eitaa logo
این عماریون
336 دنبال‌کننده
219هزار عکس
58.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
می گفت: "ما باید برویم تا به مرزهای خودمان کشیده نشه، عقیده داشت تمام این ها در همسایه و همراه ایران برای اینه که آمریکا و اسرائیل دشمنی و بغض و کینه شان علیه ما را به سرانجام برسانند." من درباره های فکر می کردم، ولی شدن از او برایم بود. سال تمام کرد تا به برسد و آخر هم این شد. 🍃🌷🍃 هم به های نظامی روی آورد و هم روی و می کرد، هم می خواست و از دل به بشویم.😭 🍃🌷🍃 پدر از دنیا رفته بودو مادر و خواهراش بودند😔. جوانشان هم سال پیش در سانحه ای را از دست داده بود،😔 هنوز در فرزندش می سوخت.😭😭 🍃🌷🍃
🔴رهبرمعظم انقلاب: خب، به خیلی از مسائل کشور شماها اعتراض دارید و بسیاری از این اعتراضها ‌هم وارد است -نه‌اینکه وارد نیست- منتها یک تفاوتی که بین شمای و پُرشور با منِ روزگارِ فراوان گذرانده هست، این است: دیر بماندم در این سرای کهن من تا کهنم کرد صحبت دی و بهمن ‌‌ ♦️شما آرزوها را خیلی راحت بیان میکنید، بنده فاصله‌ی بین وضع موجود و آرزوها را از لحاظ شرایط و موانع به میبینم و لمس میکنم؛ تفاوت فقط اینجا است. بله، خیلی از این اشکالات وارد است امّا رفع این اشکالات به این آسانی نیست. کار لازم دارد، لازم دارد، مقدّمات لازم دارد. یکی از همین مقدّماتِ لازم هم همین بودنِ شماها، فکر کردن شماها، کار کردن شماها و گفتن شماها است. ۹۷/۳/۷ 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷 🌍 eitaa.com/ebratha_ir  ایتا 🌍 splus.ir/ebratha.org  سروش
ایشان به شوق در سال ۱۳۸۹ق. (۱۳۴۸ش، ۱۹۶۹م) عازم شد و به علمیه «المعهد الشرعی الاسلامی» در شرق بیروت رفت که سید محمدحسین فضل الله تشکیل داده بود. 🍃🌷🍃 فضل الله پس از بازگشت از نجف، ، و را در کرده بود که از جمله آنها علوم دینی «المعهد الشرعی الاسلامی» بود. ، و و و را می‌کرد و بسیاری از لبنان شده این هستند. ایشان هم  از این بود. 🍃🌷🍃 در ، و مهمی در ایشان شکل گرفت و برای آنها به صورت می‌کرد ،به و را می‌ کرد. تا اینکه به ادامه در اشرف پیدا کرد. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۹۱ق (۱۳۵۰ش، ۱۹۷۱م) اشرف شد. به میل نداشت، را با و به می‌خواست،می‌کوشید تا درسش را به سرعت تمام کند و به جبشیت باز گردد. 🍃🌷🍃
مشکلی که با آن مواجه شدیم تعداد بسیار کم نیرو بود که در اختیار داشتیم. به همراه و یکی دو تا از نیروها مجبور شدیم به منطقه درگیری حرکت کنیم تا فرد مورد نظر را به عقب بکشانیم. وقتی به آنجا رسیدیم از خواستم از ماشین پیاده شده، طول خیابان را با آتش تامینی پوشش دهد تا زمینه برای تخلیه ی فرمانده فراهم شود. چیزی که واقعا نظر مرا به خود جلب کرد، بود که با وجود آلودگی منطقه و حضور مسلحین در آن، با هر چه تمام تر اقدام به تامین نمود و تا زمان عقب نشینی و خروج از منطقه به این کار ادامه داد. آن روز بنا به دستور، عقب نشینی کردیم و عملیات ادامه پیدا نکرد. 🍃⚘🍃 از طرفی باید همه ی نیروها را از منطقه خارج می کردیم که خود یک پروژه بود اما چیزی که نگاه ما را به خود معطوف کرده بود بی وقفه ی در کمک به نیروها و تخلیه ی سریع از منطقه بود به طوری که همه را روانه کرد و خود نفر بود که از منطقه درگیری خارج شد." 🍃⚘🍃
