eitaa logo
محتوای تربیت کودک
10.4هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
3.3هزار ویدیو
91 فایل
معرفی کانالهای جذاب : فیلم و کارتون @kartoon_film فیلم سینمایی و سریال @film_sinamaee چیستان و معما @moaama_chistan داستان و رمان @dastan_o_roman شعر و سرود @sorood_sher مسئول تبادل و تبلیغ @dezfoool شرایط تبلیغ @tabligh_amoo گزارش فعالیت @amoomolla_news
مشاهده در ایتا
دانلود
🔮 غیبت‌کردن ، 🔮 فقط با کلام و زبان نیست ، 🔮 بلکه هر نوع و شکلی که ، 🔮 عیب و نقص دیگران را بفهماند 🔮 جزو غیبت محسوب می شود . 🔮 مثل اشاره ، ایماء ، رمز ، کنایه و... 🇮🇷 @amoomolla
🌸 حقیر و ضعیف و ترسو بودن آدما رو 🌸 میشه از حرفایی که 🌸 پشت سر بقیه میزنن تشخیص داد . 🇮🇷 @amoomolla
🌸 اونایی که با تو ، 🌸 غیبت دیگران را می کنند 🌸 مطمئن باش پشت سر تو هم 🌸 با یکی دیگه ، غیبت تو را می کنند ! 🇮🇷 @amoomolla
🌸 من فقط با شیری که 🌸 جلوم نعره بکشه می جنگم 🌸 نه سگی که 🌸 پشت سرم واق واق کنه ؛ افتاد ؟ 🇮🇷 @amoomolla
🌸 غیبت هیچکس را نکن 🌸 شاید از گناهش خبر داشته باشی 🌸 اما از توبه اش که خبر نداری . 🇮🇷 @amoomolla
✍ شعر غیبت 🌹 رفیقِ خوب برای ما 🌹 تو زندگی نعمته 🌹 هوای هم داشتنامون 🌹 نشونهٔ غیرته 🌹 اگه یه جا شنیدی که 🌹 پشتِ دوستت صحبتِه 🌹 بفهمون تو ، به اونا که ، 🌹 این حرفاشون غیبته 🌹 بگو که این کارِ شما 🌹 بی ارزش و قیمته 🌹 دلِ همو می شکونه و 🌹 دلیلِ قَهر و نفرته ✍ از علیرضا قاسمی با کمی تغییر 🎼 @sorood_sher
🦋 محتوا با ما 🦋 انتشار با شما
41.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 پویانمایی زیبای مهارت های زندگی 📼 قسمت ۲۳۰ : عیب هر کس رو به خودش بگو ( غیبت کردن ) 🇮🇷 @amoomolla 🇮🇷 🇮🇷
🎥 فیلم سینمایی زندگی شیرین 🎬 طنز ، کمدی ، خانوادگی بازیگران : سید جواد رضویان ، علی صادقی ، بهنوش بختیاری ، یوسف صیادی ، احمد پورمخبر ، رضا شفیعی‌جم ، بهاره افشاری و... خلاصه فیلم : امیر محجوبی ، هنرپیشه محبوب سینما قصد دارد با دخترخاله‌اش، هستی ازدواج کند. اما پدر هستی ، که فردی سنتی است ، حاضر نیست یک هنرپیشه و خواننده را به عنوان دامادش قبول کند ، ناگهان زنی پیدا می شود و ادعا می کند که زن اوست ...
