فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ انقلاب-کودکانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماهنگ سرود های انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فتوکلیپ نهال انقلاب
هدایت شده از محصولات فرهنگی آوین
#جایزه پازل شهید حاج قاسم سلیمانی
یک طرف پازل و طرف دیگر تخته وایت برد
ویژه دهه فجر
در اندازه 13*17 سانتیمتر
#کودکان
#لوازم_التحریر
قیمت اصلی 2500 ت
قیمت ویژه دهه فجر :1700 ت
ای دی خرید
@sarbazkochak
👇👇👇👇👇👇👇
فروشگاه کالای فرهنگی سالم(فرساکالا)
http://eitaa.com/joinchat/3977052169Ca4ed20253b
ppx-enghelab.ppt
12.02M
#پاورپوینت مسابقه ای انقلاب
ویژه کودکان و نوجوانان
#بازی
#مسابقه
#شنبه
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://sapp.ir/amoorohani
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
شعارهاي انقلاب.pptx
2.86M
#پاورپوینت مسابقه ای شعار های انقلاب
نکته : بعد از کشف کلمات حذف شده از شعار ها ، بچه ها شعار های انقلاب را بلند تکرار می کنند
ویژه #کودکان
#بازی
#مسابقه
#شنبه
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://sapp.ir/amoorohani
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
دانشنامه دهه فجر ویژه کودکان.docx
28.2K
دانشنامه دهه فجر برای کودکان
#محتوا
#مربیان
#جمعه
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://sapp.ir/amoorohani
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
نمایشنامه یادگار-دستاورد های انقلاب.pdf
335.3K
نمایشنامه ی دانش آموزی «یادگار»
نمایشنامه به ضرورت حفظ آثار و یادگارهای انقلاب اسلامی و انتقال آن به نسل های بعدی می پردازد.
#نمایشنامه
#محتوا
#مربیان
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
engelab.jpg
2.85M
پیشنهادهایی برای دهه فجر
#محتوا
#مربیان
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
تصویر شهید قاسم سلیمانی مخصوص کودکان.jpg
3M
#پوستر باکیفیت شهید حاج قاسم سلیمانی
ویژه چاپ بنر
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
shahid-soleimani29.jpg
2.96M
#پوستر باکیفیت شهید حاج قاسم سلیمانی
ویژه چاپ بنر
تصویر شهید آوینی مخصوص کودکان.jpg
3.13M
#پوستر باکیفیت شهید آوینی
ویژه چاپ بنر
برای دریافت فایل PSD این پوستر ها به نشانی زیر مراجعه کنید
http://www.asr-entezar.ir/archives/category/psd-gallery/pictures-for-children
هدایت شده از 🌹 گلستان کودک و نوجوان🌷
متن درسنامه سردارِ سرباز - .pdf
1.23M
#بسته_دهه_فجر
متن برنامه استیج "سردارِ سرباز"
ویژه:
#دهه_فجر
#اربعین_سردار_سلیمانی
#انتخابات
شامل: مسابقه، شعر، راز دایره ها، جدول و...
📌✅دوستان بزرگوار، به علت حجیم بودن اسلاید، فعلا امکان بارگزاری در کانال نمیباشد، دوستانی که عجله دارند برای تهیه اسلاید "سردارِ سرباز" به آیدی مدیر کانال اطلاع دهند.
#دهه_فجر
#گلستان_کودک_و_نوجوان
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
#خبر_مهم
#بسته_دهه_فجر
فایل چندرسانه ای برنامه استیج "سردارِ سرباز" در وبلاگ "#گلستان_کودک_و_نوجوان" بارگزاری شد.
ویژه:
#دهه_فجر
#اربعین_سردار_سلیمانی
#انتخابات
شامل: مسابقه، شعر، راز دایره ها، جدول و...
📌✅دوستان بزرگوار، فایل چندرسانه ای را می توانید از طریق وبلاگ گلستان کودک و نوجوان به آدرس http://amoobahreman.blogfa.com/post/118 دریافت نمایید.
#دهه_فجر
#گلستان_کودک_و_نوجوان
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2572484621Cb16733d3cf
http://amoobahreman.ir
آن شبِ مهتابی
ماه گفت: «بگذارید اول من تعریف کنم.»
ستارهها که هیجانزده بودند یکییکی به حرف آمدند:
- اول من میگویم!
- نه، من بهتر از شما میتوانم تعریف کنم.
- اما هیچکدامتان مثل من بلد نیستید بگویید. من از همهی شما به زمین نزدیکتر هستم.
خورشید خندید و گفت: «اصلاً هیچ کدامتان نگویید؛ چون من حوصلهی همهمهی شماها را ندارم. یا یک نفر یا هیچکدام!»
ماه خندید و گفت: «من نمیگویم؛ اما به نظرم ستارهی سهیل بگوید بهتر است.»
ستارهها دوباره همهمه کردند. خورشید و ماه خیره خیره نگاهشان کردند و خندیدند. کمی که گذشت خورشید صدایش را بلند کرد و گفت: «حواستان کجاست؟ دارد همه جای زمین از نور من روشن میشود. تا صبح نشده، برایم بگویید چه اتفاقی افتاده!»
ستارهها ساکت شدند. حالا همگی آنها به ستارهی کوچکی خیره بودند که تا به آن لحظه حرفی نزده بود. آنها همگی گفتند: «ستارهی صبح بگوید!»
