eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
226هزار عکس
60.9هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید دفاع مقدس عبدالمهدی مغفوری 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۳۵/۱۱/۵ کرمان در روستای سرآسیاب فرسنگی در خانواده ای متدین ومذهبی و روستایی متولد شد. پدرس، خوان بودند، برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی خانواده شان را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. 🍃🌷🍃 در سایه چنین خانواده ای رشد کرد، تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان رساند آنچه در این دوران ایشان از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد، اش به بود. 🍃🌷🍃 بعد از دیپلم ریاضی برای ادامه تحصیل در رشته برق وارد انستیتو برق کرمان شد و دیپلم گرفتم. با پایان تحصیل به سربازی رفت که تلخ ترین دوران زندگی اش بود. 🍃🌷🍃 ایشان برحسب وظیفه در سال ۱۳۵۶# به خدمت سربازی رفت و با سپری کردن دوره آموزش در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان دار در در سمت متصدی تلفن شروع به کار کرد. به دلیل رفتار و روحیه که ایشان داشت دوستان زیادی اعم از و دار به خود جلب کرد وجزو کسانی بود که به تر#ک خدمت و فرار از پادگان و به خود گفت. 🍃🌷🍃
به روایت از پدر : پسرم فرزند و پسرم بود که ۷# بار و بار ماهه به اعزام شده بودند. 🍃🌷🍃 موقع رفتن وخدا حافظی از مادرش می خواست دعا کنه که بشه😭.ماهم با و بدرقه ش کردیم و برای و دعا کردیم.😭 🍃🌷🍃 بسیار می کرد و عاشورا و یاسین را می خواند به امام حسین (ع)🌷و زهرا(س)🌷 خاصی داشت.😭 🍃🌷🍃 وهمیشه در ایام زهرا سلام الله علیها🌷و های ائمه🌷 ، در شون داشتند و برنامه برپا می کرد. 🍃🌷🍃 پسرم ، برای 🤍 از و ♡بودن به و و بود. 🍃🌷🍃 ، فرد العاده گذار بود به ، و می ورزید بود راسخ به داشت با مقاومت و و بود. 🍃🌷🍃
شهید دفاع مقدس عبدالمهدی مغفوری 🍃🌷🍃 درتاریخ ۱۳۳۵/۱۱/۵ کرمان در روستای سرآسیاب فرسنگی در خانواده ای متدین ومذهبی و روستایی متولد شد. پدرس، خوان بودند، برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی خانواده شان را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. 🍃🌷🍃 در سایه چنین خانواده ای رشد کرد، تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان رساند آنچه در این دوران ایشان از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد، اش به بود. 🍃🌷🍃 بعد از دیپلم ریاضی برای ادامه تحصیل در رشته برق وارد انستیتو برق کرمان شد و دیپلم گرفت. با پایان تحصیل به سربازی رفت که تلخ ترین دوران زندگی اش بود. 🍃🌷🍃 ایشان برحسب وظیفه در سال ۱۳۵۶# به خدمت سربازی رفت و با سپری کردن دوره آموزش در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان دار در در سمت متصدی تلفن شروع به کار کرد. به دلیل رفتار و روحیه که ایشان داشت دوستان زیادی اعم از و دار به خود جلب کرد وجزو کسانی بود که به تر#ک خدمت و فرار از پادگان و به خود گفت. 🍃🌷🍃
سرلشکر پاسدار بدون مرز محمد ناصر ناصری ‌ 🍃🌷🍃 در هفتم خرداد‌ سال 1340 در یکی از روستاهای تابعه «گازار» بیرجند متولد شد. پس از اتمام دوران کودکی جهت ادامه تحصیل راهی بیرجند شد و تحصیل را تا کسب مدرک لیسانس مدیریت از دانشگاه تهران ادامه داد. 🍃🌷🍃 ‌ایشان در اوایل انقلاب در سیاسی ضدرژیم فعالیت داشت. با پیروزی انقلاب به کمیته انقلاب اسلامی در آمد. با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جزو سپاه بیرجند بود. با شکل­ گیری سپاه بیرجند، ناصر به واحد سپاه در آمد و در مدت خدمتش در این واحد، سفرهای زیادی به «شنیدند» و «فرات» در افغانستان داشت. 🍃🌷🍃 ایشان در کنار حضورش در افغانستان،# مبارزه با منافقین را ادامه داد و کارنامه درخشان او در واحد اطلاعات موید این ادعا است. 🍃🌷🍃
