⭕️دعا گوی ام الشهدای نیجریه باشیم
🔷 تست کرونای همسر #شیخ_زکزاکی در زندان مثبت شد
🔹پسر شیخ زکزاکی طی نامهای از ابتلای #مادرش زینت ابراهیم، در زندان کادونا به بیماری کرونا خبر داده و اعلام کرد با وجودی که مادرش بیمار است اما مقامات زندان اجازه بستری شدن او را در بیمارستان نمیدهند.
🔹وی اظهار داشت که هیچ راهی برایشان باقی نمانده، جز اینکه صدایش را از طریق #رسانهها به گوش جهان برساند.
📝پ.ن: ایشان #مادر_شش_شهید هستند
#شهید مدافع وطن ، محمد کلاته نایبی
🍃⚘🍃
در مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر بیرجند و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد.
متاهل بود و یک فرزند به یادگار دارد.
امیر حسین ۴ ساله
🍃⚘🍃
یکی از #شهدای #مدافع #وطن هست که همواره عاشقانه و مخلصانه در راه خدمت به نظام اسلامی تلاش میکرد.
🍃⚘🍃
از کودکی علاقه ی شدیدی به شغل پلیسی داشت. به همه #کمک میکرد و هر کاری که از دستش بر می آمد برای دیگران انجام می داد.
🍃⚘🍃
از کودکی #شجاع بودو در زمان تحصیل ، رشته ی ریاضی فیزیک رو انتخاب کرده بودو وقتی در امتحان کنکور قبول شد در دانشکده ی افسری نیروی انتظامی پذیرفته شد.
🍃⚘🍃
در #کارهایش #اخلاص داشت و به همه #کمک میکرد و کسی نبود که به ایشان کاری بگوید و کاری رو برایش انجام ندهد.
🍃⚘🍃
#عاشق خانواده اش بود. طاقت دیدن #ناراحتی #پدر و #مادرش رو نداشت و در #کارهای زندگی به #همسرش #کمک زیادی میکرد.
🍃⚘🍃
تنها عاملی که باعث شد #احمد به فیض #شهادت نائل شود، در مرحله اول #احترام خاصی بود که به #مادرش میگذاشت و بعد هم به #خانواده. در #مقابل #مادرش #خاک میشد! نسبت به من هم خیلی #مهربان و #خوب بود.😭😭😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید احمد حیاری هم درتاریخ ۱۳۹۵/۵/۵ دراثر #انفجار مین در #سوریه به آرزوی خود که همانا#شهادت در راه #خدا♡بود رسید.
🍃⚘🍃
#مزار#شهید
گلزار #شهدای شهر شوش دانیال، استان خوزستان.
🍃⚘🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 شهید احمد حیاری💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
#شهید مدافع #وطن، مجید خدابنده لو
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱#درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.از #کارکنان #کلانتری ۲۱۰ پایانه شرق تهران بود.
🍃🌷🍃
#متاهل بود و یک فرزند به نام سوگند به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
ایشان #عاشق #خانواده و مخصوصا #مادرش بود.چون پدرش فوت کرده بودند 😔 #عصای دست مادرش شده بود، در #ریزترین مسائل #کمک حال خانوادهام بود و از #هیچ کاری دریغ نمیکرد.
🍃🌷🍃
وقتی#مادر ایشان چشمهایش را عمل کرده بود، به خانه پدری میرفت و #کارهای مادرش را انجام میداد، حتی برایش پیاز سرخ میکرد تا #چشمهای مادرش #اذیت نشود.
🍃🌷🍃
#معتقد بود هر چه در زندگی دارد از #ائمه🌷 است. این عقیده را از #مجالسی که هر هفته شرکت میکرد به دست آورده بود.
🍃🌷🍃
ایشان به #حسینیهها و #مسجد و #پایگاههای بسیج رفتوآمد زیادی داشت. #برآورده شدن آرزوی #شهادتش را هم در همان #روضهها طلب کرده بود.
