#دانش آموز #شهید دفاع مقدس #حسینعلی عالی
🍃⚘🍃
درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد.
ضمن #تحصيل در مدرسه به #ورزش #کشتي ميپرداخت هنوز کودک بود که #انقلاب به پيروزي رسيد و#جنگ آغاز شد.
در سن #۱۴ سالگي به #جبهههاي حق عليه باطل رفت و در #عملياتهاي #والفجر۸،#کربلاي یک و #کربلاي ۵ شرکت کرد.
🍃⚘🍃
#قابلیت ها و #دقت عملش #فرماندهان را واداشت تا #مسئوليت واحد #اطلاعات عمليات #لشکر ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز #عمليات کربلاي ۵ #مسئوليت فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثارالله و #مسئوليت محور را بر عهده گرفت.
🍃⚘🍃
به روایت از برادر#شهید :
#عمليات والفجر۸ بود که بر اثر #بمباران شيميايي دشمن تعدادي از #رزمندهها زير آوار ماندند اما #حسینعلی بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچهها رفت.
🍃⚘🍃
من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجيها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد.
🍃⚘🍃
و چون #تمام صورت #حسينعلي سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند.
#مصدوميت #حسين از #ناحيه چشم بيشتر از ديگر #اعضاي بدنش بود اما باز #ميخنديد.😭
🍃⚘🍃
و در حاليکه نگرانش بودم و به #استقامت او در برابر #آزمايشهاي الهي #غبطه ميخوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به #صبوري دعوت می کرد و می گفت: «اينها #نعمتهاي الهي هستند، از اين #نعمتها #استفاده کنيد.😔
🍃⚘🍃
پزشک معالج براش #شش ماه استراحت تجويز کرد ولي #حسينعلي که توان ماندن در شهر را نداشت #يک ماه بعد عازم #جبهه شد.
🍃⚘🍃
به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در #جبهه #کفشهاي رزمندگان را #واکس ميزنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه #عجله او براي بازگشت و انجام اين کار #تعجب ميکردند.
🍃⚘🍃
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃
به روایت از همرزم #شهید :
باید کار #شناسایی محور را انجام میداد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً #جایی از #بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد.
🍃⚘🍃
شب بعد دوباره باید با این #زخمها از داخل آب شور رد میشد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمیکرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر میشد.😭
🍃⚘🍃
مثل اینکه نمک رویشان میپاشیدی😭.
#حاج قاسم خیلی #حسینعلی رو دوست داشت همیشه می گفت که «#حسین عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭
🍃⚘🍃
#دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و #آب تا #ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل #آب #راه میرفتیم.
خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این #ده شب ما باید #هر شب یک مسیر را برای #شناسایی و #جمعآوری اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی میكردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر #نگهبانی، #تجهیزات و #رفت و آمد نفرات ضعیفتر و برای #حمله #مناسبتر است.
#دانش آموز #شهید دفاع مقدس #حسینعلی عالی
🍃⚘🍃
درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد.
ضمن #تحصيل در مدرسه به #ورزش #کشتي ميپرداخت هنوز کودک بود که #انقلاب به پيروزي رسيد و#جنگ آغاز شد.
در سن #۱۴ سالگي به #جبهههاي حق عليه باطل رفت و در #عملياتهاي #والفجر۸،#کربلاي یک و #کربلاي ۵ شرکت کرد.
🍃⚘🍃
#قابلیت ها و #دقت عملش #فرماندهان را واداشت تا #مسئوليت واحد #اطلاعات عمليات #لشکر ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز #عمليات کربلاي ۵ #مسئوليت فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثارالله و #مسئوليت محور را بر عهده گرفت.
🍃⚘🍃
به روایت از برادر#شهید :
#عمليات والفجر۸ بود که بر اثر #بمباران شيميايي دشمن تعدادي از #رزمندهها زير آوار ماندند اما #حسینعلی بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچهها رفت.
🍃⚘🍃
من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجيها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد.
🍃⚘🍃
و چون #تمام صورت #حسينعلي سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند.
#مصدوميت #حسين از #ناحيه چشم بيشتر از ديگر #اعضاي بدنش بود اما باز #ميخنديد.😭
🍃⚘🍃
و در حاليکه نگرانش بودم و به #استقامت او در برابر #آزمايشهاي الهي #غبطه ميخوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به #صبوري دعوت می کرد و می گفت: «اينها #نعمتهاي الهي هستند، از اين #نعمتها #استفاده کنيد.😔
🍃⚘🍃
پزشک معالج براش #شش ماه استراحت تجويز کرد ولي #حسينعلي که توان ماندن در شهر را نداشت #يک ماه بعد عازم #جبهه شد.
