eitaa logo
این عماریون
336 دنبال‌کننده
219هزار عکس
58.5هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️حاشیه های خواندنی امین شایانمهر خبرنگار همراه رئیس جمهور در سفر به خوزستان: ✅غروب پنج شنبه اطلاع دادند که برنامه فردای را پوشش دهم. طبق روال اسامی 4نفر را بعنوان تیم تصویربرداری و فنی ارسال کردم، گفتند فقط یک نفر کفایت میکند. از برنامه پرسیدم، پاسخ دادند بازدیدی . اواخر شب مجددا خبر دادند نمازصبح فرودگاه باشید،گویا ماجرا بیش از یک بازدید است. ✅خوشحالم که احتمالا دولت طبق رویه سابق، در روز اول کاری میخواهد مشهد برود و در ایام محدودیت تردد، توفیق زیارت دارم! نزدیک فرودگاه بودم که گفتند بیایید ترمینال 4؛ پس قاعدتا جدا از رئیس جمهور پرواز میکنیم. در هواپیمای کوچک جاگیر شدیم که اقای رئیس هم آمد و برصندلی ردیف نخست نشست. ✅"با سلام خدمت مسافران محترم، مقصد ما و مدت سفر یک ساعت است" هواپیما آماده برای تیک آف بود که خلبان بلاخره تیم خبری را از جهالت خارج کرد و فهمیدیم صبح یک روز تابستانی عازم خوزستانیم. اما فقط ما در بی خبری نبودیم، اوضاع مدیران عالی استان هم کمی از ما بهتر بود! ✅ جمعه، استاندار و 4،5 نفر عضو اصلی شورای تامین ساعت 9 و نیم پنج شنبه شب به جلسه محرمانه ای دعوت شده بودن که تا 12 شب طول کشیده بود و آنجا از سفر رئیس جمهور مطلع شده بودند؛ با این شرط که به احدی سفر رییس جمهور را اطلاع ندهند. اما فراهم کردن برخی مقدمات، ضروری بود. ✅نخستین دقایق جمعه، استاندار به معاونینش خبر میدهد ساعاتی دیگر به اهواز می آید و به مدیرکل بهداشت هم گفته میشود وزیر بهداشت برای سرکشی از بیمارستانها عازم اهواز است. 7صبح؛ روی باند فرودگاه چند نفر از مدیران که برای استقبال از وزیر آمده اند، شاهد پیاده شدن رئیس جمهور هستند. ✅اقای رئیسی بدون وقفه عازم پروژه جمع آوری شد. پروژه، جمعه ها تعطیل است و شب قبل به مدیران و مهندسانش گفته اند فردا فرمانده سپاه برای بازدید می آید و چندنفری حضور داشته باشید. ✅برنامه بعدی حضور در رازی است، اصلی ترین مرکز رسیدگی به بیماران کرونایی اهواز. پیشتر وزیر بهداشت به آنجا رفته و رئیس بیمارستان بی خبر از حضور رئیس جمهور مشغول ارائه توضیحات است. که خودرو آقای رئیسی وارد حیاط شلوغ بیمارستان شد. مردم و پرستاران متعجب، خود را به رئیس رساندند. ✅مردی که همسرش را شب گذشته از دست داده و در تلاش بود تا بتواند با وزیر بهداشت چند دقیقه ای گفتگو کند ناگهان رییس جمهور را مقابل خود دید و 4-5 دقیقه با حرارت و عصبانیت با رئیس جمهور درددل کرد. او ایستاد تا صبحتهای مرد داغ دیده تمام شود سپس وارد بخش بیمارستان شد. ✅رئیس بیمارستان گفت وارد این بخش نشوید، آلوده است، جواب شنید برای همین ها آمده ام، البته 2 تا ماسک هم زده ام. برخلاف شایعات نه کسی از حضور او خبر داشت و نه بازدیدی از بخش اورژانس پیش بینی شده بود که از قبل بخواهند آنجا را مرتب و خالی از بیمار کنند. ✅از بیمارستان سریعا راهی فرودگاه شدیم، اینبار مقصد را میدانم، روستای در اطراف هویزه. ساعت 10صبح است اما از آسمان آتش می بارد، گرمای داخل بالگرد بدتر از بیرون است و 40دقیقه پرواز. نزدیک روستا فرود می آییم. 40-50 نفر از شیوخ و جوانان منطقه جمع شده اند و منتظر فرمانده سپاه خوزستان ✅گفته شده فرمانده