97.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی زندگی شیرین 🎬 کمدی ، طنز ، اجتماعی 📼 بخش اول 🇮🇷 @amoomolla
103.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم سینمایی زندگی شیرین 🎬 کمدی ، طنز ، اجتماعی 📼 بخش دوم و آخر 🇮🇷 @amoomolla
ادامه با موضوع 👇👇
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📙 داستان کوتاه مانع باران ⛰ در یکی از سال ها ، ⛰ در بنی اسرائیل قحطی شد ، ⛰ حضرت موسی علیه السلام ⛰ چند بار نماز استسقاء خواند ⛰ و طلب باران نمود ، ⛰ اما خبری از باران نشد . ⛰ خداوند به او وحی کرد : 🕋 من بخاطر آنکه 🕋 یک نفر در میان شماست 🕋 که سخن چینی و غیبت می کند 🕋 به خاطر همین 🕋 دعای شما را مستجاب نمی‌کنم . ⛰ حضرت موسی فرمود : 🍃 خدایا آن شخص کیست ؟ ⛰ خداوند عزوجل فرمود : 🕋 ای موسی ! 🕋 من ، شما را از غیبت نهی می‌ کنم 🕋 حال خودم نمامی کنم ؟! 🕋 بگو همه مردم توبه نمایند ، 🕋 تا دعایشان مستجاب شود . ⛰ بعد از مدتی ، همه توبه کردند ⛰ و خداوند باران رحمت را ⛰ بر آن‌ها نازل کرد . 📚 @dastan_o_roman
🎨 کاربرگ رنگ آمیزی و نقاشی 👌🏻 در مورد غیبت 🇮🇷 @amoomolla
طرح درس به مناسبت وفات حضرت معصومه 👇👇👇👇
🧐 ۱۷۴ 🧠 خواهر معروف امام رضا علیه السلام 🧠 که در قم دفن شدند ؟! ✅ اول فکر کن بعد پاسخ رو ببین 👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/672
🧐 ۱۸۶ 🤔 🧠 شهر حضرت معصومه علیهاالسلام؟! ✅ اول فکر کن بعد پاسخ رو ببین 👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/693
🧐 ۱۷۸ 🤔 🧠 نام اصلی حضرت معصومه 🧠 سلام الله علیها ؟! ✅ اول فکر کن بعد پاسخ رو ببین 👇 https://eitaa.com/moaama_chistan/680
بانوی باران .mp3
4.4M
🎧 سرود زیبای بانوی باران 🎼 @sorood_sher 🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📙 داستان کوتاه مسافر قم 📖 قسمت اول 🌟 امام کاظم علیه السلام ، 🌟 زنان و فرزندان زیادی داشتند . 🌟 حدود ۹ تا زن گرفتند 🌟 و تقریبا ۳۷ تا بچه داشتند . 🌟 دوتا از آن بچه ها ، 🌟 از زنی به نام نجمه خاتون بودند . 🌟 آن دو تا بچه ، 🌟 حضرت معصومه علیها السلام 🌟 و امام رضا علیه السلام هستند 🌟 نام حضرت معصومه ، فاطمه بود . 🌟 البته ، گاهی فاطمه کبرا نیز ، 🌟 به این دختر می گفتند . 🌟 چون امام کاظم علیه السلام ، 🌟 دو دختر دیگه هم داشتند 🌟 که از زنان دیگرش بودند 🌟 و نام آنها نیز ، فاطمه بود . 🌟 و چون حضرت معصومه ، 🌟 از همه آنها بزرگتر بودند 🌟 به ایشان ، فاطمه کبرا می گفتند . 🌟 برادر حضرت معصومه ، 🌟 امام رضا علیه السلام بودند . 🌟 به ایشان لقب معصومه را دادند . 🌟 حضرت معصومه هم دختر امام بود 🌟 هم خواهر امام بود 🌟 و هم عمه امام ... 🌟 ایشان ، 🌟 عمه امام جواد علیه السلام بودند 🌟 امام رضا علیه السلام ، 🌟 ۲۵ سال بزرگتر از خواهرشان بودند 🌟 چون امام رضا علیه السلام ، 🌟 سال ۱۴۸ هجری به دنیا آمدند 🌟 و حضرت معصومه سلام الله علیها ، 🌟 سال ۱۷۳ هجری به دنیا آمدند . 🌟 حضرت معصومه ، شش ساله بود 🌟 که پدرشان امام کاظم علیه السلام ، 🌟 به دستور هارون بدجنس ، 🌟 زندانی شدند . 🌟 حضرت معصومه ، 🌟 از همان شش سالگی ، 🌟 توسط امام رضا علیه السلام ، 🌟 تربیت شدند 🌟 امام کاظم ، بعد از مدتی آزاد شدند . 