کار #دومش ،#برپایی #نماز #جمعه بود. پیش از آن #نماز جمعه تنها در #برج البراجنه #بیروت به #امامت دکتر محمدصادقی تهرانی اقامه میشد.
🍃🌷🍃
در #خرداد ماه ۱۳۶۱# برای #شرکت در #کنفرانس #نهضتهای رهایی بخش #عازم #ایران شد. #برنامههای این سمینار که #نمایندگان بیش از ۳۵۰#هیئت نزدیک به #صد #کشور #اسلامی، #آسیایی و #آفریقایی در آن شرکت داشتند، یک هفته به طول انجامید.
با #حمله اسرائیل در سال ۱۳۶۱#ش (۱۹۸۲م) به #لبنان و #اشغال این #کشور، در #جنوب #لبنان #علمایی مانند #سید عبدالمحسن فضل الله، #شیخ حسین سرور، #ایشان و #دیگران از #روستاهای خود پس از #اشغال بیرون نیامدند.ایشان به #انتفاضه مردمی دست زد.
🍃🌷🍃
#نیروهای اشغالگر #افزایش نقش #روحانیون و #اقدام آنان برای #بسیح #مردم علیه اسرائیل را دریافتند.ایشان از #برجستهترین این #روحانیون بود که #حرکت #بسیج #عمومی را در #جبشیت #علیه اسرائیل آغاز کرد ساشغالگران تلاش کردند و بر ایشان فشار آورند.
🍃🌷🍃
#نیروهای صهیونیستی #شب جمعه ۲۸#اسفند سال ۱۳۶۱# (۸ مارس ۱۹۸۳م) منزلش را با زره پوش #محاصره و ایشان را #دستگیر و به مکان #نامعلومی #منتقل #نمودند.
🍃🌷🍃
يك بار خيلي به #مشكل برخوردم و حالم خيلي بد بود و در محل كار، بغض گلويم را گرفته بود و ميخواستم گريه كنم و ميگفتم خدايا كاش #پدرم بود و #حمايتم ميكرد.😭
🍃🌷🍃
در همين افكار بودم كه دوستم زنگ و گفت من الان سر #مزار #پدرت هستم حرفي نداري به #پدرت بگويي. گاهي #پدر #حضورش را اينگونه به من #نشان داده است.😔
🍃🌷🍃
زياد خواب پدرم را نميبينم، شايد مصلحتهايي باشد كه به خواب نيايد ،و اگر بخواهد به خوابم بيايد من #بيقرارتر ميشوم و #توقعم بيشتر ميشود كه چرا زود به زود به خوابم نميآيد.
🍃🌷🍃
من۲۰۰ روز از ۳۶۵ روز سال را بر سر#مزار #پدرم ميروم، من موقع #عيد نوروز، #شب يلدا، #شبهاي احيا و هر #بهانهاي كه باشد و فرصت و مجال پيدا كنم بر سر #مزار #پدر ميروم.
🍃🌷🍃
همیشه ميگويم #حضرت علي(ع)🌷 هم يتيم بوده و #پدري نداشته و #پيامبر و بستگانش حمايتش ميكردند. همين باعث ميشود من #دلگرمي بگيرم.
🍃🌷🍃
تا اين که يک روز با #سرهنگ مافوق خود درگيری پيدا کرد و يک سيلی به گوش شان زد که بازداشت و خلع درجه شد.
چون نميتوانست شرايط حاکم بر اين محيط را تحمل کند، از شهربانی فرار کرد و به شهرستان رفت و سالها در آنجا به حال نيمه مخفی زندگی کرد.
به روایت از پسر #شهید :
#پدرم #شب #شهادت با من و خواهر و مادر بود. به حمام رفت و #غسل کرد.شايد به او الهام شده بود.
😭😭
🍃🌷🍃
سپس #نماز خوانده و مقداري هندوانه خورد و بعد استراحت کرد و صبح روزي که به #شهادت رسيد،#روزه گرفت و #لباس #مرتب و #تميز پوشيد و برای ما حليم خريد و به سر کار رفت.😭
🍃🌷🍃
#پدرم حدود ساعت 9 ـ 10#صبح وقتي از ميدان قيام به سمت سرچشمه ميرفتند، متوجه درگیری میشن.😔
🍃🌷🍃
#همکاراني که از رو به رو برميگشتند به #پدرم گفتند: نرو! جلوتر #کشت و کشتار و #درگيري است، ولي #پدر #توجه #نکرد و به سمت ميدان امام خميني رفتند.😔
🍃🌷🍃
پس از سه راه امين حضور ميبيند تعداد زيادی #شهيد و #زخمی در مسير ريخته و مردم و گارديها مقابل هم ايستادهاند و راه بسته است. او به ناچار مسافران را پياده می کند.😔
🍃🌷🍃
به روایت از یکی از دوستان #شهید :
#ایشان داری ۳#فرزند هستند ،درست یک #هفته مانده به #اعزام، مادر خانم ایشان فوت میکنند و ایشان اطرافیان را مجاب میکنند که به هیچ وجه حرفی به #فرمانده نزنند.
