eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
3هزار ویدیو
92 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مدیر : حامد طرفی @amoo_molla مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 چیستان و معمای مذهبی 🌷 🌷🌷 حضرت یونس 🌷🌷 🕌 کدام پیامبر در شکم ماهی خوابید ؟ 👈 حضرت یونس علیه السلام 🕌 لقب حضرت یونس ؟! 👈 ذوالنون 🕌 معنی کلمه یونس ؟! 👈 کبوتر 🕌 پدر حضرت یونس ؟! 👈 متی 🕌 مادر حضرت یونس ؟! 👈 تنجیس 🕌 منطقه تبلیغی حضرت یونس ؟! 👈 سرزمین نینوا ( عراق کنونی ) 🕌 محل دفن حضرت یونس ؟! 👈 شهر کوفه @amoomolla 🌷 🌷 🌷 🌷
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت اول 🌷🌷 🌟 شهر نینوا در زمان های قدیم ، 🌟 یکی از شهر های بزرگ و غنی ، 🌟 و در مشرق زمین قرار داشت . 🌟 فراوانی نعمت در این شهر ، 🌟 باعث گمراهی مردم شده بود . 🌟 و اَغلَب مردم آن شهر ، 🌟 به سمت کارهای زشت و ناپسند ، 👈 روی آورده بودند . 🌟 همچنین به جای پرستش خدای یکتا ، 👈 بت پرستی می کردند 🌟 و به خدای بزرگ و توانا ، 👈 هیچ اعتقادی نداشتند . 🌟 در این زمان بود که خداوند حضرت یونس را 🌟 برای راهنمایی و ارشاد مردم ، 👈 به سوی آن ها فرستاد . 🌟 حضرت یونس ، مردم را ، 🌟 به راه راست و پرستش خدای یکتا ، 👈 دعوت کرد . 🌟 ولی مردم شهر نینوا ، همچنان ، 👈 به جهل و کفر خود اصرار می کردند . 🌟 حضرت یونس به مدت ۳۳ سال ، 🌟 مردم را به سوی خداپرستی دعوت می کرد . 🌟 امّا در این مدت طولانی ، 🌟 فقط ۲ نفر دعوت او را پذیرفتند . 👈 و خدا پرست شدند . 🌟 که یکی از این دو نفر ، 🌟 دوست قدیمی حضرت یونس ، روبیل بود . 🌟 و دیگری ملیخا نام داشت . 🌟 روبیل ، یکی از دانشمندان آن زمان بود . 🌟 و ملیخا ، عابد و زاهد بود . 🌟 وقتی که حضرت یونس ، 🌟 زحمات خود را بی نتیجه دید ؛ 🌟 تصمیم گرفت که مردم را نفرین کند . 🌟 روبیل دوستش به حضرت یونس گفت : 🌷 جناب یونس ! مردم را نفرین نکن 🌷 زیرا خدای بزرگ ، 🌷 هلاکت آن ها را دوست ندارد 🌟 ولی ملیخا اصرار داشت 🌟 که مردم باید نفرین شوند . 🌟 در نتیجه ؛ 🌟 پس از مشورت با روبیل و ملیخا ، 🌟 حضرت یونس مصمم شد ؛ 🌟 که قومش را نفرین کند . @amoomolla 🌹 🌹 🌹
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت دوم 🌷🌷 🌟 نفرین حضرت یونس ، 🌟 مورد قبول خداوند قرار گرفت . 🌟 همچنین ؛ زمان دقیق نازل شدن بلا را ، 👈 به حضرت یونس اعلام کرد . 🌟 حضرت یونس و روبیل ، 🌟 از شهر خارج شدند . 🌟 اما ملیخا درشهر ماند ؛ 🌟 و به نزد اهالی شهر رفت . 🌟 و از مردم درخواست کرد ؛ 👈 تا به درگاه الهی توبه کنند . 🌟 مردم ، پس از مشاهده نشانه های عذاب ، 🌟 به حرف ملیخا گوش کردند 🌟 به بیابانی رفته و توبه نمودند . 🌟 خداوند ، توبه آنان را پذیرفت 🌟 و عذابش را نازل نکرد . 🌟 بعد از مدتی ، 🌟 حضرت یونس برای مشاهده عذاب الهی 🌟 وارد شهر شد . 🌟 ولی دید که اتفاق خاصی رخ نداد . 🌟 قضیه را از یکی از اهالی شهر پرسید 🌟 آن مرد که حضرت یونس را نمی شناخت 🌟 ماجرای نفرین حضرت یونس 🌟 و توبه کردن اهالی شهر را ، 🌟 برای او توضیح داد . 🌟 حضرت یونس با شنیدن این خبر ، 🌟 از دست خودش خشمگین شد . 🌟 و بدون اجازه خداوند ، از شهر خارج شد 🌟 و رفت و رفت تا به دریایی رسید . 🌟 سوار یک کشتی پر از بار و مسافر شد 🌟 کشتی در وسط راه بود 🌟 که ناگهان ماهی بزرگی ، 🌟 جلوی کشتی را گرفت . 🌟 دهانش را باز کرد و طلب غذا نمود . @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت سوم 🌷🌷 🌟 حضرت یونس تا ماهی را دید 🌟 از ترسش به عقب کشتی رفت 🌟 و ماهی بزرگ نیز ، 🌟 به دنبال او به عقب کشتی رفت 🌟 سرنشینان کشتی متوجه شدند 🌟 که این ماهی بزرگ قصد حمله ندارد 🌟 فقط یک نفر را به عنوان غذا می خواهد . 🌟 بنابراین همه تصمیم گرفتند 🌟 تا قرعه کشی نمایند . 🌟 و قرعه به نام هر کسی بیفتد 🌟 او را به دریا بیندازند . 