eitaa logo
آموزش قرآن
294 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
594 ویدیو
109 فایل
آموزش قرآن و تفسیر لینک کانال https://eitaa.com/Amozeshequran ارتباط از طریق @fzgh800
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃 🔻🔻 آیات 16تا20 إِسْتَوْقَدَ (وَقَدَ) = افروخت، آتش روشن كرد. وَقُود = هيزم فرق وَقود با حَطَب(هیزم ) وقود هیزمی است که در حال اشتعال است ؛ ولی حطب اعم ّ از هیزم در حال اشتعال و هیزم در انبار است أَضٰاء (ضَوْء) = روشن ساخت.؛ روشنایی داد فَلَمّا أَضٰاءَت = پس چون روشن کرد. فرق اِستَوقَدَ واَضاءَ = استوقد یعنی آتش را روشن کرد اَضاء یعنی چراغ را روشن کرد ۰ وضو که ایجاد نور معنوی می کند از همین ریشه است لا يَرْجِعُ = بازنمی‌گردد. فَهُم لا يَرْجِعُون = پس ایشان باز نمی گردند، هدایت نمی گردند. فرق لا یَرجِعونَ با لا یُرجَعونَ : یَرجِعونَ یعنی خودشان با اراده ی خود برمی گردند ولی یُرجَعونَ یعنی آنها را دیگری به اجبار بر می گرداند صَيِّب (صَوْب) = باران تند، رگبار أوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمٰاء = یا مانند باران تندی از آسمان. يَخْطَفُ = می رباید، خیره می کند، چشم را می‌زند ✍استاد ابوالفضل بهرام پور
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃 🔻🔻 21 تا 24 اعبُدوا = بندگی کنید عبادت و اطاعت = اطاعت انجام دادن دستور دیگری با رغبت چه دستور خدا باشد چه دستور بشر ولی عبادت مخصوص خدا و اخص از اطاعت است. عبد و عبّد = عبد >> بندگی کرد عبّد >> به بندگی کشاند و راه بندگی را کج کرد خلْق ، خُلق ، خُلُق = خلْق >> آفریدن و اعم است از اینکه با نقشه قبلی و تقلید باشد یا بدون تقلید و با ابتکار انجام گیرد. خُلق >> صفات اخلاقی خُلُق (مفرد) >> شیوه و روش ، خوی ، فرهنگ و اخلاقیات لعلّ = شاید ، باشد که ، تا اینکه لعلّ همیشه به معنای شاید نیست . بیشتر در مواردی بکار می رود که موضوع پس از آن قطعی نباشد. لعلّکم تتّقون = امید است که متقی شوید جعل = قرار داد ، پدید آورد فِراش = بستر گسترده بِناء = سرپناه ، اساس، ساختمان، ساخته شده أنداد(جمع ند) = همتایان، شریکان فرق ند و مِثل = مثل >> مشابهت ذاتی با چیزی ند >> در مفهومش هم آوردی و رقابت نهفته فرق مِثْل و مَثَل = مَثَل >> ناظر به مشابهت و مشارکت دو چیز در صفات است . خدا مَثَل دارد « و لله المَثَلُ الاعلی » کسی که مهربانی، علم، خلاقیت و مانند انها را دارد مَثَل خداوند است. مِثْل >> ناظر به مشابهت و مشارکت در ماهیت و ذات است. از این رو خداوند مِثْل ندارد. « لیس کمِثْله شی» رَیب = شک، بدگمانی، تزلزل، بدترین شک «إن کنتم فی ریبٍ » اگر هستید در شک و تردید ریب و شک= در ریب نوعی بدبینی و تهمت نهفته است. ریب تزلزل و به هم