یکبار وقتی که یک قاچاقچی به او پیشنهاد #رشوه داده و نپذیرفته بود، در تعقیب و گریز با آن قاچاقچی با موتور زمین خورده و زانویش مجروح شده بود. بار دیگر هم حین #مأموریت مجروح شد😭
🍃🌷🍃
من از همکارش خواستم گوشی را به او بدهد. گفت: دستش بند است و پزشک دارد معالجهاش میکند. فهمیدم که اوضاع باید از دو بار قبلی وخیمتر باشد. سریع به بیمارستان رفتم😭😭
🍃🌷🍃
و فهمیدم که یکی از اراذل منطقه نواب با #پرتاب #نارنجک دستی به طرف #هادی باعث شده که #سمت راست صورتش از بین برود.😭 طوری که #چشمش تخریب شده و #کلاه کاسکتش چنان از هم پاشیده بود که تنها یک کف دست از آن بر جای مانده بود.😭😭
🍃🌷🍃
برادرم ۲۸ دی ماه ۱۳۹۲# عقد کرد و درست #دو ماه بعد ۲۸ اسفندماه ۹۲ #مجروح شد و به #کما رفت. فقط #دو ماه دوران #تأهل را تجربه کرد. بعد هم دو ماهی در #کما بود و نهایتاً ۲۴ اردیبهشت ماه ۹۳# به #شهادت رسید.😭😭😭
🍃🌷🍃
#علی #طاقت نیاورد و گفت #حاضر #نیست #رفیق و #همشهری خودش را #تنها بگذاره، آمد و #کنار #محسن نشست تا اینکه یک #موشک کورونت به #ماشین از سمت #شهید اصحابی #اصابت کرد.
😭😭
🍃🌷🍃
#علی اصحابی #شهید شد و #حبیب ، #علی اکبری، #محسن هم بر اثر #موج #اصابت #موشک، #پرتاب و #مجروح شدند.😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید علی اصحابی هم درتاریخ ۱۳۹۴/۹/۱۶# در #سوریه به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار #شهید :
گلزار #شهدای مجن، شهر شاهرود.
🍃🌷🍃
گفتم: #احسان من نمی توانم. ما چه قدر خدا خدا کردیم که بعد از #بارونی خداوند به #برادربده و خدا هم #تو را #نصیب ما کرد. از من چنین انتظاری نداشته باش.
😭😭
🍃🌷🍃
نحوه #شهادت #شهید به روایت از همرزمش:
از ساعت #9شب #آماده #عملیات شدیم و حال وهوای #احسان با بقیه #فرق می کرد بهش گفتم #نور بالا میزنی.
🍃🌷🍃
9:30#حرکت کردیم به طرف #شهر الزیطان برای #فتح این #شهر با ماشین مسیر را طی کردیم وبعد 5#کیلومتر را #پیاده رفتیم تا رسیدیم به #کانال آب اونجا منتظر #شروع #عملیات شدیم،
🍃🌷🍃
ساعت 3#شب #عملیات با رمز #یا زینب🌷 #شروع شد و #شروع به #پرتاب کردن گلوله کردیم و آنها متوجه #حمله ما شدند و با #دوربین هایی که داشتند #منطقه مان را #شناسایی کردن.
🍃🌷🍃
#تیربارچی شان #شروع به #تیر انداختن کرد ،
#تمامی #گردان ها #زمین گیر شدند اما #گردان
#حضرت رسول (ص)🌷 خودشان را توی #کانال آب انداختند و به آن طرف #کانال #رساندند و وارد #شهر شدند.
🍃🌷🍃
وارد #شهر شدند و #تیربارچی رو #خنثی کردن و #فرمانده #عملیات با #بیسیم سراغ #گردان رو گرفت وگفت: ما از #کانال رد شدیم بعد #احسان به همراه #یکی از #بچه ها به دنبال #فرمانده رفت.
🍃🌷🍃
گفتم: #احسان من نمی توانم. ما چه قدر خدا خدا کردیم که بعد از #بارونی خداوند یه #برادربده و خدا هم #تو را #نصیب ما کرد. از من چنین انتظاری نداشته باش.
😭😭
🍃🌷🍃
نحوه #شهادت #شهید به روایت از همرزمش:
از ساعت #9شب #آماده #عملیات شدیم و حال وهوای #احسان با بقیه #فرق می کرد بهش گفتم #نور بالا میزنی.
🍃🌷🍃
9:30#حرکت کردیم به طرف #شهر الزیطان برای #فتح این #شهر با ماشین مسیر را طی کردیم وبعد 5#کیلومتر را #پیاده رفتیم تا رسیدیم به #کانال آب اونجا منتظر #شروع #عملیات شدیم،
🍃🌷🍃
ساعت 3#شب #عملیات با رمز #یا زینب🌷 #شروع شد و #شروع به #پرتاب کردن گلوله کردیم و آنها متوجه #حمله ما شدند و با #دوربین هایی که داشتند #منطقه مان را #شناسایی کردن.
🍃🌷🍃
#تیربارچی شان #شروع به #تیر انداختن کرد ،
#تمامی #گردان ها #زمین گیر شدند اما #گردان
#حضرت رسول (ص)🌷 خودشان را توی #کانال آب انداختند و به آن طرف #کانال #رساندند و وارد #شهر شدند.
🍃🌷🍃
وارد #شهر شدند و #تیربارچی رو #خنثی کردن و #فرمانده #عملیات با #بیسیم سراغ #گردان رو گرفت وگفت: ما از #کانال رد شدیم بعد #احسان به همراه #یکی از #بچه ها به دنبال #فرمانده رفت.
🍃🌷🍃