eitaa logo
🌹 گلستان کودک و نوجوان🌷
2.9هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
841 ویدیو
529 فایل
وبسایت 👈 گلستان کودک و نوجوان 👉 طرح درس،رنگ آمیزی، مسابقه و گزارش برنامه ها و... ویژه مربیان و مبلغان کودک و نوجوان وبسایت ما: amoobahreman.ir تبادلات: @ertebat_golestan فروشگاه ما: @shop_golestan مدیر کانال: @amoo_bahreman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سلام الله علی فاطمه بنت الحسین (ع) 🎧 نماهنگ زیبای "حالا اومدی؟! " 🏴 به مناسبت شهادت حضرت رقیه (س) ┄┅🏴🍃🌸🚩🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
بسم الله الرحمن الرحیم عزیزِ بابا؛ رُقَیّه (مشتمل بر چهل قصه کوتاهِ کودکانه درباره حضرت رقیه بنت الحسين-ع-) 📗 کتابی نو برای کودکان، مادران و مربیان عاشورائی 🔰 آن چه پیش رو دارید(عزیزِ بابا؛ رُقَیّه)، تصاویری است از مراحل مختلف زندگی کوتاه حضرت رقیه(س) که البته به درازی تاریخ هر ساله روضه‌های کربلا و عاشورا بلند است. این تصاویر صرفا متکی بر سیره و تاریخ نیست اما اگر قرار بود تاریخ و سیره، سخاوت بیشتری به خرج می‌داد و جزئیات بیشتری را از حیات حضرت رقیه سلام الله علیها عرضه می‌داشت، شاید حجم کتاب به صد برابر آن چه که اکنون هست می‌رسید. در این چهل تصویر، بنده بر آن بودم ‌که با توجه به دلالت‌های لفظی آن چه درباره حضرت رقیه سلام الله علیها در سیره و تاریخ آمده که البته بسیار اندک است و به کمک دلالت‌های طبعی و طبیعی و لوازم عقلی دلالت‌های لفظی، تصاویری نزدیک به واقع از این معصومه سه ساله نشان دهم. اگر در این قصه‌ها، مقال یا گفته و گفتگویی آمد که در سیره و تاریخ ندیدید با دیده زبان حال در آن بنگرید، آن‌گاه داوری کنید، بی‌گمان داوری‌تان واقع‌نماتر خواهد بود. امید آن دارم که حضرت رقیه سلام الله علیها این اثر را از من بپذيرد و کاستی‌هايش را به رویم نیاورد. محرم ۱۴۰۲، قمِ مقدس؛ آشیانه آل محمد(ص) مرتضی دانشمند تقدیم به هفت حضرت والا فاطمه زهرا(س) زینب کبری(س) بانو رباب(س) بانو ام‌اسحاق(س) خانم سکینه(س) عزیز بابا؛ رقیه(س) و آخرین سرباز دشت کربلا شهید شش‌ماهه‌ی امام حسین(ع)؛ علی‌اصغر(ع) مرتضی دانشمند @Mortezadaneshmand Mortezadaneshmand.blogfa.com ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
قصه اول ✅ تولد خورشید‌خانم تازه از خواب بیدار شده بود، سرش را از بالِشِ کوه بالا آورده بود و به یکی از خانه‌های شهر مدینه نگاه می‌کرد. آنجا خانه امام حسین(ع)بود. فرشته‌ کوچکی هم روی دیوار خانه نشسته و به خانمی که توی خانه بود نگاه می‌کرد. نام خانمِ خانه، ام‌اسحاق۱ بود.ام‌اسحاق در بستر دراز کشیده بود و خانم دیگری که به او "ماما"۲ می‌گفتند، بالای سرش بود.ماما به ام‌اسحاق کمک می‌کرد تا کودکش را هر چه زودتر به دنیا بیاورد. یک‌دفعه صدای گریه کودک در خانه پیچید. همه به اتاق ام‌اسحاق نگاه کردند. ماما به مادر کودک نگاه کرد و لبخند زد. -مبارک باشه ام‌اسحاق! مبارک باشه! خورشید‌خانم هم خندید و نور و گرمایش را به خانه بخشید. همه کسانی که در خانه بودند تولد نوزاد را به امام حسین(ع) و ام‌اسحاق تبریک گفتند. سکینه۳ دختر بزرگتر امام حسین(ع)که مادرش رباب‌خانم۴ بود، او هم خیلی خوشحال بود خدا خواهری زیبا به او داده بود. خواهری که مدت‌ها منتظر آمدنش بود. فرشته‌ کوچکی ‌که در خانه بود بال‌هایش را به هم زد و گفت:مبارک باشه‌!