ایشان بعد از پوشیدن جامه #بسیجی و انجام #فعالیتهای#فرهنگی در این راستا، به #عضویت #سپاه چالوس در آمد و به عنوان #متصدّی عملیات #تکاور، مشغول به #خدمت شد.
🍃🌷🍃
ایشان موقع #شهادت، #مسئول #نظارت حوزه مقاومت بسیج #هچیرود بود. علاوه بر آن، در زمینه #فعالیت #فرهنگی نیز، #فعال، یک بار هم به عنوان #وبلاگنویس#برتر، #تقدیرنامه گرفت.
🍃🌷🍃
در بحث #ولایتپذیری سرآمد بود ، همواره تلاش میکرد که جوانان را در مورد #ولایت، #آگاه کند و #راه درست را به آنها نشان دهد ، همیشه#سخنان #رهبری را دنبال میکرد.
🍃🌷🍃
ایشان بعد از پوشیدن جامه #بسیجی و انجام #فعالیتهای#فرهنگی در این راستا، به #عضویت #سپاه چالوس در آمد و به عنوان #متصدّی عملیات #تکاور، مشغول به #خدمت شد.
🍃🌷🍃
ایشان موقع #شهادت، #مسئول #نظارت حوزه مقاومت بسیج #هچیرود بود. علاوه بر آن، در زمینه #فعالیت #فرهنگی نیز، #فعال، یک بار هم به عنوان #وبلاگنویس#برتر، #تقدیرنامه گرفت.
🍃🌷🍃
در بحث #ولایتپذیری سرآمد بود ، همواره تلاش میکرد که جوانان را در مورد #ولایت، #آگاه کند و #راه درست را به آنها نشان دهد ، همیشه#سخنان #رهبری را دنبال میکرد.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع امنیت حاج حسن علی بخردان
🍃🌷🍃
در سال 1356#، در یکی از شهرهای توابع شهرستان یاسوج درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود و ۳ فرزند به یادگاردارد، ۳ تا پسر، پسربزرگ ایشان ۱۳ ساله ،دومی ۹ ساله وپسرکوچکش ۶ ساله بودند.
🍃🌷🍃
ایشان بعداز دیپلم سال ۱۳۷۶# وارد #نیروی انتظامی شد، در #نیروی انتظامی ادامه تحصیل داد و #لیسانس گرفت، در کنار #ادامه #تحصیل به #وظایف خود در#نیروی انتظامی پرداخت.
🍃🌷🍃
در #نیروی انتظامی ،جذب #یگان ویژه ناجا شد، پس از مدت زمان کوتاهی به عنوان یکی از #برترین #مربیان #یگان ویژه جهت #آموزش #نیروهای کادر و #سرباز #انجام وظیفه کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در تمامی #ماموریت ها به عنوان یک #تکاور زبده آماده #خدمت بود و با #مهارت های #تاکتیکی و #رعایت قوانین و اصول رزم در #تمامی #ماموریت ها #موفق بود.
🍃🌷🍃
#شهید مدافع امنیت حاج حسن علی بخردان
🍃🌷🍃
در سال 1356#، در یکی از شهرهای توابع شهرستان یاسوج درخانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود و ۳ فرزند به یادگاردارد، ۳ تا پسر، پسربزرگ ایشان ۱۳ ساله ،دومی ۹ ساله وپسرکوچکش ۶ ساله بودند.
🍃🌷🍃
ایشان بعداز دیپلم سال ۱۳۷۶# وارد #نیروی انتظامی شد، در #نیروی انتظامی ادامه تحصیل داد و #لیسانس گرفت، در کنار #ادامه #تحصیل به #وظایف خود در#نیروی انتظامی پرداخت.
🍃🌷🍃
در #نیروی انتظامی ،جذب #یگان ویژه ناجا شد، پس از مدت زمان کوتاهی به عنوان یکی از #برترین #مربیان #یگان ویژه جهت #آموزش #نیروهای کادر و #سرباز #انجام وظیفه کرد.
🍃🌷🍃
ایشان در تمامی #ماموریت ها به عنوان یک #تکاور زبده آماده #خدمت بود و با #مهارت های #تاکتیکی و #رعایت قوانین و اصول رزم در #تمامی #ماموریت ها #موفق بود.
🍃🌷🍃
✨بسم رب الشهدا والصدیقین✨
ختم #نهج_البلاغه در ۱۹۲ روز، امروز تقدیم به روح پاک و مطهر شهید حاج حسن علی بخردان
🌹سهم امروز نهج البلاغه :
خطبه ۱۰۹
🔻فرستادن پنج گل صلوات
بہ نیت سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان «عج».
#امام_زمان
ایشان برای #اولین بار #اردیبهشت ماه 1394# به #سوریه رفت و #دوماه آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به #سوریه قرار نداشت.
🍃🌷🍃
از آنجا که بیشتر اوقات در #ماموریت بود، خانواده شان متوجه رفتن #شهید به #سوریه نشدند. زمانی که از #سوریه بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به #سوریه رفته اند.
🍃🌷🍃
آن روزها خبرهای خیلی بدی از #سوریه می شنیدیم. خیلی نگران شدم. #آقای سلیمانی آن زمان #تکاور و #فرمانده گردان «امیر» #شهرکرد بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.»
