eitaa logo
عموصفا دوست خوب بچه ها
469 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
1.9هزار ویدیو
919 فایل
🍃 ﷽ 🍃 بهترین پست ها تقدیم شما مجری برنامه های شاد کودک و نوجوان😍😍 برگزار کننده👇 #جشنهای_تکلیف🎁 #جشن_قرآن💚 #جشن_آب🚿 #جشن_الفبا🎓 #جشن_ها_ملی_مذهبی_برای_مدارس🌎 برای هماهنگی تماس حاصل فرمایید👇 ۰۹۱۹۱۷۱۷۳۸۸ ارتباط با ما 👇 @M_Sadegh_Safaee
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید خدمت _ شمیم ولایت شهرستان فسا_کانال آوانوا.mp3
10.99M
نماهنگ: «شهید خدمت» متن نماهنگ: دوباره عطر و بوی شهید خادمی که شده رو سفید مردمی بود، با خدا بود درد مردمشو می خرید چشا گریون، دلا محزون آخرم که اربابشو دید امیدِ مردم، خدا رو دیدی تو راهِ خدمت، دردو چشیدی سختیِ راهو، به جون خریدی صدای اربابتو شنیدی تو مثل قاسم به، خدا رسیدی طعم شهادت، تو هم چشیدی خادم امام رضایی، ای شهید... چی میگفتی با اشک و آه توی طوف ضریح رضا چرا رفتی تو که دیدی یه روزی گریه های آقا دل گرفته شهیدِ خدمت امیدِ مردم، خدا رو دیدی تو راهِ خدمت، دردو چشیدی سختیِ راهو، به جون خریدی صدای اربابتو شنیدی تو مثل قاسم به، خدا رسیدی طعم شهادت، تو هم چشیدی خادم امام رضایی، ای شهید... گروه فشا · · • • • ✤ • • • · · @soroood · · • • • ✤ • • • · ·
ده بازی برای کودکان خجالتی این بازی‌ها را می‌توانید با توجه به سن و توانمندی‌های کودکان در فرصت‌هایی که تمایل به بازی کردن دارند، انجام دهید. ۱ - مسابقه گویندگی ۲ - بازی «مصاحبه تلویزیونی» ۳ - بازی «نقل خاطره، داستان، شعر، معما و لطیفه» ۴ - بازی «چه کسی می‌تواند دیگران را بخنداند» ۵ - بازی «کامل کردن یک داستان» ۶ - بازی «کامل کردن یک شعر» ۷ - بازی «تکمیل جملات» ۸ - بازی «پاسخ به پرسش‌ها» ۹ - بازی «داستان سازی با تصاویر» ۱۰ - بازی «معلم بودن» eitaa.com/amoo_safa
عموصفا دوست خوب بچه ها
📆طبق برنامه هفتگی امروز (سه شنبه ها) در قالب ارسال ۵ پست روزانه، دو موضوع محتوایی داریم👇 1⃣ نکات تر
📆 طبق برنامه هفتگی امروز (سه شنبه ها) در قالب ارسال ۵ پست روزانه، دو موضوع محتوایی داریم👇 1⃣ نکات تربیتی👨‍👩‍👧‍👦 2⃣ نقاشی/رنگ آمیزی🎨 eitaa.com/amoo_safa
👌بهترین رفتار هنگام زمین خوردن فرزندمان: وقتی کودکمان زمین می‌خورد و گریه می‌کند، ما می‌خواهیم او را آرام کنیم و به او القا کنیم که اتفاقی نیفتاده و حالش خوب است. آیا می‌دانید این جمله حال او را بدتر می‌کند؟ کودک وقتی گریه می‌کند که حالش خوب نیست. پس ما باید احساسات او را درک کنیم. او را در آغوش بگیریم و با گفتن "درد داشت نه؟ " او را آرام کنیم. سپس دستش را پانسمان کرده، با یک بوسه او را به بازی کردن تشویق کنیم. eitaa.com/amoo_safa
