eitaa logo
این عماریون
327 دنبال‌کننده
258.7هزار عکس
71.4هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
در۵ ماه سال ۱۳۹۰#؛ در حالی که ۱۸ داشت وارد حسین(ع)🌷 شد. مذهبی و دانشگاه، مناسبی را برای بیش از پیش برای ایشان فراهم کرد. 🍃🌷🍃 تا از اعزام اکثر های مطهری را خوانده بود و از بینش مطهر سطح یک را گرفته بود، زیاد در دید و نظرش تأثیر بسیار مثبتی گذاشت. 🍃🌷🍃 مدتی گزینش استان سمنان بود وبعد از اتمام دوره افسری در تابستان ۹۲‌#، باید به سمنان می آمد. اما به خاطر های فرهنگی اش مورد توجه دانشگاه قرار گرفت. 🍃🌷🍃 همان ها در نهایت شد تا ایشان و با تأکید دانشگاه، در دانشگاه ماندنی شوند، تا دانشگاه و دانشجویان بیشتر از وجود آنها ببرند. 🍃🌷🍃 در ۲۳ سال ۱۳۹۴# دختر عموی خود را به همسری برگزید و صیغه موقت خوانده شد. مدتی  از دوران نامزدی نمی گذشت که مقدمات به فراهم شد. 🍃🌷🍃 فرماندمون گفتند: " شما تازه صاحب همسر شدی، هنوز دو ماه از نامزدی ات هم نگذشته؛" گفتم:« می ترسم زمین گیر شوم و توفیق از من سلب شود» 🍃🌷🍃
دفاع مقدس ی عملیات سپاه غرب کشور ، محسن حاجی بابا. در تاریخ ١۶ بهمن ١٣٣٧ در یکی از محلات تهران ، در خانواده ای مذهبی و دوستدار اهل بیت عصمت و طهارت (ع) متولد شدم. ۲۵ ساله بود. نامزد داشت. قرار بود ۲۳ اردیبهشت ماه ازدواج کند، اما روز ۲۲ اردیبهشت به رسید. در سن ٧ سالگی وارد مدرسه و کلاس اول شد. از همان آغاز  ورود به مدرسه هوش و استعداد خودش رو با نمره های عالی نشان داد. دوره ابتدایی را با موفقیت گذروند و بعد از آن دوران راهنمایی را و سپس وارد دبیرستان شد. قبل از شروع سن تکلیف ، با عشق و علاقه ی تمام ، فرائض دینی رو انجام می داد. همزمان با تحصیل ، در جلسات مذهبی و محافل قرآن نیز شرکت می کرد. به عنوان فعال و جدی مسجد ( قدس ) بود که امامت آن را آیت الله امامی کاشانی به عهده داشتند. از آنجا که در دوره  نوجوانی اهل مسجد بود ، از شروع نخستین جرقه های انقلاب اسلامی ، مسائل سیاسی شد.
روایت یکی از دوستان شهید : شهید « محسن حاجی بابا » در فرمانده بود و در گمنامی کشید و در گمنامی دل از دنیای وانفسا کند ؛ همانطور که از ی تک رقمی رشته ی گذر کرد و دل به لباس پاسداری دوخت.😔 نامش با مطلع الفجر و بازی دراز ، آذین شده بود. بلندای غیرتش از او نامی ساخت که هنوز فصل مشترک خاطره‌ بازی‌ های همرزمانش است. « حاجی بابا » ی سپاه غرب با همان اندام کوچک و ظریف ، قله های دست نیافتنی بود. او از جنس فاتحان است که جور تاریخ بر نامش سایه افکنده تا نسل های بعد از جنگ ، چیزی از او در گوشه ی ذهنشان به یادگار نداشته باشند.😭 اِرباً اِرباً شده بود.😭 شبیه به پیکر قطعه قطعه شده ی حضرت علی اکبر (ع) بود. تکه از بدنش در روستای « عظیمیه » در غرب به یادگار ماند و تکه ای دیگر میهمان قطعه ی ٢۶ بهشت زهرا (س) شد.😔 در شناسایی ، ی تانک مامور بود تا او را به آرزوی دیرینه اش که همانا تکه تکه شدن در راه اسلام بود برساند.😔
