eitaa logo
💎•﴿ باغ انار ﴾‌•💎
935 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
150 فایل
﷽؛اینجا با هم یاد می‌گیریم. با هم ریشه می‌کنیم. با هم ساقه می‌زنیم و برگ می‌دهیم. به زودی به اذن خدا انارهای ترش و شیرین و ملس. نشانی باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/821624896Cb1d729b741 نمایشگاه باغ🔻 https://eitaa.com/joinchat/949289024Cec6ee02344
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از افراگل
🔸با این نظام پروار شده‌اند و خجالت نمی‌کشند، حالا که به نون و نوایی رسیدند با این نظام، مثل سگ هار پارس می‌کنند بر علیه این نظام. کلمه تکرار شده
هدایت شده از یا فاطمة الزهرا
بشتابید📣 بشتابید📣 از اول مهر ماه، فقط روزهای زوج ساعت ۱۶:۳۰ در ناربانو یک داریم با کلی و و ان‌شاءالله امروز با حضور پر شور شما عزیزان برگزار میشه ۱۶:۳۰ منتظرتون هستیم. ⏰ حتما سر وقت آنلاین باشید😊 در
نور جنگ شده. سربازی را تصور کنید که از زیر آموزش رزمی در می‌رود. کار با تسلیحات را نمی‌آموزد و فقط کلاشنیکفش را بر می‌دارد و می‌زند به راه. وقتی شب عملیات می‌شود و دشمن می‌آید به سمت نیروهای خودی‌. فرمانده به او می‌گوید نارنجک پرتاب کن. یا روی مین نرو. مین را خنثی کن بعدش وارد میدان شو یا... و این سرباز با چشم اشکی به خدا توسل می‌کند و می‌گوید خدایا این بندگان تو چه کاره اند که برای ما تعیین تکلیف می‌کنند تو قبول بفرما و ضامن نارنجک را می‌کشد و ده تا نیروی خودی را به هوا می‌فرستد. گرچه نوشتن ارزشمند است و دلنوشته نویسی آدم را از نظر روحی راحت می‌کند. ولی داستان نویسی یک فن است مثل شعر. هیچ‌کس به استاد شعر که قواعدش را آموزش می‌دهد، نمی‌گوید من برای خدا نوشتم دوست دارم دو تا بیت قافیه داشته باشد یک بیت سپید باشه دو تا بیت هایکو. قواعد ابتدایی داستان نویسی یک صفحه هم نیست. مثلا نگو نشان بده‌. وقتی مخاطب شما اهل نماز نیست ولی آدم سالمی است با گفتن تاثیر نمی‌گیرد. شما اولا باید اهل نماز باشید. ثانیا نماز خواند را فقط احساسی قبول نکرده باشید چون مادربزرگ شما سجاده اش بوی یاس می‌داده برای مخاطب قابل قبول نیست. گرچه رمان جای استدلال عقلی نیست ولی مخاطب باید استدلال را در قالب تصویر دریافت کند. اگر قلم‌فرساییِ صرف باشد و توصیف های داستانی از اصولی پیروی نکند کار شما نتیجه بخش نخواهد بود و ضربه‌اش برای این مخاطب این است که برای مدت زیادی به سمت کارهای با ظاهر مذهبی نخواهد آمد. چون مشت را نمونه خروار می‌بیند. یعنی روی منبر نرو. یعنی چانه‌گرمی برای مخاطب جذاب نیست. داستان بنویسید. برای داستان نویسی باید داستان بخوانید. اصلا نماز خواندن که حس خوبی ندارد. سر صبح سرد وضو گرفتن توی حیاط یا روشویی برای یک نوجوان ولو انقلابی و حزب اللهی از نظر فیزیکی و مادی است. حفظ کردن لغات عربی. رعایت کردن حلال بودن مکان نمازگزار و جایش غصبی نباشد و لباس و دستش خونی و نجس نباشد طهارت از خبث و حدث و ...همه اینها رنجی است که با عادت عادی می‌شود. حالا من نویسنده می‌خوام مستقیما برم روی این سوژه و بگن حس خوبی است. معلوم است که مخاطب کتاب را می‌بندد. کلی باید آسمان ریسمان بافت تا در فصل آخر رمان شخصیت را ببری روی سجاده و نمازش را توصیف کنی‌. اگر برای مخاطب ارزش قایل نباشد ثمره تلاش نویسندگان دیگر هم از بین می‌برد. اینکه امروز صدا و سیما را مسخره می‌کنند به خاطر فیلم های آبکی به این علت نیست که همه فیلم ها آبکیه...به خاطر آبکی بودن تعدای از اونهاست ولی همین بخش باعث شده ثمره زحمت بقیه هم از بین برود. نتیجه این بحث ناامید شدن نیست‌. نتیجه اش تلاش بیشتر و پیگیری بیشتر توی این است. نحله های مختلف نظریات مختلفی دارند. ولی همگی روی یک سری اصول اشتراک دارند. این اشتراک به زور به بیست سی تا می‌رسد. یکیش که همین نگو نشان بده هست. ....بقیه اش هم توی کلاس باید شرکت کنید ی کتابهای آموزشی رو باید بخونید. انتشار متنها ایرادی نداره. ولی اینجا جای انتشار نیست. ما قرار داستان بنویسیم و اجزای تشکیل دهنده داستان و دلنوشته و ... ، کلمه است. اگر چیزی می‌نویسیم به عنوان روزنگار یا خاطره یا روایت منتشر کنیم نه داستان. ولی وقتی متنی رو به عنوان داستان منتشر می‌کنیم یعنی منظورمان این است که آیا داستان شده یا نشده. پس اگر نیاز به نقد حرفه‌ای یا نظراعضا داریم قید کنیم که طبق کدامش با متن ما برخورد شود. سپاس از سعه صدر تمامی تلاشگران اهالی رسانه.
