🍃این بار تاریخ به #مکه رسیده است تا شروعی دیگر را رقم بزند. تاریخی که شروعش #اسلام و آغازش نزول #قرآن است.
.
🍃محمد نقطه ثقل تاریخ است، آنگاه که #قلم در دست هایش #فریاد میزند و میگوید: « اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ »
.
🍃محمد فریادگر #عشق و #آزادی است، آنگاه که دختران را زنده به گور میکردند.
.
🍃محمد محوریت طلب #آدمیت انسان است، آنگاه که بر خصم یهود فرورفته بود.
.
🍃#محمد(ص) آغازی دیگر را در تاریخ رقم زد، آغازی سراسر نور و امید. نوری که #یهود از بدو تولد و حتی پیشتر، قصد خاموشیاش را کرده بود.
.
☘ نگار من به مکتب نرفت و خط ننوشت
☘ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد
.
🍃تو فصل پنجم پیامبران اولوالعزمی؛
🍃آمدی تا #جهان زِ تو جان بگیرد.
🍃آمدی تا #جاهلیت زِ جــ🌎ـهـان رخت ببندد.
🍃آمدی تا #امین مردم سرزمینت بشوی.
🍃آمدی تا بساط #ظلم را بر هم زنی.
🍃آمدی تا #انسانیت را در #روح بشر شکوفا کنی.
🍃آمدی تا #نور_الهی را بر جهان بگسترانی.☀️
.
🍃باید خبر بعثت تو را به گوش #عالم و آدم برسانیم، تا همه بدانند تو نقطه شروع تاریخی دگر هستی.
.
🍃اکنون پس از چند صد سال، #انقلاب_اسلامی_ایران، نقطه ثقلی دگر شد برای جهان اسلام، و این بار #سلـــیمانی به روشناییِ این تواریخ افزود.
.
ای محمد! پیامبریات مبارکــــ
.
به مناسبت #مبعث_رسول_اکرم
.
✍نویسنده: #فاطمه_السادات_نبوی
.
#گرافیست_الشهدا #مبعث #بعثت_پیامبر #غار_حرا #استوری_شهدایی
🍃دو سالی هست ثانیههای #زندگی جایشان را به گذشتِ ساعتها دادهاند و زمان مثل حرکت دورترین سیاره به دور خورشید سنگین سپری میشود.
🍃فضا و زمان سراسر پر از فشار است #دلها_سنگین، نفسها پر از سرب و سرفهها تبدیل شدهاند به سیاه سرفه. گناههایم جا و اسمشان را عوض کردهاند و شدهاند عادت، توبههایم شدهاند #غفلت، و گریههایم نه از سر #گناه بلکه از سر تفهای سربالاست که بر خودم نثار کردم زمان عجیب میگذرد و این سؤال ذهنم را میخورد چرا در این غفلتگاه ایستادهام؟؟
🍃ذهنم میگوید همه از داغ #دل است که بر سینه داری. راست میگوید با داغ دلم کنار نیامدهام، با حرارت آتش ملک دلم که دیگر #سلیمانی ندارد که حاکماش باشد، دلم برای شانهایش تنگ شده آن موقع که در #روضهها دست روی صورتش میگرفت و مثل جنین سر را در سینهاش فرو میکرد و تکان میخورد و سیر گریه میکرد و میشست دل ما را برای خودش.
🍃دلم تنگ است؛ تنگ چشمانی که وقتی #خشم میگرفت تنگ و خیره نگاه میکرد تا مو بر تن دشمنان سیخ کند و وضویشان را #باطل. #دلم_تنگ انسانی است که مکتبش مثل تیم فوتبال مدرسه ما بود که از هر کلاس کسی بود که پا به توپ بزند و ما پز همکلاسیهایمان را بدهیم.
🍃دلم تنگ #مرام کسی است که دست #میرافضلیها را گرفت و از کنار خیابان رفسنجان کشاند پای خاکریزهای #طلائیه تا با #ابراهیم_همت بپرد نه اینکه بماند و بگندد.
🍃دلم تنگ دست مهربانی است که هر #یتیمی رو طرفش میگرفت آغوش میگشود تا رها کند او را از داغ یتیمی و خدا قسم دهد که من جا ماندهام از پدرش. او رفت و هنوز من #حبس_الابد قفس تنام.
🍃دلم تنگ سلیمان است، آنگاه که میتاخت بر #دشمن و جز نعش چیزی باقی نمیگذاشت. دلم تنگ سلیمانی است، تو که #قاسم بودی قسمات میدهم به نام پاکات قسمت کن برای دل ما #حب_حسین را تا پا در رکاب شویم و بمانیم. حال اما گیج ماندهایم در دوراهی شکم و #شهوت، بشکن سبوی ما که دیگر طاقت مستی هم نیست...
✍نویسنده: #محمد_صادق_زارع
🥀به مناسبت سالروز #شهادت
#سپهد_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📅تاریخ تولد: ۱ فروردین ۱٣٣۵
📅تاریخ شهادت: ۱٣ دی ۱٣٩٨
📅تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۴۰۰
🥀مزار شهید: کرمان
🕊محل شهادت: بغداد، عراق
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی