✍ دعای روز دوم ماه مبارک رمضان
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
🦋 اللهمّ قَرّبْنی فیهِ الى مَرْضاتِکَ
🦋 و جَنّبْنی فیهِ مِن سَخَطِکَ و نَقماتِکَ
🦋 و وفّقْنی فیهِ لقراءةِ آیاتِکَ
🦋 برحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرّاحِمین .
🕊 پروردگارا ! در این روز پر برکت
🕊 مرا به رضایت و خوشنودی خویش
🕊 نزدیک کن
🕊 و از خشم و عذاب خود برهاند.
🕊 به من لیاقتی عطا کن
🕊 تا خاضعانه تسلیم تو شوم
🕊 و تو را از هر چه به اندیشهام در آید
🕊 بزرگتر دانم .
🕊 و در این ماه توفیق تلاوت قرآن را
🕊 بر من ارزانی دار
🕊 به حق رحمتت .
🕊 ای رحمکنندهترین رحمکنندگان
🇮🇷 @amoomolla
🤔 #معما #رمضان #روزه
🧠 ۴۰۲. سپر آتش جهنم ؟!
✅ اول فکر کن بعد به پاسخ نگاه کن 👇
https://eitaa.com/moaama_chistan/1096
🧠 ۴۰۹. کدوم تصویر ،
🧠 با بقیه فرق داره ؟!
✅ اول فکر کن بعد به پاسخ نگاه کن 👇
https://eitaa.com/moaama_chistan/1115
🤔 #معما #ماه_ها #رمضان
🧠 ۳۹۱. ماهی که در آن روزه می گیریم ؟!
✅ اول فکر کن بعد به پاسخ نگاه کن 👇
https://eitaa.com/moaama_chistan/1050
bache-shia.mp3
12.31M
آهنگ من بچه شیعه هستم
🎼 @sorood_sher
🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🤲🏻 دعای روز سوم ماه مبارک رمضان
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
🌷 اللهمّ ارْزُقنی فیهِ الذّهْنَ و التّنَبیهَ
🌷 و باعِدْنی فیهِ من السّفاهة و التّمْویهِ
🌷 واجْعَل لی نصیباً مِنْ کلّ خَیْرٍ
🌷 تُنَزّلُ فیهِ بِجودِکَ یا أجْوَدَ الأجْوَدینَ .
🦜 خدایا ! روزى کن مرا در آن روز ،
🦜 هوش و خودآگاهى را
🦜 و دور بدار در آن روز ،
🦜 از نادانى و گمراهى
🦜 و قرار بده مرا
🦜 بهره و فایده از هر چیزى که
🦜 فرود آوردى در آن
🦜 به بخشش خودت
🦜 اى بخشنده ترین بخشندگان
🇮🇷 @amoomolla
#دعای_رمضان
🌟 من سالها ، با داروهای مختلف ،
🌟 مردم را مداوا کردم ؛
🌟 و در این مدت طولانی ،
🌟 به این نتیجه رسیدم
🌟 که هیچ دارویی ،
🌟 بهتر از محبت نیست .
🌟 اگر اثر نکرد ،
🌟 مقدار دارو را افزایش بده .
✍ لقمان حکیم
🇮🇷 @ghairat
🇮🇷 @amoomolla
#محبت
. ⏪ بازارچه الغدیریون ⏩
سلاااااام🤚
بایه خبر و حرکت توپ خدمتتون رسیدیم ⤵️
بازارچه الغدیریون تاسیس شد🤩
باخرید از بازارچه الغدیریون در برپایی برنامه های غدیری سهیم شوید🤍
مارو به دوستانتون هم معرفی کنید⤵️
https://eitaa.com/bazar_AlGhadirion
✍🏻 بازی معمایی حل #جدول
✅ اول فکر کن بعد به پاسخ نگاه کن 👇
https://eitaa.com/moaama_chistan/1114
📙 داستان کوتاه کودکانه مرغ و کبوتر
🌟 مرغی 🐓 در یک مزرعه زندگی می کرد . که از میان همه حیوانات ، کبوتر را بیشتر دوست می داشت .
🌟 روزی روزگاری آن مرغ ، در مزرعه در حال گشت و گذار و دانه خوردن بود ، که ناگهان روباهی او را دید . روباه ، پشت بوته ها مخفی شد . دهانش ، آب افتاد .
🌟 سریع به خانه رفت و به همسرش گفت :
🦊 خانم جان ! زود قابلمه رو پر از آب کن و روی گاز بذار ، امروز یه نهار خوشمزه داریم .