|🌐💡📨| ✍ بی‌تردید لازمه‌ی شکل‌گیری و ثمربخشی کنش جمعی در حوزه‌های مختلف وجود روایتی منطقی و قانع‌کننده درباره‌ی «ضرورت پیوستن به جمع» و «باقی ماندن کنار دیگران تا رسیدن به هدف» است. ۱ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ بسیار پیش می‌آید که افراد جامعه با بیش از یک روایت و یک دعوت مواجه شوند و در این موارد، جدالی واقعی میان روایت‌ها رخ می‌دهد و بی‌شک بهترین قصه‌گو برنده‌ی رقابت خواهد بود. ۲ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ برانگیختن احساسات کسانی که برای شنیدن حرف‌هایش جمع شده بودند کافی نبود، او باید برای روزهای آینده به آن‌ها توان می‌بخشید، باید اراده‌شان را قوی می‌کرد، آن هم در زمانه‌ای که آسان‌تر بود سرشان به کار خودشان گرم باشد و بار سنگین مسئولیت را به دوش دیگران بگذارند. البته آن‌هایی که آن‌جا جمع شده بودند آماده شنیدن حرف‌هایش بودند اما او همزمان با حرف زدن برای کسانی که از پیش به جنبش پیوسته بودند باید حرف‌هایش را به گوش جمع بزرگ‌تری از مردم هم که به حمایت‌‌شان نیاز داشت، می‌رساند. ۳ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ کینگ آن روز قصه گفت چون با جذب مخاطبان به روایتی جمعی می‌توانست کسانی را که صدایش به گوش‌شان می‌رسید از حساب‌و‌کتاب خشکِ نفع شخصی به شور و شوق برای عدالت اجتماعی برساند و به این ترتیب، مشارکت در درام اجتماعی جنبش را برای آن‌ها به بیان عمیقا معنادارِ هویت شخصی تبدیل کند. ۴ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ پیش از این‌که کنش جمعی ممکن شود، اعضای گروه باید منفعتی مشترک در تحقق یک هدف داشته باشند اما چنین چیزی اصلا مسلّم و بدیهی نیست. بنابراین، خیلی وقت‌ها اولین چالش ما برساختن* خیر جمعی ست. * برساختن خیر جمعی یعنی تعریف، ترسیم و شناساندن یک هدف در قالب «خیر جمعی». ۵ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ کارکردهای اجتماعی روایت مشترک در فرهنگْ مشابه کارکردهای روانی روایت در ذهن فردند. تا وقتی که تعدادی از افراد قصه‌های مشابهی در ذهن داشته باشند، می‌شود گفت اجتماع به یاد می‌سپارد، باور می‌کند، احساس می‌کند و سودایی در سر دارد‌‌. روایت مشترک جهت‌گیری اساسی اجتماع، جهان‌بینی و ارزش‌های آن و منافع مشترکش را تعیین می‌کند. ۶ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ کسانی که می‌خواهند اجتماع را به کنش جمعی سوق دهند می‌کوشند مخاطبان‌شان را مجذوب یک روایت مشترک کنند؛ روایت مشترکی که می‌گوید لحظه‌ی حال همان نقطه عطفی‌ست که می‌تواند تراژدی را به پیروزی تبدیل کند اما نتیجه‌ی نهایی به کنش جمعی وابسته است و بنابراین، تصمیم هر فرد درباره‌ی مشارکت یا عدم مشارکت در این کنش جمعی ست که به قصه زندگی‌اش معنا می‌دهد. ۷ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ هماهنگی اغلب فقط به دور هم جمع کردن آدم‌ها محدود نمی‌شود. هماهنگی مستلزم این است که تصویر مشترکی از شکل و شمایل کنش جمعی و از نقش‌هایی که هر طرف باید بازی کند داشته باشیم. ۸ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ منافع و دغدغه‌های مشترک به آگاهی و باورهای مشترک وابسته‌اند، بررسی این‌ که جوامع چگونه متوجه می‌شوند مسائل مختلف چه تاثیری بر آن‌ها می‌گذارند مهم است. تصادفی نیست که بخش اعظم کار رهبران کنش جمعی برجسته