بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)♡بستری بود. لباس زیاد میپوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
در سال 1359# ، از سوی واحد #نهضتها به #خارج از كشور #اعزام شد و به تماس با #نهضتهای آزاديبخش ، در جهت #حمايت و #تقويت آنها فعاليت کرد.
🍃🌷🍃
ایشان باشروع #جنگ تحميلی ، وقتی خبر #تجاوز دشمن بعثي را به #ميهن شنید، سریع خود را به #كشور رسوند، و به عنوان #فرمانده #عمليات #غرب كشور منصوب شد.
🍃🌷🍃
ایشان در #طراحی #عمليات چريكی و #نفوذی ، #مهارت و #تجربه بالایی داشت، بارها #ضربات مهلكی بر #پيكره دشمن وارد کرد و بدين #طريق #رعب و وحشت در دل آنها انداخته بود.
🍃🌷🍃
از طرف ديگر به #سرعت، #شهرت و #شجاعت ایشان در #منطقه #پيچید و در آن #منطقه به " محسن چريك " #معروف شد.
🍃🌷🍃
روز #هفتم #آبان ماه 1359# ، #عمليات #بسيار مهم و #سرنوشت سازی را #طراحی و #اجراء کرد و همراه #نيروهای #تحت امر خود ، با يك #حمله #سريع و#برق آسا به نيروهای دشمن #يورش بردند.
🍃🌷🍃
در اين #عمليات ، #درگيری سخت و نابرابري انجام شد که ، بيش از 350#نفر از نيروهاي دشمن در منطقه " افشار آباد " واقع در منطقه " سر پل ذهاب " به #هلاكت رسيدندو اين #ارتفاعات #مهم از چنگ دشمن بعثی #خارج شد.
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار#شهید سعید گلاب بخش معروف به
#محسن چریک در روز #هفتم #آبان ماه 1359# پس از #مبارزه #سخت همراه ۴۰# نفر از دوستانش ، بر اثر #آتش پر حجم دشمن در #ارتفاعات " افشار آباد " به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
پس از #شهادت #پيكر ایشان و #دوستانش به دست #نيروهای دشمن مي افتد كه تا الان ، به رغم #تلاش فراوان گروههای تجسس ، #گمنام هستند.💔
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠سردار شهید سعید گلاب بخش💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
سرانجام#سردار#شهید سعید گلاب بخش معروف به
#محسن چریک در روز #هفتم #آبان ماه 1359# پس از #مبارزه #سخت همراه ۴۰# نفر از دوستانش ، بر اثر #آتش پر حجم دشمن در #ارتفاعات " افشار آباد " به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
پس از #شهادت #پيكر ایشان و #دوستانش به دست #نيروهای دشمن مي افتد كه تا الان ، به رغم #تلاش فراوان گروههای تجسس ، #گمنام هستند.💔
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠سردار شهید سعید گلاب بخش💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
#اعتقاد داشت كه #نيروهاى حزب اللهى بايد در #ارتش حضور يابند ولى به دليل اختلاف عقيدتى با فرمانده مربوطه استعفا و از همانجا مستقيم به #جبهه رفت.
🍃🌷🍃
در دوره آموزش درجه دارى كتابهایش را به يكى از همكلاسى هایش سپرد. چند روزى خانواده از ایشان بى خبر بودند تا اينكه #نامه اش از #جبهه هاى كردستان به دست شان رسيد.
🍃🌷🍃
در مدت حضور در #كردستان در اثر #اصابت تركش از #ناحيه دست #مجروح و در بيمارستان پنجم آذر گرگان به مدت دوازده روز بسترى شد.
🍃🌷🍃
پس از بازگشت از #جبهه، در ستاد #بسيج تقى آباد و سپاه آق قلا1 قلا، 4 مشغول #خدمت و #آموزش #نيروهاى بسيجى شد و با #انجمن اسلامى روستا #همكارى نزديك داشت.
🍃🌷🍃
ایشان مدتى به عنوان #عضو مركزى #بسيج و#انجمن اسلامى روستا #فعاليت داشت. به خاطر علاقه اى كه به دروس #حوزوى داشت، تصميم گرفت برود #حوزه علميه قم، اما به دليل نداشتن مدرك سوم راهنمايى موفق به ورود به #حوزه علميه نشد.
🍃🌷🍃
با فاميل #رابطه خوبى داشت ، به #كوچك تر از خود #سلام می کرد.#نماز را هميشه در اول وقت مى خواند و به #دوستانش توصيه می کردم با همديگر #نماز جماعت بر پا كنند.
🍃🌷🍃
این #شهید ۳۱#سال در #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی #صادقانه #خدمت کرد،بعضی روزها می دیدم که بعد از #ساعات کاری که همه می رفتند، در محل #کار می ایستاد و مشغول #نظافت #محل کار می شد.