ایشان برای بار ماه 1394# به رفت و آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به قرار نداشت. 🍃🌷🍃 از آنجا که بیشتر اوقات در بود، خانواده شان متوجه رفتن به نشدند. زمانی که از بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به رفته اند. 🍃🌷🍃 آن روزها خبرهای خیلی بدی از می شنیدیم. خیلی نگران شدم. سلیمانی آن زمان و گردان «امیر» بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.» 🍃🌷🍃 از آنجا که در داشت، از ایشان خواستند که برای یک ماهه به برود. در بود. 🍃🌷🍃 زمانی که از ایشان خواستند که به برود، بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر . 😭😭 🍃🌷🍃
اما همچنان فریاد می‌زد: «زود باشید! عجله كنید! رد شید! معطل نشید! از روی كمرم بپرید! بپرید و خودتان را به خشكی برسانید وگرنه همه تلف می‌شویم." 🍃⚘🍃 گردان، صدایش را بلند كرد و گفت:‌ «! خجالت بكش! كی می‌تونه پا روی تو بذاره و بگذره. مگه كار راحتی است.»😭 🍃⚘🍃 ولی همچنان می‌كرد كه معطل نشوید. صبح روز بعد، بی جان را در حالی كه خاردار را در داشت و دشمن نازنینش را شكافته بود، در همان پیدا كردیم و به برگرداندیم.😭 🍃⚘🍃 سرانجام حسینعلی عالی هم در سال در کربلای پنج به آرزویش که همانا در راه♡ بود رسید. 🍃⚘🍃 #شهید ایشان روستای جهانگیر، شهر زابل 🍃⚘🍃
به همین خاطر با ترفند های مختلف  ،خانواده و پدر و مادر را راضی کرد تا بتواندشعارش رو عملی کند و برای ریشه کن نمودن ملحدان و دفاع از حرم بی بی ، عازم سوریه شد. توی سوریه به ایشان می گفتند و به لحاظ قوی بودن از لحاظ بدنی و مسلط به زبان عربی وظیفه ی اصلی اش رساندن اسلحه ، مهمات ، غذا و لباس به نیروهای خط مقدم بود. در شکست حصر نوبل الزهرا پس از فرمانده ی عملیات به عنوان ی گردان منصوب شد و با همکاری برادران سوری سه مقر دشمن را فتح و آنها را به عقب نشینی وادار کردند. خبر پیروزی رزمندگان از طریق خبر چین ها به نیروهای دشمن درز پیدا میکند که یک ی ایرانی به نام سید مهدی ، گردان را هدایت و فرماندهی میکند و دشمن در مقر چهارم کمین کرده و در انتظار گردان نشسته بودند. بچه ها توسط تک تیر اندازهای دشمن زمین گیر شدند.😔 همه پشت ستونهای دکل مخابراتی منطقه پناه گرفتند. با صدای رسا به همرزمان تحت امرش گفت : آیا نمی خواهید شهید شوید ؟؟🍃⚘🍃 در همین گیر و دار ، دشمن با نیروهای زیاد حمله ور شد و با شعار علی⚘ و حسین⚘ حمله کردند. زمانی نگذشته بود که با اصابت گلوله به سرش به رسید.