🌟 خانم روباه گفت : نهارت کو ؟! کجاس ؟!
🦊 روباه گفت : صبر کن عزیزم ، الآن می گیرمش و می یارمش پیشت
🌟 خانم روباه گفت : دستت درد نکنه ولی خوبه قبلش به خدا توکل کنی و بگی انشالله ، یا اگه خدا بخواد ، یا اگه خدا کمک کنه
🦊 روباه گفت : نمی خواد عزیزم ، الآن میرم من زود میارمش ، منتظرم باش .
🌟 روباه دوباره به مزرعه برگشت ، و منتظر ماند تا آن مرغ ، به دانه خوردن مشغول باشد . وقتی حواسش نبود ، روباه به طرف او پرید و پیش از آنکه بتواند کمک بخواهد ، او را گرفت و در یک گونی انداخت .
🌟 کبوتر ، که روی شاخه درخت بود ، لحظه دزدیده شدن دوستش را دید . به فکر فرو رفت تا برای نجات دوستش ، نقشه ای بکشد .
🌟 روباه با خوشحالی و آواز ، به سمت خانه راه می رفت . که ناگهان کبوتری را جلوی خود دید .
🌟 کبوتر ، سر راه روباه نشست و وانمود کرد که پایش شکسته است . روباه تا او را دید ، خیلی خوشحال شد و با خودش فکر کرد ، که خیلی خوش شانس است و نهار مفصلی خواهد خورد .
🌟 گونی را روی زمین گذاشت و به سمت کبوتر رفت تا او را بگیرد . کبوتر هم آرام آرام عقب می رفت .
🌟 مرغ نیز ، آرام سر گونی را باز کرد ، متوجه شد که روباه ، حواسش به کبوتر است و از گونی دور شده ، آرام از گونی بیرون آمد ، و یک سنگ ، داخل آن گذاشت و خودش نیز فرار کرد .
🌟 کبوتر نیز وقتی دید که دوستش ، به اندازه کافی دور شده ، شروع به پرواز کرد و بالای درختی نشست .
🌟 روباه ، از گرفتن کبوتر ناامید شده بود ، به خاطر همین ، به سمت گونی رفت و آن را برداشت و به طرف خانه اش حرکت کرد .
🌟 وقتی به خانه رسید ، قابلمه روی گاز بود . محتوای گونی را درون قابلمه خالی کرد . ناگهان سنگ بزرگی ، در آب افتاد . آب جوش ، روی صورت روباه ریخت و او را حسابی سوزاند . روباه داد و فریاد زد و یاد صحبت های خانمش افتاد که می گفت : بگو انشالله
🌟 خانم روباه ، وقتی صدای فریادهای شوهرش را شنید ، با عجله پیش او آمد و گفت : چی شده
🦊 روباه هم با ناراحتی گفت :
🦊 انشالله سوختم
🦊 اگه خدا بخواد مرغ فرار کرد
🦊 اگه خدا کمک کنه امروز نهار نداریم
📚 @dastan_o_roman
💟 @ghairat
#داستان_کوتاه #مرغ_و_کبوتر
#توکل #توکل_بر_خدا
مسئولین خوابن، آهسته قدم بردارید😴!!!
⁉️یه خانم میتونه به تنهایی بدون هیچ پشتوانه ای این آقایون رو ملزم به اجرای قانون کنه چطور مسئولین نمیتونن؟!
⛔️حالا خانم هنجارشکن در قم رو با آقایون هنجارشکن در مترو مقایسه کنید!
یه وجه اشتراک دارند، بددهن و هوچیگر بودنشون !!!
برای دیدن کلیپ باما همراه شوید👇
☕️کانال کاـ؋ــہ معنوے
https://eitaa.com/joinchat/490799345Cdaf2a06c4b
═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━
✍ آموزش انگلیسی مذهبی
📖 قرآن 👈 Quran ، koran
🎼 تلفظ 👈 کُران
🕌 حرم 👈 shrine
🎼 تلفظ 👈 شِراین
🕋 کعبه 👈 kaaba
🎼 تلفظ 👈 کَبَه
🇮🇷 @amoomolla
#انگلیسی #کعبه #قرآن #حرم
🤔 #چیستان #معما #پیامبر_شناسی
🧠 ۶. آن چیست ؟!
🧠 همه دارند ولی پیامبر اکرم ندارد ؟!
