سلام خسته نباشید مطالب کانالتون عالیه😍یعنی به جرئت میتونم بگم بهترین کانالی که تا الان دیدم دیروز اتفاقی پیدا کردم و از دیروز شروع به یادگیری زبان کردیم
فقط اینکه کاش عربی هم یاد میدادید
و اینکه فقط تو ایتا کانال دارید؟
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷
🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷
🌷 ماجراهای نوّاب 🌷
🌷 قسمت ۴ 🌷
🇮🇷 نواب ، به هوش آمد .
🇮🇷 اما هیچ آثاری از زخم ها و کبودی ها ،
👈 در بدنش وجود نداشت .
🇮🇷 تا مدتها ، به ملاقاتش با امام رضا علیه السلام
🇮🇷 فکر می کرد .
🇮🇷 نمی دانست که آن را باور کند یا خیر .
🇮🇷 فقط می دانست که باید ،
🇮🇷 در راه مبارزه با ظلم و فساد ،
🇮🇷 و در دفاع از مظلومین ، مصمم تر بود .
🇮🇷 هر کجا می رفت ؛
🇮🇷 علاوه بر کمک به مردم فقیر و مستضعفین ،
🇮🇷 آنان را برای مبارزه با شاهنشاه ،
👈 دعوت می کرد .
🇮🇷 اما چون ، نوجوان بود ؛
👈 به حرفش گوش نمی دادند .
🇮🇷 نواب ، خیلی به فقرا کمک می کرد .
🇮🇷 پول یا مواد غذایی ،
🇮🇷 برای خانواده های کم درآمد ، می فرستاد .
🇮🇷 پول تو جیبی هایش را جمع می کرد
🇮🇷 و برای کودکان فقیر و بی سرپرست ،
👈 شیرینی و لباس می خرید .
🇮🇷 در هر مجلس و عروسی و جشن و عزا ،
🇮🇷 و حتی بعد از سخنرانی منبری ها ،
🇮🇷 از ظلم و تبعیض و دزدی های شاهنشاه
🇮🇷 و فسادهای زنش ، سخن می گفت .
🇮🇷 مردم همه جا ، از نواب تعریف می کردند .
🇮🇷 از شجاعت و خوش زبانی های نواب ،
🇮🇷 و از اطلاعاتش از اوضاع مملکت ،
🇮🇷 در تعجب بودند .
🇮🇷 شاهنشاه ، به کمک آمریکا و انگلیس ،
🇮🇷 ترسناک ترین سازمان اطلاعاتی دنیا را ،
🇮🇷 به نام ساواک تاسیس کرد .
🇮🇷 ساواک ، تنها سازمانی بود ؛
🇮🇷 که برعلیه مردم خودش ،
👈 فعالیت می کند .
🇮🇷 کشتار و قتل مردم توسط ساواک ،
👈 روز به روز بیشتر می شد .
🇮🇷 مردم ، دیگر جرأت نفس کشیدن هم ، نداشتند
🇮🇷 هر روز خیابان ها ،
👈 پر از خون و جنازه می شد .
🇮🇷 ماموران ساواک ، به کسی رحم نمی کردند .
🇮🇷 نه به زنان رحم می کردند ؛
👈 نه به کودکان و پیران و مریضان .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 آهنگ خداوند لک لک ها را دوست دارد
@amoomolla
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبا و به یاد ماندنی
🇮🇷 خداوند لک لک ها را دوست دارد
🇮🇷 قسمت ۲۵ ( قسمت آخر )
@amoomolla
33.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #فیلم_سینمایی #۲۳نفر
🇮🇷 قسمت سوم
🇮🇷 #درخواستی
🇮🇷 رده سنی : نوجوان ، جوان ، بزرگسال
🇮🇷 #حجم_کم
@amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۴ 🌷 🇮🇷 نو
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷
🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷
🌷 ماجراهای نوّاب 🌷
🌷 قسمت ۵ 🌷
🇮🇷 سازمان ساواک ، در هر شهری ،
🇮🇷 برای مردم معترض ،
🇮🇷 شکنجه گاه های ترسناکی درست کرد .
🇮🇷 با افزایش ترس و وحشت ، در بین مردم ،
🇮🇷 رژیم شاه ، بر فسادهای خود افزود .
🇮🇷 عاملین شاه ، هر روز پول و طلاهای بسیاری ،
👈 از ایران خارج می کردند .
👈 واردات مواد مخدر بیشتر گردید .
🇮🇷 بهترین زمین ها و شهرهای ایران ،
🇮🇷 مثل بحرین و افغانستان و ... ،
🇮🇷 به عنوان هدیه ، به کشورهای استکباری ،
👈 داده شدند .
🇮🇷 سازمان ساواک ،
🇮🇷 نواب را تحت تعقیب قرار دادند .
🇮🇷 با اینکه نوجوان بود ؛
🇮🇷 ولی چندین بار به زندان افتاد
🇮🇷 و شکنجه شد .
🇮🇷 اما باز هم راهش را مصمم تر ، ادامه می داد .
🇮🇷 یک روز در نماز جمعه ،
🇮🇷 که مخفیانه برگزار شده بود ؛
🇮🇷 نواب مثل همیشه ،
🇮🇷 از ظلم و ستم های شاهنشاه ،
🇮🇷 و وحشی گری سازمان ساواک ،
🇮🇷 و از استعمارگران و بیگانگان سخن گفت .