به روایت از همسر : از دو ماه قبل ، کیفش را بسته بود. جایی را در خانه برای کیف در نظر گرفته بود و می‌گفت حتی جایش را تغییر نده. یک قفل کوچک هم روی زیپ زده بود تا سر وقت کیفش نرویم. گاهی که احساس می‌کردم واقعا دیگر می‌رود و تحمل این موضوع برایم سخت می‌شد کیفش را در کمد می‌گذاشتم تا جلوی چشمم نباشد و ببینم و اذیت شوم😭. به خانه که می‌آمد و کیف را سر جایش نمی‌دید ناراحت می‌‎شد. 😭 🍃🌷🍃 یک ماه قبل از خبر دادند که فلان روز جلوی باشید، آن روز باهم برای رفتیم، کار بانکش را انجام داده بود و با وجود بانک مرخصی حقوق گرفت. 🍃🌷🍃 و به سرپرستش گفت احترام شما برای من واجبه ولی چه اجازه بدهید چه ندهید من باید بروم. آن روز اسمش در لیست نبود و رفتنش منتفی شد، گفتند به زودی خواهید شد. 🍃🌷🍃 خیلی کرد و کرد که او را اما موفق نشد و به خانه برگشتیم، خیلی بود طوری که تا به آن روز او را اینطور بودم. حتی حس کردم می‌خواهد جای خلوتی باشد تا به دور از چشم بچه‌ها کند.😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : و آموزان بود و با به خود می داد، حتی برای رفتن به هم می گفت: من می روم تا باشد برای تا نگویند ما نشست و به خود . 🍃🌷🍃 برای چیز بود و هر وقت صدای را می شنید، خود را به تن می كرد و به می ایستاد، همچنین به در جمعه بسیار می داد و خود را با ، خود به مصلا می برد. 🍃🌷🍃 بسیاری برای به آموزان و همچنین در مناطق شهر قم انجام داد كه هیچ وقت راجع به آن باما گفت.😭😭 🍃🌷🍃
ایشان مثل هر فرزندانش بود. ولی فقط به خودش و خانواده‌اش فکر نمی‌کرد، نمی‌توانست بنشیند تا 🌷 به خطر بیفتد، تروریست‌ها مسلمانان را بکشند و بی‌تفاوت بنشیند و زندگی‌اش را بکند. 🍃🌷🍃 برای بار روز 28# آبان ماه با امام رضا(ع)🌷 رفت و با حسن عسگری(ع)🌷 به رسید. 🍃🌷🍃 حدوداً دو سال پیش بود که از طرف به ایشان اطلاع دادند که امکان وجود دارد. خود هم رفتن بود. کرد و شد. 🍃🌷🍃 سرانجام مجید عسگری هم درتاریخ   ۱۳۹۹/۹/۶#  در  در حسن عسكری(ع)🌷 به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 مزار : گلزار شهر قم. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر : پسرم آقا  متولد سال 1343# بود، از زمان   به رفت و همیشه برای به نبرد می‌کرد. 🍃🌷🍃 اسلامی،، و و معاشرت با   از های فرزند بود😭 و   اسلامی فرزندم یکی از با بود.😭 🍃🌷🍃 پسرم در پایان سال دوم راهنمایی بود که عراق به کشورمون حمله کرد و با در تونست به بره.