ستارهی کوچک خندید و گفت: «شب بود. ما در دل آسمان، کنار هم بودیم و زمین را زیر پایمان پر نور میکردیم. ماهِ زیبا ناگهان همگی ما را صدا زد. بعد اتاق کوچکی را نشانمان داد. همان اتاقی که خیلی شبها نور خود را بر تنِ خاکی آن میریختیم. همان اتاقی که بوی خوبی از آن بلند بود.
من و ستارهها و ماه به طرف آن اتاق کله کشیدیم. صدای مهربانِ حسن، کودک دوستداشتنی امام علی علیه السلام گوشمان را نوازش داد. او در آن موقع شب بیدار بود. ماه گفت: «آرام باشید و خوب گوش کنید. حسن غرقِ گفتوگو با مادرش فاطمه سلام الله علیها است.»
حسن در رختخواب خود بیدار بود. مادر تازه نماز شب خوانده بود و داشت دعا میکرد. او آرام آرام اسمِ یکییکیِ همسایهها را میبرد و به حال آنها دعا میخواند. حسن چندبار در رختخواب خود، از این پهلو به آن پهلو شد. ماه زیبا از پشت پنجرهی اتاق، نور تازهای بر صورت مهربان او ریخت. حسن لحاف روی خود را کمی کنار زد و به مادر که رو به قبله نشسته بود نگاه کرد. او هنوز خوابش نبرده بود و صدای مهربان مادر را میشنید. مادر هنوز هم داشت در حق همسایهها دعا میکرد؛ همان همسایههایی که بعضیشان آدمهای تندخو و نامهربانی بودند و با رفتارهای بدشان، امام علی علیه السلام را آزار میدادند.
راز و نیاز مادر تا نزدیکیهای اذان صبح طول کشید. مادر در این مدت، یک بار هم نشد که برای خودش دعا کند و از خدا چیزی بخواهد.
بعد از نماز صبح، حسن رو به مادر کرد و پرسید: «مادرجان! چرا دیشب، حتی یک بار هم برای خودت از خدا چیزی نخواستی و دائم برای دیگران دعا کردی؟»
فاطمه سلام الله علیها به گلِ روی حسن که زیباترین گل خانهاش بود خیره شد و جواب داد: «مگر نشنیدهای که اول همسایه، بعد خانه؟ پس باید اول به فکر دیگران بود و بعد به فکر خود!»
من و ماه و ستارهها، غرق در خوشحالی شدیم. دیدنِ روی زیبای اهل بیت برای ما شیرینتر از همهی آسمانها و منظومههاست.»
خورشید که بالهای طلاییاش را باز کرده بود به خانهی کوچک فاطمه سلام الله علیها و علی علیه السلام خیره شد و آرام آرام آنجا را بوسید.
این داستان از کتاب مژدهی گل انتخاب شده است.
مژدهی گل
داستانهایی از زندگی حضرت فاطمه زهرا س
نویسنده: مجید ملامحمدی
حضرت #فاطمه سلام الله علیها
#کودکان
#پنجشنبه
#داستان
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://sapp.ir/amoorohani
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc
دعا برای همسایه
مادر هنوز بیدار بود و داشت بر روی سجاده اش دعا می خواند. حسن در رختخواب خود از این پهلو به آن پهلو غلتید، اما خوابش نبرد. ماه از پشت پنجره کوچک اتاق، صورتش را نوازش کرد.
خیره شد. او صدای آرام و دوست داشتنی مادر را به خوبی می شنید. اما با هر بار شنیدن، تعجبش بیشتر می شد.
یک دعا بیشتر از دعاهای دیگر بر زبان مادر می آمد. او دائم برای همسایه ها و مردم دعا می کرد. گاهی اسم تک تک آن ها را می برد و برایشان آرزوی سلامتی می کرد. گاهی هم از خداوند برای آن ها چیزهایی می خواست.
حسن آن قدر بیدار ماند تا این که نزدیکی های اذان صبح شد.
دوباره پلک باز کرد و از زیر روانداز به مادر چشم دوخت. مادر هنوز بر روی سجاده اش بود. حسن با خودش فکر کرد: مادر یک بار هم نشد که برای خودش دعا کند یا از خداوند چیزی بخواهد، بلکه همه دعاهایش برای همسایه ها و دیگران بود! حسن کودک بود، به خواندن نماز علاقه زیادی داشت. او همراه مادر نماز خواند.
بعد از مادر پرسید: مادر جان، چرا وقتی که داشتی دیشب دعا می خواندی، حتی یک بار هم از خدا برای خودت چیزی نخواستی، بلکه برای دیگران دعا کردی!
نگاه مهربان حضرت زهرا سلام الله علیها به گل روی حسن افتاد.
مادر گفت: «حسن جان، مگر نشنیده ای که اول همسایه سپس خانه، پس باید اول به فکر دیگران بود و برایشان دعا کرد، بعد به فکر خود!».
باز هم حسن از حرف های زیبای مادر، درس تازه ای یاد گرفته بود.
حضرت #فاطمه سلام الله علیها
#کودکان
#پنجشنبه
#داستان
🌸بانک محتوایی ویژه مربیان🌸
www.amoorohani.com
👇👇👇
http://sapp.ir/amoorohani
👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/409141249Cbd93b95dbc