به روایت از دوست #شهید:
#محمد آزاد برای #اولین بار به #مناطق جنگی با هم روستاییانش رفته بود نه تنها با دیدن #مناطق کوهستانی سرد و پر برف #روحیه اش را از دست #نداده بود بلکه گویی #سالها در این #مناطق #زندگی کرده.
🍃🌷🍃
خیلی خوشحال بودند،#رزمنده محمد افشاری یکی از #دوستان صمیمی او بود آنها شنیده بودند که چند روز دیگر قرار است #عملیاتی انجام بشود در خاک دشمن بعثی
یکی از دوستان این دو #محمد می گوید دیدم آنها از #چوبهای خشک درخت بلوط آتش روشن و روی آن ظرفی و در حال ریختن برف داخل آن هستند.
🍃🌷🍃
در آن #هوای سرد متوجه شدم برای #غسل #شهادت دارند آب گرم تهیه می کنند😭 و با هم عهد بسته بودند که تا #شهید نشده اند به پشت #جبهه بر نگردند.
🍃🌷🍃
آنها در همین #منطقه ی #عملیاتی کربلای ۱۰ ماووت #مظلومانه به #شهادت رسیدند و رستگار شدند و ما مانده ایم و بار مسئولیت. 😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید محمد آزاد هم درتاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۵# در #منطقه #ماووت و #عملیات والفجر ۱۰ به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای روستای بیهود، در زادگاهش،شهر قائن.
🍃🌷🍃
ایشان در روزهای نخست #جنگ، خود را به #خرمشهر و #آبادان رساند و به یاری جمعی از #رزمندگان دفاع جانانهای کرد و دشمن را از اشغال آبادان مایوس کرد.
🍃🌷🍃
با ایجاد خط #پدافندی، ایشان #مسئول خط شد، شبها خود در سنگر کمین، #نگهبانی میداد. زمانی که دشمن سر چند #رزمنده #دانش آموز را در سنگر روباهی از #تن جدا کرد.😔
🍃🌷🍃
دیگر اجازه نداد #بچهها شبها #نگهبانی بدهند ، به #بچهها میگفت: «من پست نگهبانی شما را با صد #صلوات برای سلامتی #امام و #شما میخرم.»
🍃🌷🍃
از ساعت ۱۲#شب تا خود صبح پشت #خاکریز #نگهبانی میداد و #دائم #ذکر میگفت. دم #دمای صبح به سمت دستشوییها میرفت و آفتابههای خالی را پر میکرد.
🍃🌷🍃
در این چند ماه با بچهها بسیار #خاکی رفتار می کرد و....وبه قول دوستش : به قدری #متواضع هستی که اصلا مشخص نیست #پزشک هستی با بچهها خاکی زندگی میکرد، ظرف غذا و لباسها را میشست و....
🍃🌷🍃
ایشان #اعتقاد داشت، در #جبههها اگر این #کارها را کردیم برای #خدمتگزاری در #جامعه #لیاقت داریم و لاغیر.
🍃🌷🍃
به روایت از دوست #شهید:
#محمد آزاد برای #اولین بار به #مناطق جنگی با هم روستاییانش رفته بود نه تنها با دیدن #مناطق کوهستانی سرد و پر برف #روحیه اش را از دست #نداده بود بلکه گویی #سالها در این #مناطق #زندگی کرده.
🍃🌷🍃
خیلی خوشحال بودند،#رزمنده محمد افشاری یکی از #دوستان صمیمی او بود آنها شنیده بودند که چند روز دیگر قرار است #عملیاتی انجام بشود در خاک دشمن بعثی
یکی از دوستان این دو #محمد می گوید دیدم آنها از #چوبهای خشک درخت بلوط آتش روشن و روی آن ظرفی و در حال ریختن برف داخل آن هستند.
🍃🌷🍃
در آن #هوای سرد متوجه شدم برای #غسل #شهادت دارند آب گرم تهیه می کنند😭 و با هم عهد بسته بودند که تا #شهید نشده اند به پشت #جبهه بر نگردند.
🍃🌷🍃
آنها در همین #منطقه ی #عملیاتی کربلای ۱۰ ماووت #مظلومانه به #شهادت رسیدند و رستگار شدند و ما مانده ایم و بار مسئولیت. 😭😭😭
🍃🌷🍃
سرانجام#شهید محمد آزاد هم درتاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۲۵# در #منطقه #ماووت و #عملیات والفجر ۱۰ به آرزویش که همانا #شهادت در راه #خدا🤍بود رسید.