کردن مشکلات و «آگاه کردن» پیروان از منافع‌شان است. ۹ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ در کنش جمعی افرادی که همکاری می‌کنند باید از خود عمل-عضویت، تعلق، کمک و مشارکت- هم مزیتی به دست بیاورند. بیشتر وقت‌ها چنین منافعی، منافع هویتی هستند که به کنشگران دخیل در کنش جمعی انگیزه می‌دهند. همذات‌پنداری فرد با گروه (که اغلب به قیمت جدایی‌اش از گروه‌های دیگر تمام می‌شود) این امکان را به وجود می‌آورد که منفعت شخصی فرد «با منفعت گروه همسو شود» و در نتیجه فرد انگیزه دارد در نقش جزئی از گروه عمل کند. ۱۰ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ مشارکت در جنبش‌های اجتماعی در بسیاری از موارد هویت شخصی را به شکلی می‌پروراند که آماده‌ی مشارکت شود و به شکوفایی و تحقق ظرفیت‌های خود می‌انجامد. هر جنبشی که بخواهد افراد را در طول زمان پایبند به خودش نگه دارد باید ساخت هویت جمعی را از وظایف اصلی خودش بداند. ۱۱ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ بیش‌تر قصه‌هایی که قادرمان می‌کنند از معنای جهان سر در بیاوریم، عواطف‌مان را برمی‌انگیزند، هویت‌مان را تثبیت می‌کنند و ما را به کنش سوق می‌دهند فرم‌های نسبتاً ساده‌ای دارند. قصه‌هایی که بیش‌ترین اهمیت را در کنش جمعی دارند قصه‌های برآمده از فرهنگ عامه‌اند. ۱۲ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ قصه‌ها پی‌رنگ دارند و پی‌رنگ یعنی توالی رخدادها. ساختار کلی پی‌رنگ باید آغاز، میانه و پایان داشته باشد. قصه تعادل آغازینی دارد که زمینه (زمان، مکان، وضعیت و شرکت‌کنندگان) در آن تثبیت می‌شوند. بعد به کنش مشکل‌ساز می‌رسیم، رخدادی که وضع آغازین را مختل می‌کند و تنش دراماتیک به وجود می‌آورد در نهایت به حل مشکل می‌رسیم. قصه‌هایی که کنش جمعی را برمی‌انگیزند چنین ساختاری دارند. ۱۳ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ قصه‌ها شخصیت‌هایی دارند که باعث اتفاق‌ها می‌شوند یا اتفاق‌های قصه برای آن‌ها رخ می‌دهد. شخصیت‌های بیش‌تر قصه‌ها انسان هستند اما تقریبا هر چیزی می‌تواند شخصیت قصه باشد: کشورها، جانوران، ویروس‌ها، مفاهیم، آب و هوا و... شخصیت‌ در قصه‌های مشترکِ محبوبی که نقش محوری در کنش جمعی بازی می‌کنند معمولا بدون ریزه‌کاری‌های ظریف ترسیم می‌شود. در نتیجه آسان می‌شود تشخیص داد که قربانی‌ها، شخصیت‌های شرور و قهرمان‌ها چه کسانی هستند. ۱۴ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ همه‌ی قصه‌ها قضاوتی اخلاقی در خود دارند. قصه‌گویی، ناگزیر یعنی موضع‌گیری اخلاقی، حتی اگر شده موضع‌گیری اخلاقی علیه موضع‌گیری اخلاقی. چون پی‌رنگ‌ها از خوب به بد یا از بد به خوب حرکت می‌کنند، ناچار با ارزیابی همراه‌اند. ۱۵ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ آمادگی ما برای پذیرفتن مفروضات قصه نشان می‌دهد که ما حقیقت روایت را نه بر اساس مطابقت دقیقش با دنیای واقعی، بلکه بر اساس انسجام درونی و سازگاری‌اش با برداشت‌های کلی‌مان درباره‌ی راه و رسم جهان می‌سنجیم. ما قصه‌ها را بر اساس واقع‌نمایی‌شان یعنی "شباهت آن‌ها به حقیقت" یا دقیق‌تر بگوییم بر اساس "شباهت آن‌ها به زندگی" تفسیر می‌کنیم. ۱۶ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ کارکرد شناختی فرم روایی فقط بازگو کردن توالی رخدادها نیست، بلکه تجسم مجموعه‌ی