🍃🌷🍃
به نظر من آن چیزی که #مجید را به مقام #شهادت رساند، #عشق و #ارادتش به #اهل بیت🌷و #خصوصاً #امام حسین (ع)🌷بود. #همسرم با برادرم خیلی صمیمی بودند. قرار گذاشتند اربعین ۹۶ با هم به کربلا بروند.😭😭
🍃🌷🍃
#مجید در خیالش برای این سفر رؤیاها بافته بود. به برادرم میگفت: «اربعین میریم کربلا. دستمال برمیداریم و #کفشهای زائران ا#مام حسین (ع)🌷 را پاک میکنیم. من توی #بینالحرمین میخوام #کفاش بشم!»😭
🍃🌷🍃
من به حرفهایش خندیدم. گفتم: «#مجید حالا چرا کفاش؟» جدی شد و نگاهم کرد. با حالت عجیبی گفت: «گرد پای زائرای #امام حسین🌷 تبرکه. دوست دارم خاکهای اونا بخوره به دست و صورتم»😭
🍃🌷🍃
اما قسمت نشد بره 😭😭
بعد از چهلم #همسرم به خانه خواهر شوهرم رفته بودم. خانم مسنی را آنجا دیدم. پرسید: «تو همسر #مجیدی؟» گفتم: «بله.» گفت: «میدونستی همسر تو هر ماه یک مقدار پول به من کمک میکرد؟»
🍃🌷🍃
از تعجب ماتم برد. از این موضوع هیچ خبر نداشتم. وضع خانواده خودمان خوب نبود. #مجید پدرش را از دست داده بود و #وظیفهاش میدانست که به #مادرش #کمک مالی کند.😭
🍃🌷🍃
#شهید مدافع #وطن، مجید خدابنده لو
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۱#درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.از #کارکنان #کلانتری ۲۱۰ پایانه شرق تهران بود.
🍃🌷🍃
#متاهل بود و یک فرزند به نام سوگند به یادگار دارد.
🍃🌷🍃
ایشان #عاشق #خانواده و مخصوصا #مادرش بود.چون پدرش فوت کرده بودند 😔 #عصای دست مادرش شده بود، در #ریزترین مسائل #کمک حال خانوادهاش بود و از #هیچ کاری دریغ نمیکرد.
🍃🌷🍃
وقتی#مادر ایشان چشمهایش را عمل کرده بود، به خانه پدری میرفت و #کارهای مادرش را انجام میداد، حتی برایش پیاز سرخ میکرد تا #چشمهای مادرش #اذیت نشود.
🍃🌷🍃
#معتقد بود هر چه در زندگی دارد از #ائمه🌷 است. این عقیده را از #مجالسی که هر هفته شرکت میکرد به دست آورده بود.
🍃🌷🍃
ایشان به #حسینیهها و #مسجد و #پایگاههای بسیج رفتوآمد زیادی داشت. #برآورده شدن آرزوی #شهادتش را هم در همان #روضهها طلب کرده بود.
