#ترک#پا
🍏🍏🍏🌶🌶🌶🍀🍀🍀
سوال:
سلام. برای ترک کف پا چیکار باید کرد؟
🍉🍉🍉🍉🍓🍓🍓🍓🍓☘️☘️☘️☘☘🍎🍎🍎🍎
جواب:
1⃣ روزانه یک لیوان شیر ولرم بایک قاشق عسل ویک قاشق پودر مالت میل شود.
2⃣روغن کرچک وزرده تخم مرغ محلی را مخلوط کنید واز شب تاصبح به محل ترک پا بگذارید.
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
#پا#زگیل
💥💥💥💥💥
سوال:
سلام .من انگشت پام یه دونه در آورده خیلی هم درد میکنه فکر میکنم زگیل باشه ،باید چیکار کنم ،لطفا راهنمایی بفرمایید؟
💥💥💥💥💥💥💥
جواب درمان زگیل:
1⃣حنا یک واحد ،سرکه دو واحد ،با هم مخلوط کنید از شب تا صبح روی زگیل ببندید.
2⃣از غذاهای بلغم زا پرهیز کنید.
💥💥💥💥💥💥
✅#سردی #دست و #پا
💐قبل از هر اقدامی اصلاح تغذیه صورت پذیرد.
💐دمنوش آویشن،مریم گلی و بابونه
( هر کدام دو پیمانه به میزان مساوی مخلوط کنید)
با یک قاشق عسل شبها موقع خواب میل شود.
💐از غذاهای بلغم زا (سردوتر) بپرهیزید.
💐غذا را خوب بجوید و با غذا، آب و نوشیدنی نخورید.
💐دارچین را آسیاب کنید و با عسل مخلوط کنید؛ ( به نسبت یک به دو)صبح و شب یک قاشق مربا خوری میل کنید.
💐هر روز صبحانه ارده و عسل و روز بعد سه شیره میل کنید.
در صورتی که جوش ایجاد شد، عرق کاسنی یک استکان میل کنید.
💐 پاهایتان را هر شب با روغنهای گرم مثل روغن زیتون، سیاهدانه و ... روغن مالی کنید
با آغاز #جنگ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای #مخلص و #دلپذیر ساخته بود. در #موقعیتهای گوناگون و در #پستهای مدیریتی به خوبی #درخشید.
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۶۳# ایشان به #فرماندهی #سپاه#پاسداران #شهرستان سیرجان منصوب و در طول #دو سال #خدمت، #تحولات بسیار چشمگیری در #سطح شهر #سیرجان ایجادکرد مدتی هم در #کردستان بود.
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۶۴# در #عملیات «والفجر ۸» به دلیل #بمباران های شیمیایی دشمن بعثی از #ناحیه #کمر و #پا به #شدت #مجروح شد و در همین زمان #مسئولیت واحد #بسیج #سپاه #پاسداران استان #کرمان را #پذیرفت.
🍃🌷🍃
در #جبهه جنوب در منطقه #دشت عباس با #سمت #مسئول #تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله به #فرماندهی #شهید#حاج قاسم سلیمانی مشغول #فعالیت شد.
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر #سخنرانی، #کارهای ستادی و #تجهیز نیروها و #پشتیبانی و #خدمت رسانی و #هدایت آنها تا #منطقه عملیاتی #فعالیت های بسیار زیادی داشت.
🍃🌷🍃
#مسئولیتش در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شد.
سرانجام ایشان با پافشاری و اصرار زیاد توانست با جلب رضایت مسئولان در #عملیات «تنگه چزابه» حضور داشته باشد که پس از یک نبرد #شجاعانه از #ناحیه #سر،#گردن و #پا #زخمی شد.
🍃🌷🍃
پسازآن از سوی #سردار صفوی، ایشان #مسئول جمعآوری تجربیات جنگی #رزمندگان اسلام در #جبههها و تدوین آنان شد و این #مسئولیت تا شروع #عملیات فتح المبین ادامه داشت.
🍃🌷🍃
در این #عملیات، ابتدا بهعنوان #معاون #فرمانده گردان حضور #شجاعانهای داشت و پسازآن #فرماندهی گردان امام سجاد (ع)🌷 به ایشان واگذار شد.
🍃🌷🍃
مجدانه و پا بهپای سایر #رزمندگان و #نیروهایش در #گردان، در #سنگر سازی و سایر #فعالیتها تلاش میکرد و #رفتار #متواضعانه ایشان #گردان را تحت تأثیر قرار داده بود.
🍃🌷🍃
در #عملیات #بیتالمقدس نیز #فرماندهی گردان #امام سجاد (ع)🌷 که بعد به# لشگر ارتقاء یافت را بر عهده داشت که در این #عملیات #رزمندگان پس از ۲۰#کیلومتر پیش روی به #جاده اهواز خرمشهر دست یافتند.