ریختگی است ولی شک احتمالی است که نسبت به دوطرف امر مساوی است و می تواند سازنده باشد یا مخرب. نَزَلنا = نازل کردیم نَزَّل با أنْزَلَ = نزّل بر نزول تدریجی دلالت می‌کند ولی أنْزَلَ اعم از آن است و غالباً بر نزول دفعی دلالت می کند. فَأتوا (أتی) = پس بیایید « فأتوا بِسورةٍ » پس بیاورید سوره ای ادعوا (دعو) = بخوانید، فراخوانید من دون الله = از غیر خدا لم تَفْعَلوا = انجام ندادید لَن تَفعلوا = هرگز انجام نمی دهید، هرگز نتوانید کرد اتّقوا (وقی) = خودداری کنید، بترسید تقوا با ایمان = ایمان عقیده است و تقوا اجرا و کاربست ایمان النّارَ التی = آتشی که وقود = هیزم وقود با حطب = وقودهیزمی است که در حالت اشتعال است ولی حطب اعم از هیزم در حال اشتعال و هیزم در انبار است. حجارة و احجار (جمع حجر) = سنگها اُعِدَّت (عدّ) = آماده شد، حاضر گردانده شد، ذخیره شد ✍استاد ابوالفضل بهرام پور
صفحه 5قرآن 👇آیات 27 و 28 خاسر= کسی که از دست میدهد، زیان دیده فرق خُسران و ضرر : ضرر هرنوع آسیبی است ولی خُسران ؛ تلف اصل سرمایه است ضرر قابل جبران است ، ولی خُسران ؛ قابل جبران نیست ۰ اِستوی =پرداخت ، کامل شد ؛ ایستاد ، برابر شد هروقت بعداز استوی حرف عَلی بیاید یعنی مستولی شد ؛ احاطه کرد قصد کرد، برنشست هروقت با حرف اِلی بیاید یعنی تدبیر کرد ، پرداخت نمود
لغتنامه تفسیری صفحه ۶ آیات ۳۰ تا ۳۲ 1 1.mp3
2.77M
موقع گوش دادن حتما قرآن را باز کنید واز روی قران لعات را در آیات دنبال کنید 9⃣
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃 🔻🔻 25 و 26 بَشِّر = مژده بده تجری = روان است کلّما = هر بار که، هر دفعه کلما و اذا اذا یعنی زمانی که ولی کلما یعنی هر بار، که دلالت بر تکرار و استمرار دارد. رُزقوا = روزی مند شدند ّرُزقْنا = روزی مند شدیم هذا الذی = این همان است که هذا الذی رُزقْنا من قبل = این همان است که قبلاً روزی مند شدیم. اُتُوا بِهِ (أتی) = داده شدند آن را، آن را برایشان آوردند متشابه (شبه) = مانند هم ازواج (جمع زوج) = که مذکر و مونث در آن یکسان است یعنی همسران چه زن و چه مرد لا یَستَحی (حی) = شرم ندارد، ملاحظه‌ای ندارد أن یَضربَ مثلاً مّا = که بزند مثل ناچیز مثلاً با مثلاً ما = مثلاً یعنی یک مثل ولی مثلاً ما یعنی یک مثل ناچیز حرف ما در اینجا برای تأکید نکره بودن و تحقیر کلمه قبل است. قلیلا یعنی کم ولی قلیلا ما یعنی بسیار کم کثیرا یعنی بسیار ولی کثیرا ما یعنی خیلی زیاد. إذا یعنی زمانیکه ولی إذا ما یعنی یک وقتی، شاید یک وقتی بَعوضَة = پشه ما فَوقَها = ما فوق پشه فوق پشه دو معنا دارد فوق پشه در ظرف یعنی آنچه از پشه هم ناچیزتر است. فوق پشه در قوت مانند فیل که آن هم خورطوم دارد. ماذا = چه چیز أراد = اراده کرد ماذا أراد اللهُ بِهذا مَثلاً = چه اراده کرد خدا به این مثل یُضِلُّ = گمراه می‌کند ما یُضِلُّ = گمراه نمی کند فرق أزل با أضل = در انسان اول تزلزل ایجاد می شود و آنگاه به تدریج گمراه می گردد پس تزلزل علت و مقدمه ضلالت است. یهدی = هدایت می کند یهدی به = هدایت می کند به سبب آن یهدی و یهتدی = یهدی یعنی دیگری را هدایت می کند ولی یهتدی از باب افتعال به معنای هدایت پذیری و هدایت خواهی است. کسی که دنبال یافتن هدایت است خداوند هدایت قطعی او را تضمین کرده است. هدایت و ارشاد = هدایت نشان دادن و یافتن راه است به سوی مقصد الهی و گاهی اعم از الهی و غیر الهی است ولی رشد خود مقصد و هدف است زیرا رشد به معنای خود کمال و نمو معنوی است. فاسق = کسی که از حوزه اطاعت خدا بیرون رفته توضیح فاسق = فسق یعنی بیرون شدن از پوست و برهنه شدن، فاسق چون از دایره بندگی خدا بیرون رفته فاسق نامیده می‌شود. بنابراین انسان با انجام چند گناه فاسق نمی شود مگر این که کاملاً از حوزه اطاعت خدا بیرون رود. ✍استاد ابوالفضل بهرام پور
لغتنامه تفسیری صفحه ۶قرآن کریم سوره بقره آیات۳۳-۳۷. 1 1.mp3
3.53M
موقع گوش دادن حتما قرآن را باز کنید واز روی قران لعات را در آیات دنبال کنید 1⃣0⃣
🍃🌸۰۰۰﷽۰۰۰🌸🍃 🔻🔻 30 تا 32 فرق إذ و إذا = إذ = ظرف زمان ماضی و مربوط به گذشته. إذا = ظرف زمان آینده. جاعل = قرار دهنده إنّی جاعلٌ = من قطعا قرار دهنده هستم. فی الارض خلیفه = در زمین خلیفه ای أتجعلُ = آیا قرار میدهی یَسفِکُ = خون میریزد دماء(جمع دم) = خون ها من یُفسدُ = کسی که فساد می کند نُسبحُ = به پاکی میستایی نُقدسُ = تقدیس میکنیم ، منزه می داریم تسبیح و تقدیس = تسبیح عبادت و یاد کردن خداست به صفات کمال مانند علم، قدرت و مهربانی >> صفات اثباتی تقدیس منزه دانستن خدا از صفات مادی، زمان، مکان و محدودیت ها >>صفات انکاری یا سلبیه تسبیح و ذکر = ذکر یاد کردن خداست تسبیح غرق و فانی شدن در ذکر الهی أعلمُ = میدانم ما لا تعلمون = آنچه را نمی دانید عَلَّم = بیاموخت عَلَّم ءادم الاسماءَ کُلها = به آدم همه اسماء را آموخت. علم و معرفت = علم مطلق دانستن است معرفت دانستن از روی فکر و ملاحظه آثار است لذا معرفت به خدا نسبت داده نمی‌شود زیرا علم خدا از روی فکر و ملاحظه آثار نیست. عَرَضَ = عرضه کرد أنب (نبأ) = خبر ده أنبئونی = خبر دهید مرا نبأ و خبر = نبأ خبر مفید و مهمی است که کسی از آن خبر ندارد خبر اعم از آن است چه مهم و چه معمولی و از طرفی قابل دسترسی است چرا پیامبر صلی الله علیه و آله را نبی نامیدند نه مخبر در صورتی که هر دو به یک معناست؟ چون پیامبر صلی الله علیه و آله اخبار آسمانی را از طریق جبرئیل دریافت و منتقل می‌کند و اخبارش غیر قابل دسترسی بشر است لذا نبی نامیده میشود صَدَقَ ، صَدَّقَ ، تَصَدق = صَدَقَ راست گفت صَدَّقَ تصدیق کرد تصدق صدقه داد اسماء هؤلاء = علامت ها و خصوصیات اینان سبحانک = منزّهی تو لا علم = هیچ دانشی نیست عَلَّمْتنا = آموختی ما را حکیم = کسی که قول و فرش عین صلاح و حکمت است حکیم و علیم = علیم بسیار داننده ولی حکیم کسی است که قول و فعلش عین حق و صلاح است انسان حکیم عالمی است که حقایق را آنطور که هست کشف می کند و بر اساس آن عمل می کند. ✍استاد ابوالفضل بهرام پور
لغتنامه آیات ۳۸ تا ۴۳ بقره 1.mp3
2.8M
موقع گوش دادن حتما قرآن را باز کنید واز روی قران لغات را در آیات دنبال کنید 1⃣0⃣
صفحه آیات ۴۹ تا ۵۱ اِذ و اِذا = آن زمان که 📌فرق اِذ واِذا = اِذ ظرف زمان ماضی مربوط به گذشته و اِذا ظرف زمان آینده است 📌فرق اِذ و کُلَّما = اِذ یعنی زمانی که ولی کُلَّما یعنی هربار که دلالت بر تکرار واستمرار دارد نَجَّیناکُم =(نَجو) نجات دادیم شما را 📌فرق نَجَّینا (باب تفعیل )با اَنجَینا(باب افعال) نَجَیّنا به نجات تدریجی دلالت دارد (ما شما را به تدریج از آل فرعون نجات دادیم) ولی اَنجَینا به نجات دفعی دلالت دارد مانند نجات غریق از آب ۰. زیرا نجات غریق از آب تدریجی نیست یَسوم =سَوم تعقیب و جستجو می کنید
صفحه 8 آیات ۵۲ تا ۵۷ 🔸توبوا(تَوب) رو آورید، توبه کتید 📌فرق تَوبَه با حرف اِلی و عَلی = توبه با حرف اِلی فعل عبداست ،زیرا اِلی فاصله را می رساند که عبد با گناه از خدا دور افتاده است ؛ ولی توبه با حرف عَلی توبه وروکردِخداست ، چرا که بازگشت خدا بر بنده از بالا به پائین است علی به معنای بر است 🔸ذلِکَ ، ذلِکُم (آن) 📌 فرق ذلِکَ با ذلِکُم = ذالکم وقتی گفته می شود که مخاطب زیاد باشد
آیات ۶۲ تا ۶۵ بقره 🔸هادو =یهودی شدند 🔸نصاری =جمع نصران یا نصرانی ، پیروان حضرت مسیح علیه السلام 🔸صابئین =کسانی با این که خدا ومعاد را قبول داشتند و خودرا پیروان حضرت یحیی علیه السلام می دانستند اما در باره ی ستارگان وفرشتگان عقاید شرک آلود داشتند 🔸میثاق(وَثِقَ) = پیمان ؛ تعهّد 📌فرق میثاق وعهد =عهد ، عقد قرداد و تعهّد است ، ولی میثاق از وثوق است یعنی عهد محکم کاری شده یا وثیقه گذاشته شده تَوَلَّیتُم = پشت کردید ، رو گرداندید 🔸لَولا فَضلُ الله = اگر نبود فضل خدا 📌فرق نعمت با تَفَضُّل = نعمت مطابق استحقاق است و تَفَضُّل عطایی فوق استحقاق است
آیات ۶۶ تا ۶۹ بقره 🔸نکال =عقوبت ، مایه ی عبرت 📌فرق نکال با عبرت = نکال مجازاتی است که موجب عبرت و تکان خوردن انسان شده واورا از جرم باز میدارد ولی عبرت ، از دیدن واقعه به نتیجه و موارد مشابه عبورکردن است ، مانند دیدن مرگ کسی وبه مرگ خود منتقل شدن بَقَره = یک گاو ، گاو ماده 🔸نَتَّخِذُ = می گیری 📌فرق اِتَّخَذَ با اَخذ = اََخذهرنوع گرفتن است ، ولی اِتِّخاذ از باب افتعال گرفتن با رغبت و حساب شده وجدی است۰ 🔸هُزُو : استهزاء 📌فرق اِستِهزاء با مسخَرَه=در اِستهزاء نیازی نیست که از شخص کاری سرزده باشد ، بلکه تحقیر مراد است ولی در مسخره ، ازشخص کاری سرزده که آن مورد تمسخر می شود 🔸ماهِیَ؟ = چیست آن ؟ 🔸فارِض = پیر ، گاوی که بسیار زاده است 🔸بِکر = جوان ، باردار نشده 🔸فاقِع = رنگ تند ویکدست ؛ پررنگ 🔸لَون =رنگ 🔸صَفراء = زرد 🔸تَسُرُّ = مسرور می کند