🍃🌷🍃
به نظر من آن چیزی که #مجید را به مقام #شهادت رساند، #عشق و #ارادتش به #اهل بیت🌷و #خصوصاً #امام حسین (ع)🌷بود. #همسرم با برادرم خیلی صمیمی بودند. قرار گذاشتند اربعین ۹۶ با هم به کربلا بروند.😭😭
🍃🌷🍃
#مجید در خیالش برای این سفر رؤیاها بافته بود. به برادرم میگفت: «اربعین میریم کربلا. دستمال برمیداریم و #کفشهای زائران ا#مام حسین (ع)🌷 را پاک میکنیم. من توی #بینالحرمین میخوام #کفاش بشم!»😭
🍃🌷🍃
من به حرفهایش خندیدم. گفتم: «#مجید حالا چرا کفاش؟» جدی شد و نگاهم کرد. با حالت عجیبی گفت: «گرد پای زائرای #امام حسین🌷 تبرکه. دوست دارم خاکهای اونا بخوره به دست و صورتم»😭
🍃🌷🍃
اما قسمت نشد بره 😭😭
بعد از چهلم #همسرم به خانه خواهر شوهرم رفته بودم. خانم مسنی را آنجا دیدم. پرسید: «تو همسر #مجیدی؟» گفتم: «بله.» گفت: «میدونستی همسر تو هر ماه یک مقدار پول به من کمک میکرد؟»
🍃🌷🍃
از تعجب ماتم برد. از این موضوع هیچ خبر نداشتم. وضع خانواده خودمان خوب نبود. #مجید پدرش را از دست داده بود و #وظیفهاش میدانست که به #مادرش #کمک مالی کند.😭
🍃🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتگری،،،
🔻خدایا ما را شرمنده خون #شهدا و دل سوخته مادران شهدا نکن،
هیچ تیری بر پیکر شهید اصابت نمیکند
مگر آنکه اول از قلب #مادرش گذشته باشد.💔
🌹سلام و درود خدا بر مادران صبور و سرافراز شهیدان
#یازینب
#جهاد_تبیین
#در_آرزوی_شهادت
شهید حسن باقری (غلامحسین افشردی) مورخ ۲۰ اسفند ۱۳۳۴ ه.ش. مصادف با ولادت امام حسین (علیه السّلام) در خانوادهای مذهبی در شهر تهران )میدان خراسان) به دنیا آمد.
🔹 #مادرش با شغل خیاطی و #پدرش با کارگری در یک خانه استیجاری به تربیت دینی این نوزاد پرداختند.
در هنگام تولد اندام #لاغر و ضعیفی داشت . نامش را #غلامحسین گذاشتند تا به احترام و عظمت مولایش حسین (علیه السّلام) خداوند سلامتی اش را تضمین کند .
بعد از ابتلا به چندین بیماری خطرناک از جمله #دیفتری و #سیاه سرفه از دام این بیماری ها نجات یافت
و دوران پر مخاطره ای را پشت سر گذاشت .
در سن دو سالگی همراه خانواده اش راهی زیارت مولایش امام حسین (علیه السّلام) شد .
#علیرضا عادت داشت که به خودش هنگامی که میخواست حرف بزند میگفت: «عموت». هرگاه از او میخواستم که به #جبهه نرود میگفت «عموت» باید به دستور #آقای خمینی عمل کنم.
🍃🌷🍃
ما باید به #جبهه برویم و در آنجا از #اسلام و #انقلابمان #دفاع کنیم. عموت دوست دارد مانند #مادرش #فاطمه زهرا (س)🌷#گمنام باشد و میخواهد که #هنگام #شهادت من #چادر #مشکی به سر نکنید.
🍃🌷🍃
اکنون که #علیرضا به جمع خانواده ما بازگشته در حقیقت #خدا به داد دل من رسیده است که آرام شوم.#پسرم هنگام #شهادت فقط 18# سال داشت.😭
🍃🌷🍃
پدرش 10 سال پیش فوت شدند.خواهرش که در هنگام #شهادت او 14 سال سن داشت و برادرش که موقع #شهادتش هفت ماهه بوده بامن اومدن معراج 😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید علیرضا کنی هم در تاریخ ۱۳۶۲/۶/۲۵#، در سن 18# سالگی و در منطقه #حاج عمران و در #عملیات والفجر2 به آرزویش که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#پیکر#شهید طی #عملیات #تفحص #پیکر مطهر #شهدا توسط #کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح#کشف شده و در #معراج #شهدای مرکز شناسایی شد.
🍃🌷🍃
#سعیدم ،فرد #خیر و#اهل #زیارت بود در#حل #مشکلات بسیار #فعال بود.همیشه #نماز اول وقت بجا می آورد ، همیشه #دست #من و #مادرش را #می بوسیدو برای #خواهرانش #احترام زیاد #قائل بود.