🍃🌷🍃
در مرحله دوم همین #عملیات که #تیپ #امام حسین (ع)🌷و #تیپ #محمد رسولالله (ص)🌷 احتیاج به کمک پیدا کردند، تعدادی از همرزمان ایشان در دوران مبارزه با طاغوت در این یگانها حضور داشتند.
🍃🌷🍃
در زمان #عملیات کربلای 5 – در زمستان سال 1365#میر علی برای اینکه به #نیروهای تحت امرش #نزدیک باشد، در #خط مقدم #سنگری زده بود تا در کنار #نیروهایش #نبرد را هدایت کند تا #شهید یا #مجروحی در #خط مقدم #باقی #نماند.
🍃🌷🍃
با وجود اینکه #فرمانده گردان بود و می توانست از طریق #بیسیم #نیروهایش را #هدایت کند ولی #خودش #همراه #نیروها به #میدان نبرد می رفت و در #کارها #پیش قدم می شد.
🍃🌷🍃
و در 5#اسفند 1365# در حالی که در #خط مقدم به #هدایت #نیروها #مشغول بود بر #اثر اصابت #ترکش به #سر و #پا به #شهادت رسید.
🍃🌷🍃
سرانجام#سردار #شهید میرعلی یوسفی سادات هم درتاریخ در 5#اسفند 1365#در حالی که در #خط مقدم به #هدایت #نیروها #مشغول بود بر اثر #اصابت ترکش به #سر و #پا به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍 بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
بهشت #فاطمه (ع)🌷 اردبیل.
🍃🌷🍃
شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای
و علی الخصوص شهید سرفراز
💠 سردار شهید میرعلی یوسفی سادات 💠
🌷 صلوات 🌷
✨ التماس دعای فرج وشهادت✨
یاعلی مدد
با آغاز #جنگ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای #مخلص و #دلپذیر ساخته بود. در #موقعیتهای گوناگون و در #پستهای مدیریتی به خوبی #درخشید.
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۶۳# ایشان به #فرماندهی #سپاه#پاسداران #شهرستان سیرجان منصوب و در طول #دو سال #خدمت، #تحولات بسیار چشمگیری در #سطح شهر #سیرجان ایجادکرد مدتی هم در #کردستان بود.
🍃🌷🍃
در سال ۱۳۶۴# در #عملیات «والفجر ۸» به دلیل #بمباران های شیمیایی دشمن بعثی از #ناحیه #کمر و #پا به #شدت #مجروح شد و در همین زمان #مسئولیت واحد #بسیج #سپاه #پاسداران استان #کرمان را #پذیرفت.
🍃🌷🍃
در #جبهه جنوب در منطقه #دشت عباس با #سمت #مسئول #تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله به #فرماندهی #شهید#حاج قاسم سلیمانی مشغول #فعالیت شد.
🍃🌷🍃
در #عملیات کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر #سخنرانی، #کارهای ستادی و #تجهیز نیروها و #پشتیبانی و #خدمت رسانی و #هدایت آنها تا #منطقه عملیاتی #فعالیت های بسیار زیادی داشت.
🍃🌷🍃
#مسئولیتش در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شد.
این را به آقاجون هم گفته بودم، وقتی داشت برایم از مشکلات زندگی با یک #جانباز میگفت. آقاجون سکوت کرد. سرم را گرفت و پیشانیم را بوسید. توی چشمهایم نگاه کرد و گفت:
بچهها بزرگ میشوند، ولی ما بزرگترها باور نمیکنیم. بعد رو به مامان کرد «شهلا آنقدر بزرگ شده است که بتواند در مورد زندگیاش تصمیم بگیرد. از این به بعد کسی به شهلا کاری نداشته باشد.»
🍃🌷🍃
#ایوب گفت: «من #عصب دستم قطع شده و برای اینکه به #دستم تسلط داشته باشم گاهی #دستبند آهنی میبندم. #عضله بازویم از بین رفته و تا حالا چندبار #عملش کردهاند و از #جاهای دیگر بدنم به آن#گوشت پیوند زدهاند
🍃🌷🍃
توی #پا و #صورت و #قلب من #ترکش هست. دکترها گفتهاند به خاطر #ترکش توی #سرم حتی ممکن است #نابینا شوم.»
🍃🌷🍃
#ظاهرش هیچ کدام از اینها را #نشان نمیداد. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «برادر بلندی اگر قسمت باشد که شما #نابینا بشوید، #چشمهای من میشوند #چشمان شما.
🍃🌷🍃
کمی مکث کرد و ادامه داد: «#موج انفجار من را گرفته، گاهی به شدت #عصبی میشوم. وقتهایی که#عصبانی هستم باید #سکوت کنید تا آرام شوم. #عصبی بشوم شاید یکی دوتا #وسیله بشکنم.»
