eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
1-بریم مذاکره ما عمامه سر داریم و کلاه سرمان نمیرود 2_رحمت به واشنگتن دی سی و کاخ سفید مودب و باهوش و امضای تضمینی کری 3_ عه کلاه سرمون رفت که 4_لعنت به واشنگتن دی سی و کاخ سفید و ترامپ چاقوکش، قداره بند و... 4-بریم مذاکره [کاملا حریص‌] 5_رحمت به واشنگتن دی سی و کاخ سفید و جو بایدن دموکرات و امضای کاملا هریس تضمین است 6- عه تَکرار میکنم کلاه سرمون رفت که... 7_هرچه لعن و نفرین دارید بفرستید واشنگتن دی سی و کاخ سفید، ما چیکاره بیدیم... 8_بریم مذاکره... تعریف خلاصه از :))
💠 خنجرِ را تیز نکنید! 🔹آقای روحانی امروز گفت 🔻"من به مذاکرات افتخار می‌کنم، مذاکره جزو لوازم حکمرانی مدرن است. من به مذاکره افتخار می‌کنم. من ۸ سال دولت را به سه بخش تقسیم می‌کنم، دوران ثبات و پیشرفت از ۹۲ تا ۹۶، دوران جنگ تحمیلی تا پایان ۹۹، و ۶ ماهه پایان دولت، دوران باز آفرینی. دوران جنگ اقتصادی تمام شده است". ✍محمد ایمانی: ادعای پایان جنگ اقتصادی، یعنی برداشته شدن تحریم ها و پایان کارشکنی های آمریکا علیه تعاملات اقتصادی ایران؛ آقای روحانی مستند به کدام واقعیت، این ادعا را مطرح می کند؟ 🔹این که مذاکره، ابزار دیپلماسی است، یک موضوع است؛ و سر هم بندی حقوق ملت ایران در توافق برجام و عهدشکنی دولتین اوباما و ترامپ در آن، واقعیتی دیگر. سرانجام مذاکره ای چنان، مایه عبرت است و نه افتخار. 🔸حالا هم دولت آمریکا برای این که بدهکاری و بدعهدی اش را نپذیرد، اعلام می کند که ایران باید به تعهداتش برگردد تا پس از آن، واشنگتن بررسی کند که می خواهد چگونه رفتار کند و چگونه از توافقی را که زیر پا گذاشته، سکویی برای مذاکره و طلبکاری های جدید استفاده کند! 🔻سخنگوی وزارت خارجه آمریکا ساعاتی قبل از سخنرانی آقای روحانی مدعی شد: 🔹"از مجموعه‌ای از ابزارها در جهت محدود سازی و جلوگیری از پیشرفت برنامه موشکی ایران استفاده می‌کنیم. ما کشورهای دیگر را برای برداشتن گام‌هایی در جهت مقابله با این فعالیت‌ها ملزم می کنیم 🔸هدف ما فقط بازگرداندن ایران به رعایت کامل تعهدات هسته‌ای خود ذیل توافق نیست، بلکه می‌خواهیم از برجام، به عنوان سکویی برای دستیابی به یک توافق گسترده‌ تر که رفتارهای ایران و برنامه موشکی‌اش را نیز پوشش دهد، استفاده کنیم". 🔹فارغ از مهمل بودن این ادبیات، آقای روحانی چگونه روی واژه مذاکره مانور می دهد و با کارِ نکرده برای بی اثر کردن تحریم ها، ادعای پایان جنگ اقصادی را پیش می کشد؟ مذاکره را ابزار توقف جنگ اقتصادی جا زدن، پالس ضعف می فرستد و برداشته شدن تحریم ها را به تاخیر می اندازد. 🔸تا دشمن از ادبیات برخی مقامات ما، این برداشت را می کند که تحریم موثر است، جنگ اقتصادی را متوقف نخواهد کرد و مذاکره هم در این فضا، صرفا مبنایی برای باج خواهیخواهد بود. 🔹جنگ اقتصادی نه با تغییر دولت ها در آمریکا، بلکه با همت درونزا، مبتنی بر اعتماد به ظرفیت های بزرگ ملی و بهره گیری از فرصت تعاملات راهبردی با جان وسیع "غیر غرب" پایان می پذیرد؛ با بی اثر کردن عملی تحریم ها، تبدیل آن به فرصت شکوفایی، و نا امید کردن دشمن. 🔸فشار حداکثری آمریکا با مقاومت ملت ایران، شکست خورده. اما فرستادن پالس غلط، خنجر زنگار بسته تحریم را دوباره تیز می کند. چنان که کسانی در سال 92، کردند. 🔹بعد از اعلام توافق برجام، اوباما و کری و شرمن بارها اذعان کردند تحریم ها به بن بست رسیده و ساختمان تحریم ها (در اثر مقاومت ایران) در حال فروپاشی بود اما با توافق توانستند امتیازهای بزرگی بگیرند. خطای آن روز را نباید تکرار کرد
رضا قربانی میانرودی 🍃🌷🍃 در تاریخ ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن» در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. 🍃🌷🍃 ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. 🍃🌷🍃 از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. 🍃🌷🍃 همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» 🍃🌷🍃 هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🍃🌷🍃
هر چند این در ظاهر موفقیتی در برنداشت، اما عمده‌ترین فایده‌اش این بود که توانستند خودشان را بشناسند». 🍃🌷🍃 ایشان در کربلای ۵# بر اثر خمپاره مجروح شد و پس از ۵، در سال ۱۳۶۶# عازم شد. 🍃🌷🍃 اما به علت که ایشان از داشت، دوباره به عقب برگشت و در همان سال به رفت. این‌بار پس از گذراندن - عملیات منطقه «حلبچه» شد. 🍃🌷🍃 سرانجام مهدی دباغ هم درتاریخ   ۱۳۶۷/۱/۲۳# در حین منطقه، بر اثر از ارتفاع به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید: در زادگاه ایشان ،قوچان(خراسان رضوی) 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز    💠 شهید مهدی دباغ💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
رضا قربانی میانرودی 🍃🌷🍃 در تاریخ  ۱۳۷۰/۱۲/۲۵ در «تنکابن»  در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. پدر ایشان ومادرش خانه دار بودند، تحصیلاتش الکترونیک از  دانشگاه آزاد «لاهیجان» بود. 🍃🌷🍃 ایشان وارد دولتی «دانش پویندگان» چالوس شده بود و در رشته تکنولوژی به تحصیل می‌پرداخت. 🍃🌷🍃 از ، و و مسجد بود و در عزاداری اهل بیت، ،در ادای واجب و مستحب، خاص داشت و اغلب اوقات در نماز جماعت حضور داشت. 🍃🌷🍃 همیشه از پدر و مادر می‌کرد و عذرخواه بود که نتوانسته محبّت آن‌ها را کند، به خواهرو برادرش که کوچک‌تر بودند، می‌گذاشت و هیچ‌وقت به صدا نمی‌زد، بلکه می‌گفت: آبجی و داداش.» 🍃🌷🍃 هیچ وابستگی‌ای به دنیا نداشت. در پایگاه محل خدمتش، عکس را روی دیوار قرار داده بود اما یک جای کنارش گذاشته بود. به دوستانس می‌گفت: این، جای عکس منه. 🍃🌷🍃
ایشان برای بار ماه 1394# به رفت و آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به قرار نداشت. 🍃🌷🍃 از آنجا که بیشتر اوقات در بود، خانواده شان متوجه رفتن به نشدند. زمانی که از بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به رفته اند. 🍃🌷🍃 آن روزها خبرهای خیلی بدی از می شنیدیم. خیلی نگران شدم. سلیمانی آن زمان و گردان «امیر» بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.» 🍃🌷🍃 از آنجا که در داشت، از ایشان خواستند که برای یک ماهه به برود. در بود. 🍃🌷🍃 زمانی که از ایشان خواستند که به برود، بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر . 😭😭 🍃🌷🍃
ایشان برای بار ماه 1394# به رفت و آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به قرار نداشت. 🍃🌷🍃 از آنجا که بیشتر اوقات در بود، خانواده شان متوجه رفتن به نشدند. زمانی که از بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به رفته اند. 🍃🌷🍃 آن روزها خبرهای خیلی بدی از می شنیدیم. خیلی نگران شدم. سلیمانی آن زمان و گردان «امیر» بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.» 🍃🌷🍃 از آنجا که در داشت، از ایشان خواستند که برای یک ماهه به برود. در بود. 🍃🌷🍃 زمانی که از ایشان خواستند که به برود، بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر . 😭😭 🍃🌷🍃