🍃🌷🍃
#مزار#شهید :
گلزار #شهدای روستای بیهود، در زادگاهش،شهر قائن.
🍃🌷🍃
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃
به روایت از برادر#شهیدعلی آقا ،
رزمنده ومداح #اهل بیت(ع)⚘:
وقتی #حسین اذان می گفت خیلی از بچه های رزمنده، تحت تاًثیر حزن صداش قرار می گرفتند و گاه در گوشه ای کز کرده و از عمق جان گریه می کردند.
🍃⚘🍃
#حسین قبل از اینکه #مداح #جبهه ها باشد به عنوان #رزمنده در #گردان های رزمی به #انجام وظیفه مشغول بود و در کنار آن #مداحی هم می کرد.
🍃⚘🍃
خیلی #مودب بود، اصلاً اتفاق نمی افتاد که از من، که برادر بزرگش بودم، یک قدم جلوتر راه بره، با آنکه تفاوت سنی ما چند سال بیشتر نبود
در #گردانی که بود هیچ کس ندید او از #فرمانده اش یک قدم جلوتر راه بره.
🍃⚘🍃
تنها در یک مورد دیدم که از #فرمانده گروهان پیشتر قدم برمی دارد؛ بعدها فهمیدم گفته: دیدم خاکریز کوتاهه، خواستم خود را در مقابلش سپری قرار دهم تا او بماند و بیشتر #خدمت کند!
🍃⚘🍃
به روایت از نویسنده کتاب پسرم #حسین :
اگر بخواهیم اسطوره معرفی کنیم می توانیم از مادر #شهید« مالکی نژاد» سخن بگوییم.
🍃⚘🍃
مادری که جگرگوشه اش به #شهادت رسیده است اما همچنان می گوید: من کاری نکردم و #حسینم فدای #حضرت زینب (س)⚘شده و حتی قطره اشکی هم از چشمانش جاری نمی شود که مبادا از اجر و پاداشی که نزد خداوند دارد کم شود.
🍃⚘🍃
مادر #شهید و خود #شهید ارتباط تنگاتنگی باهم داشتند. با اینکه مادر #شهید چهار فرزند دیگر (دو پسر و دو دختر) هم دارد اما #حسین ارتباطش با مادر خیلی #صمیمی و #نزدیک بوده
🍃⚘🍃
این مسئله فقط به #۱۲ سالی که در آغوش خانواده بوده است ختم نمی شه،بلکه در طول چهارسالی که #رزمنده بوده نیز ادامه داشته و هر زمان که به مرخصی می آمد با مادر خلوت می کرد همین مسئله ارتباطی قوی و صمیمی بین مادر و #شهید ایجاد کرده بود.
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسین مالکی نژاد هم درتاریخ ۱۳۶۶/۵/۲ در منطقه #شلمچه ودرسن #۱۷ سالگی به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡بود رسید.
🍃⚘🍃
#مزار#شهید
شهر مقدس قم گلزار #شهدای علی بن جعفر علیه السلام⚘
🍃⚘🍃
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃
#جانباز ۷۰#درصد دفاع مقدس، #فرمانده لشکر ویژه کربلا "رمضانعلی صحرایی"
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۳۰# در رستمکلا ، شرقی ترین شهر مازندران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود و ۴ فرزند به یادگار دارد #آقا جواد #اولین #فرزند ایشان بود که #همراهش در #جبهه #حضور داشت و #کوچکترین #رزمنده #دفاع مقدس بودند.
🍃🌷🍃
با اینکه زندگی در مناطق #جنگ زده با سختی ها و دلهره های فراوانی همراه بود،ولی در دوران جنگ به همراه همسر و 4 فرزندش از مازندران هجرت و در شهر اهواز ساکن شدند.
🍃🌷🍃
به همراه #پدر ، #پسر و #برادرش 67#ماه در #جبهه های #جنگ در کنار #سرداران بزرگی چون #شهیدان #بلباسی ، #خنکدار ، #عمویی ، #محسنی ، #ولیپور ، #مظفری ، #شیرسوار و #اکبری حضور داشت.
🍃🌷🍃
#جانباز ۷۰#درصد دفاع مقدس، #فرمانده لشکر ویژه کربلا "رمضانعلی صحرایی"
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۳۰# در رستمکلا ، شرقی ترین شهر مازندران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود و ۴ فرزند به یادگار دارد #آقا جواد #اولین #فرزند ایشان بود که #همراهش در #جبهه #حضور داشت و #کوچکترین #رزمنده #دفاع مقدس بودند.
