eitaa logo
کانال رسمی اشعار «امیر قربانی فر»
412 دنبال‌کننده
27 عکس
2 ویدیو
116 فایل
🔹کانال رسمی اشعار امیر قربانی فر در آیتا: @amirghorbanifar_110 🔸صفحه رسمی اینستاگرام امیر قربانی فر : https://www.instagram.com/amir_qorbani68
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ رسیدی از سفر با لبِ عطشان خرابه با حضورت شد چراغان من همراهِ خواهرت امشب میگردم دورِ سرت امشب (بابای خوبم ای حسین جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ بشوق دیدنت ای مهربانم پر از ستاره گشته دیدگانم ای نور قلب بیقرارم با عشق تو جان می سپارم (بابای خوبم ای حسین جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ تو آمدی و ماتم از سرم رفت کبودی رخم از خاطرم رفت جانم تقدیم خنده هایت من سیلی خوردم بفدایت (بابای خوبم ای حسین جان) ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ خورشید نی ها سلام ، عزیز زهرا سلام ای خیزرون خورده ی ، مجلس اعدا سلام تغییر کرده بابا ، انگاری شکل سرت حق بده حالا تو رو ، نشناسه این دخترت بابایی زخمیِ اَبروی هر دوتامون خاکیِ گیسوی هر دوتامون ریخته به هم مویِ هر دوتامون ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ پاهای پر آبله ، یه لشکرو هلهله صورتم کبوده از ، دست زجر و حرمله دستامون بین طناب ، بی هوا می کشیدن به زمین خوردنمون ، تو کوچه می خندیدن بابایی هر کجا که اسمتو می بردم سیلی از زجر لعین می خوردم اگه عمه جون نبود می میردم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
امیر قربانی فر: بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ سلام ای دنیایِ من بابا ، روشنیِ شبهایِ من بابا بجای سرنیزه ها امشب ، سر بزار رو دستایِ من بابا چی سرت آوردن ، ریخته به هم موی سرت بابایی چی سرت آوردن ، پریده رنگ دخترت بابایی هم خیزرون و ، تشت طلایی کبوده رنگِ ، لبت بابایی "بابا حسین جان" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ برا خوابیدن تو آغوشت چند شبه میدونی دلم تنگه؟ مگه تو قرآن نمی خوندی ، پس چرا رو اَبروت رد سنگه یه عده تو کوچه ، سنگت زدن از روی پشت باما یه عده تو کوچه ، منو زدن میون ازدحاما موی دوتامون ، پر خاک و دوده مثل تنِ تو ، تنم کبوده "بابا حسین جان" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کجا بودی تو بیابون از تازیونه هر دفعه می مردم هزار تا دست روم بلند میشد اسمتو هر جایی که میبردم یکی نبود اونجا ، نجات بده تمومِ بچه ها رو یکی نبود اونجا ، بگیره دست زجر بی حیا رو از درد پهلو ، دارم میمیرم منو ببر تا ، آروم بگیرم "بابا حسین جان" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کجایی بابا کنج خرابه پریشونم خیلی برات دل نگرونم چند شبه منتظر نشستم کجایی بابا تمومِ جسمم پُرِ دردِ خیلی منو کلافه کرده طنابی که زدن به دستم شبا می بینم توی خواب پیشم اومدی گوشواره های تازه مو آوردی برام دوباره حالم بهتر میشه با خنده هات یکی یکی خوب میشن آبله های پام بابا دلم تنگه ، اگه نیای دیرِ رقیه خانومت ، این گوشه میمیره لبم پر از آهِ ، سرم پر از دردِ تازیونه هاشون ، جون به لبم کرده "ای وای بابا حسین" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کجایی بابا ببین شکسته پر و بالم اگر چه دختری سه سالم دیگه ازین زمونه سیرم کجایی بابا که مثل مادر تو زهرا وقتی میخام بلند شم از جا دستمو رو دیوار میگیرم برای اینکه بخورن اولادت زمین طنابمون رو هرکسی میاد میکشه من چه گناهی کردم زجر لعین هر جا میاد سر رقیه داد میکشه موهات پریشونه ، موهام پریشونه لبت پر از خونه ، لبام پر از خونه شکسته اَبروهات ، شکسته اَبروهام کشیده شد موهات ، کشیده شد موهام "ای وای بابا حسین" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ چشمان فلک گرمِ تماشای حسین است در سینه ی خوبانِ جهان جایِ حسین است دانی که چرا اهل بهشت است زمینش چون کرببلا خاک قدمهای حسین است آن یوسف مصری که شده دلبر عالم دلباخته ی رویِ دلارای حسین است خوشبخت کسی هست که در هر شب جمعه پروانه ی شش گوشه ی زیبای حسین است ارباب ، خودش دلبر عالم شده اما زهرای سه ساله همه دنیای حسین است شد گریه کن دختر خود بین خرابه آری شب سوم شب احیای حسین است "گریان شدم از دیده ی گریانِ رقیه آشفته ام از حال پریشانِ رقیه" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ آنها که بروی بدنت اسب دواندند ما را به سر کوچه و بازار کشاندند دیدند که بر روی لبت نام خدا بود یک عده بسوی سر تو سنگ پراندند ماها که عزیزِ علی و فاطمه بودیم بردند و در مجلس اغیار نشاندند جام می و تشت زر و چوب و سر بابا جان بر لبِ اولادِ غریبِ تو رساندند پیشِ رویِ ما هلهله و ولوله کردند هِی شعر به وصف شبث و حرمله خواندند با عقده ی بسیار جسارت به تو کردند آنها که درین واقعه بی جایزه ماندند "ای مویِ تو چون مویِ پریشانِ رقیه تو جای گرفتی روی دستان رقیه" ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ عشق تو مرا با تن بیمار کشیده حتی وسط کوچه و بازار کشیده عطر خوش سیب پدری بود که مارا ناخواسته تا مجلس اغیار کشیده آشفتگی موی سرت با همگان گفت گیسوی تو را قاتلت انگار کشیده زخمی شده انگشتِ ورم کرده ی عمه آنقدر که از پای همه خار کشیده این شمر لعین آخر سر از نفس افتاد از بسکه ز شلاق خودش کار کشیده با برخاک فتادیم ، وَ یا فاطمه گفتیم خوردیم ز اعدای تو هر بار کشیده بسکه شده زخمی تنم انگار خداوند بر روی سرم چادر گلدار کشیده سیلی و لگد ، زجر و سنان ، رنگ کبودی مجروح شده این تنِ آزار کشیده آن هدیه ی زیبا که خریدی تو برایم از گوش من این خصم جفاکار کشیده ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است
بسم الله الرحمن الرحیم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ ای سوره ی کوثر رقیه خورشید مطهر رقیه ای نیزه نشین کوفه تا شام ای سایه ی بر سر رقیه یکبار سر تو از سر نی افتاد برابر رقیه مانند محاسن تو بابا خاکی شده معجر رقیه گردیده کبوده تازیانه سرتاسر پیکر رقیه غارت شده مثل گوشواره خلخال و گل سر رقیه ◾️◾️◾️◾️◾️ ای گرمی آشیانه ی من مهمان شده ای ، به خانه ی من امشب تو بجای نیزه و تشت بگذار قدم به شانه ی من بگذار برای تو بماند این خنده ی بی بهانه ی من یک لحظه ببین چه کرده سیلی با صورت کودکانه ی من چندیست نوازشی نکردی بر گیسوی دخترانه ی من چون مادر بی نشانه گشته این پیکر پر نشانه ی من ◾️◾️◾️◾️◾️ رنگ رخ دخترت پریده از بس روی خارها دویده از دست هجوم تازیانه جانم بروی لبم رسیده هر بار که میزدم صدایت میخورد به صورتم کشیده چون ابر بهار گریه کرده احوال مرا هر که شنیده آشفتگی سرت به من گفت گیسوی تو را کسی کشیده انگار که بوده خنجرش کند این گونه که حنجرت بریده ◾️◾️◾️◾️◾️ ما را به غمت دچار کردند هم دشمنی آشکار کردند بر ناقه ی بی جهاز و محمل طفلان تو را سوار کردند هم سنگ زدند بر سر ما هم اینکه لگد نثار کردند خوشحالی و رقص و پایکوبی با نیزه و نیزه دار کردند هی سنگ زدند بر سر تو به کار خود افتخار کردند بابا بنگر که زجر و سیلی با صورت من چکار کردند ◾️◾️◾️◾️◾️ یک شهر بلای جانمان شد عمر همه غنچه ها خزان شد آن خیمه ی سبز کربلامان غارت ز هجوم این و آن شد پیراهن کهنه ی تو بابا بازیچه ی دست دشمنان شد عمامه که سهم آن یکی شد خاتم که نصیب ساربان شد پاداش سر تو را بریدن تقدیم به شمر بد دهان شد آخر سر و صورتت کبود از تشت زر و چوب خیزران شد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کانال اشعار امیر قربانی فر: @amirghorbanifar_110 ◾️ التماس دعا ◾️ کپی با ذکر منبع جایز است