*داناتر از همه*
روزی حضرت موسی(علیه السلام) در کنار استادش حضرت خضر (علیه السلام) بود که چشمش به یک پرستو افتاد. پرستو آواز می خواند و به سوی دریا می رفت و با نوک منقارش مقداری آب بر می داشت. بعد همان مقدار آب را که چند قطره بیش تر نمی شد، دوباره در دریا می ریخت. حضرت خضر(علیه السلام) به حضرت موسی (علیه السلام) گفت: "آیا می دانی این پرستو چه می گوید؟" موسی (علیه السلام) پرسید: "چه می گوید؟" خضر (علیه السلام) جواب داد: "او می گوید: قسم به خدای آسمان ها و زمین و دریا که دانش شما دو نفر در مقابل دانش خدا، به اندازه ی این آبی است که من با منقارم از این دریا بر می دارم."
🔔 *قل هو الله احد
بگو خدا یگانه است.*
#داستان
#داناتر_از_همه_۹۵
#برگرفته_از_کتاب_خدا_و_قصه_هایش
#زندگی_با_سوره_توحید
کانال در پیام رسان بله
https://ble.ir/amozesh_fahmequran
کانال در پیام رسان ایتا
@amozesh_fahmequran
*مهمانی خدا*
حضرت سلیمان پادشاه بزرگ ترین حکومت دنیا بود. او سربازان بسیار زیادی داشت که برای غذا دادن به آنان، ده ها و شاید صدها دیگ غذا آماده می کردند. یک روز یکی از نهنگ ها به حضرت سلیمان گفت: "ای سلیمان! غذای امروزِ مرا تو بده. امروز می خواهم میهمان تو باشم." سلیمان، درخواست نهنگ را پذیرفت و دستور داد که چندین دیگ غذا آماده کنند و برای خوردنِ نهنگ، در دریا بریزند. وقتی غذای نهنگ را در دریا ریختند، نهنگ سرش را بالا آورد و همه را یک جا قورت داد. بعد به سلیمان گفت: "من که سیر نشدم. من هر روز چندین برابر این، غذا می خورم." سلیمان تعجب کرد و پرسید: "آیا در دریا حیوانات دیگری هم مانند تو هستند که این همه غذا بخورند؟!" نهنگ گفت: "آری، هزاران گروه مانند من در دریا هستند." سلیمان که این حرف را شنید، به یاد بزرگی خدا افتاد و گفت: "خدا چه پادشاه بزرگی است که به این همه آفریده ی خود غذا می دهد!"
دنیا مانند سفره بزرگی است که در کنار آن، مهمانان زیادی نشسته اند و غذا می خورند.
*🔔مخلوقات آن هنگام که دقیق تر مشاهده شوند، عظمت خداوند یگانه را بیشتر یادآور می شوند.*
#داستان
#مهمانی_خدا_۹۶
#برگرفته_از_کتاب_خدا_و_قصه_هایش
#زندگی_با_سوره_توحید
کانال در پیام رسان بله
https://ble.ir/amozesh_fahmequran
کانال در پیام رسان ایتا
@amozesh_fahmequran