🍃🌷🍃
با اینکه زندگی در مناطق #جنگ زده با سختی ها و دلهره های فراوانی همراه بود،ولی در دوران جنگ به همراه همسر و 4 فرزندش از مازندران هجرت و در شهر اهواز ساکن شدند.
🍃🌷🍃
به همراه #پدر ، #پسر و #برادرش 67#ماه در #جبهه های #جنگ در کنار #سرداران بزرگی چون #شهیدان #بلباسی ، #خنکدار ، #عمویی ، #محسنی ، #ولیپور ، #مظفری ، #شیرسوار و #اکبری حضور داشت.
🍃🌷🍃
به روایت از همرزم #شهید:
پیرمردی به #جبهه آمده بود و اصرار داشت در گردان «علی بینا» باشد. ازش پرسیدند: «چرا اصرار داری در گردان او باشی؟»
گفت: «او #فرماندهای است که #اخلاق و #رفتارش #مشابه #پیامبر (ص)🌷 است». #علی در#جبهه #مدیریت قوی داشت و به هرکس مطابق #ظرفیتش، #مسئولیتی میداد. به #حضرت زهرا (س)🌷 #علاقه داشت در #عملیاتها به #ایشان #متوسل میشد.😭
🍃🌷🍃
زمانی که در #جبهه بود #واجبات دینی، #نماز شب، و #نماز جعفر طیار را به جا میآورد. در #اوقات فراغت، در حال #دعا و #نماز و #ذکر و #صلوات بود.
🍃🌷🍃
به #همرزمانش #توصیه میکرد #نماز را اول وقت بخوانید و سعی کنید یک #رزمنده #واقعی باشید و آنها را به #وحدت و #برادری دعوت میکرد.
🍃🌷🍃
#جانباز ۷۰#درصد دفاع مقدس، #فرمانده لشکر ویژه کربلا "رمضانعلی صحرایی"
🍃🌷🍃
درسال ۱۳۳۰# در رستمکلا ، شرقی ترین شهر مازندران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد.
🍃🌷🍃
متاهل بود و ۴ فرزند به یادگار دارد #آقا جواد #اولین #فرزند ایشان بود که #همراهش در #جبهه #حضور داشت و #کوچکترین #رزمنده #دفاع مقدس بودند.
🍃🌷🍃
با اینکه زندگی در مناطق #جنگ زده با سختی ها و دلهره های فراوانی همراه بود،ولی در دوران جنگ به همراه همسر و 4 فرزندش از مازندران هجرت و در شهر اهواز ساکن شدند.
🍃🌷🍃
به همراه #پدر ، #پسر و #برادرش 67#ماه در #جبهه های #جنگ در کنار #سرداران بزرگی چون #شهیدان #بلباسی ، #خنکدار ، #عمویی ، #محسنی ، #ولیپور ، #مظفری ، #شیرسوار و #اکبری حضور داشت.
🍃🌷🍃
#حسين از کودکي دوست داشت #پزشک بشه، برای همین يک روز بهش گفتم: «#جبهه بسه، تو که ميگفتي ميخواهي پزشک يا دندانپزشک بشی، پس درست را بخوان، ميداني مردم ميگويند شما براي فرار از درس به #جبهه ميرويد»
گفت:«#جبهه به ما نياز دارد، #دين و #شرف ما در هجوم دشمن قرار گرفته وقت آن نيست که من فقط درس بخوانم انشاالله #جنگ که تمام شد با خيال راحت درس ميخوانم.
🍃⚘🍃
وقتي سال چهارم رشته تجربي ثبت نام کرد خيلي خوشحال شدیم فکر کردیم ديگه به #جبهه نميرود اما دوباره به #جبهه رفت و چندماه بعد درست در نيمه فروردين ماه به خانه بازگشت و پس از امتحانات نهايي خرداد و آزمون #سراسري دانشگاه آماده نبرد شد.
🍃⚘🍃
وقتي کارنامه سازمان سنجش #حسینعلی به دستمان رسيد دیدیم که تمام نمراتش بدون استثناء #رضايتبخش است و او با اين کار نشان داد که يک #رزمنده ميتواند در دو #جبهه مبارزه کند.
🍃⚘🍃
در #عمليات والفجر۸ به سختي مجروح شد دکتر گفت: «اگر با اين وضع به #جبهه بازگردي مرگت حتميه» اما #حسين پاسخ داد: «من در اين #عمليات #شهيد نمي شوم من در عمليات ديگري به#شهادت مي رسم.😭😭
🍃⚘🍃