🍃🌷🍃
از آنجا که #عملکرد #بسیار #خوبی در #سوریه داشت، #دوباره از ایشان خواستند که برای یک #ماموریت #شش ماهه به #سوریه برود.#اعزام #دوم #شهید در #شهریورماه بود.
🍃🌷🍃
زمانی که #مجدد از ایشان خواستند که به #سوریه برود، #خیلی #خوشحال بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر #بازگشت #ندارد.
😭😭
🍃🌷🍃
ایشان سپس وارد دبيرستان نظام شد و ديپلم گرفت ،در سال 1354# از طریق #دبیرستان نظام در #آزمون #دانشکده #افسری شرکت کرد و پذیرفته شد.
🍃🌷🍃
ایشان پس از طي دوره #موفقيت آميز #دانشكده افسری و دوره های #تکاور و #چتربازی در تاريخ 1357/07/01# به درجه #ستواندومی #نائل و به #رسته پياده #پیوست.
🍃🌷🍃
پس از طی دوره #مقدماتي #رسته ای در مرکز #آموزش پیاده شیراز مجدداً در تاریخ 1358/01/20# به عنوان #فرمانده دسته #یگان #بورسیه در #تیپ #دانشجویان مشغول #آموزش #دانشجويان شد.
🍃🌷🍃
ایشان در تاریخ 1358/06/11# در سمت #معاون و #افسر #اجرائیات #گروهان 4 #گردان 2 #منصوب و در تاریخ 1359/03/08# به #یگان #پاسدار #اختصاص و در محل #معاون #یگان #پاسدار #مشغول #خدمت شد.
🍃🌷🍃
در تاریخ 1359/03/29# ایشان ازدواج کرد.
و در تاریخ 1360/07/01# به درجه #ستوان #یکمی نائل شد.
🍃🌷🍃
ایشان با شروع #جنگ تحمیلی ، #داوطلبانه به #جبهه هاي حق عليه باطل رفت و به #لشگر 77 پیروز #خراسان مستقر در #آبادان #مأمور شد و در #گردان 163 #تیپ 1 مشغول انجام #وظیفه شد.
#تکاور شهید جواد عبدی🍃⚘🍃
#شهید جواد عبدی متولد چهارده فروردین ماه سال۱۳۶۰ در خانهای باصفا و آغشته به عشق و نور الهی و ولایت در روستای «قزلجه کند» از توابع شهرستان قروه به دنیا آمد.
جواد سومین فرزند از یک خانوادۀ 8 نفره با یک برادر وچهارخواهر که پدرش کربلایی حسین زیر سایۀ حق، با درست کردن «سنگ پا» فرزندش را چون شیر بزرگ کرد.
#شهید جواد عبدی هیجدهم اسفندماه سال ۱۳۷۸ برای گذراندن دورۀ سربازی به لشکر ۸۱ زرهی سرپل ذهاب در استان کرمانشاه اعزام شد و خدمت سربازی را در تاریخ نهم مهرماه سال۱۳۸۰ به اتمام رساند.
پس از خاتمۀ خدمت سربازی ازآن جاکه برای حرکت و مبارزه به دنبال حجت شرعی بود، ضمن مشورت با بعضی افراد صاحبنظر در تاریخ پانزدهم دی ماه سال ۱۳۸۹ با عنوان بسیج به نیّت خدمت به میهن اسلامی و کسب رضای حقتعالی وارد #سپاه شد و در #لشکر 22 بیت المقدس شهرستان سنندج به عنوان #فرمانده تیم دوم تکاوری گروهان سوم مشغول به خدمت شد و در حفظِ آرامش شهر نقش برجستهای داشت.
🍃⚘🍃
ایشان در تاریخ پانزدهم فروردین ماه سال 1391 الی دهم بهمن ماه سال 1391 دورۀ آموزش تکاوری را در اصفهان سپری کرد.
ایشان برای #اولین بار #اردیبهشت ماه 1394# به #سوریه رفت و #دوماه آنجا بود. موضوع را فقط به من گفته بود وهیچ کس در جریان سفر ایشان به #سوریه قرار نداشت.
🍃🌷🍃
از آنجا که بیشتر اوقات در #ماموریت بود، خانواده شان متوجه رفتن #شهید به #سوریه نشدند. زمانی که از #سوریه بازگشت، بنر «زیارت قبول» زدیم و گوسفند قربانی کردیم. آنجا بود که اطرافیان متوجه شدند ایشان به #سوریه رفته اند.
🍃🌷🍃
آن روزها خبرهای خیلی بدی از #سوریه می شنیدیم. خیلی نگران شدم. #آقای سلیمانی آن زمان #تکاور و #فرمانده گردان «امیر» #شهرکرد بود. به من گفت «نگران نباش، به صورت مستشاری و برای آموزش نیروهای سوریه ای به این ماموریت می روم.»
🍃🌷🍃
از آنجا که #عملکرد #بسیار #خوبی در #سوریه داشت، #دوباره از ایشان خواستند که برای یک #ماموریت #شش ماهه به #سوریه برود.#اعزام #دوم #شهید در #شهریورماه بود.
🍃🌷🍃
زمانی که #مجدد از ایشان خواستند که به #سوریه برود، #خیلی #خوشحال بود اما زمانی که موضوع را با من در میان گذاشت، حال عجیبی پیدا کردم. پاهایم سست شد، آنجا فهمیدم که این سفر #بازگشت #ندارد.
😭😭
🍃🌷🍃