مبارک! بعد هم نگاهی به نوزاد و خواهرش سکینه کرد و گفت:چه جالب! دو تا دختر، هر دو خواهر اما از دو مادر! یکی از خانم‌های خانه گفت:نوزاد چه قدر به مادرش؛ ام‌اسحاق رفته است.۵ خانم دیگری گفت:نه‌خیر، بیشتر به بابایش حسین(ع) رفته است. خانم سوم گفت:این دختر به رقیه رفته است. -کدام رقیه؟ خانم جواب داد:خاله‌ی باباحسین(ع)و دختر بابامحمد(ص).۶ فرشته کوچکی که به حرف خانم‌ها گوش می‌داد، بال زد، جلو آمد، رو‌به‌روی نوزاد نشست و به چهره نوزاد خوب نگاه کرد و گفت:آن‌چه گفتید، درست است، اما این نوزاد بیشتر به مامان‌بزرگش؛ فاطمه زهرا(س) رفته است. نامش را رقیه بگذارید اما او را فاطمه صُغرا(فاطمه کوچک)صدا بزنید! ادامه دارد... 📌زیرنویس ۱. اربلی در کشف الغمه و مفید در الارشاد، ام اسحاق را که پیش از آن همسر حسن بن علی بوده‌است، مادر رقیه دانسته‌اند. ۲.آن‌که زن حامله را در هنگام زادن یاری کند و بچه او را بگیرد.(دهخدا) ۳و ۴.سکینه دختر امام حسین(ع) از رباب دختر امرؤ القیس بود. (اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۹۶۵م، ج۴، ص۹۴). ۵. به کسی رفتن: شبیه او شدن. ۶.رقیه پیش از هجرت پیامبر(ص) در مکه زاده شد. از او به عنوان دومین و کوچک‌ترین دختر رسول خدا(ص) یاد شده است.(ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج‏۴، ص۱۸۳۹). سید جعفر مرتضی عاملی بر این باور است که رقیه، دخترخوانده پیامبر(ص) و خدیجه(س) است نه دختر آنها.(عاملی، بنات النبی اَم ربائبه؟، ۱۴۱۳ق). بخشی از کتاب منتشرشده عزیز بابا؛ رقیه ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم زندگینامه حضرت رقیه(س) قصه دوم ✅دو خواهر رقیه‌کوچولو هر روز که می‌گذشت زیباتر و شیرین‌تر می‌شد. گاهی در دامان مادر شیر می‌خورد و غان‌و‌غون۱ می‌کرد. این‌طوری با مامان حرف می‌زد و می‌خواست به او بگوید خیلی خوشحال است. مامان این را می‌فهمید و جواب رقیه را می‌داد. - نوش جانت عزیزم! وقتی سیر می‌شد به دور و بر اتاق نگاه می‌کرد و دست‌هایش راتکان می‌داد. انگار دلش برای بابا تنگ شده بود. بابا حسین(ع) که می‌آمد، رقیه را در آغوش می‌گرفت، روی دست بالا می‌برد، توی خانه تاب می‌داد، با او حرف‌ می‌زد و حرف‌های قشنگ و زیبا در دهانش می‌گذاشت. رقیه حرف‌های زیبای بابا و مامان را تکرار می‌کرد؛ بابا! ماما! بابا! ماما! گاهی وقت‌ها هم به اتاقی که سکینه و مامان رباب بودند نگاه می‌کرد و دست تکان داد. با شنیدن صدای بابا و آبجی‌رقیه، سکینه از اتاق بیرون می‌آمد مثل کبوتری آغوش باز می‌کرد، رقیه را از باباحسین می‌گرفت و زیر سایه نخل خانه می‌برد و گنجشک‌ها را نشانش می‌داد.رقیه با دقت به صدای گنجشک‌ها گوش می‌داد. ادامه دارد... (بخشی از کتاب منتشرشده عزیز بابا؛ رقیه) ۱.