✨ از شمال #ایران🇮🇷 تا شمال #سوریه🇸🇾
💫 از #مازندران تا #خانطومان
.
✨ مردانی که گویی از دریا #آرامش و از #خورشید درخشش را وام گرفته بودند، آنقدر که سیاحت در شهر مردمک هایشان، یاد آوار #بهشت بود.
همانقدر #آرام، همانقدر نورانی.
مردانی که...😞
.
آه... قلم، کمر خم کرده؛ نمی تواند.
جوهر به سان #کویر گشته است.
خشک و سخت، نمینویسد.✍😣
.
💫 برای گفتن و #نوشتن و سرودن از این مردان، هزاران #قلم و هزاران قطره جوهر و هزاران نظم و نثر کم است، چه رسد به این قلم و جوهرِ درمانده ی من.😫
.
✨ آری! باید نام و راه این مردان را تک به تک، به رخ کاغذ کشید.
.
💫 این بار میخواهم از مردی بنویسم که به عشق، #ایمان آورده بود.❤️
💫 عشق به #علی(ع) عشق به #زهرا(س)، عشق به فرزندانشان، عشق به راهشان،
به راه #حق، به خــ💚ــدا.
و نه عشق به این سیاره ی رنج و
گردش ایام و تنی که روح والای او را تاب نمیآورد که اگر اینگونه بود، پیکر بی جانش در میان تار و پود خاک های سرد خانطومان به یادگار گذارده نمی شد.😔
.
✨ و من سوگند میخورم که او عشق به خدا را بیش از هر چیزی در قلبش پرورانده بود.
.
بیش از عشق به گیتی، به هستی و حتی به زینب.
⭐️ و امان از دل💔 زینب 😣
.
✨ روزی که زینتِ پدر چشم گشود، همه را از نظر گذراند. مادر، خواهر، برادر، اما پدر نبود؛ بود اما نبود.
.
💫 سیره اش بود اما چهره اش نبود. سیره ای که تا ابد جاری خواهد ماند.
.
برای من، برای تو، برای #زِین اَب،
برای زینب...😣
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_محمد_بلباسی
.
نویسنده :#زهرا_مهدیار
.
📆 تاریخ تولد : ۹اسفند ۱۳۵۸ قائمشهر
.
📆 تاریخ شهادت : ۱۳۹۵/۲/۱۷ خانطومان سوریه
.
📆 تاریخ انتشار: ۱۲اسفند ۱۳۹۸
.
#گرافیست_الشهدا #کتاب_برای_زِین_اَب
#مدافع_حرم #سوریه #زینب #ایران
#شهید_محمد_بلباسی
#شهدا
🍀ناگهان، نور تمام خانه را روشـ✨ــــن میکند!!
.
🍀گویی #ابالحسن، همه ے #خورشید را به آغوش کشیده است...!
خورشیدی که پرتوهایش آسمان شب را چون روز روشن کرده و از تلاءلو آن، ماه چون کودکی خجالت زده به آغوش ابر پناه برده است.
.
🍀مردم انگشتِ حیرت به دهان پچ پچ میکنند، مگر خورشید شباهنگام نیز می تابد!؟و همگی به دنبال سرچشمه این #نور عظیم از خانه های مسکوت خود روانه کوچه پس کوچه های تاریکِ #مدینه میشوند.
.
🍀چندکوچه آن طرف تر امّا، روح تازه ای به جانِ اهل خانه دمیده شده است.
روحی از جنس #خدا به جانِ نوزادی از دامان #فاطمه(س).
.
🍀لبخند شیرین لبهای پدر، شیرینی عسل را به سخره می گیرد و #شمس_الشموس غرق در چهره آسمانی پسر، زیر لب #الحمدالله تسبیح می کند،نوزاد می خندد و قند در دلِ پدر آب میشود
و بار دیگر رضا، سر بر سجده رضایتش را به معبود عرضه میدارد.
.
🍀چه کسی میداند که خداوند از امشب، شیوه جدیدی از کرامت و بخشش را به عالمیان عرضه کرده است؟؟!!
.
🍀کودکی سرشار از جود و کرامت و احسان.مگر فلسفه #جواد نامیدنش چیزی جز جود و بخشش اوست؟!
.
🍀خداوند راهِ کوتاهی از قلبها به درگاهش گشود!!راهی که انتهایش جز به اجابت ختم نمیشود و چه خوشبخت است آنکه راهِ ورودش به قلب #رضا،نامِ #جواد است...!💚
.
#باب_الجواد
راه ورود
به #قلب توست
#حاجت رواست
هرکه از این راه میرود.
#السّـــــلام_علیک_یا_جوادالائمه⚘
.
