eitaa logo
این عماریون
336 دنبال‌کننده
219هزار عکس
58.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
به روایت از دوست :اولین دیدار من با جهادی از و شروع شد من را می‌شناختم اما ایشان شدم و تمام اینها نشانه ا و شون بود واقعا می‌کرد و داشت و شدیدی به بخصوص حججی داشت. 🍃🌷🍃 ، در و ویژگی به‌فرد شون بود. یکی از منحصر به که داشت مسئله بود، در روسای آهوان به عنوان شعبه موسسه فرهنگی حضرت زهرا (س)🌷 انتخاب شد خودم دیدم. با اینکه خودش و خانواده‌اش از لحاظ مالی خانواده ضعیفی بودند اما برای از شخصی استفاده می کرد بدون هیچ این را می‌کرد و اگر می‌کرد برای ، و بود و هر جا این مجاهدت باشد، نتیجه هم دارد. 🍃🌷🍃 در شهرستان قلعه‌گنج این جهادی بسیار بود با اینکه خیلی بود اما داشت، در محروم و و به دلیل در بود که با شدنش پیدا کرد. 🍃🌷🍃
این جهادی فردی با و با و با بود و همیشه در هرکاری اول به 🤍و دوم به بیت🌷 می کرد، و و داشت. 🍃🌷🍃 این همیشه به فکر بود و یکی از بیت🌷 بود که نفس گرمی داشت و صدای و از گلزار گمنام شهرستان بود. 🍃🌷🍃 فردی بود که درباره هر کار و پسندانه‌ای که انجام می‌داد دلش نمی‌خواست دیده شود و دنبال بود. 🍃🌷🍃 شب از شدنش با همراهی یکی از دوستانشان غذایی فراهم می‌کنند و به خانه یکی از شهر می‌برند. 🍃🌷🍃 دوستش به او می‌گوید؛ امشب به منزل خودت برو و به‌مادرت سر بزن و استراحت کن، که این جهادی پاسخ می‌دهد، من چند روز هست می‌روم، 🍃🌷🍃 مادرم ناراحت می‌شود که چرا این راه‌های را می‌روی، برای اینکه مادرش با تمام که داشت آن شب خانه نرفت و روز بعد شد.😭 🍃🌷🍃
ایشان را فردی با و دانست و گفت: تنها ۶ مانده به گرفتن در رشته بعد از حضور در حق علیه باطل در به رسید، 🍃🌷🍃 به گفته در تمام تحصیل در می‌گرفت و حتی در برخی مواقع  در هم می‌داد. 🍃🌷🍃 به گفته ، شدن بود که با شدنش به این شیرینش و چند ماه بعد از ، نیز که از را نداشت و به فرزند پیوست. 🍃🌷🍃 و الان ۳۰ است که به آنان با این را اندازی کردم تا آن هم به آنان و بعد از مرگ به من برسد. 🍃🌷🍃 سرانجام ترک‌فرخانی متولد ۱۶ ۴۳# که از طرف به حق علیه باطل شده بود ۲۱ سال ۶۱ بر اثر به به درجه رفیع نائل آمد و در  گلزار یحیی بن زید (ع)🌷 گنبدکاووس به خاک سپرده شد. 🍃🌷🍃
بچه‌ها بهش اجازه ندادند چنین کاری کند و به او گفتند شما گردانی و باید بمانی تا را کنی.😭 🍃🌷🍃 از ساله تا ساله‌ای که اکبر گویان یکی یکی روی می‌افتادند و از آن‌ها# رد می‌شدند. 😭😭 🍃🌷🍃 با خالی دشمن‌ تا بتوانند از کنند، با و پوست و استخوان‌شان از کردند.....😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید دفاع مقدس محمد علی زرین قلم  هم پس از حدود بستری  در بقیه الله (عج)♡ درتاریخ   ۱۳۹۹/۸/۲۹#  به علت به شد و به پیوست‌. 🍃🌷🍃
علی اکبر شیرعلی فرزند محمد از شهدای مدافع حرم استان خوزستان است که به عنوان سومین فرزند در روز حضرت اکبر(ع)🌷 در شهر آغاجاری دیده به جهان گشود. 🍃🌷🍃 این در دوران کودکی دو سال به مهدکودک رفت و پس از آن راهی مدرسه شد. به گفته مادر در دوران کودکی خیلی بود ولی از همان کودکی زیر بار نمی رفت و اگر کسی به دیگری می گفت از می کرد. 🍃🌷🍃 علی اکبر شیرعلی در تاریخ ۱۷ ماه سال ۱۳۹۴# به همراه تن دیگر از حرم در به فیض آمد و شد. 🍃🌷🍃 پاک اکبر شیرعلی به همراه هادی‌ نژاد آغاجاری و ایوب رحیم پور از امیدیه با استقبال حسن شاهوارپور، سپاه (عج)♡خوزستان،  محسن حیدری، مردم خوزستان در خبرگان رهبری و جمعه موقت اهواز و از ، و به منتقل شد. 🍃🌷🍃 {یاد عزیز با ذکر یک شاخه گل 🌷} 🍃🌷🍃