🍃🌷🍃
#پسرم#متاهل بود و ۲#فرزند پسر داشت ،که خانواده و#فرزندانش رو خیلی #دوست داشت.😭
🍃🌷🍃
#پشت سر #هیچکس #حرف نمی زد.به #کارش #اعتماد داشت کاری که #سپرده می شد به #احسن انجام می داد.#جوان #پاک #مومن #متدین و#شایسته ای بود.😭
🍃🌷🍃
خیلی #دلتنگش میشیم.😭
#بعداز ظهرها سر #مزار می رویم #زیارت عاشورا می خوانیم #ثوابش را #هدیه می کنم به #ارواح پاک تمام #شهدا و#دلتنگی مان رفع می شود.😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید سعید لطف الله پور هم درتاریخ ۱۳۹۶/۴/۲# در #سوریه به آرزویش
که همانا#شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
شهرستان هشترود محله خورجستان.
🍃🌷🍃
به گفته این #مادر #شهید، #توجه و #سرزدنهای #مداوم #همسایهها و اینکه همیشه #هوایش را دارند و تبدیل #خانهاش به #حسینیه و #حضور #دوستداران #اهل بیت(ع)🌷 در مراسم #عزاداری باعث میشود کمتر به #تنهایی فکر کند.
🍃🌷🍃
رحیمی، #مادر #شهید قربانعلی ترکفرخانی در ابتدای سخنان خود در رابطه با #ویژگیهای #پسر #شهیدش با لبخندی بر لب و از صمیم قلب، گفت: پسرم، کسی که همواره در دوران زندگی خود #هوای #پدر و #مادرش را داشته و از هیچ ک#مکی به آنان خودداری نکرده، #گل بود. #پسری که همواره با #یادآوری #کارهایش و #خصوصیات #اخلاقیاش #لبخند بر لب میآورم.
🍃🌷🍃
#قربانعلی #تنها فرزند #گلمحمد ترکفرخانی و #معصومه رحیمی است که با توجه به حمله ناجوانمردانه رژیم بعث به خاک ایران اسلامی همانند دیگر #جوانان، حضور در #جبهه را برای #دفاع از #خاک و #ناموس اش بر خود #وظیفه دانست و با #رضایت #والدینش وارد میدان #مبارزه حق علیه باطل شد.
🍃🌷🍃
به گفته #مادر #شهید، #قربانعلی که در زمان #شهادتش فقط ۱۶#سالش بود با #رضایت #من و #پدرش برای #اعزام به #جبهه از طرف #بسیج با حضور در #ثبت احوال #سنش را در شناسنامه #یک سال #اضافه کرد.
🍃🌷🍃
#پنج شنبه ها به #زیارت #قبور #شهدا می رفتیم.
یک روز صبح از خواب بیدار شد و گفت : #دیشب #خواب دیدم به #زیارت #شهدا رفته ام.
قبل از#ماموریت #لباسهای #نظامیش راجمع کرد وگفت #اضافیه لازمش #ندارم . میخوام ببرم و به #پایگاه مسجد #تحویلش بدم.😭😭
🍃🌷🍃
صدای گریه یک نفر را شنیدم . صدا زدم و پرسیدم که چه کسی دارد گریه می کند؟ در جواب گفت: من# محمد احمدی هستم (شماره مزارش را هم گفت)
🍃🌷🍃
به من گفت از #خانواده ام #حلالیت بطلب و به #مادرم بگو من را حلال کند .من در دوران کودکیم خیلی شیطنت کرده ام ...
🍃🌷🍃
همان روز به #گلزار #شهدا رفتیم تا از #صحت #خواب #مطمئن شویم . به همان #آدرسی که گفته بود رفتیم . کاملا #درست بود.😭
🍃🌷🍃
به علت #مشغله ای و #ماموریتی که داشت #نتوانست به #خانواده #شهید سر بزند ولی به من #سفارش کرد که #حتما به #دیدار #خانواده بروم و #حلالیت بطلبم.
😭
🍃🌷🍃
#آدرس #خانواده #شهید را پیدا کردم و #پیغام #شهید را به آنها دادم. گفتند #مادرش به علت #بیماری که دارد #سه سال است به #گلزار #شهدا نرفته است.
#شاید #دلیلش این بوده.😭
🍃🌷🍃
#شهید مدافع وطن ، محمد کلاته نایبی
🍃⚘🍃
در مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر بیرجند و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد.