🍃🌷🍃
به اتفاق #دوست و #همشهری خود، #آقا محسن بعنوان #سپدافند هوایی #اعزام شده بودند. #کار #هر روز و #شب #ادامه داشت. #پیشروی های کندی صورت میگرفت درست سه ماه قبل از #عملیات محرم
#طبق برنامه قرار شد با #قبضه 23 جلوی #پیشروی #نیرو های متخاصم #گرفته شود. #محسن نشست#پشت قبضه و #علی و #حبیب روحی کنارش بودند.
🍃🌷🍃
بطور یکنواخت #آتش 23 انجام میشد تا اینکه طی اعلان #بی سیم مبنی بر رخنه گروهی از #مسلحین #محسن و #علی #جلوتر رفتند.
🍃🌷🍃
کار به جایی رسید که #شدت #آتش نیروی مقابل به حدی شدکه کار به #عقب نشینی کشید در این اوضاع #محسن #پشت قبضه نشست و #علی گفت که باکمک #شهید حبیب ماشین رو حرکت بدهد.
🍃🌷🍃
گفتم: #احسان من نمی توانم. ما چه قدر خدا خدا کردیم که بعد از #بارونی خداوند به #برادربده و خدا هم #تو را #نصیب ما کرد. از من چنین انتظاری نداشته باش.
😭😭
🍃🌷🍃
نحوه #شهادت #شهید به روایت از همرزمش:
از ساعت #9شب #آماده #عملیات شدیم و حال وهوای #احسان با بقیه #فرق می کرد بهش گفتم #نور بالا میزنی.
🍃🌷🍃
9:30#حرکت کردیم به طرف #شهر الزیطان برای #فتح این #شهر با ماشین مسیر را طی کردیم وبعد 5#کیلومتر را #پیاده رفتیم تا رسیدیم به #کانال آب اونجا منتظر #شروع #عملیات شدیم،
🍃🌷🍃
ساعت 3#شب #عملیات با رمز #یا زینب🌷 #شروع شد و #شروع به #پرتاب کردن گلوله کردیم و آنها متوجه #حمله ما شدند و با #دوربین هایی که داشتند #منطقه مان را #شناسایی کردن.
🍃🌷🍃
#تیربارچی شان #شروع به #تیر انداختن کرد ،
#تمامی #گردان ها #زمین گیر شدند اما #گردان
#حضرت رسول (ص)🌷 خودشان را توی #کانال آب انداختند و به آن طرف #کانال #رساندند و وارد #شهر شدند.
🍃🌷🍃
وارد #شهر شدند و #تیربارچی رو #خنثی کردن و #فرمانده #عملیات با #بیسیم سراغ #گردان رو گرفت وگفت: ما از #کانال رد شدیم بعد #احسان به همراه #یکی از #بچه ها به دنبال #فرمانده رفت.
🍃🌷🍃
چندروز بعد....تا صبح #عملیات بسیار #سنگینی داشتند. از فردا دیگر هیچ خبری نشد، دلم شور میزد و نگران بودم اما چیزی نمیگفتم #چهار روز هیچ خبری نداشتم.
😭
🍃🌷🍃
به همسر یکی از دوستانش به نام آقای قیصری که باهم در تماس بودیم تماس گرفتم، او هم نگران بود،خیلی گریه میکرد و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود،😭😭
🍃🌷🍃
و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود، #خدا از دلم خبر داشت، بچهها را آرام میکردم، مادر و خواهرش تماس میگرفتند که از #محمد چه خبر.😭😭
🍃🌷🍃
هفت روز بعد همسر آقای قیصری تماس گرفت و گفت که همسرش با او تماس گرفته، مکثی کرد و گفت از #شب #عملیات از #آقا محمد هیچ خبری ندارند و از آن شب دنبالش میگردند خودش میخواست با شما تماس بگیرد اما نتوانست.😭
🍃🌷🍃
گفتم یعنی چه؟ مگر باهم نبودند؟ گفت نه از هم جدا بودند ولی دستور #عقب نشینی که دادند او به عقب برنگشت و گفت تا آخرین لحظه میایستم، این را که گفت دلم ریخت. چه اتفاقی افتاده بود؟😭
🍃🌷🍃
صبح همان روز هم باید #حسین اطلاعات جمعآوری شده را به #سردار سلیمانی گزارش میكرد.
شبها را اینگونه میگذراندیم و روز را هم باید به نوبت دیدهبانی میدادیم
🍃⚘🍃
با توجه به همین گزارشات، #سردار سلیمانی نقطه و ساعت آغاز #عملیات را تعیین می کرد ،#شب عملیات و نقطه رهایی مشخص شد، بچههای اطلاعات جلو و حدود 400 نفر غواص هم پشت سرشان حركت كردند و رفتند.
