به روایت از مادر #شهید:
#احمد متولد ٢ اردیبهشت سال ۶٩ ، نهمین و آخرین فرزندم بود. تولدش با میلاد حضرت محمد (ص)⚘ مصادف شد و از اونجایی که به ساحت آن حضرت ارادت قلبی داشتیم نامش را #احمد نهادیم.
🍃⚘🍃
#احمد من اخلاق #خوشی داشت و اهل #غیبت نبود. اگه کار فوری داشت و در اون حین من از او درخواستی داشتم که برام انجام بده هرگز « نه » نمیگفت. 😭😭
🍃⚘🍃
پسرم #آروم ،#متواضع ولی در عین حال #شجاع ،#پرجنب و جوش و#کوشا بود. اکثر اوقاتش رو با برادر بزرگترش رضا میگذروند. هیچ وقت در برابر خواسته هامون نه نمیگفت.
🍃⚘🍃
یک روز گریهکنان به خانه برگشت. وقتی ماجرا را تعریف کرد متوجه شدیم که با دوستش بر سر این که چه کسی مکبر نماز شود بحث کرده است.
🍃⚘🍃
با اینکه فرزند آخرم بود اما روحیه ی #بزرگی داشت. بسیار اهل#بخشش بود که حتی طبق گفته ی همرزمانش در #سوریه #لباس های نویی که براش گذاشته بودیم را به بقیه #هدیه می داد.
🍃⚘🍃
عکس #شهید احمد کاظمی از #شهدای اصفهان را در کیف پولش گذاشته بود و در #سوریه هم همراه خود برده بود و شاید یکی از دلایل علاقه اش به اون #شهید ،#تشابه اسمی بود. 😭
🍃⚘🍃
به روایت از مادر #شهید:
#احمد متولد ٢ اردیبهشت سال ۶٩ ، نهمین و آخرین فرزندم بود. تولدش با میلاد حضرت محمد (ص)⚘ مصادف شد و از اونجایی که به ساحت آن حضرت ارادت قلبی داشتیم نامش را #احمد نهادیم.
🍃⚘🍃
#احمد من اخلاق #خوشی داشت و اهل #غیبت نبود. اگه کار فوری داشت و در اون حین من از او درخواستی داشتم که برام انجام بده هرگز « نه » نمیگفت. 😭😭
🍃⚘🍃
پسرم #آروم ،#متواضع ولی در عین حال #شجاع ،#پرجنب و جوش و#کوشا بود. اکثر اوقاتش رو با برادر بزرگترش رضا میگذروند. هیچ وقت در برابر خواسته هامون نه نمیگفت.
🍃⚘🍃
یک روز گریهکنان به خانه برگشت. وقتی ماجرا را تعریف کرد متوجه شدیم که با دوستش بر سر این که چه کسی مکبر نماز شود بحث کرده است.
🍃⚘🍃
با اینکه فرزند آخرم بود اما روحیه ی #بزرگی داشت. بسیار اهل#بخشش بود که حتی طبق گفته ی همرزمانش در #سوریه #لباس های نویی که براش گذاشته بودیم را به بقیه #هدیه می داد.
🍃⚘🍃
عکس #شهید احمد کاظمی از #شهدای اصفهان را در کیف پولش گذاشته بود و در #سوریه هم همراه خود برده بود و شاید یکی از دلایل علاقه اش به اون #شهید ،#تشابه اسمی بود. 😭
🍃⚘🍃
به روایت از مادر #شهید:
#احمد متولد ٢ اردیبهشت سال ۶٩ ، نهمین و آخرین فرزندم بود. تولدش با میلاد حضرت محمد (ص)⚘ مصادف شد و از اونجایی که به ساحت آن حضرت ارادت قلبی داشتیم نامش را #احمد نهادیم.
🍃⚘🍃
#احمد من اخلاق #خوشی داشت و اهل #غیبت نبود. اگه کار فوری داشت و در اون حین من از او درخواستی داشتم که برام انجام بده هرگز « نه » نمیگفت. 😭😭
🍃⚘🍃
پسرم #آروم ،#متواضع ولی در عین حال #شجاع ،#پرجنب و جوش و#کوشا بود. اکثر اوقاتش رو با برادر بزرگترش رضا میگذروند. هیچ وقت در برابر خواسته هامون نه نمیگفت.
🍃⚘🍃
یک روز گریهکنان به خانه برگشت. وقتی ماجرا را تعریف کرد متوجه شدیم که با دوستش بر سر این که چه کسی مکبر نماز شود بحث کرده است.
🍃⚘🍃
با اینکه فرزند آخرم بود اما روحیه ی #بزرگی داشت. بسیار اهل#بخشش بود که حتی طبق گفته ی همرزمانش در #سوریه #لباس های نویی که براش گذاشته بودیم را به بقیه #هدیه می داد.
🍃⚘🍃
عکس #شهید احمد کاظمی از #شهدای اصفهان را در کیف پولش گذاشته بود و در #سوریه هم همراه خود برده بود و شاید یکی از دلایل علاقه اش به اون #شهید ،#تشابه اسمی بود. 😭
🍃⚘🍃
به روایت از مادر #شهید:
#احمد متولد ٢ اردیبهشت سال ۶٩ ، نهمین و آخرین فرزندم بود. تولدش با میلاد حضرت محمد (ص)⚘ مصادف شد و از اونجایی که به ساحت آن حضرت ارادت قلبی داشتیم نامش را #احمد نهادیم.
🍃⚘🍃
#احمد من اخلاق #خوشی داشت و اهل #غیبت نبود. اگه کار فوری داشت و در اون حین من از او درخواستی داشتم که برام انجام بده هرگز « نه » نمیگفت. 😭😭
🍃⚘🍃
پسرم #آروم ،#متواضع ولی در عین حال #شجاع ،#پرجنب و جوش و#کوشا بود. اکثر اوقاتش رو با برادر بزرگترش رضا میگذروند. هیچ وقت در برابر خواسته هامون نه نمیگفت.
🍃⚘🍃
یک روز گریهکنان به خانه برگشت. وقتی ماجرا را تعریف کرد متوجه شدیم که با دوستش بر سر این که چه کسی مکبر نماز شود بحث کرده است.
🍃⚘🍃
با اینکه فرزند آخرم بود اما روحیه ی #بزرگی داشت. بسیار اهل#بخشش بود که حتی طبق گفته ی همرزمانش در #سوریه #لباس های نویی که براش گذاشته بودیم را به بقیه #هدیه می داد.
🍃⚘🍃
عکس #شهید احمد کاظمی از #شهدای اصفهان را در کیف پولش گذاشته بود و در #سوریه هم همراه خود برده بود و شاید یکی از دلایل علاقه اش به اون #شهید ،#تشابه اسمی بود. 😭
🍃⚘🍃