🌟 آن ها قرعه کشی کردند . 🌟 و قرعه به نام حضرت یونس افتاد . 🌟 مردم ، تیپ و ظاهر یونس را که دیدند 🌟 فهمیدند که او با دیگران فرق دارد 🌟 او ، آدم پاک و دانشمند و با خدایی هست 🌟 به خاطر همین ؛ 🌟 یک بار دیگر قرعه کشی کردند . 🌟 اما باز قرعه به نام حضرت یونس درآمد 🌟 و سه باره قرعه انداختند 🌟 و هر سه بار ، قرعه به اسم یونس در آمد 🌟 در نتیجه تصمیم گرفتند 🌟 که یونس را درون دریا بیندازند . 🌟 ماهی بزرگ نیز به سرعت یونس را بلعید 🌟 و به اعماق دریا برگشت . 🌟 خدا نیز به ماهی بزرگ الهام کرد ؛ 🌟 تا به یونس آسیبی نرساند . 🌟 حضرت یونس ، 🌟 چند روزی که در شکم ماهی بود 🌟 خیلی به کارهاش فکر کرد . 🌟 و با خود می گفت 🌟 که چرا من تو شکم ماهی ام 🌟 چه گناهی کردم که باید مجازات شوم 🌟 فکر کرد و فکر کرد 🌟 تا اینکه متوجه اشتباه خود شد . 🌟 حضرت یونس ، نباید بدون اجازه خدا ، 🌟 از شهر تبلیغی خودش خارج می شد . @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت چهارم 🌷🌷 🌟 حضرت یونس ، در شکم ماهی ، 🌟 به عبادت و بندگی خدا مشغول بود . 🌟 و به بزرگی و عظمت خدا اعتراف نمود . 🌟 و از خدا معذرت خواهی کرد 🌟 استغفار و توبه کرد . 🌟 خداوند نیز توبه حضرت یونس را پذیرفت 🌟 و به ماهی دستور داد 🌟 تا حضرت یونس را به ساحل ببرد 🌟 و او را در آنجا رها کند . 🌟 ماهی نیز همین کارو کرد . 🌟 یونس با حال گرفته و بیمار ، 🌟 از شکم ماهی بیرون آمد 🌟 و به بوته کدویی که در ساحل بود ، 👈 تکیه داد 🌟 از آن بوته کدو ، آب مکید 🌟 تا کمی گرسنگی اش برطرف شود . 🌟 وقتی بدن یونس قدرت پیدا کرد 🌟 و بیماری او رو به بهبودی رفت ؛ 🌟 خداوند ، کرمی را فرستاد 🌟 تا ریشه کدو را بخورد . 🌟 با خوردن ریشه ، 🌟 بوته کدو خشک شد . 🌟 یونس با دیدن خشک شدن بوته کدو ، 👈 خیلی ناراحت و غمگین شد . 🌟 خداوند بزرگ به یونس وحی کرد : 🌹 تو از خشک شدن بوته ای کوچک ، 🌹 اینقدر ناراحت و غمگین شدی 🌹 در حالی که برای رشد و پرورش آن ، 🌹 هیچ زحمتی نکشیده بودی . 🌹 ولی از نازل شدن عذاب ، 🌹 بر عده زیادی از مخلوقات من نگران نبودی . 🌟 حضرت یونس ، متوجه اشتباه خود شد 🌟 و از درگاه خدا تقاضای بخشش کرد . @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
🌷 داستان حضرت یونس 🌷 🌷🌷 قسمت پنجم 🌷🌷 🌟 حضرت یونس ، به طرف شهر نینوا رفت . 🌟 به شهر که رسید ، 🌟 خجالت کشید تا وارد شهر شود . 🌟 چوپانی که در آن حوالی بود را صدا زد 🌟 و به او گفت که به شهر برود 🌟 و خبر آمدن یونس را به مردم اعلام کند . 🌟 امّا چوپان ، حرف او را باور نکرد 🌟 چون خبر داشت که حضرت یونس ، 🌟 در دریا غرق شده است . 🌟 ناگهان یکی از گوسفندان ، 🌟 به صورت معجزه ، به زبان آمد 🌟 و گفت که آن مرد ، حضرت یونس است . 🌟 چوپان نیز متقاعد شد 🌟 و سریع به شهر برگشت 🌟 و خبر آمدن یونس را ، 👈 به اهالی شهر نینوا اطلاع داد . 🌟 مردم فکر می کردند 🌟 که آن چوپان دروغ می گوید 🌟 بنابراین تصمیم گرفتند تا او را کتک بزنند 🌟 اما چوپان به آن ها گفت : 🌷 من برای اثبات حرفام شاهدی دارم 🌟 چوپان همان گوسفند را آورد 🌟 و گوسفند دوباره شهادت داد 🌟 که چوپان راست می گوید 🌟 و آن مرد یونس است . 🌟 مردم پس از شنیدن ماجرا ، 🌟 به استقبال حضرت یونس رفتند 🌟 و او را با احترام وارد شهر کردند . 🌟 و از آن روز به بعد ، 🌟 احترام یونس بین مردم بیشتر شد 🌟 مردم هر سوالی که داشتند 🌟 از حضرت یونس می پرسیدند . 🌟 و هر چه یونس می گفت ، 🌟 مردم به حرفش گوش می دادند . 🌟 حضرت یونس ، یکی از پیامبران خداست 🌟 که نام مبارک ایشان ، 🌟 چهار بار در قرآن کریم ذکر شده است 🌟 و یکی از سوره های قرآن نیز ، 🌟 به اسم حضرت یونس است . 🌟 که داستان زندگی او را بیان می کند . 🌷 پایان 🌷 @amoomolla 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