🍃⚘🍃
چند عدد چراغ گردان كه به آنها چراغ آمبولانسی هم میگفتند داخل یک گونی به گردنم آویخته بودم و با خودم میبردم و قرار بود هر جا كه موانع برداشته و معبری باز میشد
من یكی از آنها را كه داخل پلاستیک پرس شده بود را آنجا روشن كنم تا قایقهای بعدی كه نیروهای جدید را میآورند، مسیرشان را بر این اساس مشخص كنند.
دشمن حدود 100 متر جلوتر از نیروهایش را با #سیم خاردار، موانع سختی درست كرده بود. پشت این #سیمها هم حد فاصل هر 300 یا 400 متر #سكویی ساخته و روی آن را چهارلول نصب كرده بودند تا بتوانند روی آب را كاملاً پوشش بدهند و امنیت روی آب را برای خودشان برقرار كنند.
گفتم: #احسان من نمی توانم. ما چه قدر خدا خدا کردیم که بعد از #بارونی خداوند یه #برادربده و خدا هم #تو را #نصیب ما کرد. از من چنین انتظاری نداشته باش.
😭😭
🍃🌷🍃
نحوه #شهادت #شهید به روایت از همرزمش:
از ساعت #9شب #آماده #عملیات شدیم و حال وهوای #احسان با بقیه #فرق می کرد بهش گفتم #نور بالا میزنی.
🍃🌷🍃
9:30#حرکت کردیم به طرف #شهر الزیطان برای #فتح این #شهر با ماشین مسیر را طی کردیم وبعد 5#کیلومتر را #پیاده رفتیم تا رسیدیم به #کانال آب اونجا منتظر #شروع #عملیات شدیم،
🍃🌷🍃
ساعت 3#شب #عملیات با رمز #یا زینب🌷 #شروع شد و #شروع به #پرتاب کردن گلوله کردیم و آنها متوجه #حمله ما شدند و با #دوربین هایی که داشتند #منطقه مان را #شناسایی کردن.
🍃🌷🍃
#تیربارچی شان #شروع به #تیر انداختن کرد ،
#تمامی #گردان ها #زمین گیر شدند اما #گردان
#حضرت رسول (ص)🌷 خودشان را توی #کانال آب انداختند و به آن طرف #کانال #رساندند و وارد #شهر شدند.
🍃🌷🍃
وارد #شهر شدند و #تیربارچی رو #خنثی کردن و #فرمانده #عملیات با #بیسیم سراغ #گردان رو گرفت وگفت: ما از #کانال رد شدیم بعد #احسان به همراه #یکی از #بچه ها به دنبال #فرمانده رفت.
🍃🌷🍃
بسمالله الرحمن الرحیم
✍ جدیدا تو برخی کانالهای #اصلاح_طلب میبینیم که با #تمسخر دارن میگن چرا #بسیجی ها و #پاسدارا نمیرن #غزه بجنگن؟
👈 اولا باید به اینها یادآوری کرد که شما که تا دیروز داد میزدید :
نه #غزه نه #لبنان جانم #فدای_ایران
الان نگران #غزه شدید؟؟؟؟
👈 دوما مگه شما نبودید میگفتید پول مردم رو دارید میبرید #غزه و #فلسطین خرج میکنید ، الان توقع دارید #جوانهای ما برن اونجا بجنگن ؟؟
👈 سوما مگه همین جوان ها نرفتن #سوریه دفاع کردن از #حرم اهل بیت علیهم السلام؟
همین شماها نبودید که گفتید اینها #پول گرفتن رفتن #سوریه !!
همین #شماها نبودید که گفتید اینها #مدافع_حرم نیستن مدافع #اسدن؟؟؟
و یه سوال از همتون دارم و اونم اینکه:
▪️ شماها #شرف هم دارید؟؟؟؟
🔥 #جنگ_غزه یه #تراز_خوبه که آدم ببینه تو وجودش #چقدر_انسانیت هنوز مونده ؟!
👈اونها که هیچ عکس العملی #نسبت به این #جنایتها ندارن تو #انسانیت خودشون حتما شک کنند !!
❌ راستی از #سلبریتی ها چه خبر؟؟؟
▪️اگر تو #خونه ات داری #غذای_گرم میخوری ولی به یاد بچه های #غزه غذا عین #زهرماره برات
▪️ اگر #شب سر راحت زمین میگذاری و با #امنیت_کامل کنار بچه هات خوابیدی ولی فکر #آوارگی بچه های #غزه هستی
✅ بهت تبریک میگم تو یک #انسانی
✍ #وارونه_گرائی یا #جهل و #مزدوری غربگرایان؟
👈اگر به #شاهچراغ حمله کنند:
❌جای #گشت_ارشاد، #امنیت مردم رو #تامین کنید.
