وبه علت جایی در رشته های امور تربیتی و تربیت بدنی در رشته تربیت بدنی دانشگاه تربیت معلم پذیرفته شد. 🍃🌷🍃 در این هنگام 25 بود که مقدس سربازی را شروع کرده بود و در شهرستان رشت دوران آموزشی را می گذراند ،بعد از پذیرفته شدن در ، به اراک بازگشت. 🍃🌷🍃 چون ایشان از  رشته قبولی اش راضی نبود. بعد از گذشت دو ماه از تحصیل از این رشته انصراف داد و سرانجام در سال 1363# در دانشگاه صادق (ع)🌷شرکت و به خواست قبول شد. 🍃🌷🍃 این مرحله جدیدی از و ایشان بود و نهال وجودش در مکتب صادق(ع)🌷 به بار نشست، بارها می گفت، پذیرفته شدنم در این دانشگاه، و الهی بود. 🍃🌷🍃 و مخلصانه، و ، دقیق و قوی ، پ و تحصیل، نیت، و در م و ... غنچه هایی بودندکه در صادق(ع)🌷 به گل نشستند. 🍃🌷🍃 ایشان در سال 1365# با رضایت خانواده  برای بار به همیشگی اش رسید و گروهی از دانشگاه شد. 🍃🌷🍃
خانواده ما با فرهنگ و عجین بود، ولی فکر و نبود پسرم برایم سخت بود، اما این سختی را به خاطر مسیری که قدم در آن گذاشته بود تحمل می‌کردم. خوشحالم که در رفت و به رسید و شد. را هم برای خدا می‌خواست. 🍃⚘🍃 از شاخصه‌های اخلاقی برادرم از من سؤال می‌کرد؛ اینکه چطور بچه‌ای برای خانواده بود؟ چه رفتار‌هایی داشت که در نهایت منجر به شد. می‌خواست بداند برادرم چطور توانست در آن سن و سال راهی شود و چطور در #۱۳ سالگی شد. 🍃⚘🍃 بسیار به روز‌های و او برای رسیدن به و میدان می‌خورد. زمانی که# برادرم شهید شد، من ۱۱ سال داشتم. وقتی از من در مورد سؤال می‌کرد، من اطلاعات و حرف‌هایی را که از مادر و پدر و اطرافیانم شنیده بودم برایش روایت می‌کردم. برادرم مذهبی را مطالعه می‌کرد؛ کتاب‌هایی نظیر انبیا و... من که می‌خواستم به دست بزنم می‌گفت: نباید به این‌ها دست بزنی پاره می‌شوند. 🍃⚘🍃 خوب یادم است سال‌ها بعد، یک روز رفت خانه مادرم و گفت: انبیای دایی را بدهید من مطالعه کنم، چرا نگهش داشتی مادرجان. مادرم گفت: این‌ها یادگاری است! به مادرم گفت بدهید ما هم مطالعه کنیم تا ثوابش برسد به روح دایی! 🍃⚘🍃
یک نیروی فرهنگی و عقیدتی بود پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت‌های خود را گسترش داد؛ «کمیته انقلاب اسلامی» را در «شهرضا» راه‌اندازی کرد👌 و با کمک دوستانش، هسته اولیه «سپاه» شهر را شکل داد😊. در اواخر سال ۱۳۵۸، بر حسب ضرورت، به «خرمشهر» و سپس به «بندر چابهار» و «کنارک» و استان «سیستان و بلوچستان» رفت و به فعالیت‌های گسترده فرهنگی پرداخت.🌹
شهید دفاع مقدس عبدالمهدی مغفوری 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۳۵/۱۱/۵ کرمان در روستای سرآسیاب فرسنگی در خانواده ای متدین ومذهبی و روستایی متولد شد. پدرس، خوان بودند، برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی خانواده شان را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. 🍃🌷🍃 در سایه چنین خانواده ای رشد کرد، تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان رساند آنچه در این دوران ایشان از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد، اش به بود. 🍃🌷🍃 بعد از دیپلم ریاضی برای ادامه تحصیل در رشته برق وارد انستیتو برق کرمان شد و دیپلم گرفت. با پایان تحصیل به سربازی رفت که تلخ ترین دوران زندگی اش بود. 🍃🌷🍃 ایشان برحسب وظیفه در سال ۱۳۵۶# به خدمت سربازی رفت و با سپری کردن دوره آموزش در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان دار در در سمت متصدی تلفن شروع به کار کرد. به دلیل رفتار و روحیه که ایشان داشت دوستان زیادی اعم از و دار به خود جلب کرد وجزو کسانی بود که به تر#ک خدمت و فرار از پادگان و به خود گفت. 🍃🌷🍃
🌴🌹🇮🇷🌷🌴 تحققِ ۲۰ ساله و بدون و بدون کمک این ی مهم با یک فرد و به در خود در نصب شد. نهایی از این روزانه ۵۶ میلیون مترمکعب است.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی  حاج محمد اسماعیل رضایی 🍃🌷🍃 درسال   ۱۳۰۴# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولد شد. ، و حاج طیب رضایی بود۲۰ سابقه داشتند هر دوی آنها ۱۱ سال ۱۳۴۲#  به رسیدند. 🍃🌷🍃 از دوران به در میدان میوه و تره بار تهران بود،  خمینی بود و در به بی سرپرست رو می داد. 🍃🌷🍃 در در محله نجف آباد تهران کرد، و از بر اثر ایشان  شدند. یکی از اصلی امام(ره) در سطح هم بود. 🍃🌷🍃 ایشان در دادن در و ۱۳۴۲# نقش داشت. در سال ۱۳۳۹# به مشرف شد. 🍃🌷🍃 به هنگام خرید و فروش و مصرف پپسی کولا توسط تقلید،به علت وابستگی مالک آن به فرقه بهائیت، و صرف بخشی از درآمد آن در راه با مذهبی شیعیان ،یک با مذهبی بر ضد بهائیها داد. 🍃🌷🍃
2024_06_30_15_56_06.mp3
5.06M
👈 و والای نامزد ریاست‌جمهوری در بین بودن و مشکلات و 👈قیاس دکترجلیلی و دکترپزشکیان ۵