غان و غون . [غان ْ ن ُ ] (اِ صوت مرکب) حکایت صوت بچه‌های دوسه ماهه(دهخدا) در این سن‌، کودک هر وقت شاد و راضی است به آرامی غان‌و‌غون می‌کند و صداهایی را از خود درمی‌آورد. ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم زندگینامه حضرت رقیه(س) قصه سوم ✅ داداش‌کوچولو چند‌وقتی بود که خورشید‌خانم از خانه امام‌حسین(ع)خبر نداشت.از سکینه و رقیه خبر نداشت.نمی‌دانست که رقیه‌کوچولو سه‌ساله شده است. یک روز مثل هر روز خورشید‌خانم از خواب بیدار شد، سر از بالش کوه بر داشت و خمیازه‌ بلندی کشید. چشمش را که باز کرد نگاهش به خانه‌ها و شهرها افتاد. با خودش گفت‌: باید امروز سری به خانه امام‌حسین(ع)بزنم، خبری بگیرم و ببینم آنجا چه خبر است. وقتی به خانه نگاه کرد فرشته‌ کوچکی را در اتاق مامان‌رباب دید.رقیه دم در اتاق مامان‌رباب ایستاده بود. فرشته کوچولو به رقیه نگاه می‌کرد. -خوش به حالت رقیه‌جان! خدا امروز به تو یک دادش کوچولو می‌دهد. ساعتی بعد صدای گریه کودکی از اتاق آمد.زن‌ها به اتاق دویدند.رقیه خواست برود. اما خانمی که دم در ایستاده بود اجازه نداد. رقیه کمی ناراحت شد اما بعدا مامان رباب او را صدا زد، بوسید و نی‌نی کوچولویی را نشانش داد.رقیه با تعجب به آن نی‌نی یک روزه نگاه کرد. -این کیه؟ -داداش‌کوچولوی تو! -داداشمو بده بغل بگیرم. ادامه دارد... (بخشی از کتاب منتشرشده عزیز بابا؛ رقیه) ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜نامه‌های قسمت سوم 🔹ماریه توی نامه سومش از خواب ترسناکی که دیده برامون نوشته، خوابی که وقتی اون رو برای رقیه کوچولو تعریف کرده، عمو عباس اون رو شنیده و بهشون قول داده که تا همیشه مراقبشون باشه. ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
IMG_20230721_133331_022.jpg
7.37M
✂کاغذ وبرش طرح حرم امام حسین علیه السلام✂ 💠طرح را روی کاغذ رنگی یا سیاه وسفید به تعداد کودکان پرینت بگیرید💠 🌷کاغذ هارا از وسط طبق نیم قرینه تا نمایید🌷 🌼سپس کاغذ هارا در اختیار کودکان قرار دهید🌼 🍀قیچی مناسب کودک در اختیارشان قرار دهید🍀 🍃همراه با شما مربی گرامی دور خطوط طرح را قیچی نمایند.حال هر کدام از کودکان یک حرم زیبا درست کرده اند که می توانند به عنوان جایزه با خود ببرند🍃 ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
⁉️ چطور برای بچه هایمان خاطره های محرمی بسازیم؟ ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
1_5817282668.docx
16.5K
مردی که ته دلش عاشق امام حسین بود 🖌 اثر منصوره مصطفی‌زاده 🔹 مناسب برای کودکان بالای ۷ سال ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه‌های قسمت چهارم 🔹ماریه تو نامه نوشته مردی به اسم حُر جلوی راه اون‌‌ها رو گرفته و نمیذاره تا جلوتر برن، اما هنوز عمو عباس رقیه کوچولو هست تا برای همه بچه‌ها با مشک آب بیاره. ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir
IMG_20230720_000312_477.jpg
14.7M
🖌 طراح استاد محمدرضا دوست محمدی (فایل با کیفیت اصلی برای چاپ بنر) ┄┅🏴🍃🌸🕌🌸🍃🏴┅┅ 💐🌸🍀🍀🍀🌹🌷 👇👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf http://amoobahreman.ir