eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
✅🌸✅اسفند 🔹و خاصیت های گسترده آن 🔹بر مبنای طب سنتی ۱⃣ اسفند و مفید برای ۲⃣ اسفند و ۳⃣ اسفند ، و (زیاد کننده) ۴⃣ اسفند ۵⃣ اسفند و درمان ۶⃣ اسفند دافع و چسبنده در (، و و و قسمت های بالای بدن از لزجات) ۷⃣ اسفند رفع () و ۸⃣ اسفند مفید برای () و ۹⃣ اسفند درمان ( در بلند مدت ) ۰⃣۱⃣ اسفند مفید برای و بیماری های فالج ( ناقص) ۱⃣۱⃣ اسفند رفع ( ) ۲⃣۱⃣ اسفند مفید برای بیماری های و ، ، و ( ) ۳⃣۱⃣ اسفند درمان ۴⃣۱⃣ اسفند مفید برای سوداء و صفراء ۵⃣۱⃣ اسفند مناسب برای بیماری و ? نکته : میزان مصرف اسفند برای درمان بیماری های فوق برحسب شدت و ضعف بیماری ، فصل حاکم بر بیماری ، مزاج بیمار ، جنسیت بیمار و سنّ بیمار، توسط متخصص طب سنتی تعیین میشود. ⛔️ ممنوعات ⛔️ ♦️ شدیدا است و برای خانم های توصیه نمی شود .  ♦️ مضر ( ها ) هست. ولی افراد گرم مزاج می توانند با مصلح مثل خنک ، میوه های ترش خصوصا و… استفاده کنند.   ♦️ در صورت جویدن یا با آب گرم خوردن است   که البته از این ویژگی می توان برای و استفاده کرد. 🌑🌚🌑درمان نرمی کشکک استخوان و زانو ♦️1- خوراک انجیر: انجیر در طب سنتی محکم کننده ی ساق پا است. 2- برای وارد کردن کلسیم طبیعی به بدن هر هفته سه وعده آبگوشت تهیه شود. (آبگوشتی که به صورت آرام پز باشد و در آن استخوان نیز موجود باشد) ♦️درمان عرق زیربغل: اگر همراه با بو باشد و باعث زردی لباس شود این عرق صفراوی است. درمان: خوراک سرکه انگبین 40 تا 120 روز، روزی یک لیوان ♦️درمان خار پاشنه: خوراک اسپند و سرکه انگبین یا عاقرقرهای خیس شده به مدت چهل روز در داخل سرکه و در معرض آفتاب قرار داده شده روی خار پشنه مالیده شود. اگر عاقرقر روی لثه مدتی گذاشته شود تا خیس بخورد دندان نرم شده و به راحتی کشیده می شود.
در روز مورخه 1397/1/20 اثر #3 موشک از 8 موشک شده از -15 دشمن صهیونیستی که از خاک لبنان به هوایی (تی 4) در استان سوریه شد مهدی دهقان به همراه نفر از به رسید. 🍃🌷🍃 {یاد با ذکر یک شاخه گل 🌷} 🍃🌷🍃 سرانجام شهید مهدی دهقان هم درتاریخ  ۱۳۹۷/۱/۲۰#  دراثر پایگاه تی فور  به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 : شهر آران و بیدگل، گلزار روستای یزدل. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید مهدی دهقان💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
بسم الله الرحمن الرحیم سلام 🤲 نماز جماعت و فضیلت و ثواب آن ✍در کتاب مستدرک و بحار از شهید ثانی در کتاب «روض الجنان» نقل کرد. از کتاب امام و ماءموم...به سند خود از ابوسعید خُدری که گفت: 💚رسول الله (ص) فرمود: جبرئیل با هفتاد هزار ملک بعد از نماز ظهر نزد من آمدند. پس عرض کرد جبرئیل: ای محمد! (ص) پروردگارت تو را می رساند و دو هدیه برای تو فرستاده که به سوی هیچ پیامبری نفرستاده. ❤️فرمود: آن دو هدیه چیست؟ عرض کرد: سه رکعت نماز وتر است و نماز پنجگانه در . فرمود: ای جبرئیل؛چیست ثواب آن برای امت من؟ عرض کرد: ای محمد! (ص)وقتی که👇 👥 دو نفر بودند، بنویسد خدا برای هر یک به هر رکعتی 150 نماز. 👥👤و اگر سه نفر شدند، بنویسد خدا برای هر یک به هر رکعتی 600 نماز. 👥👥و اگر نفر شدند، بنویسد خدا برای هر یک به هر رکعتی 1200 نماز 👥👥👤و اگر نفر شدند، بنویسد خدا برای هر یک به هر رکعتی 2400 نماز. 👥👥👥و اگر نفر شدند، بنویسد خدا برای هر یک به هر رکعتی 4800 نماز. و.. این عماریون
«چند وقتی بود که پسری حدودا بیست‌وهفت ساله برای درخواست به او رجوع و هر بار معافیت او را رد می‌کرد؛ مدارکش کامل نبود و کسی نبود که به دنبال باشد. 🍃🌷🍃 آخرین رجوع این پسر سرباز شد آخرین روز زندگی .😭 🍃🌷🍃 ۲۸ ساله بود 😔با وارد اتاق شده بود؛ گویا از قبل نقشه کشیده بود. به اتاق می‌رود که با همان ممانعت‌های همیشگی روبه‌رو می‌شود.» درنهایت ، بار که از قبل آماده کرده بود را در فرو می‌کند و از راه می‌رسند. اگر نمی‌رسیدند، می‌شد.😔 🍃🌷🍃 بود که به بیمارستان پیروز در لاهیجان منتقل شد؛ اما تلاش دکترها بی‌نتیجه ماند و او را از دست داد. 😭سرباز را همان موقع بازداشت کردند. 🍃🌷🍃
باري كه شد ماه سال 93. يعني ماه بعد از قاسم به رفت. به من نگفت به مي‌رود. فقط گفت بايد براي آموزشي به تهران بروم.😭 🍃🌷🍃 در طول مدت اين ماه مرتب با من تماس مي‌گرفت. من هم فكر مي‌كردم ايشان واقعاً تهران است. حتي موقعي هم كه از برگشت چيزي از در نگفت.😭 🍃🌷🍃 تا اينكه من از روي كه كنار زينب(س)🌷 و رقيه(س)🌷 گرفته بود، متوجه شدم كه به رفته بود.😭 🍃🌷🍃 تا مدتي بعد از در حال و هواي آنجا بود. شعر «با اذن رهبرم از جانم بگذرم در راه اين حرم…» را با صداي بلند مي‌خواند. 😭😭 🍃🌷🍃 من هم پيش خودم مي‌گفتم يعني واقعاً از جانش و از زندگي‌اش مي‌گذرد؟ الان هم هر وقت اين آهنگ را گوش مي‌دهم آن روزها در ذهنم تداعی میشه. 😭😭😭 🍃🌷🍃
در سال ۱۳۸۶‌# ازدواج کرد که ثمره زندگی مشترک ایشان، یک فرزند دختر به نام مونس که زمان   سال سن و پسرش محمود رضا ۴ بودند. 🍃🌷🍃 در  ماه ۱۳۹۶# پس از گذراندن های لازم به اعزام شد و تا لحظه به ایران برنگشت، و زمانی که دوم ایشان به آمد در در حال وظیفه بود. 🍃🌷🍃 به دلیل و  مسئولیت که می کرد، پس از تولد فرزندش درخواست کرد تا زمینه خانواده اش  در فراهم شود. 🍃🌷🍃 وقتی به دنیا آمد،به  همسرش داد که: «عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا می‌ترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابسته‌اش بشم.»😔 🍃🌷🍃
باري كه شد ماه سال 93. يعني ماه بعد از قاسم به رفت. به من نگفت به مي‌رود. فقط گفت بايد براي آموزشي به تهران بروم.😭 🍃🌷🍃 در طول مدت اين ماه مرتب با من تماس مي‌گرفت. من هم فكر مي‌كردم ايشان واقعاً تهران است. حتي موقعي هم كه از برگشت چيزي از در نگفت.😭 🍃🌷🍃 تا اينكه من از روي كه كنار زينب(س)🌷 و رقيه(س)🌷 گرفته بود، متوجه شدم كه به رفته بود.😭 🍃🌷🍃 تا مدتي بعد از در حال و هواي آنجا بود. شعر «با اذن رهبرم از جانم بگذرم در راه اين حرم…» را با صداي بلند مي‌خواند. 😭😭 🍃🌷🍃 من هم پيش خودم مي‌گفتم يعني واقعاً از جانش و از زندگي‌اش مي‌گذرد؟ الان هم هر وقت اين آهنگ را گوش مي‌دهم آن روزها در ذهنم تداعی میشه. 😭😭😭 🍃🌷🍃