😭 🍃🌷🍃 بارها به نبرد اعزام شد، این روال ادامه یافت و با اینکه بود خدمت او اعلام و این‌بار  در سربازی راهی شد. 🍃🌷🍃 من هم یک مادر هستم و و# دوری از فرزندم را با دیدن و مادرانه، هر روز خود را می دهم.😭 🍃🌷🍃 من ۶ فرزند دارم،  ۵  دختر و یک ( غلامزاده )داشتم، که اسمش رو آقا گذاشتم. 🍃🌷🍃 پسرم خواب دیده بود که ۴۰ ۴۵# روز دیگر است به من نگفته بود که این خواب را دیده، به عمه اش گفته بود من ۴۰# تا ۴۵# روز دیگر زنده ام و درست روز و پنجم موقع ا صبح شد.😭 🍃🌷🍃
خلبان شهید، ضیاءالدین ذاکر 🍃🌷🍃 در  شهریور ماه سال 1327 در روستای تازه کند از توابع شهرستان گرمی، استان اردبیل  متولدشد. دوران کودکی را تحت تعلیم وتربیت مادری مؤمن وسیده وپدری معلم و فرهنگی سپری کرد وسپس پا به مدرسه نهاد. سال اول ابتدایی را به جهت مأموریت پدر در شهر گرمی تحصیل  و سپس با انتخاب رشته وارد دبیرستان صفوی شد و دیپلم خود را با بالا از این دبیرستان گرفت. 🍃🌷🍃 ایشان به سبب و میل شدید باطنی به در این دوران رشته خلبانی را به عنوان آینده اش برگزید ودر سال 1345# به نیروز پیوست. 🍃🌷🍃 پس از اتمام تحصیلات و سپری کردن دوره های آموزشی در افسری تهران ازدواج کرد یک پسر و یک دختر به یادگار دارد. 🍃🌷🍃 پس از های فراوان ایشان جذب نیروز شد. یادگیری پرواز را به مدت شش ماه در گذراند و در بازگشت در رسته پرواز با "شینوک" در رزمی پشتیبانی هوا نیروز اصفهان مشغول شد. 🍃🌷🍃
به روایت از همسر : از دو ماه قبل ، کیفش را بسته بود. جایی را در خانه برای کیف در نظر گرفته بود و می‌گفت حتی جایش را تغییر نده. یک قفل کوچک هم روی زیپ زده بود تا سر وقت کیفش نرویم. گاهی که احساس می‌کردم واقعا دیگر می‌رود و تحمل این موضوع برایم سخت می‌شد کیفش را در کمد می‌گذاشتم تا جلوی چشمم نباشد و ببینم و اذیت شوم😭. به خانه که می‌آمد و کیف را سر جایش نمی‌دید ناراحت می‌‎شد. 😭 🍃🌷🍃 یک ماه قبل از خبر دادند که فلان روز جلوی باشید، آن روز باهم برای رفتیم، کار بانکش را انجام داده بود و با وجود بانک مرخصی حقوق گرفت. 🍃🌷🍃 و به سرپرستش گفت احترام شما برای من واجبه ولی چه اجازه بدهید چه ندهید من باید بروم. آن روز اسمش در لیست نبود و رفتنش منتفی شد، گفتند به زودی خواهید شد. 🍃🌷🍃 خیلی کرد و کرد که او را اما موفق نشد و به خانه برگشتیم، خیلی بود طوری که تا به آن روز او را اینطور بودم. حتی حس کردم می‌خواهد جای خلوتی باشد تا به دور از چشم بچه‌ها کند.😭😭 🍃🌷🍃
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی  حاج محمد اسماعیل رضایی 🍃🌷🍃 درسال   ۱۳۰۴# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولد شد. ، و حاج طیب رضایی بود۲۰ سابقه داشتند هر دوی آنها ۱۱ سال ۱۳۴۲#  به رسیدند. 🍃🌷🍃 از دوران به در میدان میوه و تره بار تهران بود،  خمینی بود و در به بی سرپرست رو می داد. 🍃🌷🍃 در در محله نجف آباد تهران کرد، و از بر اثر ایشان  شدند. یکی از اصلی امام(ره) در سطح هم بود. 🍃🌷🍃 ایشان در دادن در و ۱۳۴۲# نقش داشت. در سال ۱۳۳۹# به مشرف شد. 🍃🌷🍃 به هنگام خرید و فروش و مصرف پپسی کولا توسط تقلید،به علت وابستگی مالک آن به فرقه بهائیت، و صرف بخشی از درآمد آن در راه با مذهبی شیعیان ،یک با مذهبی بر ضد بهائیها داد. 🍃🌷🍃