🍃🌷🍃
این را به آقاجون هم گفته بودم، وقتی داشت برایم از مشکلات زندگی با یک #جانباز میگفت. آقاجون سکوت کرد. سرم را گرفت و پیشانیم را بوسید. توی چشمهایم نگاه کرد و گفت:
بچهها بزرگ میشوند، ولی ما بزرگترها باور نمیکنیم. بعد رو به مامان کرد «شهلا آنقدر بزرگ شده است که بتواند در مورد زندگیاش تصمیم بگیرد. از این به بعد کسی به شهلا کاری نداشته باشد.»
🍃🌷🍃
#ایوب گفت: «من #عصب دستم قطع شده و برای اینکه به #دستم تسلط داشته باشم گاهی #دستبند آهنی میبندم. #عضله بازویم از بین رفته و تا حالا چندبار #عملش کردهاند و از #جاهای دیگر بدنم به آن#گوشت پیوند زدهاند
🍃🌷🍃
توی #پا و #صورت و #قلب من #ترکش هست. دکترها گفتهاند به خاطر #ترکش توی #سرم حتی ممکن است #نابینا شوم.»
🍃🌷🍃
#ظاهرش هیچ کدام از اینها را #نشان نمیداد. نفس عمیقی کشیدم و گفتم: «برادر بلندی اگر قسمت باشد که شما #نابینا بشوید، #چشمهای من میشوند #چشمان شما.
🍃🌷🍃
کمی مکث کرد و ادامه داد: «#موج انفجار من را گرفته، گاهی به شدت #عصبی میشوم. وقتهایی که#عصبانی هستم باید #سکوت کنید تا آرام شوم. #عصبی بشوم شاید یکی دوتا #وسیله بشکنم.»
🍃🌷🍃
#شهید مدافع حرم، عباس دانشگر
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۷۲/۲/۱۸# درشهر سمنان در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
۴ فرزند بودند، ۱ خواهر و ۳برادر
#فرزند آخر خانواده بود.
🍃🌷🍃
#متاهل بود.
البته زندگی مشترکش را شروع نکرده بود، دو ماه بودکه با دختر عمویش نامزد کرده بودند.
🍃🌷🍃
با تربیت #مذهبی پدر و مادرش، از همان کودکی با #احکام و #قرآن و #تعالیم دینی آشنا شد،پدرش ایشان را مرتب به همراه خود به #مسجد محل می بردو همین باعث شده بود از #بچگی با این #فضا #انس بگیرد.
🍃🌷🍃
از ۸#سالگی به بعد #مرتب در #نماز #جماعت مسجد محل #حضور داشت و با دوستانش هر سال در #اعتکاف #ماه رجب شرکت می کرد.
🍃🌷🍃
بزرگتر که شد، زیاد #هیئت میرفت، به قول معروف #بچه هیئتی بود، #پا منبری ثابت اکثر #سخنرانی هایی #مسجد محل و دیگر #مساجد شهر محسوب میشد.
🍃🌷🍃
ایشان علاوه بر شرکت در #مراسمات مذهبی مثل #عزاداری های ماه محرم و #شبهای قدر و #تلاوت #جزء خوانی #قرآن در #ماه مبارک رمضان،#پنجشنبه شب ها در #دعای کمیل، و #جمعه صبح ها در #دعای ندبه #حضوری مرتب و فعال داشت.
🍃🌷🍃
🔴 #گزگز، #بیحسی #دست و #پا و تکان دادن پا در خواب
♻️ همه این موارد میتواند ناشی از #غلظت_خون در #اندام_تحتانی بدن باشد، چرا که خون غلیظ، در اندام تحتانی نشست میکند.
🔹 خون غلیظ چگونه پدید میآید؟
از طرفی فرد غذاهایی میخورد که #عنصر_خاکی زیادی دارند و #سودازا هستند، مانند عدس، کشک، پنیر، دوغ، مرغ صنعتی، انواع فست فود، روغن جامد، روغن مایع، سیبزمینی، ....
از طرف دیگر، فرد غذا را خوب نمیجود و #تحرک_جسمانی کافی و #ورزش در برنامه روزانه خود ندارد.
این موارد موجب میشود تا #دستگاه_گوارش نتواند غذا را به خوبی #هضم کند، و این غذای هضم نشده در بافت نشست میکند و معمولا این نشست در اندام تحتانی صورت میگیرد.
🔸 درمان:
👈 افزایش فعالیت جسمانی و انجام ورزش روزانه
👈 #روغن_مالی اندام تحتانی با روغن بادام تلخ یا ارده
👈 کشیدن #سنگ_پا بر کف پا هفتهای یک بار
👈 استفاده از #غذاهای_لطیف مانند آش و سوپ
👈 تناول یک لیوان ترکیب #خاکشیر (۱ الی ۳ قاشق غذاخوری) + آب جوش + عسل صبحِ ناشتا