شهید دفاع مقدس مجتبی قطبی 🍃🌷🍃 در پانزدهم شهریور ماه 1340در شیراز و در جوار بارگاه ملکوتی بن موسی شاهچراغ (ع)🌷 در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. 🍃🌷🍃 در سن سالگی وارد مدرسه شدو پس از سالها تلاش و کوشش، با اخذ مدرک دیپلم به تحصیلات خود پایان داد. پس از پیروزی انقلاب به سپاه پاسداران شیراز در آمد. متاهل بود و تنها یادگار ایشان دختر عزیزشان هست. 🍃🌷🍃 ایشان از اولین روزهای به عنوان و سپاه در چندین از جمله سرنوشت ساز «خیبر» که به مجروحیت شدیدش از ناحیه انجامید شرکت کرد. 🍃🌷🍃
در سال ۱۳۸۶‌# ازدواج کرد که ثمره زندگی مشترک ایشان، یک فرزند دختر به نام مونس که زمان   سال سن و پسرش محمود رضا ۴ بودند. 🍃🌷🍃 در  ماه ۱۳۹۶# پس از گذراندن های لازم به اعزام شد و تا لحظه به ایران برنگشت، و زمانی که دوم ایشان به آمد در در حال وظیفه بود. 🍃🌷🍃 به دلیل و  مسئولیت که می کرد، پس از تولد فرزندش درخواست کرد تا زمینه خانواده اش  در فراهم شود. 🍃🌷🍃 وقتی به دنیا آمد،به  همسرش داد که: «عکس فرزندم را برای من نفرستید، زیرا می‌ترسم دلم بلرزد و برگردم ایران و وابسته‌اش بشم.»😔 🍃🌷🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃
مدافع حرم محمدرضا دهقان ماه قبل ازشهادتش ، در کنار مزار مدافع حرم رسول خلیلی 🍃⚘🍃 عاشق بود... همه جوره دنبالش بود... حتی و از داشت که کمتر جایی دیده میشد... عید 94 راهی مشهد شد و از اینکه تحویل سال در کنار نیست حسرت میخورد. ولی خب حسابی امام رضا علیه السلام⚘ بود ، به قول خودش زندگیشو سپرده بود دست ... 🍃⚘🍃 پیش که میرفت میگفت روضه بذار؛ میگفت رو مزارش نوشته: ای که بر تربت من میگذری روضه بخوان 🍃⚘🍃 شبیه او زیست شبیه او نفس کشید شبیه او در حلب سوریه پرپر زد و روز قبل از سالگرد رسول خلیلی در به شهیدش پیوست... 🍃⚘🍃 ... 😔 مثل محمدرضا دهقان امیری 🍃⚘🍃
ایشان در بیت المقدس ، گردان رسول (ص)⚘را به عهده داشت. از ویژه اش در# منطقه “طراح” و “جفیر” بود . در هویزه و جفیر ، فرماندهی ارتش عراق سهم بسزایی داشت. 🍃⚘🍃 در بیت المقدس در منطقه بودند و دشمن وارد عمل شده بود . در و شرهانی به اتفاق محمد بیگلو و تن دیگر از در مقابل دشمن با تمام کرد . در آن زمان با وجود اینکه شدیدی در معده داشت اما تا آخرین لحظه در مقابل دشمن ایستاد. 🍃⚘🍃 پس از این از ۶ خرداد ۱۳۶۱ تا ۱۸ اسفند ۱۳۶۳ از نماینده امام خمینی در استان گیلان و امام جمعه رشت را به عهده داشت ، از ۱۹ اسفند ۱۳۶۳ به رفت و تا #۴ فروردین ۱۳۶۴ در قرارگاه مرکزی کربلا مشغول خدمت بود. 🍃⚘🍃 ایشان در اردیبهشت همان سال به # عملیات تیپ قدس منصوب شد و ماه این مسئولیت را به عهده داشت . در همین ایام طی یک ویژه از پا شد. 🍃⚘🍃