🍃🌷🍃
در سال های ۸۸# و ۹۴#این #سردار #شهید به عنوان #پاسدار #نمونه #انتخاب شد و در سال جاری نیز در طرح #مالک اشتر #نیروهای مسلح از دستان #مسئولین #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ##لوح تقدیر دریافت کرد.
🍃🌷🍃
#شهید شمس آبادی از سال ۸۷# به مدت ۴#سال در استان #هرمزگان #خدمت کرد.
🍃🌷🍃
#خدمت در #بندرعباس به دلیل #شرایط #آب و هوای و #سختی هایی که دارد برای هر کسی ممکن نیست ولی این #شهید #داوطلبانه این #منطقه را برای #خدمت #انتخاب کرده بود و در #طول مدت #حضورش منشاء #تحولات بزرگی در #سپاه#بندرعباس شد.
🍃🌷🍃
ازشون درخواست کردیم که بعد از #بازنشستگی به #همکاری در کنار ما #ادامه دهد که بدون #هیچ چشم داشتی این #درخواست را #قبول کرد و تا اواسط فصل #زمستان #ماموریت های محول شده را به #نحو احسن انجام دادند.
🍃🌷🍃
در مورد #شهادت شون،#عملیاتی صورت میگیرد و نیروها در جریان آن #عملیات مجبور به عقبنشینی میشوند، #سید فاضل جزء نیروهایی که باید در آن #عملیات شرکت میکردند #نبود، منتها شرایط به گونهای میشود که نیروهای درگیر تحت محاصره قرار میگیرند
🍃🌷🍃
نیروهای پشتیبانی هم نمیتوانند خود را به آنها برسانند، #سید فاضل که صدای #کمک خواستن #نیروهای در محاصره را میشنود #تاب نمیآورد و به همراه راننده ماشین به سمت آنها #حرکت میکنند، با کمک تعدادی #نیروهای دیگر #محاصره را میشکنند و موفق به #عقبنشینی میشوند،
🍃🌷🍃
در مسیر برگشت #سید فاضل در ماشین فرمانده #عملیات که #مجروح شده بود مینشیند، به علت شکسته شدن پل مجبور میشوند مسیر را دور بزنند و به دلیل سرعت زیادی که داشتند آمبولانس و ماشین #سید فاضل چپ میکنند، بعد از دو روز که نیروها به منطقه برمیگردند میبینند که داعشیها افراد داخل ماشینها را بیرون آورده و هر دو ماشین را آتش زدهاند.
🍃🌷🍃
حسین باد پا از افراد بسیار زحمتکش و مخلص لشکر ۴۱ ثارالله بود که بارها مجروح شد و در نهایت با از دست دادن یکی از چشمانش به عنوان #جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس شناخته شد.🍃⚘🍃
ولی با این وجود پس از جنگ هم از پا ننشست و در ماموریتهای جنوبشرق لشکر ۴۱ ثارالله در مبارزه با عناصر ضد انقلاب و اشرار در سال ۷۰ پیشتاز نبرد بود.
#شهید بادپا خدمات زیادی را در عملیات های لشکر ۴۱ ثارالله در سال های ۷۱ تا ۷۳ درگردان زرهی تقدیم انقلاب کرد و حتی پس از بازنشستگی در سال ۱۳۸۳ هم، با #راه اندازی دفتر خدمات درمانی روستایی منشا خدمت به روستاییان و مردم محروم بود و هیچ گاه ارتباط خود با بسیج و سپاه را قطع و حتی کمرنگ نکرد..
با آغاز درگیری های بین #نیروهای مقاومت و تکفیری ها در سوریه# حاج حسین هم به عنوان نیروی مستشاری و به صورت داوطلبانه عازم شد اما به خاطر روحیه ای که داشت هیچگاه از درگیری ها فاصله نگرفت و در این مسیر بارها هم با مجروحیت به ایران بازگشت اما هر بار بدون این که منتظر بهبودی کامل بماند. به سوریه برگشت تا کار ناتمامش را تمام کند.🍃⚘🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، #مجروح شده بود و حتی #یک هفته در #بیمارستان #بقیةالله(عج)♡بستری بود. لباس زیاد میپوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭
🍃🌷🍃
#اولین باری که گفت میخواهد به #سوریه برود ۳#ماه طول کشید تا برگردد. بار #دوم گفت، برای #آموزش ۸۰۰#نفر #نیرو به یزد میبرد که بعدا متوجه شدم با همان #نیروهای #فاطمیون #اعزام شد.😭
🍃🌷🍃
من #پنج ماهه باردار بودم که #احمد گاهی در خانه حرف #سوریه را میزد. میگفت: #سوریه #جنگه شاید برای #مأموریت به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم میرود و یک هفتهای برمیگردد.