🍃 کودکان تشنه توجه‌اند... ⭕️ اگر کودک توجه مثبت والدین و اطرافیان را نبیند؛ دست به جلب توجه منفی می‌زند. مثلا: وقتی مشغول بازی با خواهرش است؛ اگر پدر و مادر به او توجه نکنند و تشویق نشود، برای جلب توجه منفی شروع به اذیت خواهرش می‌کند. 👈 پس و باید با تشویق‌های بجا، احتمال تکرار کار مثبت را بیشتر کنند. مثل: نوازش، بوسه، بغل کردن کودک و تشویق گفتاری eitaa.com/amoo_safa
برای اینکه صحبت کردن با کودک، تاثیرگذار باشد کلمات باید دارای بار احساسی و هیجانی باشند، جملات با بار منطقی و عقلانی معمولا تاثير کمتری دارند. مثلا وقتی می خواهیم کودکی را متقاعد کنیم که به تنگ ماهی دست نزند می‌توانیم به شکل مختلف بگویم: ۱.اگر به تنگ ماهی دست بزنی، میافته زمین میشکنه، تکه هایش میره توی پای شما و مجبور می شیم بریم دکتر (منطقی)❌ ۲.اگر به تنگ ماهی دست بزنی و از دستت بیافته مامان کلی نگران میشه که یوقت شیشه توی پای شما فرو نره و دردت نگیره (عاطفی)✅ اما بسیار دقت داشته باشید که کلماتی را که به کار می برید احساس تحقیر و عذاب وجدان را در کودک ایجاد نکنند eitaa.com/amoo_safa
47.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ اجرا: گروه سرود کانون فرهنگی طاها (فرزندان شاهد و ایثارگر شهر اصفهان) 🌷 | eitaa.com/amoo_safa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه تیکه پنیر واقعی🧀🐭 🌺یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. 🐭🐭🧀🧀 🐭موشه، خواب بود و داشت خواب پنیر می دید و تو خواب حسابی کیف می کرد. اما ناگهان از خواب بیدار شد و فهمید که بوی پنیر واقعی تمام لونه شو پر کرده. با ذوق و اشتیاق به سمت بوی پنیر رفت. او اشتباه نمی کرد. یه تیکه پنیر خوش مزه نزدیک خونه اش قرار داشت.🧀🧀🧀 اما متاسفانه این پنیر درست وسط یه تله موش قرار داشت. موشه با دیدن این صحنه دلش سوخت. با اینکه خیلی گرسنه بود جرات نداش به سمت پنیر بره. بیچاره با شکم گرسنه به خونه برگشت. اما توی خونه چیزی جز یه تیکه نون کپک زده نداشت.🍞🍞🍞🍞 موشه دوباره به سمت در رفت و بازهم به پنیری که توی تله موش بود، نگاه کرد. اما هر وقت وسوسه می شد که به سمت پنیر بره، باز به اون موشهایی که در تله ها مرده بودند فکر می کرد و پشیمون می شد. موشه خیلی غمگین شد. فکر پنیر از سرش بیرون نمی رفت. تازه، برای شب، مهمون داشت و می تونست با نصف اون پنیر، یک کیک پنیری خوشمزه درسته کنه. ولی اول باید یه جوری از شر اون تله موش خلاص می شد. موشه با خودش فکر کرد و گفت: من کار خطرناک نمی کنم و زندگی خودمو به خطر نمی اندازم اما شکست هم نمی خورم. حتما یه راه بهتری وجود داره من باید اون راهو پیدا کنم. او مدتی فکر کرد و یک کتاب درباره ی تله موشها مطالعه کرد. او فهمید که چه مدلهایی از تله موش وجود داره و هر مدلی چجوری کار می کنه. و فهمید تله موشی که جلوی در خونه اش هست چه مدلی کار می کنه.