💠 #کف_زدن_شیطان
🔴 #پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله
💠اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فیالبَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی!
💠 زمانی که زن با همسرش در منزل #دعوا و مشاجره میکند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک #شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و #خوشحال کرده است!
📙 لئالیالأخبار،ج ۲،ص ۲۱۷
#شهــــــدآء
┄
به روایت از همسر #شهید :
#علی آقا #علاقه خاصی به #فرزندانش داشت ،همیشه #شادی رو #نفس و #عشق بابا #صدا می کرد و #شایان هم #استامینوفون باباش بود.😭
🍃🌷🍃
در #اقوام چند #خانواده #یتیم بودند . #علی #خیلی به آنها #سر میزد، برای #برطرف شدن #مشکلات #نیت میکرد ودر #قلکی که برای این #خانواده ها #گذاشته بود #مقداری #پول می ریخت و #هرماه #قلک را باز می کرد و #هزینه را به آنها می داد.
🍃🌷🍃
#هر سال #عید بعد از #تحویل سال #اولین #عید دیدنیمان با این #خانواده ها بود . در این #دیدارها#علی #کاری می کرد که آنها #خوشحال شوند،یک روز از من خواست که اگر روزی #شهید شد این #کارش را #ادامه دهم.
🍃🌷🍃
#عید سال 95#سفارشی که #علی کرده بود را #انجام دادم . به اتفاق #فرزندانم به #دیدار این #عزیزان رفتیم...
🍃🌷🍃
#فروردین، در #تعطیلات عید با خیلی از بستگان دیدار کردیم. صبح 14#فروردین کسالت داشتم و در خانه بودم. صبح بود که از بانک به خانه آمد تا جویای حالم باشد،
نیم ساعتی ماند و #پرستاری کرد و رفت. همان شب پیامی آمد که فردا #اعزام به #سوریه داریم. با ناراحتی گفت چرا زودتر خبر ندادند. آن شب بعد از پیامک نخوابید، خیلی بیتاب بود، مدام قدم زد.😭😭
🍃🌷🍃
با چند نفر تماس گرفت، یک ساعت قبل #نماز صبح به #مسجد رفت و بعد هم راهی اداره شد. ساعت هفت و نیم صبح با من تماس گرفت و گفت امروز #اعزام داریم شما #کیفم را به من برسان.😭
🍃🌷🍃
اصلا مانده بودم چه جوابی بدهم. سریع خودم را به #تیپ رساندم، ساعت هشت صبح شده بود، اتوبوسها همه حاضر و آماده بودند و خانوادهها با عزیزانشان #خداحافظی میکردند.😭
🍃🌷🍃
او هم با #کت و شلوار و #آرم #بانک خیلی #خوشحال آمد، #کیف را از من گرفت و #خداحافظی کرد، من فقط نگاهش میکردم و اشکهایم میآمد.😭😭😭
🍃🌷🍃
چیزی نمیتوانستم بگویم، انگار شوکه شده بودم. او اما خیلی #خوشحال بود طوری که تا به حال او را به این #صورت #ندیده بودم با حالتی به من نگاه کرد که گویا میخواست بگوید چرا اینطوری میکنی.😭
🍃🌷🍃
🔴 #مهربانی بیشتر خدا به_زنان
💠 عَنْ أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللهِ صَلَّى اَللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّ اللهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى الْإِنَاثِ أَرْأَفُ مِنْهُ عَلَى اَلذُّكُورِ وَ مَا مِنْ رَجُلٍ يُدْخِلُ فَرْحَةً عَلَى اِمْرَأَةٍ بَيْنَهُ وَ بَيْنَهَا حُرْمَةٌ إِلاَّ فَرَّحَهُ اَللهُ تَعَالَى يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ.
✍ امام رضا عليه السّلام فرمود: پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال به جنس #زن مهربانتر است تا جنس مرد. و هر مردى كه زن محرمى را #خوشحال كند خداوند در روز قيامت آن مرد را خوشحال خواهد نمود.
#فروردین، در #تعطیلات عید با خیلی از بستگان دیدار کردیم. صبح 14#فروردین کسالت داشتم و در خانه بودم. صبح بود که از بانک به خانه آمد تا جویای حالم باشد،
نیم ساعتی ماند و #پرستاری کرد و رفت. همان شب پیامی آمد که فردا #اعزام به #سوریه داریم. با ناراحتی گفت چرا زودتر خبر ندادند. آن شب بعد از پیامک نخوابید، خیلی بیتاب بود، مدام قدم زد.😭😭
🍃🌷🍃
با چند نفر تماس گرفت، یک ساعت قبل #نماز صبح به #مسجد رفت و بعد هم راهی اداره شد. ساعت هفت و نیم صبح با من تماس گرفت و گفت امروز #اعزام داریم شما #کیفم را به من برسان.😭
🍃🌷🍃
اصلا مانده بودم چه جوابی بدهم. سریع خودم را به #تیپ رساندم، ساعت هشت صبح شده بود، اتوبوسها همه حاضر و آماده بودند و خانوادهها با عزیزانشان #خداحافظی میکردند.😭
🍃🌷🍃
او هم با #کت و شلوار و #آرم #بانک خیلی #خوشحال آمد، #کیف را از من گرفت و #خداحافظی کرد، من فقط نگاهش میکردم و اشکهایم میآمد.😭😭😭
🍃🌷🍃
چیزی نمیتوانستم بگویم، انگار شوکه شده بودم. او اما خیلی #خوشحال بود طوری که تا به حال او را به این #صورت #ندیده بودم با حالتی به من نگاه کرد که گویا میخواست بگوید چرا اینطوری میکنی.😭
🍃🌷🍃
ایشان برای #اولین بار #اردیبهشت ماه 1394# به #سوریه رفت و #دوماه آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به #سوریه قرار نداشت.