و نور، محمود توکلی 🍃🌷🍃 در سال   ۱۳۴۵#  در شهر فلاورجان ،استان اصفهان  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. تفحص لشکر 14 حسین علیه السلام بود.🌷ایشان تحمیلی و مقدس هم بود. 🍃🌷🍃 بعد از در مناطق و ماند تا تن این وطن را بیاورد😔 و مرهمی‌ شود بر دل مادران و پدران به راه.😔 🍃🌷🍃 ، و ، از بارز ایشان بود، اگر کسی وارد محل کارش می‌شد، نمی‌توانست تشخیص بدهد که آنجا چه کسی است. 🍃🌷🍃 درحسرت می سوخت.😔 در یکی از سخنرانی هایش گفت: «آهای مردم! چقدر رفتید با آشنا شدید؟ چقدر رفتید با رفیق شدید؟»😔 🍃🌷🍃 ایشان بود. بارها در منطقه اتفاق‌های عجیبی می افتاد،ولی در وجودش نبود، اتفاقی نبود که بتواند در کار ایشان ایجاد کند، به کاری که انجام می‌داد، بسیار بود. 🍃🌷🍃
چند روز پیش از بود که برای تکمیل کتابی، که درباره در حال نگارش بود، با او تماس گرفتم تا از نظرات و خاطراتش در این کتاب استفاده کنم.😭 🍃🌷🍃 با وجود زیادی که برای من قائل بود به هیچ عنوان زیر بار نرفت و طبق معمول با همان قشنگی که همیشه بر لب داشت، گفت: «من یک راننده بیل هستم و بلد نیستم حرف بزنم، در حد یک راننده بیل از من سوال کن.»😭 🍃🌷🍃 محمود و بیشتر با بودند. خاصی میان با وجود داشت. فکر می‌کنند که کار راحتی است و فقط بیل می‌زنند؛ در حالی که این طور نیست. 😭 🍃🌷🍃 کمتر پیدا می‌کنید که از او اسمی‌به عنوان لشکر حسین(ع)🌷برده شود. محمود بود.😭 🍃🌷🍃 شما ممکن است در زمان با و در یک روز روبه‌رو شوید. سوزان غرب، جنوب را هم  در کنار آن در نظر بگیرید؛ تنها یک و است که آنها را در کار می‌کند.😭 🍃🌷🍃
که خودش را تنها منحصر به کار نمی‌کرد و به مردم آن هم می‌کرد. به آنها بود. و که در و و آن می‌کردند محمود را داشتند.😭😭 🍃🌷🍃 بهترین  اوقاتی که من با توکلی داشتم، لحظاتی بود که ما  در  پشت سر ایشان می‌خواندیم.،  هم جماعت بود و هم و که من از ایشان به یاد دارم، همین .😭 🍃🌷🍃 سرانجام حاج محمود توکلی  هم درتاریخ ۱۳۹۸/۷/۱۰# هنگام   در ، با برخورد مکانیکی به یکی از به‌ از تحمیلی و ترکش به ایشان به رسید. 🍃🌷🍃 : روستای زاده قاسم(ع)🌷روستای خیرآباد  شهرستان فلاورجان. 🍃🌷🍃
👌 ایکاش برخی سوپر تحلیلگران دوباره وقت ملت را نگیرند و فرماندهان نظامی را تحقیر نکنند. ✅ بإذن الله ایران پاسخ خواهد داد، اما کی و کجا و چگونه را فقط 👆 تعیین می کند و بس. 👌 فرمود نه تعلل می کنیم و نه شتابزده عمل می کنیم.
🔰 نکات مهم محمد باقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در خصوص جنگ اخیر ایران و رژیم صهیونی: ❇️ رژیم صهیونسیتی ایالت پنجاه‌و‌یکم آمریکا - ۱ 🔸 رژیم صهیونیستی ژاندارم آمریکا در منطقه است 🔹 نتانیاهو ایران را دشمن اول خود را می‌داند. 🔸 راهبرد رژیم صهیونیستی دنبال کردن موضوع سرزمین نیل تا فرات است و خود را برتر از کل بشر می‌دانند. 🔹 حملۀ رژیم صهیونیستی به ایران قطعاً با هماهنگی انجام شده. 🔸 نتانیاهو سه هدف را برای این حمله اعلام کرد: تغییر نظام سیاسی ایران، نابودی صنعت هسته‌ای و از بین بردن توان موشکی کشور؛ اما در هر سه هدف خود خوردند. 🔹 البته این پیروزی به‌معنای آن نیست که ما آسیبی ندیده‌ایم. بیش از هزار شهید تقدیم کرده‌ایم. 🔸 یکی از اهداف اصلی آن‌ها، تجزیه ایران از مسیر براندازی بود چرا که را تهدیدی برای خود می‌دانند. 