آیات ۷۰ تا ۷۳ بقره 🔸تَشابَهَ(شِبه) = مشتبه شد 🔸مُهتَدی = هدایت پذیر ، هدایت خواه 📌فرق یَهتَدی با یَهدی = یَهدی یعنی دیگری را هدایت می کند ، ولی یَهتَدی ازباب افتعال به معنای هدایت پذیری و هدایت خواهی است ۰ کسی که دنبال یافتن هدایت است ، خداوند هدایت قطعی اورا تضمین کرده است ۰ 🔸ذلول (ذَلَّ)=رام 📌فرق ذَلول و ذَلیل = ذلیل یعنی خوار وبی مقدار ؛ ولی ذلول یعنی رام ، سربه زیر 🔸تُثیر(ثَور) = شخم می زند ، زیر ورو می کند 🔸حَرث= کشت وزرع 🔸مُسَلَّمَه = سالم وتندرست 🔸شِیَه (وَشی )= لکّه ،رگه، علامت ، رنگی مخالف رنگ عمومی حیوانات 🔸اِدّارَءتُم =( دَرء )اختلاف نمودید ؛ جرم را به دیگری منسوب کردید ، یکدیگر را متهم کردید 🔸تَکتُم (کَتم) = کتمان می کنی 📌فرق کتمان واِخفاء = کَتم یعنی مخفی کردن آنچه دردل است ولی اِخفاء ، اعمّ است ومخفی کردن امور مادّی را هم در بر می گیرد در کتمان حق به طور کلی مخفی می شود به گونه ای که از دسترس بیرون می رود 🔸لَعَلَّکم تَعقِلون = باشد که شما تعقل کتید 📌فرق تَعَقل با تفکر = تعقل انسان را از ارتکاب معاصی و کار نامعقول باز می دارد (عقل=بازداشتن ) ولی تفکُّر اندیشه است ، اندیشه است که حرکت از معلوم ها به سوی مجهولهاست و نوعی یوال وجواب درونی است
آیات ۷۷ و ۷۸ بقره 🔸 : وآیا نمی داند ؟ 📌 : علم مطلق دانستن است ، ولی معرفت ، دانستنِ از روی فکر وملاحظه ی آثار است ۰ لذا معرفت به خدا نسبت داده نمی شود ؛ زیرا علم خدا ازروی فکر وملاحظه ی آثار نیست ۰ 🔸 = پنهان می دارد 📌 =سرّ امری فردی است ، ولی نجوا امری دوطرفه است ؛ زیرا سرّ چیزی است که انسان آن را دردل خود نگه می دارد ونجوا سخنی است که آهسته به نفر دیگر گفته می شود که دیگران نشنوند 📌 = سَرَّ یعنی مسرور کرد اَسَرَّ یعنی مطلب را در دل خود پنهان کرد ، اَسَرَّ اِلَیهِ = یعنی مطلب را مخفیانه به دیگری گفت 🔸 = علنی می کند 🔸 = جمع اَمِیّ ؛ درس ناخوانده ها ، عوام 🔸 = جمع اُمنِیَّه ؛ آرزوهای بیهوده ، پندارها 🔸 = نیستند ایشان مگر ، اِن نافیه است 🔸 = (ظَنّ ) = گمان می کنند 📌 شامل آگاهی از تمامیّتِ شیء معلوم است ، ولی غالبا در جائی می آید که تمام ابعادِ شیء قابل درک نباشدو هراندازه به آن علم پیدا کنیم ،علم ما نسلی خواهد بود ، مانند جزئیات معاد نکته ی دیگر هربار در باره ی به کار برده شود ، به معنی (علم )ترجمه می شود و هرگاه در استعمال شود ؛ به معنای گمان وپندار است