مدافع حرم علی جوکار 🍃🌷🍃 در تاریخ   ۱۳۶۴/۱/۱# در روستای اسلام آباد از توابع شهر  کازرون در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. ایشان متاهل بود و دو فرزند به یادگاردارد. 🍃🌷🍃 دوران ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش و  دبیرستان را در مدرسه شبانه روزی عشایر نورآباد طی کرد و بعد وارد اهواز شد. پس از التحصیلی در مقطع دیپلم کشاورزی ، مقدس سربازی را در انتظامی فارس به پایان رساند. در سال 1388 مشترک خود را آغاز کرد. 🍃🌷🍃 از تولد ایشان یکی از پسر عموهایش به نام جوکار و از تولدش نفر از هایش به نام و جوکار و عمه اش زکی جوکار به رسیدند. 🍃🌷🍃 در کربلای 5 سال 1365 عموی اش جوکار و جوکار به رسیدند. 🍃🌷🍃
شهید دفاع مقدس، حاج ایوب بلندی 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۳۹/۹/۱#  در شهر تبریز در خانواده ای مهربان و صمیمی متولد شد. پدرش اسم ایشان  را ایوب گذاشتند  تا و# استقامت باشد تحصیلاتش را تا  مدرک دیپلم تربیت معلم ادامه داد سپس به آموزش و پرورش درآمد. 🍃🌷🍃 ایشان# برادر هم هست. برادر «حسن بلندی» متولد سال 1345# بود که در شلمچه بر اثر تركش در 10  1366# به رسید. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به برادرانش در پیوست تا اینکه آموزش و پرورش از ایشان خواست به محل خود برگرد. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۲# ازدواج کرد و بار دیگر در تهران در رشته دولتی ادامه تحصیل داد و توانست مدرک را دریافت کند. 🍃🌷🍃 بار ایشان  در روز سال ۱۳۵۹# به رفت و در و بارها شد  به طوریکه در جای از بود. 🍃🌷🍃
شهید دفاع مقدس، حاج ایوب بلندی 🍃🌷🍃 درتاریخ   ۱۳۳۹/۹/۱#  در شهر تبریز در خانواده ای مهربان و صمیمی متولد شد. پدرش اسم ایشان  را ایوب گذاشتند  تا و# استقامت باشد تحصیلاتش را تا  مدرک دیپلم تربیت معلم ادامه داد سپس به آموزش و پرورش درآمد. 🍃🌷🍃 ایشان# برادر هم هست. برادر «حسن بلندی» متولد سال 1345# بود که در شلمچه بر اثر تركش در 10  1366# به رسید. 🍃🌷🍃 بعد از انقلاب به برادرانش در پیوست تا اینکه آموزش و پرورش از ایشان خواست به محل خود برگرد. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۲# ازدواج کرد و بار دیگر در تهران در رشته دولتی ادامه تحصیل داد و توانست مدرک را دریافت کند. 🍃🌷🍃 بار ایشان  در روز سال ۱۳۵۹# به رفت و در و بارها شد  به طوریکه در جای از بود. 🍃🌷🍃
مدافع حرم محمود رادمهر 🍃🌷🍃 در تاریخ    ۱۳۵۹/۹/۳# در شهرساری، استان مازندران در خانواده ای متدین ومذهبی متولدشد. ۴ فرزند بودند،  ۴ برادر ایشان  فرزند اول خانواده بود. 🍃🌷🍃 ایشان در ناحیه ساری و 25 کربلا مشغول به کار بود،وبرادرانش،  محمدرضا و مجتبی هم مانند خودش در پاسداران انقلاب اسلامی دارند و می‌کنند. 🍃🌷🍃 بعد از پایان دبیرستان در شرکت کرد ،از ابتدا دوست داشت در (ارتش یا سپاه) قبول بشود؛ حتی از سوم دبیرستان می‌خواست وارد شود. 🍃🌷🍃 در ستاری پذیرفته شد و اتفاقا خوبی هم داشت ولی شهریور همان سال دچار مشکل جسمی شد. در آن زمان در جوشکاری کارگر بود و زیر دستگاه جوش، اعصاب یک طرف صورت ایشان فلج شد. سال بعد حسین🌷 شد و در و فنون اصفهان نیز پذیرفته و با دیپلم از آنجا شد. 🍃🌷🍃 از ایشان خواست تا به کلاس‌ها برسد، اما  گفت نمی­‌تونم چنین بدم و نهایتاً نتوانست به ستاری برود. 🍃🌷🍃
حضرت زینب سلام الله علیها ، شهید مدافع حرم ، جواد کوهساری⚘ در تاریخ ۱۳۶۴/۱۱/۱۰ در شهر مشهد مقدس و در خانواده ای متدین و مذهبی متولد شد و در دامان پر مهر و محبت پدر و مادرش بزرگ شد. ۲۹ ساله و مجرد بود حسابداری داشت و دانشجوی لیسانس حقوق بود. سربازی‌ اش را هم در نیروی هوایی مشهد گذراند. حدود سال عضو فعال بسیج بود. عاشق ولایت بود و گوش به فرمان رهبر عزیز♡ دو سه سالی می‌شد با دوستاش به مناطق جنگی ، جمکران و حرم امام خمینی (ره) می‌ رفت. همیشه خبرهای سوریه و عراق را پیگیری می‌کرد. از طریق برادرش از مادرش خواست که عازم شود اما پدر ایشان راضی به رفتنش نبود. تخریبچی بود. در تمام فنون جنگی آموزش دیده بود و در هم مین‌ها را خنثی می‌کرد. به روایت از مادر شهید⚘ : راضی به رفتنش نبودم اما دیدم راهش راه خیره ، چیزی نداشتم که بگم. خواهران و برادرش خیلی گریه می‌کردند. برادرش به من گفت اگر شما بگی نرو نمیره.😔