#پنج شنبه ها به #زیارت #قبور #شهدا می رفتیم.
یک روز صبح از خواب بیدار شد و گفت : #دیشب #خواب دیدم به #زیارت #شهدا رفته ام.
قبل از#ماموریت #لباسهای #نظامیش راجمع کرد وگفت #اضافیه لازمش #ندارم . میخوام ببرم و به #پایگاه مسجد #تحویلش بدم.😭😭
🍃🌷🍃
صدای گریه یک نفر را شنیدم . صدا زدم و پرسیدم که چه کسی دارد گریه می کند؟ در جواب گفت: من# محمد احمدی هستم (شماره مزارش را هم گفت)
🍃🌷🍃
به من گفت از #خانواده ام #حلالیت بطلب و به #مادرم بگو من را حلال کند .من در دوران کودکیم خیلی شیطنت کرده ام ...
🍃🌷🍃
همان روز به #گلزار #شهدا رفتیم تا از #صحت #خواب #مطمئن شویم . به همان #آدرسی که گفته بود رفتیم . کاملا #درست بود.😭
🍃🌷🍃
به علت #مشغله ای و #ماموریتی که داشت #نتوانست به #خانواده #شهید سر بزند ولی به من #سفارش کرد که #حتما به #دیدار #خانواده بروم و #حلالیت بطلبم.
😭
🍃🌷🍃
#آدرس #خانواده #شهید را پیدا کردم و #پیغام #شهید را به آنها دادم. گفتند #مادرش به علت #بیماری که دارد #سه سال است به #گلزار #شهدا نرفته است.
#شاید #دلیلش این بوده.😭
🍃🌷🍃