eitaa logo
گرافیست الشهدا🎨
1.2هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
214 ویدیو
1.4هزار فایل
بنام 🍁خدا بیاد🌿 خدا برای🌹خدا کپی بدون تغییر با ذکر اللهم عجل لولیک‌الفرج حذف #لوگوی روی عکس و #اسم_نویسنده متن ها #حرام است حذف لینک و هشتک از #متن ها مانعی ندارد تبادل و تبلیغ نداریم خادم @Zare_art https://www.instagram.com/ammarabdi_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
#روح_الله
این روز ها گاهی دلم میشود. آشفته ام و مرهم دردم است و تفکر... 🔻 . 🤔قدم میزنم و و خیال و اندیشه‌ی درمانده ام را می دهم به سوی آن روز! راستی چقدر او من بود... 😞 . مقابل مربی اش قد علم کرده بود و مقتدرانه با زبان شکرینش، سخن می گفت:" درسته بابای من شده اما می خوام بدونن که منم دارم. می خوام دیگه کسی..." 😔 . برد. گوش هایم را از شنیدن مابقی اش کردم. 😭 . او چه می گفت؟! . دیدم و شنیدم و احساسم شد. 😖 . خوردم به برخی بزرگ نمایان و بالیدم بر مردی برخی کودکان. . کسانی چون اویی که به تا به حال تنها چهار بار شعر برایش خوانده اند. 😞 . فرزند یکی از همین هایی بود که می گویند برای رفته اند. 😔 . حقیقتا چه باید گفت؟ نمی دانم... . شاید باید بیایند و هزاران مثل اویی را به بنشینند تا حرفمان، و آرمان هایمان را کمی بفهمند. 😕 . یادم به خودم افتاد، من هم پدرم شده بود. اصلا همه‌ی آنهایی که قهرمان رویاهای کودکانه شان، مرهم زخم ، پدرشان، به گفته‌ی مادر، آن بالا نزد خدا است؛ چیزی شبیه این ماجراها داشته اند و دارند و خواهند داشت زیرا هایمان هنوز ادامه خواهند داشت... ✌️ . راستی اسمش چه بود؟ . مربی صدایش زد امیرحسین... . ! . به قلم: Zahra._.Mahdiar@ .
#روح_الله
3.jpg
8.07M
#روح_الله
﴾﷽﴿ . دل توی دلش نبود. ۵۴ روز بود که روح‌الله را ندیده بود. دلش پر می‌کشید برای اینکه یک بار دیگر چهره‌ معصوم او را ببیند. اصلا قیافه اش را از یاد برده بود. . آرام و قرار نداشت تا به او برسد. دیگرانی که خبر داشتند، دوست داشتند این وصال به تاخیر بیفتد. نگران حال زینب بودند! می‌ترسیدند طاقت نیاورد!!! . بلاخره زمان وصال رسید‌. چشمان زینب به اشک نشست. این چهره‌ی روح‌اللهی نبود که ۵۴ روز پیش به سوریه فرستاده بود. دست به سمت صورتش برد که صدای مسئول معراج درآمد: «خانم لطفا به صورتش دست نزنید» . بر اثر انفجار انگار صورتش پخته شده بود!😭 . دلش گرفت. بغض گلویش را می‌آزرد. سرش را نزدیک صورتش برد و گفت: « بخدا قسم که منم جز نمی‌بینم، چقدر شدی . درسته من تو رو اینجوری نفرستادم، نداشتم که اینجوری برگردی، اما به نظرم خیلی شدی. » . به مناسبت سالگرد شهادت شهید روح‌الله قربانی ❤️ .
#قدیر
•||مے دانیـد!! بِین↜خُودِمـاݩ‌بِمـانَد گـاهے°•○ ••دلمـان مےخواهَـد||√ °💔ـدِلِ‌شماهَـم‌بـرای‌ما‌تَنگـ‌شَود... ! ••°ࢪاه↶ گُم ڪࢪده ایم😔/° به مناسبت سالگرد شهادت شهیـــد قدیــــر سرلک✨ . .
#میثم
🌹 ❤️ میثــــــــــم مُـدواری . 🔻 قسمتی از وصیت نامه 🔻 . بی بی جان من حقیر رو و آلوده دستانم خالی است و چیزی ندارم که در طبق قرار دهم و تقدیمشان کنم جز این آلوده و ناقابل خود که اگر شما فرمائید رو خواهم شد و اگر نه که من رو و خسران زده هستم. فقط ترا به خدا بی بی جان مگذارید که حقیرتان شرمنده برادرتان حضرت علیه السلام شوم مدافع حرم شما بودن ماست و مدال است . 💔 لا یمکن الفرار من عشق الحسین علیه السلام 👊 کلنا عباسک یا سلام الله علیها . ما زنده به آنیـــــم که نگیریم موجیم که آسودگی ما عدم ماست . عبد سراپا تقصیر میثم مدواری امضاء . 🔻به مناسبت سالگرد شهادت🔻 ❤️شهید میثم مدواری و شهید محمد حسین محمد خانی❤️ . .