متاهل بود و یک فرزند به یادگار دارد.
امیر حسین ۴ ساله
🍃⚘🍃
یکی از #شهدای #مدافع #وطن هست که همواره عاشقانه و مخلصانه در راه خدمت به نظام اسلامی تلاش میکرد.
🍃⚘🍃
از کودکی علاقه ی شدیدی به شغل پلیسی داشت. به همه #کمک میکرد و هر کاری که از دستش بر می آمد برای دیگران انجام می داد.
🍃⚘🍃
از کودکی #شجاع بودو در زمان تحصیل ، رشته ی ریاضی فیزیک رو انتخاب کرده بودو وقتی در امتحان کنکور قبول شد در دانشکده ی افسری نیروی انتظامی پذیرفته شد.
🍃⚘🍃
در #کارهایش #اخلاص داشت و به همه #کمک میکرد و کسی نبود که به ایشان کاری بگوید و کاری رو برایش انجام ندهد.
🍃⚘🍃
#عاشق خانواده اش بود. طاقت دیدن #ناراحتی #پدر و #مادرش رو نداشت و در #کارهای زندگی به #همسرش #کمک زیادی میکرد.
🍃⚘🍃
به خاطر اين #موفقيت در انجام #ماموريت #محوله و از طرفي #شهادت سردار محمد نصراللهي (معاونت وقت ستاد لشكر) در منطقه ي #عملياتي والفجر8 در تاريخ 6/12/64 ، #معاونت ستاد لشكر 41 ثارالله هم به ایشان سپرده شد.
🍃🌷🍃
پس از #پنج سال حضور مداوم در #جبهه و #گذشتن از تمام #تجملات و #دلبستگي هاي دنيوي و #تهذيب نفس در مرداد ماه سال64# به سرزمين وحي رفت.
🍃🌷🍃
جواني خ#وش خلق و #مهربان بود . در #پوشش بسيار #ساده پوش و كمتر #لباس نو مي پوشيدو هميشه سعي مي كرد #لباسهاي كهنه و #چند ساله خود را استفاده نماید.
🍃🌷🍃
در #احترام به #پدر و #مادر #بي مثال بود. در #مرخصي هايش #اولين كساني كه به ديدارشان مي رفت #پدر و #مادرش بودند. (هر چند مرخصي هاي ایشان بسيار كوتاه بود) #كمتر از 72# ساعت.
🍃🌷🍃
در سن #22 سالگي يعني در مهر ماه سال 1363# ازدواج کرد در شب اول ازدواجش #لباس #سبز مقدس #سپاه را بر تن کرد و گفت #عروسي واقعي من آن روزيست كه با همين #لباس #سبز و #مقدس #سپاه به #شهادت برسد.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع وطن ، محمد کلاته نایبی
🍃⚘🍃
در مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر بیرجند و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد.
متاهل بود و یک فرزند به یادگار دارد.
امیر حسین ۴ ساله
🍃⚘🍃
یکی از #شهدای #مدافع #وطن هست که همواره عاشقانه و مخلصانه در راه خدمت به نظام اسلامی تلاش میکرد.
🍃⚘🍃
از کودکی علاقه ی شدیدی به شغل پلیسی داشت. به همه #کمک میکرد و هر کاری که از دستش بر می آمد برای دیگران انجام می داد.
🍃⚘🍃
از کودکی #شجاع بودو در زمان تحصیل ، رشته ی ریاضی فیزیک رو انتخاب کرده بودو وقتی در امتحان کنکور قبول شد در دانشکده ی افسری نیروی انتظامی پذیرفته شد.
🍃⚘🍃
در #کارهایش #اخلاص داشت و به همه #کمک میکرد و کسی نبود که به ایشان کاری بگوید و کاری رو برایش انجام ندهد.
🍃⚘🍃
#عاشق خانواده اش بود. طاقت دیدن #ناراحتی #پدر و #مادرش رو نداشت و در #کارهای زندگی به #همسرش #کمک زیادی میکرد.
🍃⚘🍃
ایشان رفت #جبهه و#جانباز شد.