سرانجام#شهید سعید گلاب بخش معروف به چریک در روز ماه 1359# پس از همراه  ۴۰#  نفر  از دوستانش ، بر اثر پر حجم دشمن در " افشار آباد " به رسید. 🍃🌷🍃 پس از ایشان و به دست دشمن مي افتد كه تا الان ، به رغم فراوان گروههای تجسس ، هستند.💔 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠سردار شهید سعید گلاب بخش💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
سرانجام#شهید سعید گلاب بخش معروف به چریک در روز ماه 1359# پس از همراه  ۴۰#  نفر  از دوستانش ، بر اثر پر حجم دشمن در " افشار آباد " به رسید. 🍃🌷🍃 پس از ایشان و به دست دشمن مي افتد كه تا الان ، به رغم فراوان گروههای تجسس ، هستند.💔 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠سردار شهید سعید گلاب بخش💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
به روایت از برادر : ما سه برادر بودیم خانواده بود، حسین یک دختر 14 ساله و یک پسر11 ساله دارد. 🍃🌷🍃 و همسرش از# سادات هستند که و از بودند که در قرارگاه سری نصرت و های دیگر مقدس را برای عملیاتی یاری می کردند. 🍃🌷🍃 از سال 85 بود و با بسیار زیاد توانست خودش را از زمینی به منتقل کند. 🍃🌷🍃 ایشان سال 92 اعزامش به بود.ولی در عراق تقریبا اخیر را کامل بود و برای به به می آمد. 🍃🌷🍃 از بچه های و پردل و جرات بود بچه های حشدالشعبی و سرایای خراسانی از و اش تعریف میکردند.😭 🍃🌷🍃 به منزل ما هم که آمدند، گفتند  به قدری در آنجا و ایجاد می‌کرد که ما از عراق فقط آمده ایم تا ببینیم خانواده این چه کسانی هستند. 🍃🌷🍃 خیلی تاکید بر رفت و آمدما به داشت هر چند اغلب در بود ولی پیگیر این بود وما در برنامه های محله که رضوان بود حضور پررنگی داشتیم. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر: راه و ساختمان بود و که در آن ساکن هستیم را حسن ، دیگرم تنها سال داشت که به رفت و در "خیبر" به درجه نائل شد.😭 🍃🌷🍃 هم استان فارس بود، پس از به رسیدن خود آرام و قرار نداشت اما به ایشان  اجازه  نمی‌دادند به همین دلیل مجبور شد به خود بگوید اگر اجازه# حضور در به ایشان ندهند از می‌دهد.😔 🍃🌷🍃 برای کردن مسئولان خود برای در 9 طول کشید و در نهایت مسئولان وی با شرط اینکه فقط در پ حاضر شود رضایت دادند و در "کربلای 5" به رسید. 🍃🌷🍃 راه و ساختمان بود در فاصله تعطیلی دانشگاه‌ها و انقلاب فرهنگی حسن نیز ساخت منزل مسکونی‌مان را آغاز کرد. 🍃🌷🍃
