#شهید مدافع حرم، ستارمحمودی
🍃🌷🍃
درتاریخ ۱۳۵۴/۳/۳# در روستای مهرنجان ممسنی شیراز در خانواده ای ازتبار لرهای غیور و آزاده متولد شد.
ایشان یکی از #اعضای #نیروی دریایی #سپاه بوشهر بود که به دلیل #تسلط بر #مسائل نظامی، بهصورت #داوطلبانه برای #دفاع از حریم #اهلبیت عصمت و طهارت (ع)🌷 راهی #سوریه شد.
🍃🌷🍃
ایشان #برادر #شهید هم هست.
#برادرشون #عبدالرسول از #شهدای #جنگ تحمیلی هستند که درسال ۱۳۶۶# به #شهادت رسیدند.
🍃🌷🍃
زندگی آنها روستایی عشایری بود. یعنی تلفیقی از زندگی ساکن در روستا و کوچ و زندگی تقریبا سختی را داشتند و از طرف دیگر پدر و مادر به شدت عقاید #مذهبی داشتند.
🍃🌷🍃
گله ما پرتعداد نبود، اما پدر ایشان همیشه #نیمی از آنها را نذر #سیدالشهدا (ع)🌷 میکرد. #برکت این #کارها وارد #زندگیشان شد.#معنویت #نان حلال توجه به #اهل بیت🌷 به زندگی آنها باعث شد به این #نقطه برسند.
🍃🌷🍃
ایشان #کارشناسی #ادبیات #دانشگاه شیراز و #کارشناسی #ارشد مدیریت MBA#دانشگاه قشم رو داشت در چند #رشته ورزشی از جمله #ژیمناستیک تکواندو،#فوتبال ساحلی،#شنا و #کوهنوردی#مقامآور بود و #استاد #موشک دوش پرتاب بود.
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
ما در سال 1380# بصورت مذهبی و سنتی ازدواج کردیم، دو دختر به نام های زهرا و نازنین زهرا داریم.
🍃🌷🍃
از سال 83#وارد #یگان ویژه گیلان شدند و در بسیاری از #ماموریت ها حضور داشتند، در سال 89# به مدت 2#سال به عنوان #مرزبان در #نقطه صفر مرزی #منطقه سرباز #خدمت کردند.
🍃🌷🍃
#شهید همیشه با #فرزندان خود #مهربان بود #اکثر اوقات با تمام #خستگی ها در خانه با #نازنین زهرا به #مبارزه #تکواندو می پرداخت و نه تنها با #فرزندان خود بلکه با تمام #بچه ها #بازی و #شوخی میکرد و #بچه ها در اکثر #مسافرت ها دوست داشتن در ماشین ما بنشینند.😭
🍃🌷🍃
به روایت از همسر #شهید :
ما در سال 1380# بصورت مذهبی و سنتی ازدواج کردیم، دو دختر به نام های زهرا و نازنین زهرا داریم.
🍃🌷🍃
از سال 83#وارد #یگان ویژه گیلان شدند و در بسیاری از #ماموریت ها حضور داشتند، در سال 89# به مدت 2#سال به عنوان #مرزبان در #نقطه صفر مرزی #منطقه سرباز #خدمت کردند.
🍃🌷🍃
#شهید همیشه با #فرزندان خود #مهربان بود #اکثر اوقات با تمام #خستگی ها در خانه با #نازنین زهرا به #مبارزه #تکواندو می پرداخت و نه تنها با #فرزندان خود بلکه با تمام #بچه ها #بازی و #شوخی میکرد و #بچه ها در اکثر #مسافرت ها دوست داشتن در ماشین ما بنشینند.😭
🍃🌷🍃
🔸فرمانده واقعی کسی است که وقتی فرمان جهاد می دهد خود در خط مقدم این جهاد قرار گیرد.
در ایام پرچالش اخیر پرچم دار جهاد تبیین خود رهبری معظم انقلاب بودند ایشان با کنش گری های فعال جبهه باطل را از موضع حمله بی امان وارد موضع دفاع کرده اند و عمده فعالیت شان تلاش برای کم اثر کردن اقدامات هوشمندانه ایشان است ...
🔻آن نشست زیبا، پرمحتوا و خبرسازی که ایشان با #بانوان داشتند و برای مقابله با آن رسانه های معاند زحمت زیادی را متحمل شدند..
🔻جشن فرشته ها که تصاویر جهانی پرجاذبه ای را خلق فرمودند و تیتر خیلی از رسانه ها و فضای مجازی داخلی و خارجی شد
🔻و اکنون عفو عمومی و گسترده دستگیر شدگان اغتشاشات که موجی از امید و #همدلی اجتماعی را به راه انداخته است و قطعا موج سواری و مظلوم نمایی دروغین صحنه گردانان خارج نشین اغتشاشات را در هم خواهد شکست ...
این حرکت ها نمونه های از #جهاد_تبیین اخیر معظم له است.
✅اگر همه دلسوزان و متنفذین با الگوگیری از ایشان این گونه #هنرمندانه و #نقطه زن به میدان بیایند بسیاری از چالش های اجتماعی ما کاهش پیدا خواهد کرد.
به روایت از همسر #شهید :
ما در سال 1380# بصورت مذهبی و سنتی ازدواج کردیم، دو دختر به نام های زهرا و نازنین زهرا داریم.
🍃🌷🍃
از سال 83#وارد #یگان ویژه گیلان شدند و در بسیاری از #ماموریت ها حضور داشتند، در سال 89# به مدت 2#سال به عنوان #مرزبان در #نقطه صفر مرزی #منطقه سرباز #خدمت کردند.