🍃🌷🍃
از آنجا که بیشتر اوقات در #ماموریت بود، خانواده شان متوجه رفتن #شهید به #سوریه نشدند. زمانی که از #سوریه بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به #سوریه رفته اند.
🍃🌷🍃
آن روزها خبرهای خیلی بدی از #سوریه می شنیدیم. خیلی نگران شدم. #آقای سلیمانی آن زمان #تکاور و #فرمانده گردان «امیر» #شهرکرد بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.»
🍃🌷🍃
از آنجا که #عملکرد #بسیار #خوبی در #سوریه داشت، #دوباره از ایشان خواستند که برای یک #ماموریت #شش ماهه به #سوریه برود.#اعزام #دوم #شهید در #شهریورماه بود.
🍃🌷🍃
زمانی که #مجدد از ایشان خواستند که به #سوریه برود، #خیلی #خوشحال بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر #بازگشت #ندارد.
😭😭
🍃🌷🍃
چند بار اسم مینوشت و هر بار بهش میگفتن آماده باش، بسیار #خوشحال و #ذوق زده میشد و #خدا را #شکر میکرد ولی هر بار #اعزامش به #تعویق
می افتاد.
🍃🌷🍃
یک روز به او تماس گرفتم و #امیر گفت باز کنسل شد من از این بابت خوشحال شدم که #امیر متوجه این موضوع شد و با ناراحتی گفت شما راضی نیستی که من نمیتوانم بروم.😔
🍃🌷🍃
نزدیک #اذان بود در حال آماده شدن برای نماز بودم که زیر لب گفتم #خدایا #راضیم به #رضای #خودت. بالاخره آن روزی که قرار بود به #سوریه بره رسید.
🍃🌷🍃
حتی #علاقه شدیدش به #یسنا #دخترمان هم
#مانع رفتناش #نشد همیشه میگفت
#جانم #نثار #امام حسین(ع)🌷
مدام به یسنا میگفت #دعا کن #بابا #شهید بشه.😔
🍃🌷🍃
ساعات آخر بدرقه، از زیر قرآن که ردش کردم گفت برای آخرین بار این پله ها را با هم بریم...😭😭
🍃🌷🍃
#شهید شوشتری با #احداث #بیمارستان صحرایی، #پزشک میبرد و #دو سه روز در آنجا #مستقر میشدند و #مردم را درمان میکردند؛ ما بعد از #شهادت شون به پیرمردی برخوردیم که میگفت: من به خاطر نداشتن خرج عمل، رو به موت بودم، اگر #آقای شوشتری مرا عمل نمیکرد الان مرده بودم.
🍃🌷🍃
مادر یک پسر بچه با گریه می گفت: من خرج عمل بچهام را نداشتم، و با #بیمارستانهای صحرایی که ایجاد شد، توانستم فرزندم را عمل کنم.
🍃🌷🍃
#سردار #کارهای #عجیبی انجام میداد، مثلاً #شب رفته بود #حاشیه #شهر زاهدان، در آنجا #خانوادههای زندانی در یک اتاق با سه و یا چهار بچه در #وضعیت بدی در حال زندگی بودند، #سردار در #یخچال را باز میکند.
و میبیند، فقط یک دبه آب توی یخچال است و در کنار یخچال مینشیند و #زار زار گریه میکند و میگوید: ما اینجا باشیم و اینها با این شرایط زندگی کنند.
🍃🌷🍃
#همان لحظه #یک #مقدار پول از #همراهان خود #جمع میکند تا آنها را #خوشحال کند و به #بچه های #سپاه دستور دادند تا فردا به #اوضاع ساکنان آنجا #سر و سامان داده شود.
🍃🌷🍃
ایشان برای #اولین بار #اردیبهشت ماه 1394# به #سوریه رفت و #دوماه آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به #سوریه قرار نداشت.
🍃🌷🍃
از آنجا که بیشتر اوقات در #ماموریت بود، خانواده شان متوجه رفتن #شهید به #سوریه نشدند. زمانی که از #سوریه بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به #سوریه رفته اند.
🍃🌷🍃
آن روزها خبرهای خیلی بدی از #سوریه می شنیدیم. خیلی نگران شدم. #آقای سلیمانی آن زمان #تکاور و #فرمانده گردان «امیر» #شهرکرد بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.»
