eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
ایشان بیش از ۲ به عنوان تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت   و کرد. 🍃🌷🍃 در سن ۱۸ و در سال ۱۳۶۵# برای بار های حق علیه باطل در عملیاتی شد. 🍃🌷🍃 در این و خود در  عملیاتی شاهد   تن از و رزمان و روستایی های خود به نام های علی شمس آبادی و قدر آبادی بود. 🍃🌷🍃 ایشان در همانجا به صورت به بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه جدیدی از    و دوباره اش به عنوان در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت. 🍃🌷🍃 درسن  ۱۹ با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی و ازدواج کرد. 🍃🌷🍃 ایشان در ادامه خود با عنوان گردان عبد ا….🌷در م عملیاتی جنوب با و حصاری آشنا شد. 🍃🌷🍃
خاطرات رزمان : در منطقه کامیاران با پیران ویسه و عبدالله زاده و مرحوم انوراحمدی برای تعقیب گروهک ضد انقلاب دمکرات اعزام شده بودیم ودر روستای گازرخانی که مقر گروهک بودبادوربین منطقه را زیر نظر گذاشتیم 🍃🌷🍃 ومتوجه سنگر دشمن که 8 نفر مرد و2 دختر درآن بودند شدیم و پیرانویسه به خمینی (ره) قسم خورد که سنگررا رو سرشان خراب می کنم وپس از حدود 5 دقیقه آنرا با خاک یکسان کرد وهمه نفرات چون پودر به هوا رفتند. ساعت پنج ونیم صبح درروستای نروی توسط اسلام اذان صبح قرائت شد. 🍃🌷🍃 و پیرانویسه درمیان توپخانه عراق و های پی درپی دشمن به چشمه ای که در قلب باغهای نروی ومحل استقرار گروهک دمکرات بود رفت وبدون توجه به اصرارما مبنی بر خطرناک بودن محل چشمه وخطر دشمن رفت و وضو گرفت وشروع به خواندن صبح کرد. و را در ترین لحظات نمی کرد. 🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲ به عنوان تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت   و کرد. 🍃🌷🍃 در سن ۱۸ و در سال ۱۳۶۵# برای بار های حق علیه باطل در عملیاتی شد. 🍃🌷🍃 در این و خود در  عملیاتی شاهد   تن از و رزمان و روستایی های خود به نام های علی شمس آبادی و قدر آبادی بود. 🍃🌷🍃 ایشان در همانجا به صورت به بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه جدیدی از    و دوباره اش به عنوان در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت. 🍃🌷🍃 درسن  ۱۹ با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی و ازدواج کرد. 🍃🌷🍃 ایشان در ادامه خود با عنوان گردان عبد ا….🌷در م عملیاتی جنوب با و حصاری آشنا شد. 🍃🌷🍃
ایشان بیش از ۲ به عنوان تعمیراتی تراکتور و ادوات کشاورزی با شعار ” همه با هم جهاد سازندگی ”  به صورت   و کرد. 🍃🌷🍃 در سن ۱۸ و در سال ۱۳۶۵# برای بار های حق علیه باطل در عملیاتی شد. 🍃🌷🍃 در این و خود در  عملیاتی شاهد   تن از و رزمان و روستایی های خود به نام های علی شمس آبادی و قدر آبادی بود. 🍃🌷🍃 ایشان در همانجا به صورت به بر علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت  و اینگونه جدیدی از    و دوباره اش به عنوان در سال ۱۳۶۵# شکل گرفت. 🍃🌷🍃 درسن  ۱۹ با دختر دایی اش وبا انجام مراسمی و ازدواج کرد. 🍃🌷🍃 ایشان در ادامه خود با عنوان گردان عبد ا….🌷در م عملیاتی جنوب با و حصاری آشنا شد. 🍃🌷🍃
 امنیت آرمان علی وردی 🍃🌷🍃 داشت و متولد دهه ۸۰# تحصیلاتش و در حال تحصیل در مدرسه آیت الله مجتهدی (ره) و کانون تربیتی حوزه و همچنین عضو رضا (ع)🌷 محمد رسول الله (ص)🌷 تهران بزرگ بود. 🍃🌷🍃 از همان سنین کم در ۱۷ های جهادی مشارکت می‌کرد،شرکت در جهادی و به در حوادث مختلف مانند ، و غیره از کارهای ایشان  بود. 🍃🌷🍃 به روایت از پدر : واقعا بودو ، واقعا را داشت و به نوعش می‌کرد. همیشه می گفت: من شرمنده شما هستم پدر جان وافتخار میکنم که مرا درراه (ع)🌷 کردید. 🍃🌷🍃 از سالگی، عجیبی به مجالس و مذهبی داشت، هفته ای چند مرتبه به زیارت در الشهدا و ... می رفت، حرم 🌷ترک نمی شد، مقید به شب و در حال به بود و پای های بود. 🍃🌷🍃
ایشان مدتی در سمنان ماند و بعد از مدتی به همراه خانواده به و بلوچستان رفت و تا سال 68# آنجا ماند، بود که به و مختلف می‌شد. بعد از مدتی در سیستان و بلوچستان به تهران آمد و هم دیگر بر گرفت و شد در . 🍃🌷🍃 اما انگار دلش هنوز در و بلوچستان و در بود، سرانجام تصمیم گرفت در سال 76 دیگر به یعنی یکی از سیستان و بلوچستان برود و ایشان  سال آنجا ماند و در نتیجه به بازگشت. 🍃🌷🍃 در این به در کشور، چشیدن های مردم با تمام و دردی با آنها به نشده از ایشان تبدیل شده بود. از به دست نکشید، چراکه خمینی (ره) و بسیاری دیگر از ، خودشان را به کرده بودند. 🍃🌷🍃 سرانجام حاج محسن مطیعی هم در اثر که در حین از در 8 سال 1383# برای ایشان  پیش آمد و به آرزویش که  همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃
در زمان از واحد تعاون  بود، که در همان زمان هم را برعهده داشتند و اصلا این را خود به می‌دانست. 🍃🌷🍃 به روایت از روایتگر وراوی ، آقای محمد احمدیان: دل محمود در آن سرزمین‌های تفتیده جا مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 آشنایی من با محمود به  سال‌های ۷۳ و ۷۴  و بر می‌گردد. محمود در آن زمان به در عملیاتی شده بود و ،‌ بود. 🍃🌷🍃 بعد از شدن ، محمود خیلی تر وارد شد و به عنوان منصوب و از آن زمان به بعد ارتباط ما با یکدیگر بیشتر شد. 🍃🌷🍃 اگرچه ارتباط ما بیشتر کاری بود و و و.. کلی ارتباط من با محمود به دلیل اینکه او اصفهانی بود و من هم اصفهانی، رنگ و بوی دیگری داشت.😭 🍃🌷🍃 استانی بودن و هم بودن، را بین ما ایجاد کرده بود و هر زمان که خستگی در وجود ما حاکم می‌شد به دیدن یکدیگر می‌رفتیم. من به شرهانی برای دیدن او می‌رفتم و او به اهواز برای دیدن من.😭😭 🍃🌷🍃