👈اگر #تروریست دستگیر شود:
❌ نه به #اعدام
👈اگر #اسرائیل، #نطنز و #اصفهان و #شهریاری و #احمدی روشن را بزند:
❌ دیدید روسیه اس۳۰۰ نداد
👈اگر #غزه اسرائیل را بزند:
❌#خون رو با خون جواب #نمیدن
👈اگر #طالبان، احمد مسعود را بزند:
❌حکومت، حاضر به دفاع از #مظلوم نیست!
👈اگر از #مظلومین فلسطین دفاع شود:
❌نه #غزه، نه #لبنان!
👈اگر $تحریم کنند:
❌به خاطر دشمنی با #آمریکا است.
👈اگر امریکا #برجام رو #پاره کرد:
❌به خاطر حمله به #سفارت_عربستانه!
👈اگر #رییسی بدون #برجام، تحریم رو #بی_اثر کرد:
❌پولش رو #نمیتونید بیارید چه #فایده!
👈اگر پولها #آزاد شد:
❌همه رو دادید #فلسطین!
👈#واکسن ساختیم:
❌آب #مقطره
👈#واکسن وارد کردیم:
❌#چینیه به درد نمیخوره!
👈با #عربستان جنگیدیم:
❌ #دیپلماسی بلد نیستید.
👈با #عربستان #ارتباط برقرار شد:
❌چی شد #عقب_نشینی کردید؟!
👈#هیئت ها رونق گرفت:
❌ مردم نیاز به #شادی دارند
👈#جشن_غدیر برگزار شد:
❌ #امارات #ماهواره فرستاد شما ایستگاه #صلواتی می زنید.
👈#ماهواره فرستادیم:
❌وقتی مردم تو #اجاره_خونه مانده اند، #ماهواره چه #فایده داره!
👈با #چین قرارداد ساخت #مسکن نوشتیم:
❌ #کشور رو فروختید به #چین و #روسیه
👈روسیه #اسلحه از ما خرید:
❌ در جنگ #اوکراین دخالت کردید!
👈اعلام#بی_طرفی کردیم:
❌از #اسرائیل ترسیدید
👈اسرائیل رو #بزنیم:
❌مقصر مائیم #چوب کردیم #لانه #زنبور
⚠️#تراوشات_ذهن_بیمار_پایان_ندارد.
❌ #غربگرائی_نوعی_بیماری_روحی_روانی است
✍ تا #پارسال اگر هرجا #خبری منتشر میشد که پایگاههای #آمریکایی مورد حمله #موشکی قرار گرفته ،میگفتن احتمالا #خبرنگارش_مست_بوده
👈اما بعد از #موشکباران #عین_الاسد ، روز و شبی نیست که پایگاههای #آمریکایی مورد #حمله #راکتی گروههای #نظامی کوچک #عراقی قرار نگیره
👈 یاد جمله امام ره افتادم :
#ما_آمریکا_را_زیر_پا_خواهیم_گذاشت
و انقلاب ما #ابهت #شرق و #غرب را خواهد شکست
👈 چی شد که #ابهت_آمریکا اینجور شکست؟
👈 #دیشب دو تا #پهپاد_انتحاری زدن به دل #عین_الاسد و موفق بودن
#دمت_گرم_سید_علی ❤️
https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
🔴 بهترین باز کننده عروق
♻️ #روغن_حیوانی یا #روغن_زرد_گاوی با طبع گرم و تر، #پاک_کننده، #بازکننده_گرفتگیها، #دفع_کننده_سموم و گرم کننده #کلیه و #مثانه است.
🔹طبیبی که #طبیعت را بخوبی بشناسد، میداند که چربی، خود خاصیت پاککنندگی دارد لذا برای از بین بردن #انسداد و #چربی_کبد، روغن حیوانی و #عسل همراه #ورزش از بهترین گزینه هاست، زیرا مستقیما توسط کبد جذب میشود، این خاصیت روغن حیوانی در #کنترل_وزن و تولید #انرژی بدن بی نظیر است.
🔹بهترین #روغن_خوراکی است که نقش بسزایی در #زیبایی و شفافیت #پوست دارد. برای درمان #سوختگی و کاهش #التهاب و #ورم موثر است.
🔹امام علی (ع): روغن گاو #دارو و #شفا است.
🔹پیامبر اکرم (ص): هر کس یک لقمه چرب شده به روغن حیوانی بخورد به همان اندازه #بیماری از تن او فرو می ریزد.(دانشنامه احادیث پزشکی)
🔹اینکه در روایات مصرف روغن حیوانی برای #پیران در #شب نهی شده، میتواند به این دلیل باشد که این روغن از شدت #لطافت سریع جذب شده و تا صبح بدلیل اینکه چیزی در معده نمانده، باعث #ضعف در افراد مسن میشود.
🔹طرز تهیه روغن حیوانی:
#کره_دوغی را حرارت ملایم داده، آب کره تبخیر میشود و روغن آن که چربی حیوانی است باقی میماند.
چندروز بعد....تا صبح #عملیات بسیار #سنگینی داشتند. از فردا دیگر هیچ خبری نشد، دلم شور میزد و نگران بودم اما چیزی نمیگفتم #چهار روز هیچ خبری نداشتم.
