eitaa logo
این عماریون
383 دنبال‌کننده
229هزار عکس
61.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
یکبار وقتی که یک قاچاقچی به او پیشنهاد داده و نپذیرفته بود، در تعقیب و گریز با آن قاچاقچی با موتور زمین خورده و زانویش مجروح شده بود. بار دیگر هم حین مجروح شد😭 🍃🌷🍃 من از همکارش خواستم گوشی را به او بدهد. گفت: دستش بند است و پزشک دارد معالجه‌اش می‌کند. فهمیدم که اوضاع باید از دو بار قبلی وخیم‌تر باشد. سریع به بیمارستان رفتم😭😭 🍃🌷🍃 و فهمیدم که یکی از اراذل منطقه نواب با دستی به طرف باعث شده که راست صورتش از بین برود.😭 طوری که تخریب شده و کاسکتش چنان از هم پاشیده بود که تنها یک کف دست از آن بر جای مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 برادرم ۲۸ دی ماه ۱۳۹۲# عقد کرد و درست ماه بعد ۲۸ اسفندماه ۹۲ شد و به رفت. فقط ماه دوران را تجربه کرد. بعد هم دو ماهی در بود و نهایتاً ۲۴ اردیبهشت ماه ۹۳# به رسید.😭😭😭 🍃🌷🍃
نیاورد و گفت و خودش را بگذاره، آمد و نشست تا اینکه یک کورونت به از سمت اصحابی کرد. 😭😭 🍃🌷🍃 اصحابی شد و ، اکبری، هم بر اثر ،  و شدند.😭😭 🍃🌷🍃 سرانجام علی اصحابی هم درتاریخ    ۱۳۹۴/۹/۱۶# در به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 : گلزار مجن، شهر شاهرود. 🍃🌷🍃
گفتم: من نمی توانم. ما چه قدر خدا خدا کردیم که بعد از خداوند به و خدا هم را ما کرد. از من چنین انتظاری نداشته باش. 😭😭 🍃🌷🍃 نحوه به روایت از همرزمش: از ساعت شدیم و حال وهوای با بقیه می کرد بهش گفتم بالا میزنی. 🍃🌷🍃 9:30 کردیم به طرف الزیطان برای این با ماشین مسیر را طی کردیم وبعد 5 را رفتیم تا رسیدیم به آب اونجا منتظر شدیم، 🍃🌷🍃 ساعت 3 با رمز زینب🌷 شد و به کردن گلوله کردیم و آنها متوجه ما شدند و با هایی که داشتند مان را کردن. 🍃🌷🍃 شان به انداختن کرد ، ها گیر شدند اما رسول (ص)🌷 خودشان را توی آب انداختند و به آن طرف و وارد شدند. 🍃🌷🍃 وارد شدند و رو کردن و با سراغ رو گرفت وگفت: ما از رد شدیم بعد به همراه از ها به دنبال رفت. 🍃🌷🍃
گفتم: من نمی توانم. ما چه قدر خدا خدا کردیم که بعد از خداوند یه و خدا هم را ما کرد. از من چنین انتظاری نداشته باش. 😭😭 🍃🌷🍃 نحوه به روایت از همرزمش: از ساعت شدیم و حال وهوای با بقیه می کرد بهش گفتم بالا میزنی. 🍃🌷🍃 9:30 کردیم به طرف الزیطان برای این با ماشین مسیر را طی کردیم وبعد 5 را رفتیم تا رسیدیم به آب اونجا منتظر شدیم، 🍃🌷🍃 ساعت 3 با رمز زینب🌷 شد و به کردن گلوله کردیم و آنها متوجه ما شدند و با هایی که داشتند مان را کردن. 🍃🌷🍃 شان به انداختن کرد ، ها گیر شدند اما رسول (ص)🌷 خودشان را توی آب انداختند و به آن طرف و وارد شدند. 🍃🌷🍃 وارد شدند و رو کردن و با سراغ رو گرفت وگفت: ما از رد شدیم بعد به همراه از ها به دنبال رفت. 🍃🌷🍃