🍃⚘🍃
به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در #جبهه #کفشهاي رزمندگان را #واکس ميزنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه #عجله او براي بازگشت و انجام اين کار #تعجب ميکردند.
🍃⚘🍃
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃
به روایت از همرزم #شهید :
باید کار #شناسایی محور را انجام میداد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً #جایی از #بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد.
🍃⚘🍃
شب بعد دوباره باید با این #زخمها از داخل آب شور رد میشد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمیکرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر میشد.😭
🍃⚘🍃
مثل اینکه نمک رویشان میپاشیدی😭.
#حاج قاسم خیلی #حسینعلی رو دوست داشت همیشه می گفت که «#حسین عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭
🍃⚘🍃
#دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و #آب تا #ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل #آب #راه میرفتیم.
خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این #ده شب ما باید #هر شب یک مسیر را برای #شناسایی و #جمعآوری اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی میكردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر #نگهبانی، #تجهیزات و #رفت و آمد نفرات ضعیفتر و برای #حمله #مناسبتر است.
#دانش آموز #شهید دفاع مقدس #حسینعلی عالی
🍃⚘🍃
درسال ۱۳۴۶ در روستاي جهانيگر در شهر زابل در خانواده ای متدین و روستایی متولدشد.
ضمن #تحصيل در مدرسه به #ورزش #کشتي ميپرداخت هنوز کودک بود که #انقلاب به پيروزي رسيد و#جنگ آغاز شد.
در سن #۱۴ سالگي به #جبهههاي حق عليه باطل رفت و در #عملياتهاي #والفجر۸،#کربلاي یک و #کربلاي ۵ شرکت کرد.
🍃⚘🍃
#قابلیت ها و #دقت عملش #فرماندهان را واداشت تا #مسئوليت واحد #اطلاعات عمليات #لشکر ۴۱ ثارالله را به ایشان بسپارند و با آغاز #عمليات کربلاي ۵ #مسئوليت فرماندهي اطلاعات لشکر ۴۱ ثارالله و #مسئوليت محور را بر عهده گرفت.
🍃⚘🍃
به روایت از برادر#شهید :
#عمليات والفجر۸ بود که بر اثر #بمباران شيميايي دشمن تعدادي از #رزمندهها زير آوار ماندند اما #حسینعلی بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچهها رفت.
🍃⚘🍃
من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجيها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد.
🍃⚘🍃
و چون #تمام صورت #حسينعلي سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند.
#مصدوميت #حسين از #ناحيه چشم بيشتر از ديگر #اعضاي بدنش بود اما باز #ميخنديد.😭
🍃⚘🍃
و در حاليکه نگرانش بودم و به #استقامت او در برابر #آزمايشهاي الهي #غبطه ميخوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به #صبوري دعوت می کرد و می گفت: «اينها #نعمتهاي الهي هستند، از اين #نعمتها #استفاده کنيد.😔
🍃⚘🍃
پزشک معالج براش #شش ماه استراحت تجويز کرد ولي #حسينعلي که توان ماندن در شهر را نداشت #يک ماه بعد عازم #جبهه شد.
🍃⚘🍃
به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در #جبهه #کفشهاي رزمندگان را #واکس ميزنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه #عجله او براي بازگشت و انجام اين کار #تعجب ميکردند.
🍃⚘🍃
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃
به روایت از همرزم #شهید :
باید کار #شناسایی محور را انجام میداد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی میرفت، وقتی برمیگشت، حتماً #جایی از #بدنش با سیمهای خاردار دشمن زخمی میشد.
🍃⚘🍃
شب بعد دوباره باید با این #زخمها از داخل آب شور رد میشد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمیکرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر میشد.😭
🍃⚘🍃
مثل اینکه نمک رویشان میپاشیدی😭.
#حاج قاسم خیلی #حسینعلی رو دوست داشت همیشه می گفت که «#حسین عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭
🍃⚘🍃
#دوربین دید در شب را باید با خودمان میبردیم و #آب تا #ناحیه سینهمان را میپوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان میگذاشتیم و داخل #آب #راه میرفتیم.
خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این #ده شب ما باید #هر شب یک مسیر را برای #شناسایی و #جمعآوری اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی میكردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر #نگهبانی، #تجهیزات و #رفت و آمد نفرات ضعیفتر و برای #حمله #مناسبتر است.