😭
🍃🌷🍃
به همسر یکی از دوستانش به نام آقای قیصری که باهم در تماس بودیم تماس گرفتم، او هم نگران بود،خیلی گریه میکرد و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود،😭😭
🍃🌷🍃
و من باز کمی به او دلداری میدادم با اینکه حال خودم اصلا خوب نبود، #خدا از دلم خبر داشت، بچهها را آرام میکردم، مادر و خواهرش تماس میگرفتند که از #محمد چه خبر.😭😭
🍃🌷🍃
هفت روز بعد همسر آقای قیصری تماس گرفت و گفت که همسرش با او تماس گرفته، مکثی کرد و گفت از #شب #عملیات از #آقا محمد هیچ خبری ندارند و از آن شب دنبالش میگردند خودش میخواست با شما تماس بگیرد اما نتوانست.😭
🍃🌷🍃
گفتم یعنی چه؟ مگر باهم نبودند؟ گفت نه از هم جدا بودند ولی دستور #عقب نشینی که دادند او به عقب برنگشت و گفت تا آخرین لحظه میایستم، این را که گفت دلم ریخت. چه اتفاقی افتاده بود؟😭
🍃🌷🍃
به روایت از مادر #شهید:
در طول #بارداری هر 4#پسرم #شبها #سوره #انبیاء و #صبحها #سوره #صافات میخواندم؛ در این سوره نام بسیاری از پیامبران آمده»
🍃🌷🍃
#محمود #بچه #بزرگ من بود و من از او #توقع #بیشترداشتم، بچههایم پشت سر هم بودند، مجتبی یکسال، مرتضی دو سال و نیم و محمدرضا تقریبا 4 سال از او کوچکتر بود.»
🍃🌷🍃
زمانی که مرتضی به دنیا آمد مسئولیت نگهداری از او را در اتاق به #محمود میسپردم؛ دیگر نمیگفتم او #بچه است و باید بازی کند. به #ورزش خیلی #علاقه داشت اما من مانع شرکت او در تیمهای مسابقاتی میشدم.
🍃🌷🍃
اصلا نمیخواستم بچههایم دنبال ورزش بروند چون عقیدهام این است که عمر هر ورزشی به صورت قهرمانی تا 35 سالگی است، اگر فرزندم علاقهاش را روی ورزش معطوف کند باقی عمرش را میخواهد به چه مسائلی بپردازد؟
#محمود بیشتر به #فوتبال #علاقه داشت و حتی تا قبل از #شهادتش بچههای خانواده از دامادها، پسرها و نوهها را در باشگاه اداره مخابرات جمع میکرد و شبهای جمعه آنجا فوتبال #بازی میکردند.
🍃🌷🍃
#هیچگاه از #کار و #مسئولیتش به ما چیزی #نمیگفت: «ما تا آخر نفهمیدیم #مسئولیت #محمود چیست و هر وقت میپرسیدیم میگفت:«بنّا»!
🍃🌷🍃
حتی موقع #ثبتنام #پسرش در مدرسه به او سفارش کرد که به معلمت نگو من #پاسدار هستم و خانمش در #فرم #مدرسه شغل #محمودآقا را «بنا» نوشته بود و بعد به درخواست من #شغل #آزاد نوشت.
🍃🌷🍃
بعد از #شهادت #پسرم متوجه شدم که #درجه #سرگردی و #معاونت #عملیات #سپاه ناحیه رابه #عهده داشت و #سالها در مناطق #کردستان، #شمالشرق، #گنبد و #دشت گرگان، #سیستان و بلوچستان،#خوزستان، #جنوب، #بندرعباس #فعالیت میکرد.
🍃🌷🍃
#آخرین #دیدار😭
ساعت 1:10#دقیقه #شب آمدند خانه ما، گفتم: «ساعت چند است؟» گفت: «1:10 دقیقه نیمه شب!» گفتم:«اینجا چه میکنی؟» گفت:«آمدم دیدن مادرم» گفتم:«روز کم است شب آمدی؟»، گفت: «روز آمدم نبودید😊»
🍃🌷🍃
بعد گفتم:«شنیدم عازم هستی» گفت:«بله». گفتم: «کجا؟» گفت: «ملک خدا». گفتم: «این ملک خدا کجاست؟» گفت: «هر جا خدا بخواهد».😭
🍃🌷🍃
#پسر اولم ،
#محمدحسن در #عملیات فتحالمبین به #شهادت رسید و #پیکر او و#تعدادی دیگر از #شهدا پس از 13#روز در خاک عراق پیدا شد، تمام مقدمات ازدواج #محمدحسن فراهم شده بود اما #قبل از #ازدواج به #شهادت رسید.😭
🍃🌷🍃
همسرم بعد از #شنیدن #شهادت #پسرم که قرار بود داماد شود منزل را ۹#شب و روز چراغانی کرد و خودم نیز با انجام #غسل #صبر و #تلاوت قرآن #فراق #فرزندانم را بر خود آسان کردم.😭
🍃🌷🍃
#پسردومم
#محمد محسن هنگام #شهادت تنها 15#سال داشت، از 13#سالگی به #جبهه رفت و با اینکه #سن و سال #کمی داشت اما در #گروه #شناسایی #فعالیت داشت، در سالهای 1360# تا 1362# در #جبهه بود و در خاک عراق به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
#پسر سومم،
#محمدجواد پس از #شهادت #برادرش که #لباس #برادر بزرگ خود را به #تن کرده و در سن 18#سالگی وارد #سپاه شد و در همان 18# سالگی نیز با #خواهر #شهید سید عبدالحمید حسینی ازدواج کرد.