🍃🌷🍃
#شهید همیشه با #فرزندان خود #مهربان بود #اکثر اوقات با تمام #خستگی ها در خانه با #نازنین زهرا به #مبارزه #تکواندو می پرداخت و نه تنها با #فرزندان خود بلکه با تمام #بچه ها #بازی و #شوخی میکرد و #بچه ها در اکثر #مسافرت ها دوست داشتن در ماشین ما بنشینند.😭
🍃🌷🍃
اما #حسین همچنان فریاد میزد: «زود باشید! عجله كنید! رد شید! معطل نشید! از روی كمرم بپرید! بپرید و خودتان را به خشكی برسانید وگرنه همه تلف میشویم."
🍃⚘🍃
#فرمانده گردان، صدایش را بلند كرد و گفت: «#حسین! خجالت بكش! كی میتونه پا روی تو بذاره و بگذره. مگه كار راحتی است.»😭
🍃⚘🍃
ولی #حسین همچنان #التماس میكرد كه معطل نشوید. صبح روز بعد،#پیكر بی جان #حسین را در حالی كه #سیمهای خاردار را در #بغل داشت و #تیر دشمن #پهلوی نازنینش را شكافته بود، در همان #نقطه پیدا كردیم و به #عقب برگرداندیم.😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسینعلی عالی هم در سال #۱۳۶۵ در #عملیات کربلای پنج به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡
بود رسید.
🍃⚘🍃
#مزار#شهید
#زادگاه ایشان روستای جهانگیر،
شهر زابل
🍃⚘🍃
اما #حسین همچنان فریاد میزد: «زود باشید! عجله كنید! رد شید! معطل نشید! از روی كمرم بپرید! بپرید و خودتان را به خشكی برسانید وگرنه همه تلف میشویم."
🍃⚘🍃
#فرمانده گردان، صدایش را بلند كرد و گفت: «#حسین! خجالت بكش! كی میتونه پا روی تو بذاره و بگذره. مگه كار راحتی است.»😭
🍃⚘🍃
ولی #حسین همچنان #التماس میكرد كه معطل نشوید. صبح روز بعد،#پیكر بی جان #حسین را در حالی كه #سیمهای خاردار را در #بغل داشت و #تیر دشمن #پهلوی نازنینش را شكافته بود، در همان #نقطه پیدا كردیم و به #عقب برگرداندیم.😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسینعلی عالی هم در سال #۱۳۶۵ در #عملیات کربلای پنج به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡
بود رسید.
🍃⚘🍃
#مزار#شهید
#زادگاه ایشان روستای جهانگیر،
شهر زابل
🍃⚘🍃
#باذن_الله زدیم
به #موقع هم زدیم
#صدا_دار هم زدیم
صدایش را همه #شنیدند
#مسئولیتش را هم قبول کردیم
دستمان را بالا آورده و گفتیم #ما زدیم
در پاسخ به گستاخی های #شما زدیم
#باز هم میزنیم
از همان جایی میزنیم که فکرش را هم #نمیکنید
#فیک هم نمیزنیم چون قدرت #اول منطقه ایم
چون از ۱۲۰۰ کیلومتری جای #خواب هر که را بخواهیم میزنیم
#درست میزنیم همانجایی که باید بزنیم
چون #پیشرفته_ترین #موشکهای #دوربرد و #نقطه_زن دنیا را داریم
چون #نظم منطقه و هر #نقطه از دنیا را که لازم باشد ما #سامان میدهیم
چون #زبان دنیا را بلد هستیم
چون #دنیای امروز را خوب شناخته ایم
چون خودتان اینگونه #خواسته اید
#پاسخ_سخت_باذن_الله
به روایت از همسر #شهید :
ما در سال 1380# بصورت مذهبی و سنتی ازدواج کردیم، دو دختر به نام های زهرا و نازنین زهرا داریم.
🍃🌷🍃
از سال 83#وارد #یگان ویژه گیلان شدند و در بسیاری از #ماموریت ها حضور داشتند، در سال 89# به مدت 2#سال به عنوان #مرزبان در #نقطه صفر مرزی #منطقه سرباز #خدمت کردند.
🍃🌷🍃
#شهید همیشه با #فرزندان خود #مهربان بود #اکثر اوقات با تمام #خستگی ها در خانه با #نازنین زهرا به #مبارزه #تکواندو می پرداخت و نه تنها با #فرزندان خود بلکه با تمام #بچه ها #بازی و #شوخی میکرد و #بچه ها در اکثر #مسافرت ها دوست داشتن در ماشین ما بنشینند.😭
🍃🌷🍃
اما #حسین همچنان فریاد میزد: «زود باشید! عجله كنید! رد شید! معطل نشید! از روی كمرم بپرید! بپرید و خودتان را به خشكی برسانید وگرنه همه تلف میشویم."
🍃⚘🍃
#فرمانده گردان، صدایش را بلند كرد و گفت: «#حسین! خجالت بكش! كی میتونه پا روی تو بذاره و بگذره. مگه كار راحتی است.»😭
🍃⚘🍃
ولی #حسین همچنان #التماس میكرد كه معطل نشوید. صبح روز بعد،#پیكر بی جان #حسین را در حالی كه #سیمهای خاردار را در #بغل داشت و #تیر دشمن #پهلوی نازنینش را شكافته بود، در همان #نقطه پیدا كردیم و به #عقب برگرداندیم.😭
🍃⚘🍃
سرانجام#شهید حسینعلی عالی هم در سال #۱۳۶۵ در #عملیات کربلای پنج به آرزویش که همانا#شهادت در راه#خدا♡
بود رسید.
🍃⚘🍃
#مزار#شهید
#زادگاه ایشان روستای جهانگیر،
شهر زابل
🍃⚘🍃