برای افتتاح طرح می آید! اما ناباورانه برگرد رئیس جمهور حلقه میزنند و با مهمان نوازی همیشگی شان، اشعار زیبای عربی را میخوانند. گرمای 45درجه و حضور در حیاط حسینیه بدون سایه بان در کنار کثرت استفاده از تلفن باعث شده تا گوشی مدام هشدار بدهد که امکان فعالیت ندارد! ✅ حاضر در برنامه که دل پری داشتند و گوش شنوایی یافته بودند، یکی پس از دیگری در آن آفتاب سوزان پشت میکروفون رفتند و بی پرده و بدون لکنت با رئیس جمهور حرف زدند. ما که در آنجا سایه ای گیر آورده بودیم و بطری خنک آب معدنی! اما آقای رئیس در صف اول روی صندلی زیر آفتاب. ✅مسیر بازگشت با بالگرد بیشتر طول کشید! آقای رئیسی از مناطق ، رفیع و دشت آزادگان که مشکلات آبی داشتند، بازدید کرد. بالاخره می رسیم به استانداری. ظهر از سرتیم حفاظت نقل میکنند که رئیس جمهور از برنامه های سفر ناراضی است و میگوید چرا اجازه حضور بیشتر میان مردم را نمیدهید؟ ✅عصر 2 جلسه فشرده تنظیم شده یکی با سران و دیگری شورای مدیران استان، مهمانانی که صبح امروز و بعد از رسانه ای شدن سفر، به این جلسه دعوت شده اند. جلسات 5ساعت طول میکشد و نزدیک اذان مغرب است که میگویند حرکت کنید، نماز را در فرودگاه خواهیم خواند. ✅به فرودگاه شهید سلیمانی اهواز میرسیم اما خبری از آقای رئیس نیست. مطلع میشویم که در مسیر به یکی از محلات محروم اهواز رفته تا نماز را در جمع مردم بخواند. با اصرار به یکی از راننده ها، پس از نماز، خود را به محله میرسانیم. ✅مردم در اطراف و داخل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 علما را جدی بگیرند ♦️علما به میان جوان‌ها بروند و گره‌های ذهنی آنها را باز کنند. با بیان نو و منطق نو با جوانها حرف بزنند. با علمای خبرگان.
در قدم اول ، پسرم وصیت‌ نامه ی برادرش را به شکل خوانا و با خط بزرگ برایم چاپ کرد. بعد به تعداد فرزندانم ۵ تخته فرش و گلیم‌ بافتم و آنها را به بچه‌ها دادم و آنها هم به‌ عنوان یادگاری از من آنها را در دیوار خانه‌هایشان نصب کردند. [با توجه به این‌ که بی سواد بودم کار بافت هر کدام از آنها بیش از ۶ ماه طول می‌کشید و من هم با وضو و خواندن دعای فرج برای سلامتی رهبر و جوانان و نابودی دشمنان ، شب‌ ها چند هزار صلوات می فرستادم.] نامه ی پسرم باعث شد قرآن را یاد بگیرم و هر سال در ایام سال جدید با چرخ‌ خیاطی قدیم خودم که بیش از ۶۰ سال است آن را دارم برای بچه‌های بی‌ سرپرست و تحت پوشش بهزیستی لباس می‌ دوزم و همه ی اینها را مدیون شهیدم هستم.🍃⚘🍃 بزرگترین آرزویم تا قبل از رفتن از این دنیا و ملحق شدن به فرزند شهیدم اینه که برم حضرت آقا♡ و یکی از فرش‌هایی را که بافتم بهشون هدیه کنم. 😭😭 سرانجام الله کرمعلی هم در تاریخ ۶۲/۰۲/۲۴ در منطقه ی قصر شیرین به آرزویش که همانا شهادت بود رسید.🍃⚘🍃 پیکر ایشان در زادگاهش در شهرستان نهاوند خاکسپاری شد.🍃⚘🍃
به روایت از همسر : آقا  خاصی به داشت ،همیشه رو و بابا می کرد و هم باباش بود.😭 🍃🌷🍃 در چند بودند . به آنها میزد، برای شدن میکرد ودر که برای این ها بود می ریخت و را باز می کرد و را به آنها می داد. 🍃🌷🍃 سال بعد از سال دیدنیمان با این ها بود . در این #علی می کرد که آنها شوند،یک روز از من خواست که اگر روزی شد این را دهم. 🍃🌷🍃 سال 95 که کرده بود را دادم . به  اتفاق به این رفتیم... 🍃🌷🍃