وقتی که #جانباز شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه #راه برود خیلی برایش #سخت بود، وقتی #اشک های #مادرش را می دید خیلی اذیت می شد البته #مادرش این #اواخر هم وقتی ایشان را می دید #گریه می کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
اگر #تعالیم #دینی و #امید به #خدا🤍 نبود به یقین شرایط، برایش #سخت می شد، ایشان #جوانی #پرشور و #حرارتی بود، اهل #ورزش و #تحرک و ۳۰#سال بود که #تحرک و #حرکت را فقط #می دید.
🍃🌷🍃
مدت ۱۶#سال من فقط #دَمر و #روی سینه #خوابید.
🍃🌷🍃
ایشان در #راه #هدف #مقدسش به این #درجه الهی نائل شد، و ابدا #ناراحت #نبود، ایشان به #حرف #ولی امرش #امام خمینی #لبیک گفت، همین که به عنوان یک #شیعه در آن دنیا پیش #امامش #روسیاه نیست #خوش حال بود.
🍃🌷🍃
ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس ۲۷#سال در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان بود، این سال ها ایشان بیش از 20#بار زیر #عمل جراحی رفت.
🍃🌷🍃
یک بار 7#ماه در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند.
🍃🌷🍃
به خاطر اين #موفقيت در انجام #ماموريت #محوله و از طرفي #شهادت سردار محمد نصراللهي (معاونت وقت ستاد لشكر) در منطقه ي #عملياتي والفجر8 در تاريخ 6/12/64 ، #معاونت ستاد لشكر 41 ثارالله هم به ایشان سپرده شد.
🍃🌷🍃
پس از #پنج سال حضور مداوم در #جبهه و #گذشتن از تمام #تجملات و #دلبستگي هاي دنيوي و #تهذيب نفس در مرداد ماه سال64# به سرزمين وحي رفت.
🍃🌷🍃
جواني خ#وش خلق و #مهربان بود . در #پوشش بسيار #ساده پوش و كمتر #لباس نو مي پوشيدو هميشه سعي مي كرد #لباسهاي كهنه و #چند ساله خود را استفاده نماید.
🍃🌷🍃
در #احترام به #پدر و #مادر #بي مثال بود. در #مرخصي هايش #اولين كساني كه به ديدارشان مي رفت #پدر و #مادرش بودند. (هر چند مرخصي هاي ایشان بسيار كوتاه بود) #كمتر از 72# ساعت.
🍃🌷🍃
در سن #22 سالگي يعني در مهر ماه سال 1363# ازدواج کرد در شب اول ازدواجش #لباس #سبز مقدس #سپاه را بر تن کرد و گفت #عروسي واقعي من آن روزيست كه با همين #لباس #سبز و #مقدس #سپاه به #شهادت برسد.
🍃🌷🍃
❤️🍃❤️
#هنرهمسرداری
✍برخی روانشناسان توصیه میکنند با مردی ازدواج کنید که #خواهر دارد
و یا با #مادرش رابطه اش عالیست.
چون او با دنیای #زنها بیشتر اشنا شده
و احتمال اینکه از شما توقعات غیرمنطقی داشته باشد کمتر از بقیه ی مردان است❤️
┈
از #کودکی در #مراسمهای مختلف #نوحهخوانی میکرد اما به طور رسمی از ۱۵# سال پیش به #مداحی روی آورد و دلیلش هم #علاقه #بسیار زیاد و #تشویق و #دعای #پدر و #مادرش بود که خیلی دلشان میخواست ایشان مداح شود.
🍃🌷🍃
یکی از #اشعاری که #عنایت #شهدا بود در #مراسم #تشییع پیکر #شهدای گمنام در حدود #چهار سال پیش سرود، شعر «واویلا از شهدا شدیم جدا» که بیشتر این #ابیات را با آهنگ محزون #شعر #عصر عاشورای حاج محمود کریمی شنیدهاند.