شهید دفاع مقدس، رضا چراغی  🍃🌷🍃 درسال   ۱۳۳۶# در روستای بستق درشهر ساوه در خانواده ای متدین ومذهبی وروستایی متولدشد. در سالگي قدم به مدرسه گذاشت و با خوبي كه داشت، همیشه تو درس هایش بود. 🍃🌷🍃 بعد از گذراندن دوره ابتدايي، وارد دبيرستان شد و در آن با برخي مسائل و شد در اسلامي، سال آخر دبيرستان بود. 🍃🌷🍃 ایشان در راه ، و تلاش بود. در ميان همسالان و هم کلاسی ها  از نظر ، و ، بود. 🍃🌷🍃 با شروع اسلامي، وارد عرصه هاي شد و در ها و ، و انقلابي به پرداخت. 🍃🌷🍃 با گيري انقلاب، ایشان در هاي مختلف، شور و و تر شد و در هاي امام خميني (ره) در ميان دوستان و بستگان، نقش داشت. 🍃🌷🍃 در روزهاي# پيروزي انقلاب، ناپذير و ، شب و روز را تحقق كرد و در نظامي و رژيم، داشت. 🍃🌷🍃
در هايي كه به مي گرفت، و كار بود. نسبت به المال ،هر گاه با به مي آمد، المال را خانه مي گذاشت و با من به اش مي كرد. 🍃🌷🍃 يك بار يكي به منزل ما آمد و گفت كه رضا با ماشين او را به جايي برسند. حاضر# نشد از المال استفاده كند و با من او را به مقصد رساند. 🍃🌷🍃 نحوه به روایت از همرزم: دشمن در ارتفاع 143 فكه پاتك سنگين زده بود. به هر ترتيبي بود، خود را به آن جارساندم، چراغي، عباس كريمي، اكبر زجاجي در حال آر پي چي 60 بودند. 🍃🌷🍃 دشمن پاتك سنگيني زده بود. هر چه اصرار كردم كه عقب برگردند، قبول نكردند. روي فقط نفر سالم مانده بودند كه جنگيدند. 🍃🌷🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃
 امنیت آرمان علی وردی 🍃🌷🍃 داشت و متولد دهه ۸۰# تحصیلاتش و در حال تحصیل در مدرسه آیت الله مجتهدی (ره) و کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو رضا (ع)🌷 محمد رسول الله (ص)🌷 تهران بزرگ بود. 🍃🌷🍃 از همان سنین کم در ۱۷ های جهادی مشارکت می‌کرد،شرکت در جهادی و به در حوادث مختلف مانند ، و غیره از کارهای ایشان  بود. 🍃🌷🍃 به روایت از پدر : واقعا بودو ، واقعا را داشت و به نوعش می‌کرد. همیشه می گفت: من شرمنده شما هستم پدر جان وافتخار میکنم که مرا درراه (ع)🌷 کردید. 🍃🌷🍃 از سالگی، عجیبی به مجالس و مذهبی داشت، هفته ای چند مرتبه به زیارت در الشهدا و ... می رفت، حرم 🌷ترک نمی شد، مقید به شب و در حال به بود و پای های بود. 🍃🌷🍃
مدافع حرم حاج عزت الله سلیمانی 🍃🌷🍃 متاهل بود و دو فرزند پسر به یادگار  دارد. آقا «رضا» ارشد رشته مهندسی نفت . و آقا «مهدی»، کلاس هشتم. 🍃🌷🍃 مقدس بود. از دوران مقدس در ایشان بود و زمانی که  رفت، آنجا هم شد. 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۴۹/۱/۲# در خانواده ای متدین وکشاورز ،در روستای «باغملک» استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. 🍃🌷🍃 ایشان نسبت به و و و روزی خاصی داشت، تاکید داشت که   را پرداخت کند تا مالش باشد، برای قدم بود. 🍃🌷🍃 بعد از اول دبیرستان به رفت، و ماه در بود، سال 1367# به درآمد. 🍃🌷🍃 و و بود، به خاطر شغلش خیلی وقت ها کنار خانواده  نبود و همسر ایشان  مسئولیت فرزندانش را به داشتند. 🍃🌷🍃