شنبه ها به می رفتیم. یک روز صبح از خواب بیدار شد و گفت : دیدم به رفته ام. قبل از راجمع کرد وگفت لازمش . میخوام ببرم و به مسجد   بدم.😭😭 🍃🌷🍃 صدای گریه یک نفر را شنیدم . صدا زدم و پرسیدم که  چه کسی دارد گریه می کند؟ در جواب گفت: من# محمد احمدی هستم (شماره مزارش را هم گفت) 🍃🌷🍃 به من گفت از ام بطلب و به بگو من را حلال کند .من در دوران کودکیم خیلی شیطنت کرده ام ... 🍃🌷🍃 همان روز به رفتیم تا از شویم . به همان که گفته بود رفتیم . کاملا بود.😭 🍃🌷🍃 به علت ای و که داشت به سر بزند ولی به من کرد که به بروم و بطلبم. 😭 🍃🌷🍃 را پیدا کردم و را به آنها دادم. گفتند به علت که دارد سال است به نرفته است.   این بوده.😭 🍃🌷🍃
ایشان شد که ماه بعد در «اثریا» ی حلب به رسید.😭😭 🍃🌷🍃 در ، گرفت و گفت نمی تواند به بیاید، قرار شد ما برای دیدن ایشان به برویم که قبل از رفتن ما به رسید و ما در با ایشان کردیم.😭😭 🍃🌷🍃 برای که می خواست به شود،  خواهرشون ازشون خواست که از رفتن منصرف شود، گفتند: «الان باید به کمک سوری ها برویم. بچه هایشان در خطر هستند. اهل بیت🌷  و بچه های سوری در خطر هستند و من نمی توانم آرام در خانه ام بنشینم.» 🍃🌷🍃 تعریف می کنند که در «اثریا» قسمتی بوده که دشمن نباید آن را تصرف می کرد. سلیمانی به همراه به آنجا می رود که بعدا از آنها، انصاری که بعد از سلیمانی به رسید، را به رساند. 🍃🌷🍃 با داعشی ها پیش می آید و سلیمانی به# شهادت می رسد.😭 ابتدا به و دیگری به می کند. 😭😭 🍃🌷🍃
از  و به ما چیزی : «ما تا آخر نفهمیدیم چیست و هر وقت می­‌پرسیدیم می­‌گفت:«بنّا»! 🍃🌷🍃 حتی موقع در مدرسه به او سفارش کرد که به معلمت نگو من هستم و خانمش در شغل را «بنا» نوشته بود و بعد به درخواست من نوشت. 🍃🌷🍃 بعد از متوجه شدم که و ناحیه رابه داشت و در مناطق ، ­‌شرق، و گرگان، و بلوچستان،، ، می‌کرد. 🍃🌷🍃 😭 ساعت 1:10 آمدند خانه ما، گفتم: «ساعت چند است؟» گفت: «1:10 دقیقه نیمه شب!» گفتم:«اینجا چه می­کنی؟» گفت:«آمدم دیدن مادرم» گفتم:«روز کم است شب آمدی؟»، گفت: «روز آمدم نبودید😊» 🍃🌷🍃 بعد گفتم:«شنیدم عازم هستی» گفت:«بله». گفتم: «کجا؟» گفت: «ملک خدا». گفتم: «این ملک خدا کجاست؟» گفت: «هر جا خدا بخواهد».😭 🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی ابتکار یک کارگر برای دریافت انگشتر جواب می‌دهد!😁💍 حاشیه‌ای از دیدار امروز رهبر انقلاب با کارگران
30.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در اعضای هیئت علمی پنجمین کنگره‌ی جهانی حضرت رضا(علیه السّلام). ۱۴۰۳/۰۲/۱۹
ایشان شد که ماه بعد در «اثریا» ی حلب به رسید.😭😭 🍃🌷🍃 در ، گرفت و گفت نمی تواند به بیاید، قرار شد ما برای دیدن ایشان به برویم که قبل از رفتن ما به رسید و ما در با ایشان کردیم.😭😭 🍃🌷🍃 برای که می خواست به شود،  خواهرشون ازشون خواست که از رفتن منصرف شود، گفتند: «الان باید به کمک سوری ها برویم. بچه هایشان در خطر هستند. اهل بیت🌷  و بچه های سوری در خطر هستند و من نمی توانم آرام در خانه ام بنشینم.» 🍃🌷🍃 تعریف می کنند که در «اثریا» قسمتی بوده که دشمن نباید آن را تصرف می کرد. سلیمانی به همراه به آنجا می رود که بعدا از آنها، انصاری که بعد از سلیمانی به رسید، را به رساند. 🍃🌷🍃 با داعشی ها پیش می آید و سلیمانی به# شهادت می رسد.😭 ابتدا به و دیگری به می کند. 😭😭 🍃🌷🍃