🍃🌷🍃
ایشان #نوای جانسوز استاد حاج منصور ارضی، #مناجاتخوانی استاد میرزامحمدی را خیلی دوست داشت ، #مقتلخوانی و #سنتیخوانی حاجمیثم مطیعی و #عزاداریهای حاج محمود کریمی را میپسندید و #نمونه بارز
#یک #ذاکر #اهلبیت (ع)🌷 را در وجود
حاج مهدی سلحشور دیده بود.
#شهید مدافع وطن ، محمد کلاته نایبی
🍃⚘🍃
در مهر ماه سال ۱۳۶۳ در شهر بیرجند و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد.
متاهل بود و یک فرزند به یادگار دارد.
امیر حسین ۴ ساله
🍃⚘🍃
یکی از #شهدای #مدافع #وطن هست که همواره عاشقانه و مخلصانه در راه خدمت به نظام اسلامی تلاش میکرد.
🍃⚘🍃
از کودکی علاقه ی شدیدی به شغل پلیسی داشت. به همه #کمک میکرد و هر کاری که از دستش بر می آمد برای دیگران انجام می داد.
🍃⚘🍃
از کودکی #شجاع بودو در زمان تحصیل ، رشته ی ریاضی فیزیک رو انتخاب کرده بودو وقتی در امتحان کنکور قبول شد در دانشکده ی افسری نیروی انتظامی پذیرفته شد.
🍃⚘🍃
در #کارهایش #اخلاص داشت و به همه #کمک میکرد و کسی نبود که به ایشان کاری بگوید و کاری رو برایش انجام ندهد.
🍃⚘🍃
#عاشق خانواده اش بود. طاقت دیدن #ناراحتی #پدر و #مادرش رو نداشت و در #کارهای زندگی به #همسرش #کمک زیادی میکرد.
🍃⚘🍃
ایشان رفت #جبهه و#جانباز شد.
وقتی که #جانباز شد و دید که دیگه نمی تواند مثل بقیه #راه برود خیلی برایش #سخت بود، وقتی #اشک های #مادرش را می دید خیلی اذیت می شد البته #مادرش این #اواخر هم وقتی ایشان را می دید #گریه می کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
اگر #تعالیم #دینی و #امید به #خدا🤍 نبود به یقین شرایط، برایش #سخت می شد، ایشان #جوانی #پرشور و #حرارتی بود، اهل #ورزش و #تحرک و ۳۰#سال بود که #تحرک و #حرکت را فقط #می دید.
🍃🌷🍃
مدت ۱۶#سال من فقط #دَمر و #روی سینه #خوابید.
🍃🌷🍃
ایشان در #راه #هدف #مقدسش به این #درجه الهی نائل شد، و ابدا #ناراحت #نبود، ایشان به #حرف #ولی امرش #امام خمینی #لبیک گفت، همین که به عنوان یک #شیعه در آن دنیا پیش #امامش #روسیاه نیست #خوش حال بود.
🍃🌷🍃
ایشان سال 1369# ازدواج کرد، همسرس ۲۷#سال در تمام لحظات زندگی در کنار ایشان بود، این سال ها ایشان بیش از 20#بار زیر #عمل جراحی رفت.
🍃🌷🍃
یک بار 7#ماه در تهران بستری بود، همسرش شب ها زیر تخت ایشان ملحفه پهن می کرد و می خوابید، روزها روی صندلی می نشست، بعضی از دوستانش بارها به او گفتندشما برو کمی استراحت کن ما هستیم، قبول نمی کردند.