🍃🌷🍃
#محمدجواد پس از #برادران خود به #جبهه رفت و در #عملیات کربلای 5 به #برادران خود #پیوست و #داغ از دست دادن #فرزندانمان برای #همسرم بسیار #سخت بود.😭😭😭
🍃🌷🍃
🌏 #آن_سوی_مرگ قسمت دهم
🔻داخل #شهر شدم در آنجا ساختمان های زیبا و رودهای جاری و سبزه های دلنشین و #درخت های میوه و خدمت گذاران مهربان بودند. من که در آن بیابانهای نا امن از اذیتهای آن #سیاهک به سختی افتاده بودم حالا این مکان امن برایم مانند بهشت بود که اگر جذبه محبت #هادی نبود از اینجا بیرون نمیرفتم.
🔻در اینجا چند نفر از دوستان را ملاقات کردم، #شب را استراحت نموده و صبح قدم زنان در خارج این شهر که هوای او از #شکوفه نارنج معطر شده بود با هم بودیم و سرگذشت روز گذشته خود را برای هم تعریف میکردیم و از خلاصی از دست سیاهان #شکرگزار بودیم. در تمام این مدت قلبمان پر از فرح و آرامش بود و از #نعمت ها و لذائذ آنجا بهره مند شدیم.
🔻#زنگ حرکت زده شد و کوله پشتیها به پشت بستیم و رفتیم تا رسیدیم به دو راهی که راه آن #خرابه به این متصل میشد و سیاهان چون دود سیاه از دور نمایان شدند. از راهنمای آنجا پرسیدم ممکن است این #سیاهان با ما نباشند گفت: اینها صورت های نفوس حیوانی شما هستند که دارای دو قوه #شهوت و #غضب هستند و ممکن نیست از شما جدا شوند ولی اینها رنگ های مختلفی دارند! که سیاه خالص، و سفید و سیاه و #سفید خالص. و اگر سفید و مطمئنه شدند برای شما بسیار مفید است و مقامات عالیه را درک میکنید، این در حقیقت نعمتی است که خداوند به شما داده ولی شما کفران نموده و با #معصیت او را به صورت نقمت در آورده اید هر کاری که کرده اید در جهان #مادی کردهاید.
سیاهان به ما رسیدند و هر کدام با سیاه خود به راه افتادیم...
♨️ ادامه دارد...
📚 کتاب سیاحت غرب
به روایت از پسر بزرگ #شهید :
#پدرم در #روزهای #آخر عمر پربرکت شون گویی خبر از شهادت شون داشتند و به همه ی افرادی که #میشناخت و بهشون #کارهایی که #سپرده بود و قرار بود، #سفارش و #یادآوری کردند.
🍃🌷🍃
از همه ی #اعضای خانواده و #آشنایان #خداحافظی نموده و از همه #حلالیت طلب کردند.😭
🍃🌷🍃
#پدرم در شهر #نجف و #بارگاه ملکوتی
#حضرت علی علیهالسلام🌷 در #شب های قدر در حال #مناجات و #عزاداری بودند که انگار #بهشون #الهام شده که در این #سال در #ماه رمضان راستی #مهمان #خدا🤍شدند.
😭😭
🍃🌷🍃
همیشه از #شهید بزرگوار #صیاد شیرازی بعنوان #الگوی #زندگی و #کاری خود #یاد میکردند و از #تعدادی #همرزمان خود در #زمان #جنگ تحمیلی #خاطراتی را #تعریف میکردند.
🍃🌷🍃
از جمله #فرمانده #شهید #حاج قاسم میرحسینی #جانشین #لشکر ۴۱#ثارالله که از این #شهید بزرگ #سردار #شهید حاج قاسم سلیمانی نیز #بارها #نامبرده بودند.
🍃🌷🍃
در #وصیت نامه ی خود #تاکید #فراوان به #احترام به #والدین داشته و نوشته اند که #بهشت بر کسانی که برای #پدر و #مادر خود #احترام و #ارزش قائل نشوند #جایی #ندارد.