🇮🇷 ناگهان ، صدای انفجار آمد .
🇮🇷 و نمازگزاران ، در آتش سوختند .
🇮🇷 و آوار سقف ، بر سر آنان ریخت .
🇮🇷و همگی ، شهید شدند .
🇮🇷 مردم زیادی ، در آن محل جمع شدند .
🇮🇷 تا آتش را خاموش کنند
🇮🇷 ناگهان نواب ، از درون آتش و دود ،
🇮🇷 از درب پشتی خارج شد .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
38.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 #فیلم_سینمایی #۲۳نفر
🇮🇷 قسمت چهارم ( آخر )
🇮🇷 #درخواستی
🇮🇷 رده سنی : نوجوان ، جوان ، بزرگسال
🇮🇷 #حجم_کم
@amoomolla
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🌷 چیستان و معمای مذهبی 🌷
🕋 آن چیست که قفل آسمانهاست ؟
🕋 آن چیست که کلید آسمانهاست ؟
🕋 آن چیست که کلید بهشت است ؟
🕋 آن چیست که کلید نماز است ؟
🕋 آن چیست که سلاح مؤمن است ؟
@amoomolla
👈 باهوشا ... بسم الله
🕌 #معما #چیستان #دعا #نماز #کلید
🕌 #وضو #سلاح_مومن
محتوای تربیت کودک
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷 🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷 🌷 ماجراهای نوّاب 🌷 🌷 قسمت ۵ 🌷 🇮🇷 سا
🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷🌷ا🌷🌷
🌷 #داستان_تخیلی_کودکانه 🌷
🌷 ماجراهای نوّاب 🌷
🌷 قسمت ۶ 🌷
🇮🇷 نواب ، پس از انفجار در نماز جمعه ،
🇮🇷 به سرعت به خانه خود برگشت .
🇮🇷 پس از استحمام ، رو به قبله نشست ؛
👈و سجده شکر ، به جا آورد .
🇮🇷 در اتاق خود نشست .
🇮🇷 و صحنه های انفجار را با خود ، مرور می کرد
🇮🇷 نواب ، گاه در اتاقش قدم می زد
🇮🇷 و گاه می نشست
🇮🇷 و با خود ، حرف می زد :
🍎 من مرده بودم .
🍎 من در آتش سوخته بودم .
🍎 چطور ممکنه ؟!
🍎 همه اون نمازگزاران بی گناه ، شهید شدن
🍎 ولی من نه ؟!
🍎 آخه چطور ممکنه ؟!
🍎 خدایا ! اینجا چه خبره ؟!
🍎 حتی یادم نمیاد ، چطور زنده شدم
🍎 ای خدا ، آخه چطور ؟!
🇮🇷 فردای آن روز ،
🇮🇷 نواب به طرف حوزه رفت .
🇮🇷 آنهایی که می دانستند که نواب نیز ،
🇮🇷 در نماز جمعه خونین بود ؛
🇮🇷 از دیدن او تعجب کردند .
🇮🇷 در همه شهر ، پخش شده بود ؛
🇮🇷 که نواب ممکن است ، جاسوس باشد .
🇮🇷 به خاطر همین ، چند نفر از مذهبیون ،
👈 به نواب مشکوک شدند .
🇮🇷 نواب ، نمی دانست که باید چکار کند
🇮🇷 از یک طرف ، زنده شدنش ،
🇮🇷 مثل یک معجزه بود و کسی آن را باور نمی کند
🇮🇷 از یک طرف ، بدون همراهی مردم ،
🇮🇷 نمی تواند انقلاب کند .
🇮🇷 و با فساد شاهنشاه ، مبارزه نماید .
🇮🇷 حسن و مرتضی ،
🇮🇷 دوتا از هم محله ای های نواب ،
🇮🇷 دوست داشتند مثل نواب ،
🇮🇷 با دشمن و شیطان ، بجنگند ؛
🇮🇷 به خاطر همین ؛
🇮🇷 از نواب خواهش کردند تا اجازه دهد ،
🇮🇷 آنها نیز در مبارزه حق علیه باطل ،
🇮🇷 همراه او باشند .
🇮🇷 نواب نیز ، قبول کرد .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹
🌷 سوره فیل ، آیه سوم 🌷
🕊 و بر سر آنها ، دسته دسته ،
🕊 پرندگان ابابیل را فرستاد .
🇮🇷 And He sent against them
🇮🇷 birds in flocks
👈 اَند هی سِنت اَگِنست ذِم بِردز این فلاکز
@amoomolla
محتوای تربیت کودک
🌹 آموزش انگلیسی مذهبی 🌹 🌷 سوره فیل ، آیه سوم 🌷 🕊 و بر سر آنها ، دسته دسته ، 🕊 پرندگان ابابیل
🕋 🕋 🕋 🕋 🕋
✍ کلمات جدید :
🇮🇷 فرستادن : sent 👈 سِنت
🇮🇷 به سوی : against 👈 اَگِنست
🇮🇷 آنان : them 👈 ذِم
🇮🇷 پرندگان : birds 👈 بِردز
🇮🇷 دسته پرندگان : flocks 👈 فلاکز