📚📚📚 بنابراین حالا می تونست یه نقشه ی خوب بکشه و بدون اینکه گیر بیفته پنیر رو برداره. موشه فهمید که اگه روی تله موش نره و پنیر رو از بالا با یه قلاب برداه هیچ اتفاقی براش نمیفته. او همین کار رو کرد و موفق شد پنیر رو از توی تله برداره. موشه با خوشحالی، پنیر شو به خونه برد و اول اونو خوب شست. ممکن بود سمی باشه. موشه فکر همه چیزو کرده بود. بعد مقداری از پنیرو خورد . بعد ازظهر هم با بقیه ی پنیر یک کیک پنیری خوشمزه درست کرد. و برای پذیرایی از مهمان عزیزش آماده شد. موشه می دونست که همه ی موفقیتش به خاطر اینه که همیشه برای هر کاری مطالعه وفکر می کنه🤓🤓 eitaa.com/amoo_safa
روش گفتن وقایع اخیر برای بچه ها 🖤 دیروز ساعت ۸ صبح با صدای گریه‌هام از خواب بیدار شد. همون ساعت و لحظه‌ای که خبر شهادت سید عزیزمون و همراهانش پخش شد.🖤 تمام بدنم میلرزید. وای که چه غم سنگین و چه فقدان جگرسوزی بود. دلم میخواست راحت و بی‌تکلف ساعت‌ها گریه کنم و اشک بریزم تا شاید اندک التیامی بر قلبم باشه. از اتاقش اومد بیرون و پرسید: « چی شده مامان؟ چرا گریه می‌کنی؟» گرفتمش توی بغلم و چند لحظه سعی کردم آروم‌تر باشم و به سختی گفتم؛ « مامان آقای رئیسی شهید شد».🖤😭 عاشق آقای رئیسی بود. از همون ۵ سالگی و زمانی که رئیس‌جمهور شد و ما از خوبی‌هاش میگفتیم، دوستش داشت.💔 دستش رو گرفتم و گفتم بیا بشینیم و بغلت کنم مامانی.😔 آروم آروم اشک میریختم و باز هم از خوبی‌های شهیدمون براش میگفتم، از تلاش‌هاش، از مردمی بودنش، از خستگی‌ناپذیریش، از دوست بودنش با امام رضا جان، از اینکه خدا چقدر دوستش داشت و ازش راضی بود و ... همونطور که اشکام قطع نمیشد؛ از قوی بودن و شجاع بودن شهیدمون براش میگفتم، از اینکه به همه احترام میزاشت و همه‌ی آدم‌ها براش مهم بودن، از اینکه کارهای خوب رو همیشه انتخاب میکرد، فکر و مشورت میکرد و سعی میکرد تصمیم‌های درست بگیره. بهش گفتم مامانی این اشک و ناراحتی بخاطره خودمونه که دلمون براش تنگ میشه، برای اینکه دیگه ایشون رو نداریم وگرنه جای ایشون خیلی خوبه و توی یک روز به این خوبی یه هدیه‌ی خیلی خوب و بزرگ از خدا و امام رضا گرفته.💚 و کمی درباره‌ی مقام شهید و شهادت براش حرف زدم..‌. حالا هر دومون یکم آروم‌تر شده بودیم و دخترم دیگه اضطراب توی چشماش نبود و آروم اومد کنارم دراز کشید و خوابید.🍃 ❇️ در چنین موقعیتی؛ برای کودکان لازم نیست از جزئیات یک اتفاق یا نحوه‌ی دقیق حادثه حرف بزنیم. بلکه باید از ویژگی‌های خوب یک شهید بگوییم، از تصمیم‌های درست او و انتخاب‌‌ بین خوب و بد، از تمرکز روی حق‌طلبی حرف بزنیم بگونه‌ای که تفکر کودک فعال شود. ◀️ همچنین باید مراقب باشیم نحوه‌ی عزاداری‌هایمان بگونه‌ای باشد که؛ بجای انتقال احساس ضعف یا ناتوانی، عزت و اقتدار شهید و عشق و علاقه‌‌مان نسبت به او را به کودک منتقل کند. eitaa.com/amoo_safa
می تونیم کپی کنیم در مراسم هایی که برای شهید رئیسی برگزار میشه ، به بچه ها بدهیم eitaa.com/amoo_safa