🍃اسمی گره گشا تر از اسم "جواد" نیست
پایان هرچه خواستم از او "نداد" نیست
بین تمام صحن و سراها،طلوع صبح
جایی به باصفایی "#باب_المراد" نیست.
.
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
.
🌺به مناسبت تولد #امام_جواد(ع)
.
#گرافیست_الشهدا #عمار_عبدی #طراحی #استوری_شهدایی #کربلا #اربعین #مشهد
🍃آخرین روز سال ۹۳ بود. مردم روز شماری میکردند تا #سال تحویل شود و سال جدیدی را شروع کنند؛ سالی جدید و زیبا.
.
🍃این سال برای همه یکسان بود بهجز علیرضا.
علیرضا سال جدید زندگیاش را با مُهر شهادتش تمام کرد و پرکشید تا سال نو را کنار #سیدالشهدا بگذراند.
.
🍃بیایید بار دیگر ببینیم، بخوانیم و بدانیم،
از شهیدی که #چشمهی جوشان اشکش ز #غم #حسن و #حسین(ع) بود.
.
🍃ذکر لبانش که با نام #علی(ع) جان میگرفت.
روح پریشانش که با پرفروغی روح فاطمه(س) آرام می شد، و آن خوشرویی عمیقش که نشانها از الگویش #پیامبر اکرم(ص) را در میان میگذاشت.
.
🍃شهیدی که شهادتش با رنگ #خورشید نوشته و تقدیرش با سرنوشتی همچون #شهادت رقم خورد.
مردی که از همان خردسالیاش با #شهدا رفاقتی عمیق داشت و همیشه به مهمانیشان میرفت.
مهمانیای که ارمغانش آرامی #روح و سوغاتش تجربه و #درس زندگیشان بود.
.
🍃هر گاه که خواستم زندگیاش را بخوانم، #اشک هایم بر گونه هایم هجرت میکردند.😢
اشک هایی گرم و مزاحم که باعث میشد عکس رخسار پر فروغش را تار ببینم.😣
هرسخنم با او، با این جمله شروع میشد، بارالها تا چه حد میتوان خوب بود؟
تا چه حد میتوان #عاشق شهــ🥀ــادت بود؟
تا چه حد میتوان لحظهشماری کرد برای رسیدن به #معشوق؟
🍃او در نهایت به معشوقش رسید، و چه بسیار معشوق زیبایی😍
.
▪️مردان خدا پرده پندار دریدند
▪️یعنی همه جا غیرِ خدا هیچ ندیدند
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_علیرضا_نوری
.
✍نویسنده: #بنت_الهدی
.
📆 تاریخ تولد : ۵مرداد ۱۳۶۶
.
📆 تاریخ شهادت : ۲۹اسفند ۱۳۹۳ سوریه شیخ هلال
.
📆 زمان انتشار طرح: ۲۸ اسفند ۱۳۹۸
.
🥀مزار : گلزار شهدای نجف اباد
.
#گرافیست_الشهدا #مدافع_حرم #سوریه #استوری_شهدایی
♡به نام نور
🍃او را به #چشم_پاک توان دید، چون #هلال
هر دیده جای جلوه ی آن #ماه_پاره نیست*
و من، یقین می دانم که چنین است.
مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام.😍
در نگاهی که مَامَن #خورشید بود.
نگاهی که رو به #نور داشت.
نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد.
این نگاه، همان #اندیشه و #عقیده و #ایمان بود.
همان #عشق_و_راز.
همان وصل، همان #وصال.
.
🍃نگاهی که عشق را، با #عطر_یاس در آمیخته بود.
عقیده ای که #وصل را، با #عطر_نرگس در آمیخته بود.
اندیشه ای که راز را، با #عطر_خون در آمیخته بود.😌
.
🍃آری! برای #دیدار آن ماه پاره، آن نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از عطر خون.
و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش #مست شد.
او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور
بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.❣
.
🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت.
او عطر آگین شد و جان #راستین یافت.🙃
ما چه می کنیم؟🙄
آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟
آیا شایان #آغوش نور گشته ایم؟
آیا عطر یاس و نرگس می دهیم؟
برای عطر نرگس چه کرده ایم؟
ما چه میکنیم؟😐
.
پ.ن: *جناب حافظ
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
به مناسبت سالروز شهادت #شهید_مدافع_حرم_حامد_جوانی
.
📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹
.
📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴ .ادلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۳ تیر ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
#شهید_حامد_جوانی
♡به نام نور
🍃او را به چشم پاک توان دید، چون #هلال
هر دیده جای جلوه ی آن #ماه_پاره نیست*
و من، یقین می دانم که چنین است.
مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام.