روابط بسیار گوناگون یک کل واحد است. بنابراین وقتی می‌گوییم فلان چیز را می‌فهمم خیلی شبیه این است که بگوییم می‌توانم قصه‌ای بگویم که فلان چیز در آن معقول باشد. فهمیدن تا حدی به تشخیص و دسته‌بندی مربوط می‌شود، به گنجاندن چیزی نو درون چیزی آشنا. بنابراین، دانستن خیلی وقت‌ها چیزی بیش‌تر از دسته‌بندی و ارتباط‌دهی‌ست و می‌تواند به معنای توضیح باشد. وقتی اتفاقی می‌افتد، فقط این‌که چه اتفاقی افتاده برایمان مهم نیست، چرایش هم مهم است. ۱۷ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ قراردادهای روایت به ما امکان می‌دهند از چیزهای نسبتا اندک، چیزهای زیادی استنباط کنیم. قصه‌ها کاری می‌کنند که نقطه‌ها را به هم وصل کنیم. وقتی قصه‌ای را می‌خوانیم یا می‌شنویم، با نوشتن یک «فصل سایه»ی آزمایشی که جاهای خالی قصه را پر می‌کند و مسیر آینده‌ی رخدادها را پیش‌بینی می‌کند فعالانه در قصه مشارکت می‌کنیم: «فرض کنیم مجموعه‌ای از رخدادهای الف تا ث داریم که پیوند علّی و خطی باهم دارند... متن درباره‌ی رخداد الف و مدتی بعد درباره رخداد ث چیزی به خواننده می‌گوید و مسلّم می‌داند که خواننده خودش رخدادهای ب، پ و ت را پیش‌بینی کرده است.» ۱۸ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان| انار
|🌐💡📨| ✍ معنای قصه لاک‌پشت و خرگوش این نیست که «فلان لاک‌پشت بهمان خرگوش را شکست داد»، بلکه این است که «رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود». بنابراین، وقتی برای تفسیر تجربه قصه می‌سازیم، معنایی به تجربه تزریق می‌کنیم: «ما با استفاده از فرم روایی، به رخدادها معنا می‌بخشیم و به آن‌ها انسجام، استحکام، غِنا و غایت می‌دهیم.» ۱۹ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ روایت ابزار اصلی تثبیت هویت است. ما همان روایت‌های خودزندگی‌نگارانه‌ای می‌شویم که با آن‌ها زندگی‌هایمان را وصف می‌کنیم. مجموع این قصه‌ها به واسطه‌ی نقش‌هایی که تا به حال در درام زندگی بازی کرده‌ایم شخصیت‌مان را تعریف می‌کند و تعیین می‌کند در آینده ممکن است به اقتضای شرایط چه نقش‌هایی بازی کنیم. ۲۰ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
|🌐💡📨| ✍ قصه، یا دست کم قصه‌ی خوب، پذیرش حتی عجیب‌ترین پیش‌فرض‌ها را برای ما ممکن می‌کند، البته تا وقتی که قراردادهای روایت نقض نشوند. ممکن است با شخصیت‌های داستان هم‌ذات‌پنداری کنیم و خودمان را جای آن‌ها بگذاریم. قصه قادرمان می‌کند از دیوار نامرئی میان تماشاگر و بازیگر بگذریم و حتی اگر شده برای یک لحظه همان کسی بشویم که روی صحنه است و هر مخمصه‌ای را که گرفتارش می‌شود تجربه کنیم. جالب است که آگاهی از خیالی بودن قصه تاثیر چندانی بر پاسخ‌های احساسی ما نمی‌گذارد. ۲۱ 📘روایت‌و‌کنش‌جمعی انجمن نویسندگان انقلابی رمان | انار
نور خبرهای خوبی در راه است. لوازم نویسندگی یک دوره نویسندگی است که آموزش های مکمل به نویسندگان ارائه می‌شود. یکی از زیر مجموعه هاش ai یا کاربر هوش مصنوعی برای کمک به نویسندگان است. اگر خداوند توفیق دهد یک کارگاه برگزار خواهیم کرد و از شما پول خواهیم ستاند. تا پول دارید رفیقتان هستیم🙄🤝😐. @evaghefi برای اطلاعات بیشتر مزاحم بنده بشوید. خواهش می‌کنم شما مراحم هستید. اصلا اگر بذارم شام نخورده تشریف ببرید. برنج خیس کردم. یا نرو یا بمان یا نگهت می‌دارم یا می‌زنم قلم پاتو می‌شکنم☺️☺️