✅ اول فکر کن بعد به پاسخ نگاه کن 👇
https://eitaa.com/moaama_chistan/405
🦋 جواب سلام را با سلام و لبخند بده
🦋 جواب تشکر را ، با تواضع بده
🦋 جواب کینه را ، با گذشت بده
🦋 جواب بی مهری را ، با محبت بده
🇮🇷 @ghairat
🇮🇷 @amoomolla
#محبت #گذشت
📜 شعر روز #جمعه
🕌 ذکر جمعه ، صلواته
🕌 برای کسب حاجاته
🕌 صلواتی بر محمد
🕌 صلوات بر آل احمد
🕌 از ته دل دعا کنیم
🕌 خداوند و صدا کنیم
🕌 برای ظهور مولا
🕌 خدایا تعجیل بفرما
🎼 @sorood_sher
🇮🇷 @amoomolla
📚 داستان کوتاه پول یا قرآن
💎 مردی ثروتمند که زن و فرزند نداشت تمام کارگرانی که پیش او کار می کردند را ، برای صرف شام دعوت نمود .
💎 جلوی آن ها یک قرآن و مبلغی پول گذاشت . هنگامی که از صرف شام فارغ شدند به آنها گفت :
☀️ می خواهم به شما هدیه ای بدهم ؛ از این دوتا ، آیا قرآن را انتخاب میکنید یا پول را ؟!
💎 اول از همه ، نگهبان گفت :
👮🏻♂ آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم پس مال را میگیرم ، چرا که فائده آن ، با توجه به وضعیت من ، بیشتر هست .
💎 کشاورز گفت :
👨🏼🌾 زن من خیلی مریض است و نیاز به مال دارم تا او را معالجه کنم ، اگر مریضی او نبود ، قطعا قرآن را انتخاب می کردم ولی فعلا مال را انتخاب میکنم .
💎 آشپز گفت :
👨🏻🍳 من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ، ولی من همیشه مشغول کار هستم ، و هیچ وقتی برای قرائت قرآن ندارم ، بنابراین پول را بر می گزینم .
💎 مدیر شرکت ، به پسری که مسئول حیوانات بود و خیلی هم فقیر بود ، رو کرد و گفت :
☀️ تو هم حتما مال را انتخاب می کنی ، تا غذا فراهم کنی یا اینکه به جای این کفش پاره خود ، کفش جدیدی بخری .
💎 پسرک گفت : درسته من نیاز شدیدی به پول دارم تا کفش نو بخرم یا گوشت و غذایی فراهم آورم و به همراه مادرم میل کنم ، اما من ، قرآن را انتخاب می کنم . چون که مادرم ، بارها گفته است : یک کلمه از جانب الله سبحانه و تعالی ، ارزشمندتر از هر چیزی است و مزه و طعم آن ، از عسل هم شیرین تر است .
💎 بنابراین ، قرآن را گرفت و بعد از اینکه قرآن را گشود ، در آن دو کیسه دید ، در اولین کیسه ، مبلغی ده برابری آن مبلغی بود ، که روی میز غذا قرار داشت ، و کیسه دوم یک وثیقه بود که در او نوشته بود : به زودی این مرد ، غنی و وارث من می شود .
💎 مرد ثروتمند گفت : هر کسی گمانش نسبت به الله خوب باشد ، پس الله او را ناامید نمی کند .
📚 @dastan_o_roman
🇮🇷 @amoomolla
#داستان_کوتاه #پول_یا_قرآن
#قرآن #توکل #توکل_بر_خدا
✍ آموزش انگلیسی مذهبی
🕋 توکل کردن : trust
🎼 تلفظ : تِراست
🕋 به خدا توکل کن
🕋 Put your trust in god
🎼 تلفظ 👈 پوت یُر تراست این گاد
🇮🇷 @amoomolla
#انگلیسی #آموزش_زبان
#توکل #توکل_بر_خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی های ماه رمضان😂😂
🇮🇷 @amoomolla
#طنز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آهنگ و سرود روزه اولی ۲
🎙 محمد حسین پویانفر
🎼 @sorood_sher
🇮🇷 @amoomolla
#آهنگ #سرود #رمضان #روزه #خدا #نماز
🦢 جواب دروغ را ، با راستی بده
🦢 جواب دشمنی را ، با دوستی بده
🦢 جواب خشم را با صبوری بده
🦢 جواب سردی را ، با گرمی بده
🇮🇷 @ghairat
🇮🇷 @amoomolla
#دروغ #راستی #خشم