در نگاهی که مَامَن #خورشید بود.
نگاهی که رو به #نور داشت.
نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد.
این نگاه، همان #اندیشه و #عقیده و #ایمان بود.
همان عشق و راز.
همان وصل، همان #وصال.
.
🍃نگاهی که عشق را، با #عطر_یاس در آمیخته بود.
عقیده ای که #وصل را، با #عطر_نرگس در آمیخته بود.
اندیشه ای که راز را، با #عطر_خون در آمیخته بود.😌
.
🍃آری! برای #دیدار آن ماه پاره، آن نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از عطر خون.
و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش #مست شد.
او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور
بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.❣
.
🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت.
او عطر آگین شد و جان راستین یافت.
ما چه می کنیم؟
آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟
آیا شایان #آغوش نور گشته ایم؟
آیا عطر یاس و نرگس می دهیم؟
برای عطر نرگس چه کرده ایم؟
ما چه میکنیم؟😐
.
پ.ن: *جناب حافظ
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
به مناسبت سالروز تولد #شهید_مدافع_حرم_حامد_جوانی
.
📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹
.
📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴ .ادلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۲۶ آبان ۱۳۹۹
.
🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡به نام نور
🍃او را به چشم پاک توان دید، چون #هلال
هر دیده جای جلوه ی آن #ماه_پاره نیست*
و من، یقین می دانم که چنین است.
مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام.
در نگاهی که مَامَن #خورشید بود.
نگاهی که رو به #نور داشت.
نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد.
این نگاه، همان #اندیشه و #عقیده و #ایمان بود.
همان عشق و راز.
همان وصل، همان #وصال.
.
🍃نگاهی که عشق را، با #عطر_یاس در آمیخته بود.
عقیده ای که #وصل را، با #عطر_نرگس در آمیخته بود.
اندیشه ای که راز را، با #عطر_خون در آمیخته بود.😌
.
🍃آری! برای #دیدار آن ماه پاره، آن نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از عطر خون.
و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش #مست شد.
او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور
بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.❣
.
🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت.
او عطر آگین شد و جان راستین یافت.
ما چه می کنیم؟
آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟
آیا شایان #آغوش نور گشته ایم؟
آیا عطر یاس و نرگس می دهیم؟
برای عطر نرگس چه کرده ایم؟
ما چه میکنیم؟😐
.
پ.ن: *جناب حافظ
.
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
.
🌸 به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_حامد_جوانی
.
📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹
.
📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴ .ادلب سوریه
.
📅تاریخ انتشار : ۳ تیر ۱۴۰۰
.
🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت
.
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
♡به نام نور
🍃او را به چشم پاک توان دید، چون #هلال
هر دیده جای جلوه ی آن #ماه_پاره نیست*
🍃و من، یقین می دانم که چنین است. مگر نه اینکه نگاه، مدار گرانمایه ی #وصال است و من، منتهای معنای وصال را، در نگاه او یافته ام. در نگاهی که مَامَن #خورشید بود. نگاهی که رو به نور داشت. نگاهی نفیس، که تنها در دیده، تفسیر نمی شد. این نگاه، همان اندیشه و عقیده و #ایمان بود. همان عشق و راز. همان وصل، همان وصال.
🍃نگاهی که عشق را، با عطر یاس در آمیخته بود. عقیده ای که وصل را، با #عطر_نرگس در آمیخته بود. اندیشه ای که راز را، با عطر خون در آمیخته بود.
🍃آری! برای دیدار آن ماه پاره، آن #نور، آن عشق، برای وصال، باید عطرآگین شد. مملو از #عطر_خون. و او، دیده در دریای خون بنهاد و گیتی، از عِطرش مست شد. او دیده و جان درخون بنهاد، بهر نور بهر همان ماه پاره، بهر نرگس و یاس.
🍃 او عاشقی کرد و وصال یافت. او عطر آگین شد و جان راستین یافت. ما چه می کنیم؟ آیا دیده ی پاکی داریم، برای دیدار آن ماه پاره؟ آیا شایان #آغوش نور گشته ایم؟ آیا #عطر_یاس و نرگس می دهیم؟ برای عطر نرگس چه کرده ایم؟ ما چه میکنیم؟
پ.ن: *جناب حافظ
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
🌸 به مناسبت سالروز #تولد
#شهید_حامد_جوانی
📅تاریخ تولد : ۲۶ آبان ۱۳۶۹
📅تاریخ شهادت : ۴ تیر ۱۳۹۴
📅تاریخ انتشار : ٢۵ آبان ۱۴۰۰
🥀مزار شهید : تبریز_وادی رحمت
محل شهادت : ادلب سوریه
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی