eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
35.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 قصه صوتی کودکانه 👈 خودتو دوست داشته باش 🎧 با هدفون بشنوید تا در محیط سه بعدی داستان قرار بگیرید . 🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من همیــــن یک نفرم در دلم اما انگار، صدنفر مثل من از دوری تو غمگین اند ؛ 🌿🕊! 🏴
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت اول 🚥 من جواد هستم 🚥 هفتم سالمه . 🚥 ما در عربستان زندگی می کنیم . 🚥 مسلمانیم ولی مذهب ما ، سُنی هست . 🚥 اینجا ، در کشور ما ، 🚥 هر کی شیعه باشد ، اذیتش می کنند 🚥 شیعه ها ، خیلی آدمای خوبی هستند 🚥 اما نمی دانم چرا حکومت ما ، 🚥 با آنها دشمنی می کند . 🚥 هر کی با شیعه ها رفت و آمد کند 🚥 به شدت مجازات می شود 🚥 یک روز ، در بازار بودیم 🚥 داشتیم از خیابان پشت بازار ، 🚥 که محله شیعیان بود ، رد می شدیم 🚥 ناگهان پدر و مادرم ایستادند 🚥 از مسجد شیعه ها ، 🚥 صدای حاج آقا را شنیدیم 🚥 که در منبر سخنرانی می کرد 🚥 پدرم با تعجب به حاج آقا نگاه می کرد 🚥 شنید که حاج آقا ، 🚥 در سخنرانی و حرفهای خود ، 🚥 از مطالب و منابع کتابهای ما سنی ها ، 🚥 استفاده می کرد . 🚥 هر روایتی که می خواند از کتاب ما بود 🚥 پدرم از این موضوع ، خیلی تعجب کرد 🚥 و وارد مسجد شد . 🚥 مادرم گفت : حمید داخل نشو خطرناکه 🚥 پدر گفت : نترس عزیزم زود میام 🚥 نیم ساعت گذشت ولی پدرم نیامد 🚥 رفتم دنبالش 🚥 از دور دیدم که با همان حاج آقا ، 🚥 داشت صحبت می کرد . 🚥 نزدیکتر شدم و پشت پدرم ایستادم 🚥 و شلوارش را محکم گرفتم . 🚥 حاج آقا وقتی مرا دید 🚥 به من لبخندی زد 🚥 سپس شکلاتی از جیبش درآورد 🚥 و به من داد . 🚥 من خیلی خوشحال شدم ، 🚥 خواستم آن را بگیرم ولی ترسیدم 🚥 چون به ما گفته بودند شیعه ها خطرناکند 🚥 خود حاج آقا ، با مهربانی و لبخند گفت : 🕌 بگیر عزیزم ... من کارت ندارم 🚥 شکلات را گرفتم و در جیبم گذاشتم 🚥 با دقت به حرفهای پدر و حاج آقا گوش کردم 🚥 آنها داشتند درباره خلیفه های ما ، 🚥 و درباره حضرت علی و زهرا ، 🚥 صحبت می کردند . 🚥 حاج آقا گفت : 🕌 من اهل سنت رو دوست دارم 🕌 مثل برادرام و شاید بیشتر 🕌 اما باید حق رو بپذیرم و به دیگران بگم 🕌 خودت بگو آیا پیامبر بالاتره یا خلیفه ها ؟ 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی 🇮🇷 @amoomolla
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕌 امام حسین علیه السلام ، 🕌 چند سال پس از شهادت امام حسن مجتبی ، 🕌 به شهادت رسیدند ؟! ✍ پاسخ : ۱۱ سال 🇮🇷 @amoomolla
🕌 امام حسین علیه السلام و یارانش ، 🕌 در چه روزی ، وارد کربلا شدند . ✍ پاسخ : دوم محرم 🧠 @moaama_chistan 🇮🇷 @amoomolla
🕌 حادثه کربلا ، 🕌 و شهادت امام حسین علیه السلام ، 🕌 در چه سالی اتفاق افتاد ؟! ✍ پاسخ : ۶۱ هجری 🧠 @moaama_chistan 🇮🇷 @amoomolla
🌸 چه بی گناه و پاکی 🌸 ای شهید کربلا 🌸 هر چه برای تو بود 🌸 دادی در راه خدا 🌸 خدا تو رو دوست داره 🌸 قد تموم دنیا 🌸 هر چی جایزه داره 🌸 گذاشته واسه شما ☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆ 🚢 امام حسین رو هر کس 🚢 دوست داره او بَرَندس 🚢 غصه نداره دیگه 🚢 دلش همیشه زندس 🚢 خدا به خاطر او 🚢 ماهارو هم دوست داره 🚢 هر کی یار حسینه 🚢 خیلی جایزه داره 🚢 بیا بگیم به آقا 🚢 ما دوست داریم شمارو 🚢 تو کشتی نجاتی 🚢 نجات بده ماهارو 🇮🇷 @amoomolla
47.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎼 قصه صوتی کودکانه 👈 هی ترس ، من شکستت میدم 🎧 با هدفون بشنوید تا در محیط سه بعدی داستان قرار بگیرید. 🇮🇷 @amoomolla
محتوای تربیت کودک
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت اول 🚥 من جواد هستم 🚥 هفتم سالمه . 🚥 ما در عربستان ز
📚 داستان پسری به نام شیعه 📚 قسمت دوم 🚥 پدرم گفت : خوب معلومه پیامبر 🕌 حاج آقا گفت : احسنت 🕌 حالا اگر حرف پیامبر ، 🕌 برخلاف حرف خلیفه ها باشد ، 🕌 کدوم رو قبول می کنی ؟ 🚥 پدر گفت : 🚥 خوب معلومه که حرف پیامبر ، حرف خداست 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 مگه پیامبر خدا ، بارها علی را ، 🕌 جانشین بعد از خود معرفی نکردن ؟! 🚥 پدر گفت : خُب چرا 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 پس چرا هنوز جسد پیامبر روی زمین بود 🕌 که خلیفه اول و دوم ، 🕌 بر سر خلافت با انصار جلسه گرفتند ؟ 🕌 مگر بعد از ماجرای غدیر ، 🕌 کسی در جانشینی علی علیه السلام شک داشت ؟ 🚥 پدر گفت : البته که نه 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 مگه پیامبر خدا ، بارها نفرمودند 🕌 که هر کس حضرت زهرا را آزار دهد 🕌 مرا آزار داده 🕌 و هرکس مرا آزار دهد ، خدا را آزار داده ؟! 🚥 پدر گفت : بله درسته 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 مگر حضرت زهرا آخر عمرشان ، 🕌 بعد از اینکه درِ خانه اش را آتش زدند 🕌 و خودش را ، بین در و دیوار فشردند 🕌 به طوری که میخِ در به سینه گل او فرو رفت 🕌 و فرزندش محسن سقط شد 🕌 مگه نفرمودند 🕌 که من از خلیفه اول و دوم راضی نیستم ؟! 🕌 مگه نگفتند اونا مرا اذیت کردند ؟ 🚥 پدرم ، گریه اش گرفت 🚥 و سرش را ، به زیر انداخت و گفت : 🚥 بله همه این روایات در کتابهای ما آمده ... 🕌 حاج آقا گفت : 🕌 پس ببین برادر من ! 🕌 آن دو خلیفه ، حضرت زهرا را اذیت کردند 🕌 وطبق این حدیث ، 🕌 خدا و پیامبرش را هم اذیت کردند . 🕌 پس چطور پیرو کسی باشیم 🕌 که خدا و پیامبر و اهل بیت پیامبر را ، 🕌 اذیت کردند ؟!! 🕌 ولی امام علی علیه السلام ، خونه نشین شود 🕌 امام علی همان کسی بود 🕌 که تا آخر عمر ، عاشق حضرت زهرا بود 🕌 و خدا و پیامبر و حضرت زهرا ، 🕌 و همه مردم حتی خلیفه ها ، 🕌 از او راضی بودند ، 🕌 چرا چنین مرد بزرگ و با فضیلتی ، 🕌 باید خونه نشین شود ؟ 💥 ادامه دارد ... ✍ نویسنده : حامد طرفی 🇮🇷 @amoomolla