🍃🌷🍃
از آنجا که #عملکرد #بسیار #خوبی در #سوریه داشت، #دوباره از ایشان خواستند که برای یک #ماموریت #شش ماهه به #سوریه برود.#اعزام #دوم #شهید در #شهریورماه بود.
🍃🌷🍃
زمانی که #مجدد از ایشان خواستند که به #سوریه برود، #خیلی #خوشحال بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر #بازگشت #ندارد.
😭😭
🍃🌷🍃
💠 #کف_زدن_شیطان
🔴 #پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله
💠اِذا اخَتَصَمَتْ هِیَ وَ زَوجُها فیالبَیتِ فَلَهُ فی کُلِّ زاویَهٍ مِن زوایَا البَیتِ شَیطانٌ یُصفِّقُ و یَقولُ: فَرَّحَ اللهُ مَن فَرَّحَنی!
💠 زمانی که زن با همسرش در منزل #دعوا و مشاجره میکند (دقیقاً) در همان زمان در هر یک از زوایای منزل یک #شیطان مشغول کف زدن و شادمانی است و میگوید: خدایش خوشحال کند کسی که مرا این چنین شاد و #خوشحال کرده است!
◾️چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود قاتل شد❓
♦️ خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت بزند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن از طریق همین مجازی که ما ساده از کنارش رد میشیم و مسئولین ما بی خیالش شدند ؛ یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان "عج" باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
این تجربه تلخ برای هرکدام از ما یا فرزندانمان ممکن است تکرار شود. پس عبرت بگیریم و مراقب باشیم و مراقبت کنیم❗️❗️❗️
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
«دکتر اصغری روانشناس و دانشیار
دانشگاه فردوسی مشهد»
✨ذکر برای #شیرین_شدن_زندگی ⬅️ 360 مرتبه یا عزیز زهرا
✨ ذکر برای دفع #دعوای_خانوادگی⬅️ 360 مرتبه یا محمد و یا علی
✨ذکر برای رفع #وسوسه⬅️ 360 مرتبه اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
✨ ذکر برای دفع #اعتیاد⬅️ 360 مرتبه بسم الله الرحمن الرحیم
✨ذکر برای #مریض بد حال ⬅️360 مرتبه یا سریع الرضا
✨ذکر برای دفع #چشم_زخم⬅️360 مرتبه لاحول و لا قوه الا بالله،حمد، وان یكاد و آیت الكرسی
✨ذکر برای جوانهای عازم #سربازی⬅️360 مرتبه سوره مبارکه حمد
✨ذکر برای دور شدن #دشمن ⬅️ 360 مرتبه
وَ اکْفِنِی شَرَّ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ مِنْ أَعْدَائِی، یَا سَرِیعَ الرِّضَا اغْفِرْ لِمَنْ لاَ یَمْلِکُ إِلاَّ الدُّعَاءَ«فرازی از دعای کمیل»
✨ ذکر #آزادی #زندانیان⬅️ یا باب الحوائج یا موسی ابن جعفر
✨ذکر برای #پیدا_شدن #گمشده حتی اگر انسان هم باشد ⬅️
«أصْبَحْتُ في أمانِ اللهِ. أمْسَيْتُ في جِوارِ اللهِ» نقل از آیت الله بهجت
✨ذکر برای #موفقیت در زندگی ⬅️
وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ سوره هود ایه ۸۸
✨ ذکر برای #خوشحال شدنت ⬅️
حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» سوره ال عمران ایه ۱۷۳
✨ وقتی از ازدنیا #خسته شدی این ذکر را بگو ⬅️
َاَللّهم اجْعَل هَمّی الآخِرَة
✨ذکر برای اینکه #نمازهایت را به موقع ومداوم بخوانی ⬅️
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاَةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء
سوره ابراهیم ایه ۴۰
✨ذکر برای زمانیکه قصد #ازدواج داری ⬅️
«رَبِّ لا تَذَرْنی فَرْداً وَ أَنْتَ خَیْرُ الْوارِثینَ» سوره انبیا ایه ۸۹
✨ ذکر برای رفع #تنهایی ⬅️واجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا «سوره اسرا ایه ۸۰»
✨ذکر برای زمان #خوشحالی ⬅️الْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ اَلْحَمْدُ لِلّهِ حَمْداً كَثيراً
✨ذکر برای افتادن #سختی در کاری ⬅️
َ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي «سوره طه ایه ۲۵ و۲۶»
✨ ذکر برای برآورده شدن #آرزوها ⬅️
اَستَغْفِراللّه و اَتوبُ اِلَیه
✨ذکر برای رفع #کدورت و #ناراحتی ⬅️
اللّهم اجْعَلنی مِن َالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ
«سوره ال عمران ایه ۱۳۴»
✨ ذکر برای تلاوت دائمی #قرآن کریم ⬅️
اللّهم اجْعَل القُرانَ رَبیعَ قَلبی و نورَ صَدْری
✨ذکر برای #غیبت نکردن ⬅️اللّهم اجْعَل کِتابی فی عِلیّین وَاحْفِظ لِسانی عَنِ العالَمین