#پزشک #شهید دفاع مقدس غلامرضا رعیت
🍃🌷🍃
در تاریخ ۱۳۳۶/۱۱/۱# در شهر کاشان در خانواده ای متدین ومذهبی وروستایی متولد شد.پدر ایشان کشاورز بودند.
🍃🌷🍃
ایشان تا پایان دوره #کارشناسی ارشد در رشته #علوم پزشکی درس خواند. پزشک بود. به عنوان #پاسدار در #جبهه حضور يافت.
🍃🌷🍃
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه قطب راوندی یزدل و راهنمایی را در مدرسه لاجوردی و دوره ی متوسطه را در رشته #علوم تجربی در دبیرستان امام خمینی«ره» (پهلوی سابق) سپری کرد.
سال 1354#وارد #دانشکدی#توان بخشی #دانشگاه تهران شد و از همان بدو ورود به #فعالان #انجمن اسلامی دانشکده پیوست و در راه #مبارزه با #حکومت پهلوی کوشش های فراوانی کرد.
🍃🌷🍃
ایشان طیف گسترده ای از #جوانان و #مردم #یزدل را جذب کرد ،حاصل این #تلاشها ، هسته های اولیه ی #گروهای #مقاومت بسیج #یزدل و #کتابخانه ی #انجمن اسلامی شد.
🍃🌷🍃
#مدیریت در #پروژه های #فرهنگی و #عمرانی و در نهایت #تقدیم #پنجاه #شهید در دوره ی #جنگ تحمیلی حاصل #فعالیتهای ایشان بود.
🍃🌷🍃
#اعتقاد داشت كه #نيروهاى حزب اللهى بايد در #ارتش حضور يابند ولى به دليل اختلاف عقيدتى با فرمانده مربوطه استعفا و از همانجا مستقيم به #جبهه رفت.
🍃🌷🍃
در دوره آموزش درجه دارى كتابهایش را به يكى از همكلاسى هایش سپرد. چند روزى خانواده از ایشان بى خبر بودند تا اينكه #نامه اش از #جبهه هاى كردستان به دست شان رسيد.
🍃🌷🍃
در مدت حضور در #كردستان در اثر #اصابت تركش از #ناحيه دست #مجروح و در بيمارستان پنجم آذر گرگان به مدت دوازده روز بسترى شد.
🍃🌷🍃
پس از بازگشت از #جبهه، در ستاد #بسيج تقى آباد و سپاه آق قلا1 قلا، 4 مشغول #خدمت و #آموزش #نيروهاى بسيجى شد و با #انجمن اسلامى روستا #همكارى نزديك داشت.
🍃🌷🍃
ایشان مدتى به عنوان #عضو مركزى #بسيج و#انجمن اسلامى روستا #فعاليت داشت. به خاطر علاقه اى كه به دروس #حوزوى داشت، تصميم گرفت برود #حوزه علميه قم، اما به دليل نداشتن مدرك سوم راهنمايى موفق به ورود به #حوزه علميه نشد.
🍃🌷🍃
با فاميل #رابطه خوبى داشت ، به #كوچك تر از خود #سلام می کرد.#نماز را هميشه در اول وقت مى خواند و به #دوستانش توصيه می کردم با همديگر #نماز جماعت بر پا كنند.
🍃🌷🍃
قبل از انقلاب در رشته #ریاضی آن هم در #دانشگاه گیلان تحصیل میکرد و #مسئولیت #انجمن اسلامی آن #دانشگاه را برعهده داشت، #جهاد سازندگی از جمله #دستگاههایی که بیش از همه، آنها را به #یاد #امام عزیز میاندازد. چه قدر ایشان به این #مجموعه #جوان و #انقلابی و با#اخلاص و #کارآمد #اهمیت میدادند.
🍃🌷🍃
تصمیم گرفت ادامه عمر خود را #راه #خدمت به #محرومان و #مستضعفان سپری کند.
ایشان با رفقایش نشسته بود به مشورت؛ گفت فرقی نمیکنه به چه #عنوانی بریم. رفت #جهاد و شد #آبدارچی و #نظافتچی #جهاد #گیلان. طوری شد که اندکی بعد به ایشان میگفتند: #محسن آبدارچی.
🍃🌷🍃
نگفته بود #دانشجو هستش. چایی که میبُرد، هر وقت کارش تمام میشد در جهت #پیشبرد امور، #نظراتی هم میداد. طولی نکشید که #بروبچههای #جهاد سازندگی #گیلان به #نبوغ و #توان#مدیریتی اش پی بردند. فهمیدند ایشان #مسئول #انجمن اسلامی#دانشگاه هستند.
🍃🌷🍃
کم کم به #عضو #شورای مرکزی #جهاد #استان گیلان تبدیل شد، بعد از چند ماه #اطرافیان نام ایشان در #لیست #ترور منافقین دیدند و در نتیجه ایشان را#مخفیانه به #سمنان فرستادند.
🍃🌷🍃
#اعتقاد داشت كه #نيروهاى حزب اللهى بايد در #ارتش حضور يابند ولى به دليل اختلاف عقيدتى با فرمانده مربوطه استعفا و از همانجا مستقيم به #جبهه رفت.
🍃🌷🍃
در دوره آموزش درجه دارى كتابهایش را به يكى از همكلاسى هایش سپرد. چند روزى خانواده از ایشان بى خبر بودند تا اينكه #نامه اش از #جبهه هاى كردستان به دست شان رسيد.
🍃🌷🍃
در مدت حضور در #كردستان در اثر #اصابت تركش از #ناحيه دست #مجروح و در بيمارستان پنجم آذر گرگان به مدت دوازده روز بسترى شد.
🍃🌷🍃
پس از بازگشت از #جبهه، در ستاد #بسيج تقى آباد و سپاه آق قلا1 قلا، 4 مشغول #خدمت و #آموزش #نيروهاى بسيجى شد و با #انجمن اسلامى روستا #همكارى نزديك داشت.
🍃🌷🍃
ایشان مدتى به عنوان #عضو مركزى #بسيج و#انجمن اسلامى روستا #فعاليت داشت. به خاطر علاقه اى كه به دروس #حوزوى داشت، تصميم گرفت برود #حوزه علميه قم، اما به دليل نداشتن مدرك سوم راهنمايى موفق به ورود به #حوزه علميه نشد.
🍃🌷🍃
با فاميل #رابطه خوبى داشت ، به #كوچك تر از خود #سلام می کرد.#نماز را هميشه در اول وقت مى خواند و به #دوستانش توصيه می کردم با همديگر #نماز جماعت بر پا كنند.
🍃🌷🍃