••اگر آدم جوانے اش را براے خدا صرف ڪند جوانے اش ابدے مے شود...😌👌🏻 . ••خدایــ✨ـــا! . من از چیزهایے ڪھ دلم مے خواست؛ . برایم جاذبھ داشت؛ . بخاطر تو گذشتم . بخاطر تو نگاه نڪردم؛ . بخاطر تو نگفتم؛ . بخاطر تو از هواے خودم گذشتم، . بخاطر تـــ💚ــو ... . ••و تعداد این" بخاطر تو"ها... . اگر زیاد بشود، آن وقت ممڪن است آدم بھ جایـے برسد ...🙃 . یا حتے نَمیرد و شھــ🌷ـید بشود .. . 🔻به مناسبت ولادت جوانترین شهید مدافع حرم🔻 ❤️شهید سید مصطفی موسوی❤️ . 🌹 شهادت این شهید بزرگوار سه روز بعد از ولادت اوست .
#سید_مصطفی
#محمدرضا
6.jpg
7.97M
#محمدرضا
🍃بسمـ رب شهدا والصدیقین 🍃 تا حالا شده به خودت بیای؟! . . . . . . ببینی چند دقیقه ست به یک عکس خیره شدی؟ . . بعضی عکس ها به خاطر جلوه های هنریشون عمق زیادی دارند... بعضی عکس ها به خاطر انسان هایی که داخلش وجود دارند... و یا آدمایی که بودند و دیگه الان دیدنشون محدود به تصویرشون میشه.. و عکس هایی که دنیای خاطرات رو واسه آدم یادآوری میکنه... عکس هایی که باهامون حرف میزنند... عکس هایی که خیلی متحرک تر و خیلی پر صدا تر از فیلم هستند.. وقتی عکس میگرفتیم فکرش رو نمیکردیم که ممکنه یک روزی کسی حتی با اینها معنویت کسب کنه... محمد شاید اگر میدونستی یک روزی انقدر عکسهات با ارزش میشن بیشتر از اینا عکس میگرفتی... . و شاید اگر میدونستی ممکنه این عکس ها هرکدوم مایه ی داغ و حسرت اطرافیانت بشه انقدر عشق ثبت لحظه هات نبودی!!! . . ..... . و شایدم این عکس ها بهونه ای هستند که وقتی به چهره زنده شهید نگاه میکنم حضورش رو بهتر درک کنم... . . محمد جوان بیست ساله ای مثل خیلی از جوان های بیست ساله جوانی کرد.. عشق بازی کرد.. رفیق بازی کرد.. ریسک کرد.. سلفی گرفت.. پیک نیک رفت... تفریح کرد.. شب زنده داری غیر از عبادت کرد.. اما.. شهادت رو خواست انتخاب کرد فدا کرد رفت . . . و ما باید شهید رو از جنس خودمون بدونیم تا بتونیم باورش کنیم.. حسش کنیم.. و به معرفت و راهش برسیم... . . . . . . 🌺 . . به مناسبت سالگرد شهادت . . .
دلتنگم! نمےدانم وقتی مےنویسم ! میتوانم عمق دلتنگےام را بیان کنم یا نه؟؟؟ مےخواهم بنویسم از رفیق شهیدم از مےخواهم بنویسم که سر بزنگاه آمد و... اکنون جزئی جدانشدنی از زندگےام شده است... از شهیدبابک مےگویم از کسی که تا زمان شهادتش نمےشناختمش و او ، خود، دست دوستی به سمتم دراز کرد... و وقتی از او نشانه خواستم ببینم مرا به دوستی قبول دارد یا این رفاقت، توهمی از جانب من است؛ نشانه ای فرستاد از رفاقت دوطرفه مان.... حالا این منمـــ با کوله باری از گناهان و چشمانی پر امـید به عنایات خداوند که فرمود: " شهدا نزدش روزی مےخورند" و رفاقتی از جنس ِ شهدا.... به امید اینکه این رفیق، آمین گوی دعاهایمان باشد.... من این روزها... سخت، دلتنگ رفاقتت هستم داداش . .