هدایت شده از تفسیر قطره ای قرآن/استاد قرائتی
آیات 84 و 85 بقره = جمع دَم ، خونها =بیرون نمی کنی اینجا به معنای نهی است یعنی بیرون نکن =یکدیگر را ، خودتان را = جمع دار ، خانه ها =( قَرّ ) اقرار کردید = این شماها = گروه جدا = ( ظَهر ) هم پشتی می کنید ، همدستی می کنید = گناه 🔸 =( عَدو )ستم و تجاوز ، افراط در دشمنی 📌 = عدوان ظلم شدید واضح است ۰ اگر ظلم ، اندیشه وطرح ستم است ، عدوان اجرای ظلم است = جمع اسیر ؛ اسیران = (فَدی و فِدی ) فدیه می دهید ، باز خرید می کنید 🔸 =ننگ ،ذلّت و رسوایی 📌 = خِزی عذاب توام با خواری وذلّت است ، ولی عذاب فقط ناظر به درد وشکنجه است ، عذاب (عَذب ) در اصل به معنای سلب شیرینی زندگی است فَما جَزاءُ مَن یَفعَلُ ذالِکَ = پس چیست سزای کسی که چنین می کند ؟ 🔸 =نیست خدا غافل ، خدا بی خبر نیست 📌 = نسیان فراموش کردن چیزی است که به خاطر سپرده بود ۰ نسیان دوگونه است : عمدی وغیرعمدی که فراموشی غیر عمدی همان غفلت است ۰ غفلت فراموش کردن امر غیرعمدی و یا فراموش کردن از روی بی اعتنایی و دست کم گرفتن آن است۰ غافلان از قیامت ؛ همه ی مسائل را دیده و شنیده اند ولی پشت سر انداخته اند تقابل ذاکر وغافل در این است که ذاکر ، متمرکز در یاد الهیات است و غافل ، بی اعتنا به آن
آیات 84 و 85 بقره = جمع دَم ، خونها =بیرون نمی کنی اینجا به معنای نهی است یعنی بیرون نکن =یکدیگر را ، خودتان را = جمع دار ، خانه ها =( قَرّ ) اقرار کردید = این شماها = گروه جدا = ( ظَهر ) هم پشتی می کنید ، همدستی می کنید = گناه 🔸 =( عَدو )ستم و تجاوز ، افراط در دشمنی 📌 = عدوان ظلم شدید واضح است ۰ اگر ظلم ، اندیشه وطرح ستم است ، عدوان اجرای ظلم است = جمع اسیر ؛ اسیران = (فَدی و فِدی ) فدیه می دهید ، باز خرید می کنید 🔸 =ننگ ،ذلّت و رسوایی 📌 = خِزی عذاب توام با خواری وذلّت است ، ولی عذاب فقط ناظر به درد وشکنجه است ، عذاب (عَذب ) در اصل به معنای سلب شیرینی زندگی است فَما جَزاءُ مَن یَفعَلُ ذالِکَ = پس چیست سزای کسی که چنین می کند ؟ 🔸 =نیست خدا غافل ، خدا بی خبر نیست 📌 = نسیان فراموش کردن چیزی است که به خاطر سپرده بود ۰ نسیان دوگونه است : عمدی وغیرعمدی که فراموشی غیر عمدی همان غفلت است ۰ غفلت فراموش کردن امر غیرعمدی و یا فراموش کردن از روی بی اعتنایی و دست کم گرفتن آن است۰ غافلان از قیامت ؛ همه ی مسائل را دیده و شنیده اند ولی پشت سر انداخته اند تقابل ذاکر وغافل در این است که ذاکر ، متمرکز در یاد الهیات است و غافل ، بی اعتنا به آن
آیات ۱۳۵ تا ۱۳۷ بقره 🔸 =یهودی 🔸= جمع نَصران یا نَصرانی پیروان حضرت مسیح علیه السلام 🔸= تا هدایت یابید ؛ تا هدایت شوید 🔸 = آیین 🔸 = حق گرا ؛ مُوحّد 📌 = حَنَف یعنی گرایش از عقاید باطل به دین حق و از گمراهی به هدایت ،ولی جَنَف عکس آن است یعنی گرایش از حق به باطل 🔸 = جمع سِبط نوادگان 🔸= فرق نمی گذاریم 🔸 = میان احدی از آنها 🔸= به ما آنچه ایمان آوردی به آن 🔸 = هدایت پذیرفتند ، خواهان هدایت شدند 📌 = یهدی یعنی دیگری را هدایت می کتد ، ولی یَهتَدی از باب اِفتعال است به معنای هدایت پذیری و هدایت خواهی است ۰ کسی که دنبال یافتن هدایت است ؛ خدا وند هدایت قطعی اورا تضمین کرده است 🔸 = ستیز ، منازعه وجنگ 🔸 = کفایت می کند 🔸 = به زودی کفایت می کند تورا ؛ حفظ خواهد کرد تورا 🔸 = شنوا 📌 = علیم مطلقِ دانستن است ولی سمیع ؛ دانایی به جزئیات اصوات است و بصیر ، دانائی به جزئیات دیدنی هاست
آیات ۱۴۲ و۱۴۳سوره بقره 🔸 = جمیع سفیه ، نابخردان 📌 سفیه ومجنون = سفیه کسی است که فاقد رشد عقلی است ، کثیر را می دهد و قلیل را می گیرد (معامله ی سفهی ) ولی مجنون جن زده است که به کلّی عقل را از دست داده است 🔸 = چه چیزی برگردانید ایشان را 🔸 = از قبله ی خودشان که 🔸 =(کَون ) بودند 🔸 = هدایت می کند 🔸 = هدایت نشان دادن ویافتن راه است به سوی مقصد الهی اعمّ از الهی وغیر الهی مانند فَاهدوهُم الی صِراطِ الجَحیم ولی رشد ، خودِ هدف ومقصوداست 🔸 = راه وسیع 🔸 = تفاوت میان صراط وسبیل مانند تفاوت اتوبان وجاده ی فرعی است ۰ که همه ی راههای فرعی (سبیل) به صراط منتهی می شوند۰ زکات و نماز وجهاد همگی سُبُل اند لذا جمع بسته می شود، ولی صراط هرگز جمع ندارد 🔸 = میانه ، نمونه ، بهترین هرچیز 🔸 = (قلب)برمی گردد 🔸 = پشت پا ، پاشنه 🔸 = دوپاشنه پا 🔸 = به عقب برمی گردد ، تغییر عقیده می دهد 📌 = رجوع بازگشتن است ، ولی یَنقَلِب بازگشت همراه با تحول است : دلسوز ، مهربان : رئوف به معنای دلسوزی ومهربانی شدید است وفرق آن با رحمت این است که در رحمت ، صلاح وخیر طرف ِ مقابل مقصود است ولو موجب درد و رنج طرف بشود ، ولی رافت عطوفت شدیدی است که انسان حاضر نیست طرف مقابل به خاطر مصلحت مورد رنج قرار گیرد (التحقیق/۴ص۱۱) در رحمت اصل بر مصلحت است ودر رافت اصل بر راحتی
آیات ۱۴۴ و۱۴۵ بقره 🔸 = (قَلب)گرداندن ، به هرسو گشتن 🔸 = بر می گردانیم 🔸 = البته حتما می گردانیم 🔸 = بگردان ، وَلِّ فعل امر است و وَلّوُا جمع آن است 🔸 = سمت ، جهت 🔸 =هرجا 🔸 بِغافِل = خدا غافل نیست 📌 = نسیان فراموش کردن چیزی است که به خاطر سپرده بود ۰ نسیان دو گونه است ، عمدی وغیر عمدی که فراموشی غیرعمدی همان غفلت است ۰ غفلت فراموش کردن امر غیرعمدی ویا فراموش کردن از روی بی اعتنائی ودست کم گرفتن آن است ۰ غافلان از قیامت ؛ همه ی مسائل را دیده یا شنیده اند ، ولی پشت سر انداخته اند۰ 🔸 = آوردی هرآیتی را ؛ هرمعجزه ای را آوردی 📌 اگر مراد از آیه کلام باشد، با اَنزَلَ می آید اگر مراد از آن معجزه باشد با اَتی می آید 🔸 = نیستی تو