ایشان برای بار ماه 1394# به رفت و آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به قرار نداشت. 🍃🌷🍃 از آنجا که بیشتر اوقات در بود، خانواده شان متوجه رفتن به نشدند. زمانی که از بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به رفته اند. 🍃🌷🍃 آن روزها خبرهای خیلی بدی از می شنیدیم. خیلی نگران شدم. سلیمانی آن زمان و گردان «امیر» بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.» 🍃🌷🍃 از آنجا که در داشت، از ایشان خواستند که برای یک ماهه به برود. در بود. 🍃🌷🍃 زمانی که از ایشان خواستند که به برود، بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر . 😭😭 🍃🌷🍃
اوایل جنگ سوریه در سال 91 بود که به همراه جمعی از بسیجیها برای دفاع از حرم حضرت زینب (س)🥀به سوریه رفت معروف به بود بعدها به عنوان یکی از نیروهای فاطمیون سال در جبهه‌های سوریه حضور فعال داشت. جوانی برومند و متشخّص و زبان انگلیسی بود در میان برادران افغانستانی ، شخصیّتش به گونه ای بود که هر آدم غیر مغرضی را به تحسین وا میداشت. هوش بالایی در فهم مسائل ، داشت . به دلیل توان مدیریتی ، به سرعت فعالیّتهای فرهنگی و تربیتی عمیقی را پایه گذاری کرد. کمک حاج حسین یکتا و حمایت بنیاد کرامت رضوی با تحت پوشش قرار دادن دویست نفر از نخبگان نوجوان افغانستانی به دنبال کادر سازی برای نیروهای انقلابی آینده ی افغانستان بود ، چند سال با جمع آوری کمکها ، ی بزرگترین موکب خادمان افغانستانی را در مرزهای ایران فراهم آورد. در آخرین اعزام خود و در حالی که جنگ در حال خاتمه بود ، در سال ۱۳۹۶ ، به منطقه رفت و با انفجار سنگینی ، اثرات موج گرفتگی و ترکش های فراوان بر روی بدنش .... از آن زمان بیشتر در بیمارستان بستری بود تا کنار خانواده اش.
باري كه شد ماه سال 93. يعني ماه بعد از قاسم به رفت. به من نگفت به مي‌رود. فقط گفت بايد براي آموزشي به تهران بروم.😭 🍃🌷🍃 در طول مدت اين ماه مرتب با من تماس مي‌گرفت. من هم فكر مي‌كردم ايشان واقعاً تهران است. حتي موقعي هم كه از برگشت چيزي از در نگفت.😭 🍃🌷🍃 تا اينكه من از روي كه كنار زينب(س)🌷 و رقيه(س)🌷 گرفته بود، متوجه شدم كه به رفته بود.😭 🍃🌷🍃 تا مدتي بعد از در حال و هواي آنجا بود. شعر «با اذن رهبرم از جانم بگذرم در راه اين حرم…» را با صداي بلند مي‌خواند. 😭😭 🍃🌷🍃 من هم پيش خودم مي‌گفتم يعني واقعاً از جانش و از زندگي‌اش مي‌گذرد؟ الان هم هر وقت اين آهنگ را گوش مي‌دهم آن روزها در ذهنم تداعی میشه. 😭😭😭 🍃🌷🍃
