eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
با آغاز ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای و ساخته بود. در گوناگون و در مدیریتی به خوبی . 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۳# ایشان به #پاسداران سیرجان منصوب و در طول سال ، بسیار چشمگیری در شهر ایجادکرد مدتی هم در بود. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۴# در «والفجر ۸»  به دلیل های شیمیایی دشمن بعثی از و به شد و در همین زمان واحد استان را . 🍃🌷🍃 در جنوب در منطقه عباس با لشکر ۴۱ ثارالله به #حاج قاسم سلیمانی مشغول شد. 🍃🌷🍃 در کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر ، ستادی و نیروها و و رسانی و آنها تا عملیاتی های بسیار زیادی داشت. 🍃🌷🍃 در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شد.
یکبار وقتی که یک قاچاقچی به او پیشنهاد داده و نپذیرفته بود، در تعقیب و گریز با آن قاچاقچی با موتور زمین خورده و زانویش مجروح شده بود. بار دیگر هم حین مجروح شد😭 🍃🌷🍃 من از همکارش خواستم گوشی را به او بدهد. گفت: دستش بند است و پزشک دارد معالجه‌اش می‌کند. فهمیدم که اوضاع باید از دو بار قبلی وخیم‌تر باشد. سریع به بیمارستان رفتم😭😭 🍃🌷🍃 و فهمیدم که یکی از اراذل منطقه نواب با دستی به طرف باعث شده که راست صورتش از بین برود.😭 طوری که تخریب شده و کاسکتش چنان از هم پاشیده بود که تنها یک کف دست از آن بر جای مانده بود.😭😭 🍃🌷🍃 برادرم ۲۸ دی ماه ۱۳۹۲# عقد کرد و درست ماه بعد ۲۸ اسفندماه ۹۲ شد و به رفت. فقط ماه دوران را تجربه کرد. بعد هم دو ماهی در بود و نهایتاً ۲۴ اردیبهشت ماه ۹۳# به رسید.😭😭😭 🍃🌷🍃
با گذشت ایام، به دنبال محیط بزرگتری بود لذا با اصرار، پدر را راضی کرد تادر اردبیل خانه ای بخرند. ایشان با بقیه برادرانش خیلی فرق داشت، از نظر و خواهی،  و از همه بود، از نماز ها‌، افرادی که می کردند و می زدند، ‌بدش  می آمد. 🍃🌷🍃 به همراه در شرکت می کرد ،زمان انقلاب و پنج سال داشت ، افرادی بود که به حمله کردند و در  یکی از عوامل رژیم داشت. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به  پیوست و حدود سال حقوق کرد. 🍃🌷🍃 با  تحمیلی در آستانه ۴۰ قرار داشت، به رفت، در طول سال اوقات خود را در  بود وبه "حبیب ابن مظاهر"  یافته بود. 🍃🌷🍃 انصار و #گردان 72 ثارالله – لشکر 31 عاشورا–و همچنین لشکر را به عهده داشت. 🍃🌷🍃
بار آخر به مادرش گفت ،آرزوی می کنم شما آمین بگو گفت: دوست دارم مرگم باشه، نه در بستر، برایم دعا کن که به مرگ طبیعی نمیرم. هنوز جمله ام تمام نشده بود که آمین مادرم بلند شد. 🍃⚘🍃 در همان مدت کوتاه به خاطر نقطه ای و دقیق در ایشان به   ­جی زن گردان قاسم (ع)⚘ سیدالشهدا (ع) ⚘ انتخاب کردند، در حالی که تنها سال سن بیش تر نداشت. 🍃⚘🍃 ایشان یک خصلت دیگری هم داشت، اینکه به و بسیار می داد. حواسش به خط اتوی شلوارش بود. موهایش همیشه شانه زده و پوتین هایش هم واکس زده بود. در واقع یک چی زن تیپ لقب گرفته بود. 🍃⚘🍃
با آغاز ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای و ساخته بود. در گوناگون و در مدیریتی به خوبی . 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۳# ایشان به #پاسداران سیرجان منصوب و در طول سال ، بسیار چشمگیری در شهر ایجادکرد مدتی هم در بود. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۴# در «والفجر ۸»  به دلیل های شیمیایی دشمن بعثی از و به شد و در همین زمان واحد استان را . 🍃🌷🍃 در جنوب در منطقه عباس با لشکر ۴۱ ثارالله به #حاج قاسم سلیمانی مشغول شد. 🍃🌷🍃 در کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر ، ستادی و نیروها و و رسانی و آنها تا عملیاتی های بسیار زیادی داشت. 🍃🌷🍃 در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شد.
مدت دو ماه در منطقه سرپل ذهاب بود . در این منطقه ۱#۲ نفر از خود را از دست داد اما ایشان  از ابوذر جلوگیری کرد . از آذر ۱۳۵۹ تا #۷ فروردین ۱۳۶۰ در واحد آموزش مشغول بودکه طی ، پادگان رجایی چالوس را به عهده گرفت و در مدت کوتاهی این را بخشید. 🍃⚘🍃 ایشان پس از مدتی به عنوان گروه عملیات ، راهی جنگلهای آمل شد و در عناصر اتحادیه کمونیستها مهمی ایفا کرد . به دنبال آن به جنگلهای گیلان انتخاب شد. در سن ۲۸ سالگی به اصرار مادرش تصمیم به ازدواج گرفت. 🍃⚘🍃 در اردیبهشت ۱۳۶۰ طی حکمی به واحد پاسداران رشت منصوب شد . پس از ماهها فعالیت در این واحد در #۶ اسفند ۱۳۶۰ از سمت خود داد . و گفت در صورت فرماندهی مبنی بر رفتن به حق علیه باطل از مسئولیت خود مینمایم . 🍃⚘🍃 در اردیبهشت همان سال در حالی که در های نبرد حضور داشتم فرزندش به دنیا آمد از طریق تماس تلفنی از حال فرزندش آگاه شد و نامش را صدیقه گذاشت. 🍃⚘🍃
ایشان سال 62 كرد،و از به گرفت،و بعد 4 دوباره به و در 5 نصر واحد عمليات شد  و در 4 و كرد. 🍃🌷🍃 درسال 65 ایشان اكبر سمائی در خوين به رسیدند و به همين خاطر به مدت 9 به حيدريه منتقل و حيدريه را دار شد. 🍃🌷🍃 {یاد با ذکر یک شاخه گل 🌷} 🍃🌷🍃 ایشان از سال 64 سال 71# در 61 محرم در و در های گردان ، و و ستاد بود. 🍃🌷🍃 و ایشان با توجه در تا سال 77# در حيدريه ساكن بود و با در سال 77# همراه با امنی4 كشور. 🍃🌷🍃 توسط طالبان و مزدوران سازمان سيا ایشان لشكر 5نصر را به عهده گرفت. و را از 1 به 6 داد. 🍃🌷🍃