سلامت کشور و ، خانعلی زاده 🍃🌷🍃 در تاریخ  ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۴ در  شهرستان رودسر، استان گیلان، درخانواده ای مهربان و مذهبی متولد شد. 🍃🌷🍃 ایشان بیمارستان در شهر رودسربود.   ۲۵ بود و نامزد داشت، قراربود دوسه ماه دیگه ازدواج کند. 🍃🌷🍃 از زبان  پدر : همچون‌ ، ، کشیدن و به بود. 🍃🌷🍃 را با و به دنبال می‌کرد و اگر به می‌کرد لبش به بود و را قاسم می‌دانست.😭 🍃🌷🍃
خود را به کرد ، من ،# تلاش و کشیدن بود و به خود یعنی داشت.😭 🍃🌷🍃 البته قبلاً کاری در یک‌ بهداری برایش شده بود اما بود که باید در که را خوانده و برای آن کشیده به‌ شود و را دهد. 🍃🌷🍃 با و خود در مختلف دنبال گشت و آنقدر و کرد تا اینکه توانست در که را بود یعنی به‌ شود چون کردن به و بود.😭 🍃🌷🍃 یک بار یکی از نتوانسته بود خود را در کند و برای به این شد. 🍃🌷🍃 و بدون به# کمیته امداد یا برای به آن ، و از را کردند. 🍃🌷🍃
مدافع امنیت،  عباس خالص میر 🍃🌷🍃 درسال  ۱۳۴۴# در شهر زابل، استان سیستان و بلوچستان متولدشد. در سال ۱۳۶۳# به سابق در آمد، تحصیلی اس بود و در شهر زاهدان سکونت داشت. 🍃🌷🍃 #۵ فرزند بودند،  سه برادر و دو خواهر، بعد از ، موسی خالص میر که از جنگ تحمیلی بود، خانواده شان بود. 🍃🌷🍃 ایشان بود،  سال ۱۳۶۵# ازدواج کرد، ۳ فرزند به یادگار دارد،  دو پسر و یک دختر . 🍃🌷🍃 ایشان اخلاق، و برخورد بود،  به خلق و با و بود  و به خانواده از بود. 🍃🌷🍃 ایشان یکی از در بود، و در روزهای آخر هم در این امر داشت تا جایی که با زبان به رسید. 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : و آموزان بود و با به خود می داد، حتی برای رفتن به هم می گفت: من می روم تا باشد برای تا نگویند ما نشست و به خود . 🍃🌷🍃 برای چیز بود و هر وقت صدای را می شنید، خود را به تن می كرد و به می ایستاد، همچنین به در جمعه بسیار می داد و خود را با ، خود به مصلا می برد. 🍃🌷🍃 بسیاری برای به آموزان و همچنین در مناطق شهر قم انجام داد كه هیچ وقت راجع به آن باما گفت.😭😭 🍃🌷🍃
ایشان مثل هر فرزندانش بود. ولی فقط به خودش و خانواده‌اش فکر نمی‌کرد، نمی‌توانست بنشیند تا 🌷 به خطر بیفتد، تروریست‌ها مسلمانان را بکشند و بی‌تفاوت بنشیند و زندگی‌اش را بکند. 🍃🌷🍃 برای بار روز 28# آبان ماه با امام رضا(ع)🌷 رفت و با حسن عسگری(ع)🌷 به رسید. 🍃🌷🍃 حدوداً دو سال پیش بود که از طرف به ایشان اطلاع دادند که امکان وجود دارد. خود هم رفتن بود. کرد و شد. 🍃🌷🍃 سرانجام مجید عسگری هم درتاریخ   ۱۳۹۹/۹/۶#  در  در حسن عسكری(ع)🌷 به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 مزار : گلزار شهر قم. 🍃🌷🍃
سلامت کشور و ، خانعلی زاده 🍃🌷🍃 در تاریخ  ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۴ در  شهرستان رودسر، استان گیلان، درخانواده ای مهربان و مذهبی متولد شد. 🍃🌷🍃 ایشان بیمارستان در شهر رودسربود.   ۲۵ بود و نامزد داشت، قراربود دوسه ماه دیگه ازدواج کند. 🍃🌷🍃 از زبان  پدر : همچون‌ ، ، کشیدن و به بود. 🍃🌷🍃 را با و به دنبال می‌کرد و اگر به می‌کرد لبش به بود و را قاسم می‌دانست.😭 🍃🌷🍃