🍃🌷🍃
به روایت از پدر #شهید:
من تقریباً سال 1357 که انقلاب شد بعد از یک سال دیگه تا نزدیکی 1360 در منطقه جنوب سوسنگرد و در جاده اهواز ـ آبادان بودم
وقتی #پسراولم #شهید شد فامیل هایمان کارهایش را می کردند بعداً به منم گفتند شما هم بیا برویم من را بردند به #معراج شهدا 😔 شوق و ذوق این را داشتیم که دنبال #شهید باشیم و دنبال #جنگ باشیم.
🍃⚘🍃
وقتی #پسر دومم،#سید علی #شهید شد، خوشحال بودیم #خدا را شکر می کردیم که #فرزند ما را #قبول کرد و #پذیرفت.
🍃⚘🍃
در سال 1371 هم سه ماه بود ازدواج کرده بود و حتی در شب #عروسی اش هم اول رفت #نماز جماعت خواند. من در آن سال گفتم حالا امسال ازدواج کردی عید باش گفت نه من می خواهم بروم
🍃⚘🍃
رفت 10، 15 روز که ماند روز قبلش هم زنگ زد و گفت من می خواهم بروم پیکرها بیاورم. روز قبلش زنگ زد و گفت به مامان بگین «مامان من یکشنبه می آیم»😭
🍃⚘🍃
یکشنبه #شب #بیست و سوم ماه رمضان بود که به #شهادت رسید، این موضوع را به من نگفتند ،شب احیا بود من دیدم که یکشنبه نیامد دوشنبه نیامد بعداً بچه ها هم مثل این که فهمیده بودند #شهید شده😭
🍃⚘🍃
#شهید شوشتری با #احداث #بیمارستان صحرایی، #پزشک میبرد و #دو سه روز در آنجا #مستقر میشدند و #مردم را درمان میکردند؛ ما بعد از #شهادت شون به پیرمردی برخوردیم که میگفت: من به خاطر نداشتن خرج عمل، رو به موت بودم، اگر #آقای شوشتری مرا عمل نمیکرد الان مرده بودم.
🍃🌷🍃
مادر یک پسر بچه با گریه می گفت: من خرج عمل بچهام را نداشتم، و با #بیمارستانهای صحرایی که ایجاد شد، توانستم فرزندم را عمل کنم.
🍃🌷🍃
#سردار #کارهای #عجیبی انجام میداد، مثلاً #شب رفته بود #حاشیه #شهر زاهدان، در آنجا #خانوادههای زندانی در یک اتاق با سه و یا چهار بچه در #وضعیت بدی در حال زندگی بودند، #سردار در #یخچال را باز میکند.
و میبیند، فقط یک دبه آب توی یخچال است و در کنار یخچال مینشیند و #زار زار گریه میکند و میگوید: ما اینجا باشیم و اینها با این شرایط زندگی کنند.
🍃🌷🍃
#همان لحظه #یک #مقدار پول از #همراهان خود #جمع میکند تا آنها را #خوشحال کند و به #بچه های #سپاه دستور دادند تا فردا به #اوضاع ساکنان آنجا #سر و سامان داده شود.
🍃🌷🍃
برای آنکه توی زندگی کم نیاوریم مجبور میشد در کنار کار اصلیاش حتی #مسافرکشی هم بکند. مدتها بعد از #شهادتش تازه فهمیده بودم که #مجید در #کار خیر هم دست دارد.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید مجید خدا بنده لو هم در #شب ۱۱ فروردین ۹۶#در جریان #عملیات #تعقیب یک خودروی مشکوک، دچار #سانحه شد و به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#پیکر#شهید پس از تشییع با شکوهی که درتهران و گلستان انجام شد ،در نوشهر، استان گلستان خاکسپاری شد.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید مجید خدا بنده لو💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
☝️#تصویر مربوط حضور#حضرت آقا🤍 بر سر #مزار#شهید هادی جوان دلاور.
🍃🌷🍃
تنها شرطمان این بود که ضارب باید بعد از آزادی هر سال در #شب #چهارشنبه سوری در همکاری با نیروی انتظامی و کارشناسان، #فرهنگسازی و #اطلاعرسانی انجام بدهد و #خطراتی را که در آن روز متوجه #جوانهاست به آنها #گوشزد کند.
پدر و مادر آرش شوکه شده بودند. پدرش میگفت من وقتی شنیدم بدون هیچ #چشمداشتی پسرم را #بخشیدید اصلاً باورم نمیشد. در پاسخش گفتم ما با #حضرت زهرا (س)🌷#معامله کردیم. بروید و به
#اهل بیت (ع)🌷متوسل شوید.😭
🍃🌷🍃
میخواستند به نوعی کار ما را جبران کنند که قبول نکردیم. دو بنر نوشتند که یکی را در محله ۳۰ متری جی تهران و یکی دیگر را هم در سراب نصب کردند. با این کار موافقت کردیم، چون میخواستیم مردم بدانند بیهیچ چشمداشتی از قاتل فرزند عزیزمان گذشتیم.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید هادی جوان دلاور هم درتاریخ ۲۴# اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۳# بعداز #دوماه کما ، به آرزویش که #شهادت در راه #خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید
تهران ، بهشت #حضرت زهرا سلام الله علیها🌷
قطعه ۵۰
🍃🌷🍃
صبح همان روز هم باید #حسین اطلاعات جمعآوری شده را به #سردار سلیمانی گزارش میكرد.