بچه‌ها بهش اجازه ندادند چنین کاری کند و به او گفتند شما گردانی و باید بمانی تا را کنی.😭 🍃🌷🍃 از ساله تا ساله‌ای که اکبر گویان یکی یکی روی می‌افتادند و از آن‌ها# رد می‌شدند. 😭😭 🍃🌷🍃 با خالی دشمن‌ تا بتوانند از کنند، با و پوست و استخوان‌شان از کردند.....😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید دفاع مقدس محمد علی زرین قلم  هم پس از حدود بستری  در بقیه الله (عج)♡ درتاریخ   ۱۳۹۹/۸/۲۹#  به علت به شد و به پیوست‌. 🍃🌷🍃
ایشان را فردی با و دانست و گفت: تنها ۶ مانده به گرفتن در رشته بعد از حضور در حق علیه باطل در به رسید، 🍃🌷🍃 به گفته در تمام تحصیل در می‌گرفت و حتی در برخی مواقع  در هم می‌داد. 🍃🌷🍃 به گفته ، شدن بود که با شدنش به این شیرینش و چند ماه بعد از ، نیز که از را نداشت و به فرزند پیوست. 🍃🌷🍃 و الان ۳۰ است که به آنان با این را اندازی کردم تا آن هم به آنان و بعد از مرگ به من برسد. 🍃🌷🍃 سرانجام ترک‌فرخانی متولد ۱۶ ۴۳# که از طرف به حق علیه باطل شده بود ۲۱ سال ۶۱ بر اثر به به درجه رفیع نائل آمد و در  گلزار یحیی بن زید (ع)🌷 گنبدکاووس به خاک سپرده شد. 🍃🌷🍃
در زمان از واحد تعاون  بود، که در همان زمان هم را برعهده داشتند و اصلا این را خود به می‌دانست. 🍃🌷🍃 به روایت از روایتگر وراوی ، آقای محمد احمدیان: دل محمود در آن سرزمین‌های تفتیده جا مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 آشنایی من با محمود به  سال‌های ۷۳ و ۷۴  و بر می‌گردد. محمود در آن زمان به در عملیاتی شده بود و ،‌ بود. 🍃🌷🍃 بعد از شدن ، محمود خیلی تر وارد شد و به عنوان منصوب و از آن زمان به بعد ارتباط ما با یکدیگر بیشتر شد. 🍃🌷🍃 اگرچه ارتباط ما بیشتر کاری بود و و و.. کلی ارتباط من با محمود به دلیل اینکه او اصفهانی بود و من هم اصفهانی، رنگ و بوی دیگری داشت.😭 🍃🌷🍃 استانی بودن و هم بودن، را بین ما ایجاد کرده بود و هر زمان که خستگی در وجود ما حاکم می‌شد به دیدن یکدیگر می‌رفتیم. من به شرهانی برای دیدن او می‌رفتم و او به اهواز برای دیدن من.😭😭 🍃🌷🍃
یک بار از به سمت شرهانی حرکت می‌کردم، از پشت من را صدا کرد و گفت خودم را هرچه سریع تر به برسانم. زمانی که به آنجا رسیدم، دیدم یک منفجر شده و تعدادی از شده‌اند.😭 🍃🌷🍃 محمود با این‌که هم دچار شده بود، ولی به خود، به یکی از شیراز  که بود، می‌داد. زمانی که با هم شدیم یک جور عجیبی به من گفت: « این دفعه هم شهید نشدم.» حسرت عجیبی در دلش مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 از دوستانی که با همراه بودند، شنیدم که به او گفته بودند: نزدیکه، چه کار مــی‌خـــواهی بــکنی؟ امــسال راهــی می‌شوی؟😭 🍃🌷🍃 گفته بود که ، بودم، بعید می‌دانم که  بتوانم بروم؛ ولی ان‌شاء‌الله سعی می‌کنم با بیایم. فکر می‌کنم به محمود الهام شده بود که همین روزها می‌شود.😭😭 🍃🌷🍃 همان قبل از بعد از اینکه صبحش را به جا می‌آورد به دوستانی که همراهش بوده اند، می‌گوید مقداری التحریر برای بچه‌های تهیه کنید. این توصیه از او ناشی می‌شد.😭😭 🍃🌷🍃