🔴 گرفتن از نظر علم 🔸در روز نخست ماه مبارک رمضان:👇 حرارت بدن 5/1 درجه پایین می آید که افرادی که دارای عفونت هستند، عفونت بدن کاهش پیدا می کند. 🔸از روز ماه مبارک رمضان تا :👇 عفونت های بدن دفع پیدا می کنند و همچنین کلسیم مازاد از بدن خارج می شود، معده شروع به پاکسازی می کند و مواد زائد را خارج می کند. 🔸از روز تا ماه مبارک رمضان:👇 پاکسازی سیستم عصبی و تقویت سیستم عصبی انجام می گیرد. 🔸از روز تا ماه مبارک رمضان:👇 پاکسازی عروق و قلب انجام می گیرد. غلظت خون در این روز ها پاکسازی و تخلیه می شود. 🔸از روز تا ماه مبارک رمضان:👇 تمامی عفونتها و مواد زائد از بدن بیرون می رود. 🔸در ماه مبارک رمضان:👇 با بدنی سالم و تصفیه شده از مواد زائد روبرو هستیم، به شرط تغذیه ای صحیح در ماه رمضان با‌آرزوی‌قبولی‌طاعات‌وعبادات‌همه‌ عزیزان‌ والتماس‌دعا‌
🇮🇷🇵🇸 ﷽ 📝 | گرفتن از نظر علم 🍃🌹🍃 1⃣ در روز نخست ماه مبارک : حرارت بدن ۵/۱ درجه پایین می آید که افرادی که دارای عفونت هستند، عفونت بدن کاهش پیدا می کند. 2⃣ از روز ماه مبارک رمضان تا : عفونت های بدن دفع پیدا می کنند و همچنین کلسیم مازاد از بدن خارج می شود، معده شروع به پاکسازی می کند و مواد زائد را خارج می کند. 3⃣ از روز تا ماه مبارک رمضان: پاکسازی سیستم عصبی و تقویت سیستم عصبی انجام می گیرد. 4⃣ از روز تا ماه مبارک رمضان: پاکسازی عروق و قلب انجام می گیرد. غلظت خون در این روز ها پاکسازی و تخلیه می شود. 5⃣ از روز تا ماه مبارک رمضان: تمامی عفونتها و مواد زائد از بدن بیرون می رود. 6⃣ در ماه مبارک رمضان: با بدنی سالم و تصفیه شده از مواد زائد روبرو هستیم، به شرط تغذیه ای صحیح در
مدافع حرم حاج عزت الله سلیمانی 🍃🌷🍃 متاهل بود و دو فرزند پسر به یادگار  دارد. آقا «رضا» ارشد رشته مهندسی نفت . و آقا «مهدی»، کلاس هشتم. 🍃🌷🍃 مقدس بود. از دوران مقدس در ایشان بود و زمانی که  رفت، آنجا هم شد. 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۴۹/۱/۲# در خانواده ای متدین وکشاورز ،در روستای «باغملک» استان کهکیلویه و بویراحمد متولد شد. 🍃🌷🍃 ایشان نسبت به و و و روزی خاصی داشت، تاکید داشت که   را پرداخت کند تا مالش باشد، برای قدم بود. 🍃🌷🍃 بعد از اول دبیرستان به رفت، و ماه در بود، سال 1367# به درآمد. 🍃🌷🍃 و و بود، به خاطر شغلش خیلی وقت ها کنار خانواده  نبود و همسر ایشان  مسئولیت فرزندانش را به داشتند. 🍃🌷🍃
ایشان برای بار ماه 1394# به رفت و آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به قرار نداشت. 🍃🌷🍃 از آنجا که بیشتر اوقات در بود، خانواده شان متوجه رفتن به نشدند. زمانی که از بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به رفته اند. 🍃🌷🍃 آن روزها خبرهای خیلی بدی از می شنیدیم. خیلی نگران شدم. سلیمانی آن زمان و گردان «امیر» بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.» 🍃🌷🍃 از آنجا که در داشت، از ایشان خواستند که برای یک ماهه به برود. در بود. 🍃🌷🍃 زمانی که از ایشان خواستند که به برود، بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر . 😭😭 🍃🌷🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