شبها را اینگونه میگذراندیم و روز را هم باید به نوبت دیدهبانی میدادیم
🍃⚘🍃
با توجه به همین گزارشات، #سردار سلیمانی نقطه و ساعت آغاز #عملیات را تعیین می کرد ،#شب عملیات و نقطه رهایی مشخص شد، بچههای اطلاعات جلو و حدود 400 نفر غواص هم پشت سرشان حركت كردند و رفتند.
🍃⚘🍃
چند عدد چراغ گردان كه به آنها چراغ آمبولانسی هم میگفتند داخل یک گونی به گردنم آویخته بودم و با خودم میبردم و قرار بود هر جا كه موانع برداشته و معبری باز میشد
من یكی از آنها را كه داخل پلاستیک پرس شده بود را آنجا روشن كنم تا قایقهای بعدی كه نیروهای جدید را میآورند، مسیرشان را بر این اساس مشخص كنند.
دشمن حدود 100 متر جلوتر از نیروهایش را با #سیم خاردار، موانع سختی درست كرده بود. پشت این #سیمها هم حد فاصل هر 300 یا 400 متر #سكویی ساخته و روی آن را چهارلول نصب كرده بودند تا بتوانند روی آب را كاملاً پوشش بدهند و امنیت روی آب را برای خودشان برقرار كنند.
#نمازشب🌙✨
⭕نکته مهم در خصوص #شب بیداری :
⭕اوّل آنکه سالک مراقب باشد تا اوقات خود را به بطالت نگذراند و احیاء او همراه با توجّه به حضرت حق باشد. دوّم آنکه #شب بیداری او برای انجام وظایف روزانه و به جا آوردن واجبات، مضر نباشد. به همین جهت، توصیه میشود اوقات خود را تقسیم نماید و به میزان کافی استراحت کند، تا هم توفیق #شب زندهداری را از دست ندهد و هم از تحصيل و کار و وظایف دیگر غافل نماند.
سالک باید بداند که بدون احیاء #شبانه به جائی نمیرسد. لااقل باید یک ساعت قبل و بعد از اذان صبح بیدار باشد. معنا ندارد کسی قصد سیر و سلوک داشته باشد، ولی هنگام اذان صبح خواب باشد. كسي كه هنگام #طلوع فجر خواب باشد، مورد نفرين حيوانات است تا چه رسد به نفرين ملائكه و از برکاتی که #سحرگاهان نصیب اهل دل میشود، محروم میماند.
#فدایی حضرت زینب (س)شهید محمد جاودانی🍃⚘🍃
#شهید محمد جاودانی بافکر در تاریخ ۱۳۶۷/۱۰/۲۴ در مشهد چشم به جهان گشود.
تحصیلات خود را تا کارشناسی ارشد مدیریت ادامه داد.
از نظر خصوصیات شخصیتی، فردی خویشتندار و کمحرف بود. از نوجوانی در بسیج حضوری فعال داشت و در همین سنین کتابهای مربوط به زندگی شهدا را مطالعه میکرد و سبک زندگی شهدا را سرلوحه کارهای خود قرار میداد.
🍃⚘🍃
شرکت در اردوهای جهادی از فعالیتهای محمد در دوران دانشجویی بود. به خاطر عشق و علاقهاش به #سید و سالار شهیدان🍃⚘🍃 هر سال در پیاده روی اربعین شرکت داشت. با تحولاتی که در منطقه و عراق و سوریه پیش آمد برای مبارزه با داعش چند نوبت به عراق و سوریه اعزام شد. #شهید محمد جاودانی دوست صمیمی شهید «مصطفی عارفی» و شهید «حسین هریری» بود.🍃⚘🍃
محمد بالاخره مزد اخلاص و جهاد خود را در عصر #تاسوعا و ۸ مهر#شب عاشورای سال ۱۳۹۶ گرفت و بر اثر اصابت موشک کورنت در منطقه دیرالزور به #یاران شهیدش پیوست و جاودانه شد.🍃⚘🍃
#نماز_شب
💠حضرت امام صادق علیه السلام
💢نماز مؤمنین در #شب خطاها و گناه هایی که در روز انجام داده اند را از بین می برد.
📚 الکافی، ج 3، ص 266
https://eitaa.com/amariyon12
🥛7منبع از #کلسیم و #ویتامین_دی، که مصرفشان در #شب توصیه میشود:
▫️شیر غنی شده
▫️ماهیهای روغنی
▫️سبزیجات برگ دار
▫️بادام درختی
▫️لوبیای چشم بلبلی سفید
▫️دانههای کنجد
▫️انجیرهای خشک