🍃🌷🍃
هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم #سوریه! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. میگفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به #حضرت زینب (س)🌷سپردم.😭
🍃🌷🍃
به #سوریه رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. میگفت: #مسافت زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭
🍃🌷🍃
مردم گاهی #زخمزبان میزدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز #احمد پیام داد که به خانه میآید. سریع رفتم خانهمان.
🍃🌷🍃
#شهید شوشتری انسانی #عاقل و اهل #احتیاط و #دوراندیش بود. با آغاز #جنگ تحمیلی، #نیروهای زیادی از #خراسان به #جنوب آمدند که بیشترین آنها را #فرماندهی میکرد.
🍃🌷🍃
#اولین #عملیاتی که این #نیروها در آن بودند #عملیات تصرف «ارتفاعات اللهاکبر» در شمال شهر #بستان بود که این #نیروها در آن بسیار #خوش درخشیدند و #تنها #عملیات #موفق در زمان بنیصدر محسوب میشد.
🍃🌷🍃
#نیروهایی که در آن #عملیات #میدان مین را #خنثی کردند و #خط اول را #شکستند #نیروهای #پاسدار و #بسیجی بودند و #پاسداران #خراسان به همراه #شهید شوشتری در آن #عملیات بسیار #موفق #عمل کردند.
🍃🌷🍃
#شهید شوشتری #مظهر #ایمان، #سکینت، #شجاعت و #خردمندی بود.هیچ #نگرانیای از #شهادت نداشت و بیش از ۷#بار هم #مجروح شد و بعد از #جنگ نیز آسوده نبود. 30#سال عمر پس از #انقلاب خود را #وقف #کشور،#اسلام و #نظام کردند.
🍃🌷🍃
بسیار #کوتاه ولی #عمیق #صحبت میکرد و حتی #پیش از #عملیات میتوانست #پیشبینی کند که در #انتهای #عملیات #چه اتفاقی میافتد.
🍃🌷🍃
#شهید دفاع مقدس #سید حمید نخلی
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۴۰/۹/۲۳# در شهر تهران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
دوران کودکی را پشت سرگذاشت و وارد مدرسه شد و ادامه تحصیل داد تا دبیرستان و در رشته اقتصاد دیپلم گرفت.
🍃🌷🍃
از دوران #دبیرستان نوجوان #با سواد و
#اهل #مبارزه فکری بود، #مبارز بود و#فعال.
🍃🌷🍃
با وجود این که #نوجوان بود، ولی از #دانش و #بینش بالایی #برخوردار و #پیشگام #نهضت #روشنگری بود.
🍃🌷🍃
بطوری که در همان سالهای ۱۳۵۷_۵۸_۵۹# بطور #جدی و #مستدل هم به #روشنگری #نیروهای انقلاب می پرداخت و هم با کمونیست ها، منافقین و سایر تفکرات انحرافی ایشان #مبارزه #فکری و #عقیدتی داشت.
🍃🌷🍃
ایشان با شروع #جنگ تحمیلی ، از همون اوایل به #جبهه رفت و در #عملیات های زیادی #شرکت داشت.
🍃🌷🍃
ایشان در شرايط #دشوار #عمليات نيز فضيلت #نماز شب را از دست نمی داد، #بی تفاوتی و #کم توجهی به مسائل #شرعی و #خون# شهدا را از #گناهان بزرگ می دانست و در کنار #فعاليتهای نظامی در #جبهه از #مسائل #اجتماعی نيز غافل نبود.
🍃🌷🍃
در 6#آبان 1362# در مرحله #دوم #عمليات والفجر 4 در بازپس گيري #کله قندی در منطقه #پنجوين عراق به همراه #گردان #حضرت ابوالفضل العباس (ع)🌷 وارد #عمليات شدند.
🍃🌷🍃
اين #گردان در نبرد شبانه به# اهداف مورد نظر دست يافت و نيروها در مقر نيروهای عراقي مستقر شدند . اما ارتش عراق گردان #حضرت ابوالفضل العباس (ع)🌷 به #فرماندهی ایشان را از #3 جهت به #محاصره درآورد.😔
🍃🌷🍃
و تعداد #اندکی از #نيروهای تحت امر ایشان با #مهمات ناچيز در برابر پاتک اول عراقی ها #يک شبانه روز #ايستادگی کردند.
🍃🌷🍃
در #نيمه شب روز #دوم نيروهاي عراقي با اجراي پاتک سنگين ، نيروهاي #گردان #حضرت ابوالفضل العباس (ع)🌷 را با شرايط بسيار #دشوار روبرو کردند با شدت گرفتن #حملات دشمن بر اثر #اصابت ترکش #دست راست ایشان #قطع شد.
🍃🌷🍃