🍃🌷🍃
به نظر من آن چیزی که #مجید را به مقام #شهادت رساند، #عشق و #ارادتش به #اهل بیت🌷و #خصوصاً #امام حسین (ع)🌷بود. #همسرم با برادرم خیلی صمیمی بودند. قرار گذاشتند اربعین ۹۶ با هم به کربلا بروند.😭😭
🍃🌷🍃
#مجید در خیالش برای این سفر رؤیاها بافته بود. به برادرم میگفت: «اربعین میریم کربلا. دستمال برمیداریم و #کفشهای زائران ا#مام حسین (ع)🌷 را پاک میکنیم. من توی #بینالحرمین میخوام #کفاش بشم!»😭
🍃🌷🍃
من به حرفهایش خندیدم. گفتم: «#مجید حالا چرا کفاش؟» جدی شد و نگاهم کرد. با حالت عجیبی گفت: «گرد پای زائرای #امام حسین🌷 تبرکه. دوست دارم خاکهای اونا بخوره به دست و صورتم»😭
🍃🌷🍃
اما قسمت نشد بره 😭😭
بعد از چهلم #همسرم به خانه خواهر شوهرم رفته بودم. خانم مسنی را آنجا دیدم. پرسید: «تو همسر #مجیدی؟» گفتم: «بله.» گفت: «میدونستی همسر تو هر ماه یک مقدار پول به من کمک میکرد؟»
🍃🌷🍃
از تعجب ماتم برد. از این موضوع هیچ خبر نداشتم. وضع خانواده خودمان خوب نبود. #مجید پدرش را از دست داده بود و #وظیفهاش میدانست که به #مادرش #کمک مالی کند.😭
🍃🌷🍃
به گفته این #مادر #شهید، #توجه و #سرزدنهای #مداوم #همسایهها و اینکه همیشه #هوایش را دارند و تبدیل #خانهاش به #حسینیه و #حضور #دوستداران #اهل بیت(ع)🌷 در مراسم #عزاداری باعث میشود کمتر به #تنهایی فکر کند.
🍃🌷🍃
رحیمی، #مادر #شهید قربانعلی ترکفرخانی در ابتدای سخنان خود در رابطه با #ویژگیهای #پسر #شهیدش با لبخندی بر لب و از صمیم قلب، گفت: پسرم، کسی که همواره در دوران زندگی خود #هوای #پدر و #مادرش را داشته و از هیچ ک#مکی به آنان خودداری نکرده، #گل بود. #پسری که همواره با #یادآوری #کارهایش و #خصوصیات #اخلاقیاش #لبخند بر لب میآورم.
🍃🌷🍃
#قربانعلی #تنها فرزند #گلمحمد ترکفرخانی و #معصومه رحیمی است که با توجه به حمله ناجوانمردانه رژیم بعث به خاک ایران اسلامی همانند دیگر #جوانان، حضور در #جبهه را برای #دفاع از #خاک و #ناموس اش بر خود #وظیفه دانست و با #رضایت #والدینش وارد میدان #مبارزه حق علیه باطل شد.
🍃🌷🍃
به گفته #مادر #شهید، #قربانعلی که در زمان #شهادتش فقط ۱۶#سالش بود با #رضایت #من و #پدرش برای #اعزام به #جبهه از طرف #بسیج با حضور در #ثبت احوال #سنش را در شناسنامه #یک سال #اضافه کرد.
🍃🌷🍃
*💂♀جوانے سر نماز براے #گناهش در حضور خدا گریہ می کند..
👥جوانے بخاطر اینکہ #دوست نامحرمش جوابش کرده گریہ مےکند..
💂♀جوانے تا صبح #قرآن میخواند و بہ تفکر میپردازد..
👥جوانے نامہ #نامحرمے را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند...
👸دخترے #چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند..
🙍دخترے جلوے #باد میرود تا دیگران بہ او بنگرند..
💂جوانے کسے بهش فحش میده , ولی در جوابش میگوید : من #روزه ام..
👤جوانے #مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد..
💂جوانے خونش در #دفاع از دین بر زمین خون میریزد..
👤جوانے سر #قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد..
💂جوانے #ریش میگزارد تا سنتے را زنده کند..
👤جوانے #ابرو میگیرد تا فتنہ اے را زنده کند..
💂جوانے دست #مادرش را میبوسد..
👤جوانے دست روے #مادرش بلند میکند..
💂جوانے #پدر پیرش را کول میکند و بہ حج میبرد..
👤جوانے #پدرش را کول میکند و به خانه سالمندان میبرد..
👌و پروردگارمﷻ می فرماید :
هرگز اهل جهنم و اهل بهشت
یکسان نیستند، اهل بهشت رستگارانند...