eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.1هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
♡به نام نور 🍃او را به توان دید، چون هر دیده جای جلوه ی آن نیست* و من، یقین می دانم که چنین است. مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام.😍 در نگاهی که مَامَن بود. نگاهی که رو به داشت. نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد. این نگاه، همان و و بود. همان . همان وصل، همان . . 🍃نگاهی که عشق را، با در آمیخته بود. عقیده ای که را، با در آمیخته بود. اندیشه ای که راز را، با در آمیخته بود.😌 . 🍃آری! برای آن ماه پاره، آن نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از عطر خون. و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش شد. او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.❣ . 🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت. او عطر آگین شد و جان یافت.🙃 ما چه می کنیم؟🙄 آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟ آیا شایان نور گشته ایم؟ آیا عطر یاس و نرگس می دهیم؟ برای عطر نرگس چه کرده ایم؟ ما چه می‌کنیم؟😐 . پ.ن: *جناب حافظ . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹ . 📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴ .ادلب سوریه . 📅تاریخ انتشار : ۳ تیر ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت .
♡به نام نور 🍃او را به چشم پاک توان دید، چون هر دیده جای جلوه ی آن نیست* و من، یقین می دانم که چنین است. مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام. در نگاهی که مَامَن بود. نگاهی که رو به داشت. نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد. این نگاه، همان و و بود. همان عشق و راز. همان وصل، همان . . 🍃نگاهی که عشق را، با در آمیخته بود. عقیده ای که را، با در آمیخته بود. اندیشه ای که راز را، با در آمیخته بود.😌 . 🍃آری! برای آن ماه پاره، آن نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از عطر خون. و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش شد. او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.❣ . 🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت. او عطر آگین شد و جان راستین یافت. ما چه می کنیم؟ آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟ آیا شایان نور گشته ایم؟ آیا عطر یاس و نرگس می دهیم؟ برای عطر نرگس چه کرده ایم؟ ما چه می‌کنیم؟😐 . پ.ن: *جناب حافظ . ✍نویسنده : . به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹ . 📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴ .ادلب سوریه . 📅تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت .
♡به نام نور 🍃او را به چشم پاک توان دید، چون هر دیده جای جلوه ی آن نیست* و من، یقین می دانم که چنین است. مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام. در نگاهی که مَامَن بود. نگاهی که رو به داشت. نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد. این نگاه، همان و و بود. همان عشق و راز. همان وصل، همان . . 🍃نگاهی که عشق را، با در آمیخته بود. عقیده ای که را، با در آمیخته بود. اندیشه ای که راز را، با در آمیخته بود.😌 . 🍃آری! برای آن ماه پاره، آن نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از عطر خون. و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش شد. او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.❣ . 🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت. او عطر آگین شد و جان راستین یافت. ما چه می کنیم؟ آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟ آیا شایان نور گشته ایم؟ آیا عطر یاس و نرگس می دهیم؟ برای عطر نرگس چه کرده ایم؟ ما چه می‌کنیم؟😐 . پ.ن: *جناب حافظ . ✍نویسنده : . 🌸 به مناسبت سالروز . 📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹ . 📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴ .ادلب سوریه . 📅تاریخ انتشار : ۳ تیر ۱۴۰۰ . 🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت .
🍃نگاهش میکنم. نشسته و به آلبوم عکستان زل زده. حتم دارم لحظه های ثبت شده جلوی چشمانش، گرفتند و با او حرف می‌زنند. آخر می‌دانی که عکس ها جان دارند! اصلا خاصیت عکس همین است. با تو می‌زند، دست تو را در دست زمان می‌گذارد و با هم به عقب بَرِتان می‌گرداند. 🍃به زمانی که شاید برای اولین بار همدیگر را دیدید یا شاید ! مثلا زمانی که تو به آمدی... سال پنجاه و شش در روستای . فرزند ارشد خانواده بودی، نامت را جلیل گذاشتند. ! 🍃حالا کمی جلوتر می‌روید. می‌رسید به سال هفتاد و چهار وقتی که استخدام رسمی س.پ.ا.ه شدی. باز جلوتر می‌روید و به آنجایی که باید می‌رسید. در واقع از اولین و یکی شدنتان جلوتر می‌روید. یعنی به سال نود و چهار می‌رسید. پاییز نود و چهار که لحظه خداحافظی تو و رقم خورد. 🍃و چه خوب او، در ذهنش گام های و نسیمی که لبه کتت را به بازی گرفت ثبت کرد، تا بعد ها با همان خاطره بازی کند. مثل الان! که از روز با هم بودنتان تا آن لحظه که خبر در روز شهادت ارباب را شنید دوره می‌کند. 🍃خاطرات گاهی آدم را می‌گیرد از حجم ! گاهی میمیراند و زنده می‌کند... ♡سالگرد ♡ ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۵ تیر ۱٣۵۶ 📅تاریخ شهادت : ٢۴ آبان ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ٢٣ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : سامرا 🥀مزار شهید : روستای امیر حاجیلو، گلزار شهدای امامزاده شهیدان