🔹 با وجود گلایه‌ها پای کار آمدند. ما مکلفیم این معرفت و شناخت مردم را پاس بداریم. 🔸 همه حول یک محور و در یک حلقه مرکزی، با رهبری رهبر معظم انقلاب گرد آمدند و شدند. 🔹 ملت ایران در این جنگ، حرکت‌هایی از خود نشان داد که از موشک‌های خیبر و فتاح هم اثرگذارتر بود. 🔸 دشمنان همواره نگران همین قدرت یعنی انسجام و ملت ایران بوده و هستند. 🔹 در شب نخست حمله، فرماندهان ما در اتاق‌های فرماندهی حضور داشتند و در همان‌جا به رسیدند. 🔸 در اصلِ حمله، غافل‌گیر نشدیم؛ غافلگیری ما صرفاً در شیوه عملیات بود. 🔹 چنین نوعی از عملیات و جنایت، فقط از رژیمی مانند اسرائیل برمی‌آید؛ چراکه این رژیم ذاتاً است. 🔸 بعد از حملۀ رژیم صهیونیستی به کشور، _کل‌‌قوا در چند ساعت نیروی نظامی را از شوک خارج کرد. 🔹 ایشان مثل سال ۵۹ در اتاق جنگ بودند و به‌صورت حضوری فرماندهان را توجیه می‌کردند. 🔸 فرماندهانی که منصوب شده‌اند افرادی لایق و همانند نسل فرماندهان شهید هستند که بلافاصله به میدان آمدند و پس از ۱۷ ساعت از تهاجم دشمن، ۱۵۰ موشک به‌سمت رژیم صهیونیستی شلیک کردند. 🔹 در دوره‌‌هایی که مذاکرات با آمریکا دنبال می‌شد، دستورکار آن‌ها شامل سه محور هسته‌ای، موشکی و منطقه‌ای بود؛ اما ایران هرگز آن را نپذیرفت و صرفاً در موضوع هسته‌ای، آن هم با تأکید بر حفظ ظرفیت غنی‌سازی در چارچوب NPT، وارد مذاکره شد. 🔸 شهادت دانشمندان هسته‌ای ما، قدرت غنی‌سازی ایران را از بین نمی‌برد؛ بمب و ترور نیز هرگز نمی‌تواند توانمندی علمی این ملت را نابود کند. 🔹 یک شهید همت از ایران به رژیم صهیونیستی باز کرده بودیم. 🔸 آسمان و زمین رژيم صهيونيستی دست ایران بود. از شمال تا جنوب هر کجا را خواستیم نقطه‌زنی کرديم. 🔹 اسرائیل دیگر نمی‌تواند خود را سرزمین امن برای سرمایه‌گذاری معرفی کند. 🔸 رژیم صهیونیستی بدون پشتیبانی آمریکا حتی یک هفته توان مقابله با ایران را ندارد. 🔹 در واقع، ایران در این نبرد نه ‌فقط با رژیم صهیونیستی، بلکه با ناتو و ، به فرماندهی آمریکا و با نیروی نیابتی‌اش یعنی اسرائیل، روبه‌رو بود. 🔸 اسرائیل یعنی ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا. 🔹 رژیم صهیونیستی هيچگاه چنین آتشی به خود ندیده بود. آمریکا ورود کرد تا اسرائیل را زیر دست و پا در بیاورد.
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🍃پایش که به باز شد، فرماندهی گردانِ "حمزه سیدالشهدا" شد مسئولیتش. دلاور مرد جبهه ها، بود اما احترام به دیگران حتی مامورانِ تحت‌امرش را واجب می‌دانست. 🍃علاقه داشت بخواند و شاید در یکی از این زمزمه ها، تفالی هم محضِ شهادت زده باشد. سرانجام در ماهِ عاشقان، اردیبهشت، کبوترِ بر بامِ عمر ناصر نشست اما چه مرگی! مرگی تاجرانه، شهادت🕊 🍃و روحِ بلندش را به قصد ، از جسم به آسمان برد. برای رسیدن، باید از هرچه پیش‌سر از جدا شوی باید منقطع؛ مانند ناصر و همه آنهایی که مقصدشان آسمان بود. ✨ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۵ تیر ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱٩ اردیبهشت ۱٣۶۴ 🕊محل شهادت : مهران 🥀مزار شهید : گلزار قائمشهر 🌺شادی ارواح طیبه شهدا صلوات 🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