🌟 و دوباره 🌟 به دستور هارون زندانی شدند . 🌟 وقتی حضرت معصومه ده ساله شد 🌟 پدرشان در زندان شهید شدند . 🌟 در سال ۲۰۰ هجری قمری ، 🌟 حضرت معصومه ۲۷ ساله شده بود 🌟 مامون عباسی ، 🌟 که پادشاهی ظالم و بدجنس بود 🌟 امام رضا را به زور و اجبار ، 🌟 از حضرت معصومه جدا کرد . 🌟 و با نامه ها و پیام های تهدیدآمیز 🌟 امام رضا را به خراسان آورد . 🌟 به دروغ ، در نامه ها ، 🌟 برای امام می نوشت : 🔥 من دلم برات تنگ شده 🔥 تو پسر عموی منی ، تو عزیز منی 🔥 بیا تا خودت پادشاه بشی و... 🌟 اما این حاکم بدجنس ، 🌟 در دلش می خواست امام رضا را بکشد . 🌟 امام نیز برای حفظ جان شیعیان ، 🌟 از سر مجبوری ، 🌟 دعوت مامون بدجنس را پذیرفت . 🌟 و با کاروانی که مامون فرستاده بود 🌟 به خراسان و مشهد ، سفر نمود . 🌟 و خواهرش حضرت معصومه را ، 🌟 تک و تنها گذاشت . 🌟 حضرت معصومه ، 🌟 دلش برای برادرش تنگ شده بود . 🌟 هر شب ، به یاد او گریه می کرد . 🌟 اما مجبور بود صبر کند 🌟 تا خبری از امام رضا برسد . 🌟 یک سال گذشت 🌟 و هیچ خبری از امام رضا نشد . 🎼 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla
هدایت شده از 📙 داستان و رمان 📗
📙 داستان کوتاه مسافر قم 📖 قسمت دوم 🌟 یک سال گذشت 🌟 و هیچ خبری از امام رضا نشد . 🌟 حضرت معصومه دیگر طاقت نیاورد . 🌟 بار سفرش را بست 🌟 و با چند نفر از برادرانش ، 🌟 با چند زن و پسر عموهایش ، 🌟 و با خدمتکارانش ، 🌟عازم سفر به ایران شد . 🌟 او به شوق دیدار بهترین برادر دنیا ، 🌟 به سمت خراسان راه افتاد . 🌟 شهر به شهر ، روستا به روستا ، 🌟 می رفتند و تبلیغ می کردند . 🌟 به مردم در مورد ولایت می گفت . 🌟 برای آنها از ارزش والای امامت ، 🌟 صحبت می کردند 🌟 از مظلومیت امام رضا علیه السلام 🌟 از مکر و حیله و بدجنسی مامون 🌟 از اتحاد و همدلی علیه دشمن 🌟 و... 🌟 جاسوسان و ماموران خبیث مامون ، 🌟 از آمدن کاروان حضرت معصومه ، 🌟 به ایران و خراسان با خبر شدند ‌ 🌟 و فوری با مامون خبر دادند . 🌟 تا اینکه کاروان به ساوه رسید . 🌟 به دستور مامون ، 🌟 به کاروان حمله کردند . 🌟 و بیشتر همراهان حضرت معصومه را 🌟 به شهادت رساندند . 🌟 خود حضرت معصومه نیز ، 🌟 به سختی بیمار شدند . 🌟 اما ترس از ندیدن برادرش ، 🌟 و ترس از حمله دوباره ماموران ، 🌟 او را بیمارتر می کرد . 🌟 در اینجا ، 🌟 او به یاد پدرش افتاد که می گفت : 🕌 ما در قم ، 🕌 شیعیان و طرفداران خیلی خوبی داریم . 🌟 به خاطر همین ، 🌟 حضرت معصومه از همراهانش پرسید : 🕌 از این مکان تا قم ، چقدر راه است ؟ 🌟 همراهانش گفتند : ده فرسخ 🌟 حضرت معصومه نیز ، 🌟 به همراهانش دستور داد 🌟 تا به طرف قم حرکت نمایند . 🌟 خبر آمدن حضرت معصومه ، 🌟 به مردم قم و پسران سعد رسید . 🌟 همگی با گل و شیرینی ، 🌟 به استقبال حضرت معصومه رفتند . 🌟 پیرمردی به نام موسی بن خزرج ، 🌟 به کاروان رسید 🌟 و خوش آمدگویی گرمی کرد . 🌟 سپس شتر حضرت را گرفت 🌟 و به خانه خودش برد . 🌟 و با کمال افتخار ، 🌟 از این بانو ، پذیرایی نمود . 🌟 اما بعد از ۱۷ روز ، 🌟 به خاطر دوری و دلتنگی از برادرش ، 🌟 و از دست دادن همراهانش ، 🌟 و غم و اندوه و گریه بسیار ، 🌟 در خانه ای به نام بیت النور ، 🌟 از دنیا رفتند . 🎼 @dastan_o_roman 🇮🇷 @amoomolla