خود را به کرد ، من ،# تلاش و کشیدن بود و به خود یعنی داشت.😭 🍃🌷🍃 البته قبلاً کاری در یک‌ بهداری برایش شده بود اما بود که باید در که را خوانده و برای آن کشیده به‌ شود و را دهد. 🍃🌷🍃 با و خود در مختلف دنبال گشت و آنقدر و کرد تا اینکه توانست در که را بود یعنی به‌ شود چون کردن به و بود.😭 🍃🌷🍃 یک بار یکی از نتوانسته بود خود را در کند و برای به این شد. 🍃🌷🍃 و بدون به# کمیته امداد یا برای به آن ، و از را کردند. 🍃🌷🍃
دقیقاً صبح همان روزی که ایشان به رسید، همکار جدیدی به جمع آنها اضافه شده بود و اولین روز کاری‌اش بود. ایشان هم برای او وقت گذاشت و با او صحبت کرد. 🍃🌷🍃 به او گفت :اینجا جای است، جای و است، و برایش یک فضای معنوی و جهادی از کار ترسیم کرد، زندگی برایش در و و برای خلاصه شده بود. 🍃🌷🍃 ایشان تحقیقات و توسعه سازمان صنایع دفاعی کشور بود. متاهل بود و ۲ فرزند به یادگاردارد، ۱ دختر و ۱ پسر. 🍃🌷🍃 ایشان روز یکشنبه خرداد ماه حوالی ساعت ۱۶# عصر، در مقابل خود در خیابان مجاهدین اسلام تهران طی یک ی مسلحانه توسط ۲ راکب یک موتورسیکلت شد. 🍃🌷🍃
ترور،  حجت الاسلام والمسلمین سید عبدالکریم مخبر 🍃🌷🍃 در سال 1305# در شهر بروجرد از توابع لرستان، در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. تحصیلات ابتدایی را در کنار و در کنار پدر بزرگوارش (در مغازه بقّالی) گذراند. 🍃🌷🍃 ایشان در اثر نزدیک با «حاج سید ابوتراب متقی» که یکی از اقوام و دوستان خانوادگی ­شان بود، به دینی شد و راه حوزه­ ­ بروجرد را در پیش گرفت و به جرگه­ پیوست. 🍃🌷🍃 مقداری از سطوح را در آن مدرسه از محضر «حاج شیخ علی جواهری» و «آیت ­الله بهاءالدین حجتی» استفاده نمود. 🍃🌷🍃 سپس به قم رفت و از پر فیض آیات عظام «حاج سید محمد تقی خوانساری»، «کوه ­کمره ­ای» و «حاج ­آقاحسین بروجردی» بهره برد. 🍃🌷🍃 ایشان در سال ۱ به منظور به امت اسلام به تهران عزیمت کرد  و در این شهر ساکن شد. 🍃🌷🍃 ایشان ساده بود و بار‌ها در مضیقه مالی شدید قرار گرفت، به طوری که چند شبانه روز را بدون غذا سپری کرد. 🍃🌷🍃
ایشان افزود :با وجود شرایط به دلیل اینکه فرزند بود می‌کردم از  هم‌سطح دیگر باشد و هیچ وقت احساس نکند با این وجود در بیشتر مواقع توجیبی که بهش می‌دادم را به که بعضی‌ها و آمد می‌داد و برای به اقتصادی در کار می‌کرد. 🍃🌷🍃 به گفته ایشان از چند سال قبل از به دلیل فلج شده بود که برای از از هیچ نمی‌کرد و در بیشتر موارد حتی شخصی را هم خود انجام می‌داد و تمام خود را برای هزینه صرف می‌کرد. 🍃🌷🍃 تمام در زمان حیات به دلیل که انجام می‌داد از به نیکی یاد می‌کردند و برایش خیر داشتند. داشتن مانند برای هر است چرا که و منش دارند. 🍃🌷🍃